رمان اورینا به قلم سنا فرخی
کسی نمیداند که دو سال قبل، نهال با دو چشم مرعوبِ خود، قتل دردآگین دوست کودکیهایش را دید. عاجزانه تماشاگرِ مرگی بود که او را هم به فنا واداشت. امروز، برق انتقام در چشمان دختر نزار و بیمار دیروز میدرخشد. او تکههای پازل ناتمامی را تکمیل میکند و با طلوعش به سیاهی شب پایان میدهد...
ژانر : عاشقانه، اجتماعی، جنایی
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
Aa
در پارت 4100👏👏🪻
۲ روز پیشدلارام
در پارت 4100❤️❤️❤️عالی❤️❤️❤️
۳ روز پیشستاره
در پارت 4000کاش نهال به هیرادبگه حداقل
۴ روز پیشدلارام
در پارت 4000ممنون از وقتی که می زاری🌹 عالی❤️❤️❤️❤️
۴ روز پیشدلارام
در پارت 3910عالییییی ❤️ این رمان رو خیلی دوست دارم🌹
۷ روز پیشH
در پارت 100خوب
۷ روز پیشAa
در پارت 3910🙏🌹
۷ روز پیشاکرم بانو
در پارت 3920اینطورکه پیداست عمادهم طبل توخالی بود
۱ هفته پیشستاره
در پارت 3800آریای بی شعورخبیس نامرد....
۱ هفته پیشAa
در پارت 3820👏👏👏🌺
۱ هفته پیشAriel
در پارت 3200نویسنده عزیز بازم منم هر چی بیشتر میگذره و پارت ها رو میخونم بیشتر عاشق رمانت میشم مجذوب رمانت شدم🐥🧸🌛🌝
۲ هفته پیشسنا فرخی | نویسنده رمان
باعث خوشحالیه😍 متشکرم که رمان رو دنبال و نظرات قشنگتون رو به من منتقل میکنید🌸💕🥰
۲ هفته پیشAa
در پارت 3700عالی بود.پس دریا نمرده؟
۲ هفته پیشاکرم بانو
در پارت 3100اشتباه متوجه شدم؟آریا عاشق دریابوده؟
۴ هفته پیشAriel
در پارت 3100اره اریا داداش دریا بود و غیرتی خیلی روانی بود😖😣
۲ هفته پیشAriel
در پارت 3300🤍💙
۲ هفته پیش
Aa
در پارت 4200👏🪻