همه چیز خوب بود با اینکه مادر و پدر نداشتم ولی سلاله برای منو سهیل همه چی بود ولی همه چیز از جایی شروع شد که کمبود نداشتن پدر رو درک کردم اونجا بود که تو نگاه اول عاشق مردی جذاب شدم برخلاف ظاهری که داشت بیست سال ازم بزرگ تر بود ولی این اول ماجرا نبود.. تا خواستم این عشق یه طرفه رو دوطرفه کنم فهمیدم سلاله بارداره اونم از مردی که شده بود شاهزاده سوار بر اسب سفیده من.. ولی من سودام دست بردار نیستم برای همین تو یه تصمیم ناگهانی به عقد..

ژانر : عاشقانه، طنز، اجتماعی

تخمین مدت زمان مطالعه :

شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • یاس

    00

    بد نبود

    ۳ هفته پیش
  • آ

    ۳۴ ساله 00

    خوب بود واقعا عالی بود که یعنی زحمتش ثمره دادهولی انسان نیاز به همدم داره واون باید میگفت تا بتواند بفهمه چقدر زحمتش پیشرفت کرده که اگه راضی باشن

    ۴ ماه پیش
  • بیتا

    00

    موضوع جالب و جدیدی داره از شخصیت ها خوشم امد

    ۴ ماه پیش
  • سوگند

    00

    عالی

    ۴ ماه پیش
  • ز

    ۱۶ ساله 00

    خوبه

    ۶ ماه پیش
  • ۲۰

    00

    خوبه

    ۶ ماه پیش
  • ناهید

    ۱۸ ساله 00

    موضوعش جالبو قشنگه لطفا ادامه شو بزارید ممنون میشم

    ۷ ماه پیش
  • ماه

    ۲۳ ساله 00

    به نظر من رمان خوبی بود دوست دارم ادامشو بخونم لطفاً ادامشو بزارید تو خماری موندیم

    ۷ ماه پیش
  • دکتر

    00

    عالیییییییییییییییی

    ۷ ماه پیش
  • اسرا

    00

    امیراگرسلاله دوست داره چراسودابه عقدمی کنه مگراینکه سودابه کاردادگاهی می کنه

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    سلام عزیزم. قلم دل نشینی دارید. بی صبرانه منتظر ادامه اش هستم😍😍❤❤

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.