رمان شدو به قلم ملیکا کمانی
تو برای رهایی خود کبریتی نیمسوز در جنگل انداختی؛ فارغ از اینکه حریقی ویرانگر به جان درختزارِ سبز افتاد! تو با خودخواهی قلب عاشقی را شکستی؛ فارغ از اینکه دیوی ددمنش در جامعه رها شد! تو به نیت نجات به سوی آغوش دیگری دویدی؛ فارغ از اینکه سرتاسر راهت چاه مرگ بود و تو محکوم به سقوط! سالها پیش زنی از جنس تو، عشق پاکی را نادیده گرفت و حمید نیازی را محکوم به جنونی ابدی کرد! سالها پیش زنی از جنس تو، برای اسکانسهای سبز معشوقهی دیگری شد و مرد سودازدهای را تبدیل به مجنون کرد! سالها پیش زنی از جنس تو، مردی را کُشت و مرد هم تن به تن، زنان را به نیت بازستاندن حقش به خون کشید! آری زنی از جنس تو؛ زنی از جنس تو مردی را به جانِ همجنس تو انداخت؛ و شاید؛ جانِ بعدی خودِ تو باشی...!
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
سارا
00ولی آرش گناه داره تپش برا رفع کمبود محبتاش یه نفر دیگه قربانی میشه:)
۱ هفته پیشگل
00آرش خودش گناهکار اعظمه.....
۵ روز پیشTina_tgh6
در پارت 8400به نظرم خود تپش هم میخواد که پدرش رو ببینه فقط می ترسه.. اینکه با دیدنش تمام سال های سختیش یادش بیاد
۶ روز پیشیک آدم گیج
00عالی:)
۷ روز پیشعاطفه
00خسته نباشی نویسنده عزیز،من شخصارمانتون رادوست دارم ولی در کل هفته یه پارت میزارید اون هم ۲هفته پشت هم شده جلسه روانکاوی خسته کننده شد.البته این نظرمنه شرمنده ولی بازم رمانتون روخیلی دوست دارم ممنونم
۱ هفته پیشسوگند
در پارت 8400چقدر این قسمتش جالب بود . تحلیل های سرمه خیلی جای فکر داره .ممنون از رمانت .خسته نباشی همیشه پارت های طولانی بزاری خیلی خوبه.
۱ هفته پیشزهره
۴۵ ساله 00سلام، نویسنده ی عزیز خانم کمانی، ممنون از رمان جالب و سرگرم کننده ی شما
۱ هفته پیشوایلا لیلی
00تا وقتی خودتو دوست نداشته باشی همچنان منتظر اینی ک بقیه تائیدت کنن :(
۱ هفته پیشلونا
00ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان
۱ هفته پیشساره
00وقتی نتونی خیلی حرفارو بزنی با یه لبخند فیک تمومِش میکُنی.🚶🏿 ♂🩶 '
۱ هفته پیشجامعه شناس
00چه طولانی خسته نباشی گلم❤ واقعا حرفای سرمه عین حقیقت بود همه مون یک آدم تو زندگی مون مثل سرمه نیاز داریم
۱ هفته پیششیدا
00عالیه رمانت:)
۱ هفته پیشملیکا کمانی | نویسنده رمان
عالی شمااایی خانم😘💋
۱ هفته پیشستاره
در پارت 8420به به چه پارت طولانی 🌹ولی سرمه خیلی رک همه چیاگفت که راه فرارنداشته باشه تپش
۱ هفته پیشملیکا کمانی | نویسنده رمان
رسما جلسه تراپی بود😂❤️ ممنون که خوندی عزیزدلم
۱ هفته پیشSarina
در پارت 8310چه پارت طولانی 😍 مرسی ملیکای جذاب و دوست داشتنی 😘
۲ هفته پیشوالالیلی
00جوری ک سرمه باهوشه..
۲ هفته پیش
شادی
۲۹ ساله 10پس پارت جدید چرا نمیاد☹️