دوست داشتی؟

رمان بادکنک قرمز

  • 9K 👁
  • 114 ❤️
  • 65 💬

اِما دختر موقرمز داستانه که سرگرم پرداخت بدهی های پدر بزرگشه... با شروع به کار کردنش تو یه کافه در وسط پارک، کم کم با یه بادکنک فروش مرموز رو به رو میشه بادکنک فروشی که کسی زیاد باهاش همکلام نمیشه و شایعه های خوبی درموردش پخش نشده و رویارویی عجیب اِما با بادکنک فروش مرموز، شروع داستان اونها رو رقم میزنه.

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    ۲۵ ساله 00

    رمان کوتاه ولی جالب قشنگ بود

    ۵ روز پیش
  • Mahtab

    10

    چرا اینجوری تموم شد؟😭 وایی کاش جلد دو داشته باشه...😥😥

    ۱ هفته پیش
  • زهرا

    ۱۸ ساله 20

    میگم طبیعیه سرش گریه مردم خیلی قشنگ اما دلگیرانه بود من که خیلی دوستش داشتم اگه پارت دوش هم بیاد خیلی خوب میشه

    ۱ هفته پیش
  • آناتای

    ۱۲ ساله 00

    به نظر عالی بود مخصوصا آخرش که ادوارد زنده بوده وای که چقدر خوب بود ممنون از نویسنده و ممنون از سایت و برنامه ی دنیای رمان که ای داستان رو به اشتراک گذاشتن بازم ممنون

    ۲ هفته پیش
  • زینب

    00

    خیلی خوب بودو همینطور غمگین انگار صحنه های رمان رو میبینی غمگین ترین جاش اون موقع بود که خبر مرگ خواهرشو بهش میدم خیلی ناراحت شدم کاش ادامه داشت

    ۱ ماه پیش
  • هستی

    04

    رمان بی نهایت سطحی و***بود. هدف نویسنده این بوده که رمانش مثل رمان های آبکی که توش همه زیبای افسانه ای و صاحب پورشه ان نشه ولی دقیقا شبیه همون مدل رمان ها شده.

    ۱ ماه پیش
  • هانیه

    10

    خیلی قشنگ بود ای کاش بیشتر ادامه میداد دوستان داستان های جالبی مثل این رمان رو ممنون میشم معرفی کنید

    ۱ ماه پیش
  • ترمه

    ۳۲ ساله 10

    وای خیلی قلم نویسنده خوب بود واقعا داستان قشنگی بود لذت بردم.به شما هم پیشنهادش میدم.خیلی متفاوت بود و ازین داستان های تکراری نبود.دستت درد نکنه نویسنده عزیز

    ۲ ماه پیش
  • زهرا

    ۳۹ ساله 00

    خوب بود

    ۲ ماه پیش
  • شبگرد تنها

    ۲۴ ساله 10

    یکی از بهترین رمان های عمرم بود با اینکه کوتاه بود ولی تا مدت ها به یاد عشقشون هستم 🥲🤌🏻❤️

    ۲ ماه پیش
  • ناز

    ۲۴ ساله 10

    خیلی قلمش قویی بود درد و احساس توش موج میزد میتونست ادوارد بخاطر تنها کسش یعنی إما دست به همچین کاری نزنه اما ادوارد رو درک میکنم چون درد هایی زیادی کشیده بود و فقط خودش رو مقصر همه چی میدونست 😢

    ۲ ماه پیش
  • زی زی

    10

    خیلی داشت تند پیش میرفت همه ی اتفاقات خیلی سریع بود د وگرنه واقعا موضوع متفاوت وخوبی داشت

    ۳ ماه پیش
  • Mary

    56

    جالب نبود

    ۴ ماه پیش
  • زهرا

    10

    خیلی رمان قشنگی بود، و کاملا پایان زیبایی داشت، ادوارد متوجه شد اما دوسش داره و از روی ترحم باهاش نیست، برگشت و زندگی شیرینشون و شروع کردن، عشق شبهم رسیده فصل دومی احتیاج نداره..

    ۴ ماه پیش
  • آلما

    30

    رمان خوبی بود کاش ادامه داشت

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.