رمان جراح دیوانه به قلم یورگن توروالد
داستان درباره ی زائر بروخ جراح معروف هست که در سنین پیری دچار جنون ادواری میشه و در حین انجام عمل کارهایی می کنه که منجر به مرگ یا عوارض وحشتناکی برای بیمارانش میشه. از تغییر رنگ کل بدن گرفته تا کوتاه و بلند شدن غیر معمول و ناگهانی قد گرفته، تا بیرون آوردن قلب یا قسمت هایی از مغز بیمار و انداختن توی سطل آشغال……
تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و ۱۰ دقیقه
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی زائر بروخ جراح معروف هست که در سنین پیری دچار جنون ادواری میشه و در حین انجام عمل کارهایی می کنه که منجر به مرگ یا عوارض وحشتناکی برای بیمارانش میشه. از تغییر رنگ کل بدن گرفته تا کوتاه و بلند شدن غیر معمول و ناگهانی قد گرفته، تا بیرون آوردن قلب یا قسمت هایی از مغز بیمار و انداختن توی سطل آشغال……
ادامه رمان:
جراح دیوانه
نویسنده: یورگن توروالد
ترجمه: ذبیح الله منصوری
مقدمه
این کتاب تألیف مردی است آلمانی به نام (یورگن توروالد)که در سال1916 میلادی در یالت (راین)که امروز از ایالات آلمان غربی می باشد متولد شد و بعد از تحصیلات مقدماتی وارد رشته پزشکی گردید و در آلمان و فرانسه و انگلستان رشته پزشکی را تعقیب کرد لیکن حرفه پزشکی را انتخاب ننمود.
(یورگن توروالد) در سال 1939 میلادی که آلمان به لهستان حمله کرد و جنگ جهانی دوم آغاز شد وارد خدمت نیروی دریایی آلمان گردید و مشاهدات خود را در جنگ های زیر دریایی برای روزنامه های آلمان می نوشت.
پس از این که جنگ جهانی دوم پایان یافت (یورگن توروالد) از خدمت سربازی مرخص گردید شروع به نویسندگی کرد و در آغاز خاطرات خود را در جنگ جهانی دوم ،در چند کتاب منتشر نمود و آنگاه در صدد برآمد شرح حال(زائر بروخ)جراح بزرگ آلمان را که خوانندگان در این کتاب با وی آشنا می شوند به رشته تحریر درآورد.
وقتی (یورگن توروالد) مصمم شد که شرح حال(زائر بروخ) را در کتابی منتشر نماید آن جراح معروف زندگی را بدرود گفته بود و نویستده به خود آن مرد دسترسی نداشت و برای نوشتن شرح حال او به شاگردان و دستیارانش و بیمارستان هایی که در آن جا کار کرده بود به خصوص بیمارستان (شاریتی) در برلین شرقی مراجعه کرد.
(یورگن توروالد) نمی خواست در این مجموعه یک کتاب پزشکی بنویسد ولی چون کتابش مربوط به شرح حال یک جراح بزرگ است،به طور طبیعی ،اطلاعات پزشکی و زیست شناسی وارد بافت کتاب گردیده و خواننده،از آن اطلاعات بهره مند می شود.
قهرمان اصلی این کتاب(زائر بروخ)در آخر عمر دجار جنون ادواری شد واین عارضه در سال های پایانی عمر عارض بعضی از مرد ها و زن ها می شود و ساده ترین پدیده آن،نسیان دوره پیری است که تعدادی از سالخوردگان،به آن مبتلا می گردند و حتی آن عارضه ساده هم برای دیگران بدون خطر یا ضرر نیست زیرا یک زن یا مرد سالخورده،ممکن است وعده ای را به دیگری داده فراموش کند و او را دچار بلاتکلیفی یا خطر نماید.
آزموده شده کسانی که تا آخر عمر حافظه خود را به کار می اندازند دچار نسیان دوره پیری نمی شود و استادان دانشگاه از این قبیل هستند و چون در دوره سالخوردگی مثل دوره جوانی از حافظه خود استفاده می نماید و همچنان آن را به کار می اندازد،گرفتار فراموشی دوره پیری نمی شود.
(زائر بروخ)چون مردی دانشمند بود و مثل دانشمندان دیگر،در دوره پیری کتاب می خواند و نمی گذاشت که حافظه اش تعطیل شود، نباید دچار فراموشی که مبدل به جنون ادواری گردید بشوذ و لذا وضع روحی اش یک پدیده استثنایی بوده و مردی چون او،نبایستی در آخر عمر دچار جنون ادواری شود و بر اثر دیوانگی وی،فجایعی که در این کتاب می خوانیم روی بدهد.
(یورگن توروالد) نویسنده این تحقیق که اینک مردی شصت و نه ساله است در ایالت باویر واقع در آلمان غربی زندگی میکند و دارای یک پسر و یک دختر جوان می باشد که هر دو همسر دارند.
ذبیح الله حکیم الهی دشتی
دارای اسم نویسندگی ذبیح الله منصوری
در کشور آلمان،ازقدیم،کسی که عهده دار امور مالی یک دانشکده پزشکی وجراحی بود به اسم مشاور دانشکده خوانده می شد و بعد از جنگ جهانی دوم که آلمان به دو کشور آلمان شرقی و آلمان غربی تقسیم شد،شغل مشاور دانشکده در آلمان شرقی ازبین نرفت . با این که در آلمان شرقی دانشکده ها مانند گذشته استقلال نداشتند و همه تحت نظر حکومت آلمان شرقی بودند،در هر دانشکده پزشکی و جراحی یک(مشاور)،امور مالی دانشکده را اداره می کرد. در روز پانزدهم ماه مه سال1948 (میلادی)یک مشاور دانشکده پزشکی و جراحی به اسم (هال) وارد اتاق سرپرست بهداشت،در برلین شرقی شد. در آن تایخ هنوز حکومت آلمان شرقی به طور رسمی به وجود نیامده بود و شهر برلین تحت اشتغال چهار دولت شوروی و امریکا و انگلستان و فرانسه ، اساسنامه ی اداری مخصوص داشت با این وجود برلین شرقی که امروز پایتخت آلمان شرقی می باشد به طور غیر رسمی پایتخت آلمان شرقی به شمار می آمد. درآلمان،از قدیم رسم بود پزشکان و جراحانی که برای بیمارستانهای عمومی انتخاب می شدند،با تصویب بهداری انتخاب می گردیدند و مشاورین دانشکده های پزشکی هم در انتخاب پزشکان و جراحان بیمارستان های عمومی(بیمارستان هایی که با بودجه دولت یا شهرداری اداره می شد) نظر داشتند و در آن روز دکتر (هال)به اتاق سرپرست بهداشت آلمان شرقی رفت تا راجع به انتخاب یک جراح با وی مذاکره کند. پس از اینکه دکتر(هال) وارد اتاق سرپرست بهداشت شد و نشست،گفت: آمده ام راجع به دستیار جدیدی که بایستی در بیمارستان شاریتی مشغول کار شود با شما صحبت کنم*.
سر پرست بهداشت جواب داد: من هم شنیده ام که دکتر(ویلفرید)بایستی در آن بیمارستان کارکند.
دکتر هال:آیا اطلاع دارید که دکتر(ویلفرید)عضو حزب نازی بود.
