رمان تلنگر به قلم شیوا بادی
شاید این تلنگر واجب بود.. شاید باید بیشتر اطرافمو میدیدم.. با چشم باز…. شایدم این اتفاق به خاطر شروع بدمون بود..شروعی که با دادگاه و بیمارستان و دعوا شروع شد..بد شروع کردیم.. کاش خوب تمومش کنیم. دلواپسم.. به خاطر مردی که روزی آینده امو تباه کرد.. شایدم خودم مقصر بودم .. غرور زیاد و لج بازی بیش از حد… شایدم تقدیرم این بوده و من زیادی منفی بین هستم..اگر با لجبازی روزمونو شب نمیکردیم ، این آینده ی سیاه تقدیرم نبود..کاش خدا یه فرصت دیگه بهم بده.. فقط یه فرصت…
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۱ ساعت و ۳۸ دقیقه
رمان فوق به خاطر یکی از دلایل روبرو (چاپ ، در دست چاپ و یا عدم تمایل نویسـنده به همکاری با دنیای رمان) امکان مطالعه آن وجود ندارد. از درک و توجه شما مخاطب عزیز سپاسگزاریم.