سرپرست بهداشت:از این موضوع اطلاع دارم اما پرفسور (زائر بروخ)او را برای دستیاری خود انتخاب کرده است.
دکتر (هال)جوان بود و (زائر بروخ)را به خوبی نمی شناخت به این جهت اظهار داشت:آیا چون(زائر بروخ) او را برای دستیاری خود انتخاب کرده باید تمام ضوابط را زیر پا گذاشت؟
آیا فکر نمی کنید اگر شما با این انتصاب موافقت نمایید،در بالا راحع به این موضوع چه خواهند گفت.
سرپرست بهداشت:خود(اولبریخت)به سبب کمبود جراح با کارکردن دکتر(ویلفرید)زیر دست دکتر(زائر بروخ)موافقت کرده است*.
دکتر(هال)وقتی دانست پیشنهاد دکتر(زائر بروخ)برای این که دکتر (ویلفرید)،به سمت دستیار،با وی کار کند،از طرف مقامات بالا مورد قبول قرار گرفته،دیگر مخالفت نکرد و برخاست از اتاق خارج شد.
*-شاریتی در زبان های اروپایی غربی و مرکزی به معنای نیکو کاری و به خصوص برای دستگیری از فقرا و درمان مستمندان می باشد و کلمه ایست فرانسوی که وارد زبان های دیگر شده و فرانسوی ها(شاریته میگویند)-مترجم
*(والتر اولبریخت)که در سال 1973میلادی در هشتاد سالگی زندگی را بدرود گفت بعد ها ریاست حکومت آلمان شرقی را به عهده گرفت-مترجم.
***
پروفسور (فردیناند-زائر بروخ)در آن تاریخ مردی بود 72 ساله و در برلین شرقی زندگی می کرد و تا مدتی محسود تمام جراحان آلمان به شمار می آمد اما او نسبت به دیگران آنقدر برجسته بود که جراحان دیگر به تدریج رشک خود را فراموش کردند و در عوض برای(زائر بروخ)احترام زیاد قایل شدند. کسانی هستند که آنقدر درخشندگی دارند و نورشان چشم هارا خیره می کند که رقیبان در صدد بر می آیند که لجن و گل بر آنها بپاشند تا این که مثل خودشان بشوند و نورشان از بین برود. اما(زائر بروخ)در بین جراحان آلمان و اروپا،طوری برجسته و شاخص بود که کسی به فکر نمی افتاد که به سوی او لجن و گل بپاشد چون می دانست که با آن کار خود را بدنام خواهد نمود و سند فرومایگی خویش را به دست دیگران خواهد داد. اما با این وجود در بین جراحان آلمان،کسانی بودند که بعد از این که(زائر بروخ )وارد مرحله کهولت،یعنی مرحله ی بعد از شصت سالگی شد،در ته دل امیدواری داشتندکه روزی دست های(زائر بروخ)دچار رعشه خواهد شد و از آن پس دیگر نخواهد توانست کارد جراحی را به دست بگیردو در اتاق عمل،جلوه کند. اما سالهایی بعد از شصت سالگی (زائر بروخ)گذشت و اثری از لرزش در دست های آن جراح نابغه به وجود نیامد. پس از این که نازی ها در آلمان روی کار آمدند هیتلر خواست(زائر بروخ)را وارد حزب نازی کند چون وجهه ی او به قدری زیاد بود که اگر وارد حزب نازی می شد،یک وزنه ی سنگین به شمار می آمداما(زائر بروخ)حاضر نشد وارد حذب نازی شود ولی او آنقدر در جامعه احترام داشت که بعد از این نازی ها بی اعتنایی او را نسبت به حزب خودشان دیدند بر خلاف آن چه که با دیگر افراد دیگر می کردند درصدد بر نیامدند که مورد آزارش قرار بدهند. برجستگی یک جراح،بسته به تعداد اعمال جراحی او نیست بلکه وابسته به این است که در رشته جراحی چه ابتکار هایی از وی دیده شده و چه چیز تازه آورده است و (زائر بروخ)آنقدر چیز های تازه در جراحی آورده که یکی از آن ها هم کافی بود وی را مشهور و نامش را جاویدان نماید. اول کسی که در قرن ما کارد جراحی را در قلب یک انسان به کار انداخت(زائر بروخ)بود وبا موفقیت،عمل جراحی در قلب را به پایان رسانید و برای این که هنگام عمل خون به بدن بیما برسد، از یک قلب مصنوعی استفاده نمود. قلب مصنوعی(زائر بروخ) که از ابتکارات خود او می باشد، مانند قلبهای مصنوعی امروزی کامل نبود ولی با وجود این به خوبی، خون به بدن بیمار می رساند و هر بیمار که مورد عمل جراحی قلب قرار بگیرد و معالجه شود و به زندگی ادامه دهد،رهین(زائر بروخ) می باشد چون او بود که راه را برای جراحی در قلب گشود. قبل از زائر بروخ اولسر معده (زخم معده) را با کارد جراحی درمان می کردند و آن جراح نابغه، اولین بار، برای درمان اولسر معده، از مایع سرد استفاده کرد و به وسیله یک لوله مضاعف، مقداری الکل را که برودت آن بیست درجه زیر صفر بود وارد معده بیمار کرد به طوری که با اولسر معده تماس حاصل کند و آن را از لوله دوم، خارج نمود،و پس از این که چندبار در چند روز آن عمل تکرار می شد و اولسر معده ی بیمار در مجاورت الکل سرد قرار می گرفت اولسر از بین می رفت و بیمار از عمل جراحی برای درمان زخم معده راحت می گردید. (زائر بروخ)اولین جراح است که به فکر افتاد از داخل معده عکس بردارد اما نه به وسیله ی اشعه ی مجهول بلکه به وسیله یک دوربین کوچک عکاسی که از راه مری (لوله گردن) وارد معده می کرد و آن دوربین به طور مستقیم و از راه نزدیک از درون معده عکس برمی داشت. قبل از(زائر بروخ) بیماری سرطان مری(لوله ی گردن) بدون درمان بود و سبب هلاکت بیمار می شد. اما(زائر بروخ)عمل جراحی در مری را ابتکار و متداول کرد و قسمتی از مری را که مبتلا به سرطان شده بود برید و دور انداخت و بعد،برای اینکه خلاء به وجود نیاید،دو قسمت بریده شده را به هم پیوند زد. امروز هم جراحان کمتر مبادرت به عمل لوله گردن می کنند به طوری که هنوز سرطان لوله گردن یک بیماری غیر قابل علاج می باشد و علت بیماری،نجویدن غذا و بلع غذاهای خشن و نوک تیز از جمله نان برشته است و (زائر بروخ)می گفت با این که نان برشته(توست)از لحاظ بهداشت دستگاه گوارش بر نان خمیر مزیت دارد من ترجیح می دهم نان خمیر بخورم تا این که در معرض خطر ابتلا به سرطان لوله گردن قرار نگیرم. دیگر از شاهکار های جراحی (زائر بروخ) این بود که در جنگ جهانی اول چندین بار،دست یا پا را که به کلی از بدن جدا شده بود به بدن متصل کرد و پیوند دست و پای جدا شده گرفت و سربازی که دست یا پا را از دست داده بود،عضو از دست یافته را باز یافت و تا پایان عمر،مثل افراد معمولی از آن استفاده کرد. روزی که(زائر بروخ) دست یا پای جدا شده را به بدن پیوند می زد، داروهای امروزی از جمله داروهای(آنتی بیوتیک) نبود و بخیه های امروزی که در داخل زخم به تحلیل می رود وجود نداشت و زائر بروخ دست یا پای جدا شده را به وسیله نخ های موسوم به(کات گوت) که از روده جانوران به دست می آمد،و یک نوع زه بسیار باریک بود به بدن پیوند می زد و از آن به بعد خطر عفونت زخم(چرک کردن زخم) وجود داشت. ولی جراحی او چنان دقیق و تمیز بود که هرگز زخم دچار عفونت نمیشد. درآن روزگاران جراحان ، قبل از عمل جراحی از بیم آلوده کردن زخم بیمار با دست خودشان مدت پانزده دقیقه متوالی دو دست را با آب و صابون و آب آهک می شستند که میکروب های دست از بین برود در صورتی که امروز،جراح،یک جفت دستکش لاستیکی یا پلاستیکی ضد عفونی شده را به دست می کند و با اطمینان از این که زخم بیمار را با دست های خود آلوده نخواهد کرد مبادرت به عمل جراحی می نماید . (زائر بروخ) اولین جراح است که به وسیله عمل جراحی در ریه، سل ریوی را که یک مرض کشنده بود درمان کرد و با عمل جراحی،یک لوب(یک قاچ) از ریه بیمار را که از بیماری سل مجروح شده بود بر می داشت و بیمار مسلول ریوی را از مرگ می رهانید. بیرون آوردن غده سرطانی، از ریه یا کبد، از طرف(زائر بروخ) جزو اعمال پیش پا افتاده ی جراحی او محسوب می شد و اگر متازتاز(متازتاز یعنی کوچ کردن بافت سرطانی از یک قسمت بدن به قسمت دیگر که در آن صورت در قسمت دیگر هم تومور به وجود می آید-مترجم)پیش نمی آمد بیماری که دچار یک(تومور) در ریه یا کبد شده بود، مداوا می شد و از مرگ نجات می یافت. مبتکر بیرون آوردن غده ی سرطانی از ریه و کبد نیز(زائر بروخ) بود و هر کس در هر نقطه از جهان که با عمل جراحی از غده سرطانی ریه یا کبد رهایی می یابد اگرعمر طبعی بکند و دچار متاتاز نشود،بازیافتن سلامت خود را مدیون (زائر بروخ) است. او در جراحی پلاستیکی یعنی جراحی برای زیبا کردن اشخاص نیز مبتکر بود و یک روش نو و بدیع برای زیبا کردن کسانی که به او مراجعه می نمودند ابداع نمود. او می توانست مثل جراحان پلاستیک دیگر شکل بینی و گوش و گونه و دهان را عوض کند،اما هنر آن جراح نابغه، در آن بود که افراد را با مداخله در ترشح غدد باطنی آن ها زیبا، آن هم زیبای جاوید می کرد و نمونه اش(مارلن دیتریش) هنرپیشه سینمای آلمانی است که اکنون در امریکا فعالیت می کند و امروز نزدیک هشتاد سال از عمرش می گذرد و هر که وی را می بیند اگر وی را نشناسد تصور می کند یک زن بیست و پنج ساله یا بیست و شش ساله است و هیچ کس وی را یک زن سی ساله نمی بیند تا چه رسد به یک زن هشتاد ساله و او از کسانی است که به وسیله (زائر بروخ)دارای زیبایی و جوانی جاوید گردید. سال ها از مرگ(زائر بروخ) می گذرد و هنوز هیچ جراح پلاستیکی نتوانسته در این قسمت یعنی زیبا کردن اشخاص از راه مداخله در ترشح غدد باطنی آنها کار(زائر بروخ)را ادامه بدهد. به جرأت می توان گفت که در اکثر رشته های جراحی قرن بیستم که اینک چهار پنجم آن گذشته، اثر ابتکار و در بعضی از آن ها اثر نبوغ(زائر بروخ) رامی توان دید و چند تن از رؤسای دول جهان از طرف(زائر بروخ) مورد جراحی قرار گرفتند که یکی از آن ها استالین بود و(زائر بروخ) بعد از جنگ جهانی دوم برای عمل جراحی او به شوروی رفت و گرچه معلوم نیست که مورد عملش چه بوده چون بعضی گفته اند که یک عمل آپاندیست آنقدر اهمیت نداشت که جراحی چون(زائر بروخ) را به شوروی ببرند و در خود شوروی جراحانی ماهر وجود داشتند و می توانستند آپاندیست استالین را مورد عمل قرار بدهند و اینان می گویند که(زائر بروخ) را برای عمل کردن یک غده ی سرطانی استالین به شوروی بردند و خود(زائر بروخ) تا روزی که زنده بود نگفت که استالین را برای چه بیماری مورد عمل قرار داد زیرا بر طبق سوگند بقراط، عقیده داشت که پزشک بایستی اسرار بیمار را حفظ نماید. آلفونس سیزدهم پادشاه اسبق اسپانیا هم از طرف (زائر بروخ)مورد عمل جراحی قرار گرفت. قبل از جنگ جهانی دوم مذاکره شد که(زائر بروخ)به تهران بیایدو شاه اسبق را مورد عمل قرار بدهد.اما چون در تهران وسایل پزشکی جدید آن دوره مثل برلن وجود نداشت و حمل آن به تهران کاری نبود که در چند ماه امکان پذیر باشد،(زائر بروخ) از وی خواست به برلین برود تا مورد عمل قرار بگیرد. لیکن هنگامی که قصد داشت به برلین برود،(هیتلر)به لهستان حمله کرد و جنگ جهانی دوم آغاز شد،و آن مسافرت منتفی گردید.
دست کاری در غده های باطنی
غده های باطنی بدن انسان در اصطلاح پزشکی بین المللی موسوم است به غده های(اندو کرین)کلمه اندوکرین مثل بسیاری از اصطلاحات پزشکی بین المللی از ریشه یونانی گرفته شده و این اصطلاح دو ریشه یونانی دارد یکی(اندون) و دیگری(کری نن)،(اندون)در زبان یونانی یعنی درونی و(کری نن) یعنی ترشح کردن و در مجموع یعنی غده هایی که درون بدن ترشح می کنند و در زبان فارسی برای این که با سایر غده های بدن که آنها نیز دارای ترشح هستند مشتبه نشوند آنها را غده های باطنی نامیده اند چون اثر ترشح آنها در وظایف اعضای انسان،مرموزتر از اثر ترشح غده های دیگر بدن(مثل معده که آن هم دارای ترشح است) می باشد و با این که دانش پزشکی از قرن شانزدهم وارد مرحله پیشرفت شد،تا نیمه دوم قرن نوزدهم کسی از تأثیر ترشح غده های باطنی در وظایف اعضای بدن اطلاع نداشت و بعد از این که کسب اطلاع کردند باز تا مدتی نمی توانستند در وظایف غده های باطنی بدن به نفع تأمین سلامتی مردم دخالت نماید به طوری که آنها کمتر یا زیادتر ترشح کنند. تاریخ جراحی نشان نمی دهد که تا قرن بیستم کسی از راه جراحی در غده های باطنی بدن دخالت کرده باشد و اولین جراح که توانست از راه جراحی در غده های بدن دخالت نماید (زائر بروخ)بود.
بعضی از دانشمندان وظایف عضو کبد را(که صفرا ترشح می کند)و لوزالمعده را که(انسولین ترشح می کند)جزو غده های باطنی به شمار می آورند اما اکثر علمای تشریح ، در نظر آنها در درجه اول،غده های(هیپوفیز) و(تیرویید)و(سورنال)است که غده اول در پایین مغز قرار گرفته و غده دوم،در گردن و درمنطقه ایست که برآمدگی جلوی گردن و به قول اروپاییان (سیب آدم و حوا) در آنجاست و (سورنال)دو غده است که هر یک از آنها روی یکی از کلیه ها قرار دارد.
(علم تشریح،در بدن انسان هفده غده باطنی را شرح می دهد که ذکر آنها سبب طولانی شدن بحث خواهد گردید-مترجم)ترشح این سه غده در بسیاری از پدیده های زندگی آدمی از تولد تا مرگ مؤثر می باشد،و آنهایی کا از آغاز این قرن تا امروز،برای طولانی کردن عمر هر انسان،تحقیق میکنند یا علاقه دارند که زیبایی دوره جوانی را همیشگی نمایند،به ترشحات این سه غده و سایر غده های باطنی بدن چشم امید دوخته اند. از پدیده های زندگی انسان یک دسته به طور مستقیم وابسته به ترشح این غده ها می باشد و قسمتی دیگر به طور غیر مستقیم ، از جمله بندی و کوتاهی قامت و فربهی و لاغری،به ترشح این غده ها مربوط است و اگر ترشح مساعد این غده ها نباشد خوردن غذای زیاد انسان را فربه نمی کند و برعکس و اگر ترشح نا مساعد این غده ها نباشد،قامت انسان یلند نمی شود و پیر شدن را هم بعضی از دانشمندان مربوط به ترشح بعضی ار این غده ها می دانند.
*********
روز سوم ماه ژوئن سال 1948(میلادی)(زائر بروخ)مثل روزهای دیگر در ساعت هفت بامداد از خواب برخاست.وی طبق عادت بعد از برخاستن از خواب ریشش را می تراشید و به حمام می رفت و آنگاه صبحانه می خورد. و صبحانه او پیوسته او پیوسته نیمروی تخم مرغ و یک فنجان قهوه بود. عادت خوردن تخم مرغ در بامداد از دوره کودکی در زائر بروخ پیدا شد چون والدین وی کم بضاعت بودند و در آلمان،تخم مرغ ارزان ترین غذا ها بود و طبقه کم بضاعت آلمان، هنگام صبحانه تخم مرغ می خوردند. در آن روزهای بعد از جنگ تخم مرغ در برلین شرقی که مسکن(رائر بروخ)بود جیره بندی شده بود و آن جراح بزرگ که نمی توانست صبحانه ای دیگر بخورد، به روزی یک تخم مرغ اکتفا می کرد،(زائر بروخ)بعد از خوردن صبحانه به طرف بیمارستان (شاریتی)رفت تا به کارهای روزانه مشغول شود و در بامداد آن روز می باید مردی به اسم(هنریخ-گریف)را که39 سال از عمرش می گذشت و هنرپیشه بود،مورد عمل قرار بدهد. هر بامداد،در بینارستان(شاریتی)دستیار قدیم(زائر بروخ) دستور می داد اتاق عمل را آماده کنند و وقتی (زائر بروخ) وارد قسمت جراحی می شد،همه چیز برای عمل آماده بودو درآن روز غیر از دستیار قدیم و دستیار جدید( زائر بروخ)هم که گفتیم درباره انتخاب آن ایراد می گرفتند حضور داشت و بیمار ار که غده ای در قسمت تحتانی مغز داشت و (زائر بروخ)می باید آن غده را خارج کند به اتاق عمل بردندو زائر روخ به کمک کارکنان قسمت جراحی لباس کار پوشید و دستکش ضد عفمنی شده جراحی به دست کرد و وارد اتاق عمل شد. از شرح اتاق جراحی و کسانی که می باید هنگام عمل جراحی(آن هم یک عمل دقیق در مغز)در این اتاق حضور داشته باشند و هر یک وظیفه ای را بر عهده بگیرند می گذریم چون امروز با توسعه تلویزیون و این که تلویزیون ها اغلب منظره اتاق عمل را به نظر بینندگان می رسانند همه می دانند که در یک عمل جراحی بزرگ،اتاق عمل چه شکل دارد و چه کسان،در آنجا حضور دارند.آن روز بعد از این که بینار را بیهوش کردند، در حالی که دو دستیار در طرفین جراح بزرگ قرار گرفت بودند،(زائر بروخ)شروع به عمل کرد. دست های آن مرد 72 ساله ،هنگام عمل جراحی طوری با سرعت حرکت می کردند که پنداری یک نوازنده ی بیست ساله با انگشتان خود مشغول نواختن چنگ می باشد و غده ی مضر و زائد که در مغز بیمار بود با دست جراح بزرگ از مغز خارج شد و در ظرف زباله افتاد و لحظه ای بعد دستیاران قدیم و جدید (زائر بروخ)که جشو از ناحیه عمل بر نمی داشتند ناگهان دیدند که کارد(زائر بروخ) به سوی غده ی (هیپوفیز) رفت. آن عمل جراحی ربطی به غده (هیپوفیز) نداشت و جراح نباید به آن غده دست بزند.
اما با این که دستیاران دیدند که کارد (زائر بروخ)به طرف غده(هیپوفیز)رفت و عمل آن غده را بی مورد می دانستند سخنی نگفتند و یادآوری نکردند که نباید به آن غده دست بزند تا کسی دانشجوی دانشکده پزشکی نباشد و دوره ی تحصیل و آنگاه کارآموزی جراحی را زیر دست استاد نگذراند و سپس دستیار یک جراح بزرگ نشود،نمی تواند بداند که احترام کسانی که زیر دست یک جراح بزرگ کار می کنند،برای او،در کار های علمی و جراحی چقدر است. یک استاد جراح در نظر شاگردان یا دستیارانش العیاذبالله چون خدای متعال است و به مخیله ی یک دانشجو،حتی یک دستیار ،نمی گنجند که به یک استاد جراح ایراد بگیرد.به این جهت دو دستیار(زائر بروخ)با این که دیدند کارد جراحی استاد نباید به سمت غده (هیپوفیز) برود و مزاحم آن غده شود،تذکری به او ندادند و ایرادی نگرفتند چون (زائر بروخ) را در علم و عمل،دانا و توانای مطلق می دانستند و فکر نمی کردند که عمل کردن روی غده هیپوفیز به وسیله آن استاد نابغه،مبتنی بر مصلحتی است که آنها از آن اطلاع ندارند .عمل جراحی خاتمه یافت و دسور بستن زخم از طرف استاد صادر شد.رسم چراحان بزرگ این است(یا این بود) که بلا فاصله بعد از خاتمه یافتن عمل جراحی از اتاق عمل خارج می شوند و دستکش جراحی را از دست ها بیرون می آورند و در ظرف زباله می اندارند چون مرتبه خود را برتر از این می دانند که پس از خاتمه عمل،در اتاق جراحی،خود را برای بستن زخم معطل کنند وزخم را دستیاران آنها با کمک افراد دیگر که در آنجا حضور دارند می بندند اما(زائر بروخ) بعد از خاتمه عمل، بی درنگ از اتاق جراحی خارج نمی شد وتوقف می کرد تا این که زخم، به وسیله پانسمان پوشانیده شود و پس از این که زخم پوشانیده شد هنوز بیمار بیهوش بود و هنگامی که او را از اتاق عمل خارج می کردند به دستیاران گفت برای به هوش آوردن او عجله نکنید.
بیمار بعد از چهار ساعت که از انتقالش از اتاق عمل به اتاق استراحت گذشت به هوش آمد بدون این که احساس درد در سر بکند.
عملی که(زائر بروخ)به انجام رسانید در مغز بیمار بود و آدمی تمام دردها را به وسیله مغز احساس می کند و اگر امکان داشته باشد که یک انسان بدون مغز زنده بماند و مثل آدمی عادی به زندگی ادامه بدهد،هیچ نوع درد را احساس نخواهد کرد و این یکی از واقعیت های حیرت انگیز است که گر چه آدمی تمام دردها را توسط مغز احساس می کند ولی خود مغز،در مورد جراحاتی که بر آن وارد می شود بدون احساس است یعنی درد را احساس نمی کند،و چون مرکز هوش وشعور است و بیشتر از تمام سلول های بدن انسان هوش دارد،همین که حس کرد مرگ انسان نزدیک است،دیگر به وسیله اعصاب حساس،رنج ناشی از درد را به انسان نمی چشاند. زیرا می داند که چون مرگ نزدیک است ضرروتی ندارد که آدمی را از درد،دچار رنج کند،تا او مجبور شود از مرگ ممانعت کند.
مصلحت به وجود آمدن درد در بدن،به حکم مغز،این است که انسان متوجه شود وتلاش کند و از مرگ جلوگیری کند و هنگامی که مغز پی برد که مرگ انسان نزدیک و غیر قابل اجتناب است دیگر به اعصاب بدن دستور نمی دهد که در آدمی احساس درد را به وجوود بیاورند و در دقایق قبل از مرگ،هر نوع درد انسان از بین میرود و این واقعیت را پزشکان قدیم نمی دانستند ، و بر عکس فکر می کردند قبل از مرگ،انسان دچار شدیدترین دردها می شود و به تصور آنها آن عذاب شدید،جان را از بدن انسان خارج مکند و(عذاب جان کندن)که در محاوره ی عادی مصطلح شده بود اصطلاحی است که پزشکان قدیم به مردم آموخته بودند.
چون مغز، از هیچ جراحت احساس درد نمی کند(هنریخ-گریف)پس از این که به هوش آمد در مغز خود،احساس درد نکرد اما،آن کس که مورد عمل جراحی در مغز قرار میگیرد،در یک قسمت از عضلات بدن هم مورد عمل واقع می شود و پس از این که به هوش آمد در عضلات احساس درد می کند اما دست ماهر(زائر بروخ)عضلات هنرپیشه را طوری بریده بود که او از ماهیچه ها نیز احساس درد نمی کرد.
در هیچ دانشکده پزشکی روش به حرکت درآوردن کارد جراحی را هنگام یک عمل،به دانشجو نمی آموزند و فقط بعد از این که دانشجو،وارد تالار کالبد شکافی شد،و او را مقابل جسد یک مرده قرار دادند تا کالبد را بشکافد و اولین تجربه را در جراحی به دست بیاورد،استاد طرز به دست گرفتن کارد را به او می آموزد و می فهماند که عضله یک مرده،با عضله یک انسان زنده تفاوت دارد و باید قدری بیشتر روی کارد فشار بیاورد تا این که عضله مرده قطع شود.
از آن به بعد تا روزی که دانشجو، دوره کالبد شکافی را می گذراند و آنگاه زیر دست یک استاد جراح،شروع به کار آموزی می کند و بعد خود جراح می شود وبا استقلال به کار ادمه می دهد باید برای به حرکت درآوردن کارد جراحی در ماهیچه های مختلف بدن،(در بدن از لحاظ بافت،هفت نوع ماهیچه اصلی و نزدیک سی نوع ماهیچه فرعی وجود دارد)تجربه به دست بیاورد.
اساس تجربه در قسمتی از عضلات بدن این است که کارد را بر خلاف موازات تارهای عضله به حرکت در نیاورد و رشته هایی که مجموع آنها یک بافت از عضله را تشکیل میدهد در گوشت به خوبی محسوس است و جراح تا آنجا که ممکن است در ماهیچه های مختلف بدن نباید کارد را طوری به حرکت درآورد که خطوط موازی رشته های عضله را در عرض آن رشته ها قطع کند.
اما چون رشته های عضلات گوناگون بدن یک شکل نیست این قاعده کلی در عمل،مواجه با اشکالات زیاد می شود.
(زائر بروخ)استادی بود که میدانست در هر عضله ،کارد را چگونه به حرکت درآورد که اولا عمل تسریع شود و ثانیا آن کس که مورد عمل قرار گرفته پس از این که به اتاق استراحت منتقل گردید احساس درد نکند. (هنریخ-گریف)هم بعد از این که به هوش آمد،احساس درد نمی کرد ولی در روزهای بعد،دارای اشتهای زیاد برای غذا خوردن شد و در همان حال که دارای اشتهای زیاد گردید احساس سستی می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزخم های مغز و سر به طور معمول زود بهبود می یابد بنابراین،(هنریخ-گریف)باید به زودی از بیمارستان خارج شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما چون احساس سستی زیاد می کرد و آن سستی بعد از عمل جراحی مغز یک حال غیر عادی بود و بر حسب قاعده نباید او آن طور سست شود،او را از بیمارستان مرخص نمیکردند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافزایش غیر منتظره اشتهای آن مرد سبب حیرت و آنگاه نارحتی کارکنان بیمارستان(شاریتی)شد.آنها از این جهت ناراحت شدند که در آن زمستان سال 1948-1949 برلین تحت محاصره اقتصادی به دست شوروی درآمده بود و دیگر از راه زمینی و راه آبی(یعنی راه کانال های برلین که مثل جاده ها در پایتخت آلمان از وسایل مهم ارتباطات است)خواربار به برلین نمی رسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرچه برلین شرقی،از لحاظ اداری و خواربار وضع مخوصوص داشت و محاصره برلین،اثری نامطلوب در جیره غذایی سکنه برلین شرقی نمی نمود و مردم برلین شرقی،همچنان جیره غذایی خود را دریافت می کردند. اما تا روزی که برلین از طرف دولت شوروی محاصره نشده بود هر روز مقداری زیاد خواربار از برلین غربی به برلین شرقی می رفت و در بازار آزاد برلین شرقی به فروش می رسید و آنهایی که پول داشتند و می خواستند غذای بیشتر و بهتر بخورند،در بازار آزاد،خواربار خریداری می کردند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیواری که امروز بین برلین غربی و برلین شرقی وجود دارد در آن روزگار نبود و با آن که فروش کالاهای برلین غربی را در برلین شرقی،ممنوع کرده بودند اما در پنهان،به فروش می رسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما بعد از این که برلین غربی تحت محاصره اقتصادی قرار گرفت بازار آزاد خواربار برلین شرقی تعطیل شد. در بیمارستان(شاریتی)چند بیمار بودند که می توانستند از بازار آزاد ،خواربار خریداری کنند اما بعد از تعطیل بازار آزاد دیگر خواربار به آنها نرسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(هنریخ-گریف)هنرپیشه هم نمی توانست از بازار آزاد خواربار به دست بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوارباری که به بیمارستان داده می شد،محدود بود اما اشتهای(هنریخ-گریف)نامحدود و کارکنان بیمارستان متعجب بودند چرا آن مرد از غذا خوردن سیر نمی شود با وجود این همه خوردن سست است که حتی برخاستن از تخت خواب هم برای او زحمت می باشد در صورتی که غذای زیاد که در بدن تولید انرژی می کند باید سبب قوت شود یا لااقل آن قدر نیرو به وجود بیاورد که آن مرد بتواند به راحتی از تخت خواب پایین بیاید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک روز که(هنریخ-گریف)،از تخت خواب فرود آمد خود را در آیینه دید با شگفتی متوجه شد که قدش بلند شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگ زد و پرستار بیمارستان آمد.بیمار به او گفت:آیا می بینید که قد من چقدر بلند شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن پرستار نگاهی به سراپای (گریف)انداخت و گفت:من متوجه نمی شوم که قد شما بلند شد باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از این که پزشک کشیک بیمارستان،طبق معمول تمام مریض خانه ها،در بامداد وارد اتاق بیمار شد(هنریخ-گریف)به او هم گفت که قدش بلند شده است.پزشک که حس کرد گفته آن مرد نباید ناشی از خیالات و اوهام باشد به پرونده اش مراجعه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر پرونده طول قامت آن مرد را 1.73 متر نوشته بودند ولی بعد از این که قامتش را اندازه گرفتند معلوم شد که طول قدش 1.78 متر است و در عرض آن مدت کوتاه پنج سانتی متر بر قدش افزوده شده است!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه این امر در39 سالگی یک واقعه خارق العاده به شمار می آید زیرا بلند شدن قامت انسان،دوره ای به خصوص دارد و بعد از این که آن دوره گذشت،قامت آدمی بلند نمی شود و در دوره سالخوردگی،بر اثر کاهش موادی که مصالح اصلی استخوان های بدن را تشکیل می دهند،حتی ممکن است از قامت انسان کاسته شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگزارش پزشک کشیک به اطلاع رئیس بیمارستان(شاریتی)رسید و خود او که گزارش را باور نکرده و تصور کرده بود اشتباه است درصدد تحقیق برآمد و معلوم شد که بدون تردید در مدت کوتاهی که از عمل بیمار گذشته پنج سانتی متر بر طول قامت (هنریخ- گریف)افزوده شده و ناراحتی و خستگی وی هم به احتمال نزدیک به یقین مربوط به همان واقعه است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند روزی که از این جریان گذشت افزایش قد بیمار از پنج سانتی متر گذشت و به هفت و هشت سانتی متر رسید به طوری که تخت خواب (هنریخ-گریف)برای او کوتاه شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدن قد یک مرد،بر اثر دستکاری در غده هیپوفیز،در کشور آلمان یک اتفاق منحصر به فرد نبود.قبل از (زائر بروخ)جراحان دیگر آلمانی،آن کار را برای بلند کردن قامت انسان (البته بعد از دوره ای از عمر که دیگر قامت بلند نمی شود نه در دوره کودکی و آغاز جوانی) به انجام رسانیده بودند با این تفاوت که جراحان دیگر، از روی عمد در غده (هیپوفیز) دستکاری میکردند و(زائر بروخ) بدون عمل و ندانسته در غده هیپوفیز مرد هنرپیشه دستکاری کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر سال1940 میلادی بعد از این که ارتش آلمان هیتلری فرانسه را از پا درآورد،(هیتلر) با تلقینات فیلسوفان نازی به خصوص (روزانبرگ)و (ژولیوس اشترایخر) خود را آماده کرد که فرمانروای جهان شود. این دو فیلسوف نازی از متعصب ترین طرفداران اصل برتری نژاد آریایی نسبت به سایر نژادهای بشری بودند و یکی از عوامل برتری نژاد آریایی نسبت به سایر نژادهای بشری بودند و یکی از عوامل برتری نژاد زنان آلمانی از طول قامت نژادهای دیگر بلندتر است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه موازات این نظریه،پس از اینکه فرانسه در سال1940 از پا درآمد،حکومت آلمان تحت تأثیر تلقینات فیلسوفان حزب نازی درصدد برآمد برای اداره امور جهان از طرف دولت آلمان که تصور میکردند به زودی فاتح جهان خواهد شد کسانی را پرورش بدهد که مظهر نژاد آریایی و شاخص برجسته یک زمامدار نازی(طبقه تعریف خود نازی ها)باشند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرای رسیدن به این هدف هزار تن از مردان و زنان جوان آلمان را که از لحاظ قیافه و قامت نمونه ای از نژاد آریایی(مطابق تعریف فیلسوفان نازی)بودند انتخاب کردند و آنها را در منطقه کوهستانی (باویر) واقع در جنوب آلمان جا دادند و مسکن آنها،در یکی از کوه های (باویر) به اسم (آشیانه عقاب) خوانده شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردان و زنانی که در آشیانه عقاب جا گرفتند همه داوطلب بودند و برنامه آموزش و پرورش آن مرکز را از ته دل میپذیرفتند و میداستند که در پایان دوره تعلیم و تربیت،هر یک از آنها،فرمانفرمای یکی از کشورهای جهان خواهند شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکی از کارهایی که در مرکز آموزش و پرورش آشیانه عقاب انجام می شد بلند کردن قد آنها ،با دستکاری در غده هیپوفیز بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوظایف بدن انسان با مخ ارتباط دارد و اگر قامت را با دستکاری در غده هیپوفیز طولانی تر کنند،آن پدیده،در تمام اعضای داخلی بدن مؤثر واقع می شود پس در آشیانه عقاب پزشکان و جراحان آلمانی تأثیر بلند شدن قامت را در اعضای اصلی بدن مثل قلب و ریه و کبد و کلیه ها و معده و لوزالمعده و غیره در نظر میگرفتند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا این که از شماره پزشکان و جراحانی که در آشیانه عقاب بودند اطلاع نداریم میدانیم که(زائر بروخ)جزو جراحان آشیانه عقاب نبود. در هر حال،دستکاری در غده هیپوفیز یک انسان بالغ که دوره رشد قامت او گذشته، در آلمان،یک عمل بدون سابقه نبود و دکتر (ویلفرید)دستیار(زائر بروخ) که گفتیم از نازیها محسوب می شد اطلاع داشت که در آشیانه عقاب،جراحان،برای بلند کردن در صورتی که قد آنها بیش از حد لازم بلند می شد کوتاه کردن قامت داوطلبان،غده(هیپوفیز)آنها را مورد عمل قرار میدادند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرکز آموزش و پرورش آشیانه عقاب تا سال 1944 دایر بود و بعد از این که در ماه ژوئیه آن سال علیه (هیتلر)به وسیله بمب سوء قصد شد تا او را از بین ببرندو آلمان را از نابود شدن به دست دولت های فاتح رها کنند، سازمان آشیانه عقاب منحل شد و معلوم گردید که رئیس آشیانه عقاب هم در سوء قصد علیه هیتلر شرکت داشته و میدانیم که بیش از هزار تن از کسانی که متهم به شرکت در آن سوء قصد بودند به دار آویخته شدند و تا سال بعد که هیتلر زنده بود دست از تعقیب کسانی که علیه او سوء قصد کرده بودند بر نداشت و هر کس را که مظنون به اتهام شرکت در آن سوء قصد می شد به دار می آویخت حتی بیست و یک روز قبل از این که در پناهگاه عمارت صدارت بزرگان آلمان خودکشی کند یعنی در دهم آوریل 1945 دریاسالار(کاناریس) رئیس سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی آلمان را در بازداشتگاهی به اسم (فلوسن برگ) به دار آویخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباری بعد از این که بلند شدن قد(هنریخ گریف)در بیمارستان به درجه ای رسید که تولید وحشت کرد،رئیس بیمارستان گزارس واقعه را به مقامات بالا داد و به دستور رئیس بیمارستان مقرر شد که غده هیپوفیز(هنریخ گریف) را بار دیگر مورد عمل قرار بدهند ولی این بار برای این که قامتش را کوتاه کنند ،دکتر(ویلفرید)مأمور عمل شد.غده هیپوفیز مثل سایر اعضای بدن به طور متعارف دارای دو عصب است یکی عصب حساس و دیگری عصب محرک.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعصب دوم عهده دار تنظیم حرکات و سکنات غده است. اما اگر عصب دوم را در غده هیپوفیز قطع کنند آن غده از کار باز نمی ماند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر عصب محرک پا یا دست را قطع کنند دیگر دست یا پا را نمی توان تکان داد ولی هر گاه عصب محرک غده هیپوفیز قطع شود آن غده به کار ادامه مبدهد اما با وسعت بیشتر و (زائر بروخ) عصب محرک غده هیپوفیز هنرپیشه 39 ساله را قطع کرده بود و در نتیجه،کار آن غده طوری وسعت بهم رسانید که قامت(هنریخ گریف)بلند شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین را هم باید دانست بعد از این که کار غده هیپوفیز وسعت به هم رسانید،آن کار مافوق برنامه همیشگی نخواهد بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما دکتر (ویلفرید)برای این که از طول قامت مرد هنر پیشه بکاهد ،منتظر نماند تا این که غده(هیپوفیز)به خودی خود،از کار فوق العاده باز بماند زیرا تا آن موقع طول قامت آن مرد به درازی قامت عوج می رسید به این جهت تصمیم گرفت مقداری از غده هیپوفیز آن مرد را قطع کند تا این که از فعالیت غده کاسته شود و همان کار را کرد و گزارش عمل مجدد را برای رئیس بیمارستان فرستاد. اولین نتیجه عمل ثانوی درغده (هیپوفیز)هنریخ گریف این شد که او اشتهای غیر عادی خود را که برای کارکنان بیمارستان حیرت آور شده بود از دست داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن روزهای محاصره برلین از طرف دولت شوروی از بین رفتن اشتهای (هنریخ گریف)برای آن قسمت از کارکنان بیمارستان (شاریتی)که متصدی رسانیدن خواربار به بیمارستان بودند،یک موفقیت به شمار می آمد و دکتر(ویلفرید)به کارکنان بیمارستان گفت که به زودی از طول قامت بیمار کاسته خواهد شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما اعضای اصلی بدن انسان در روابطی که با هم دارند،بر حسب مثال،شبیه به جریان آب در ظروف مرتبط است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر ظروف مرتبط،آب،هموراه در یک سطح می ایستد و به همین دلیل است که در تمام جهان،آب دریاها و اقیانوس ها در یک سطح می ایستد مگر در مواقع مد دریا و طوفان که استثنایی است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر بدن انسان هم وقتی یکی از اعضای اصلی دچار عارضه ای می شود آن عارضه در سایر اعضای اصلی بدن تأثیر به وجود می آورد تا چه رسد به ترشح غده های باطنی بدن از جمله غده(هیپوفیز)که اگر در تمام اعضای اصلی بدن اثر نکند در اکثر آنها مؤثر واقع می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروزی(زائر بروخ)ندانسته،غده هیپوفیز مرد هنرپیشه را مورد عمل قرار داد،و واکنش آن عمل،در اعضای بدن هنریخ گریف ظاهر شد و اشتها افزایش یافت و سلول های بدن،وسعت به هم رسانیدند اما روزی که دکتر(ویلفرید)برای این که قامت مرد هنرپیشه را کوتاه کند،غده هیپوفیزش را مورد عمل قرار داد،گر چه ظروف مرتبط،کماکان،با هم ارتباط داشتند،اما برای مثال،می توان گفت که دیگر آب،در آنها جاری نمی شد که از یک ظرف به ظرف دیگر برود.روزی که(هنریخ گریف)بعد از عمل جراحی مغز در بیمارستان بستری شد بیماری بود مثل بیماران دیگر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما پس از این که بر طول قامتش افزوده شد و آنگاه غده هیپوفیزش را مورد عمل قرار دادند تا از طول قامتش بکاهند،برای پزشکان بیمارستان تبدیل به (سوژه)شد و این یک اصطلاح پزشکی است برای میکروبی یا سلولی یا شخصی که پزشکان برای کسب تجربه و افزودن بر معلومات خود او را مورد تحقیق قرار می دهند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی چیزی برای پزشکان (سوژه)شد،موضوع معالجه شدن آن،در درجه دوم از اهمیت قرار می گیرد آنچه در درجه اول برای پزشکان اهمیت دارد این است که ببیند،آن (سوژه)دارای چه تحولاتی می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتمام پزشکان بیمارستان،نسبت به(هنریخ گریف)از لحاظ آن که در نظرشان یک(سوژه)بود علاقه داشتند و روز به روز او را مورد معاینه قرار می دادند تا ببینند جه اندازه از طول قامتش کاسته شده با این که به خوبی می دانستند که وظایف اعضای بدن آدمی،مانند عمل دکمه چراغ برق نیست که با تکان دادن دکمه،چراغ روشن،و لحظه ای دیگر با تکان دادن همان دکمه چراغ خاموش شود ومدتی باید بگذرد تا تأثیر یک عمل جراحی در تمام قسمت بدن آشکار شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرونده های پزشکی و جراحی(آشیانه عقاب) وجود نداشت و به یک احتمال بعد از این که سازمان آشیانه عقاب منحل شد،خود آلمانی ها پرونده های آن را از بین بردند و چون آن پرونده ها نبود،دکتر(ویلفرید)و سایر جراحان و پزشکان بیمارستان شاریتی،اطلاع نداشتند که در(آشیانه عقاب) پس از این که برای کوتاه شدن قامت خیلی بلند شده داوطلبان آن جا،در غده هیپوفیزشان دستکاری می کردند،چه مدت طول می کشید تا قامتشان کوتاه شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی در مورد (هنریخ گریف)،با توجه به مثال بالا،دیگر آب،در ظروف مرتبط جریان پیدا نکرد و قلب بیمار از کار افتاد و یک بامداد وقتی پرستار وارد اتاق بیمار شد مشاهده نمود که فوت کرده است. (زائر بروخ)از عمل جراحی دکتر(ویلفرید)در مورد(هنریخ گریف)اطلاع حاصل نکرد زیرا،به سبب فصل تابستان به مرخصی رفته بود و در یک ویلای کوچک که در ایالت ماگدبورگ(واقع در آلمان شرقی)داشت به سر می برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن تاریخ،هنوز،حکومت آلمان شرقی به طور رسمی تأسیس نشده بود اما در ایالات آلمان شرقی،اراضی کشاورزی،ملی می شد،اما خانه ها و ویلاها را که محل سکونت افراد و خانواده ها بود از آنها نمی گرفتند چون جزو وسایل تولیدات محسوب نمی شد اما اگر کسی خانه یا ویلای خود را به اجاره میداد چون جزو وسایل تولیدات می شد، از او می گرفتند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irویلای کوچک(زائر بروخ)در ایالت (ماگدبورگ)برای او ماند و این مرد تعطیل تابستان سال 1948 را در ویلای خود به سر برد و بعد از خاتمه تعطیل به برلین برگشت و همان موقع قرار شد که آن جراح بزرگ،مردی به اسم کارل را که لیدر حزب کمونیست در یکی از ایالات شرقی آلمان بود مورد عمل جراحی قرار بدهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(کارل) بعد از این که به بیمارستان (شاریتی) مراجعه کرد گفت باید به دست (زائر بروخ)مورد عمل قرار بگیرد نه به دست سایر جراحان بیمارستان و چون مردی سرشناس و به اقتضای زمان برجسته بود ناگزیر بودند که درخواستش را بپذیرند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(کارل)سنگ کلیه داشت و پزشکان نتوانسته بودند با تجویز دارو،سنگ او را خارج کنند و گفتند باید عمل شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعکس هایی که از کلیه اش گرفته بودند وجود دو سنگ را تأیید می کرد اما پزشکان احتمال می داند که بین آن دو شاید سنگی دیگر هست که در عکس برداری دیده نمی شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروز نهم سپتامبر برای عمل جراحی(کارل) تعیین شد و در آن روز (زائر بروخ)در ساعت معین وارد بیمارستان شد و دست ها را شست و دستکش به دست کرد و وارد اتاق عمل شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه می دانند در اعمال جراحی که در سطح بدن به انجام می رسد ،بیهوش کردن بیمار ضرورت ندارد و با بی حس کردن موضعی عمل را به انجام می رسانند اما هنگامی که کلیه یک بیمار مورد عمل قرار می گیرد باید او را بیهوش کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر اتاق عمل دستیاران(زائر بروخ)حضور داشتند و بعد از این که آن جراح بزرگ موضع عمل را آشکار کرد طوری با سرعت کلیه بیمار را شکافت و سه سنگ ریزه از آن بیرون آورد که پنداری یک زردآلو را می شکافد تا هسته آن را بیرون بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست های آن مرد هفتاد و دو ساله طوری با سرعت حرکت می کرد که هیچ یک از دو دستیار او ندیدند که پس از عمل کلیه کارد جراحی (زائر بروخ)به سوی غده(سورنال)واقع در بالای کلیه رفت و آن را قطع کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغده سورنال هم جزو غده های باطنی بدن انسان است و در بدن هر انسان دو غده سورنال وجود دارد که هر یک از آنها روی یک کلیه قرار گرفته و معنای کلمه سورنال هم (بالای کلیه)است این دو غده هم مانند سایر غده های باطنی از لحاظ وظایف به طوری که خواهیم دید خیلی اهمیت دارد و ترشح آنها،وظایف بدن را تنظیم می کند و یکی از این دو غده ماده معروف(کورتیزون)را ترشح می کند و غده دیگر ماده معروف(آدرنالین)را،و باید دانست که ترشح تمام غده های باطنی بدن یک نام پزشکی عمومی دارد و آن(هورمون) است ، پس(کورتیزون) و (آدرنالین)هورمون هستند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس از پایان کار زخم بیمار را بستند و او را از اتاق عمل به اتاق استراحت منتقل کردند چون یکی از لیدرهای آلمان شرقی بود،یک نگهبان هم برای محافظت از او مقابل اتاقش قرار گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرخ شدن تمام بدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروز بعد،گزارش پزشک نگهبان نشان داد که حال بیمار خوب است و در روزهای سوم و چهارم نیز حال بیمار خوب بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در بامداد روز پنجم وقتی زن پرستار وارد اتاق بیمار شد و چشمش به صورت (کارل)افتاد وحشت کرد زیرا دید ک رنگ صورت او قرمز شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرخ شدن رنگ صورت،اگر از حال خفگی نباشد به طور معمول از تنگی نفس است و زن پرستار،چون مثل تمام پرستاران،از مقدمات(پاتولوژی)یعنی مقدمات تشخیص امراض اطلاع داشت که سرخی صورت کارل ناشی از سکته های مغزی و قلبی نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر ضمن می دانست که کارل هنوز صورت خود را در آیینه ندیده پس نباید به او گفت که صورتش سرخ شده چون وحشت خواهد کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن پرستار بدون این که چیزی بگوید که بیمار بترسد قدری با کارل صحبت کرد تا بداند سرخی صورت او ناشی ازتنگی نفس هست یا نه ولی متوجه شد که او به راحتی نفس می کشد و حالش خوب است و تب ندارد.پزشک نگهبان در ساعت مقرر وارد اتاق کارل شد او از گزارش زن پرستار می دانست که صورت بیمار سرخ شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو به بهانه رسیدگی به محل زخم بیمار ،پتویی را که روی کارل بود عقب زد که سینه و شکمش را بیبیند و دید که سینه و شکمش هم قرمز شده است بدون این که بیمار احساس کوچکترین ناراحتی بکند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقرمز شدن صورت و بدن بیمار،با هیچ یک از موازین پزشکی مطابقت نمیکرد.وهیچ یک از پزشکان به علت آن پی نبردند. به زائر بروخ گفتند بیماری که مورد عمل شما قرار گرفته حالش خوب است اما قرمز رنگ شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجراح نابغه جواب داد من جراح هستم نه پزشک و شما که پزشک هستید باید بفهمید چرا رنگش قرمز شده و او را معالجه کنید. اما در آن بیمارستان هیچ پزشکی نتوانست به علت تغییر رنگ(کارل)پی ببرد چون سرخی صورت وبدن او با علایم هیچ بیماری تطبیق نمیکرد. بیماری هایی وجود دارد که بعد از این که انسان مبتلا به آن ها شد صورت و بدنش سرخ رنگ می شود ولی آن بیماری ها علایم دیگر هم دارد و درجه اول علامت آن ها تب است و سرخی صورت وبدن ،در آن امراض جزو علایم فرعی به شمار می آید و (کارل)تب نداشت و عارضه دیگر هم در او دیده نمی شد حتی به خوبی غذا می خورد و می خوابید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروز بعد،چند نفر از دوستان سیاسی (کارل)با تعیین وقت قبلی به بیمارستان آمدند تا این که موفقیت در عمل جراحی و بهبود او را به وی تبریک بگویند و هنوز کارل نمی دانست که سرخ شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی چون ممکن بود که آشنایان (کارل)بعد از این که او را دیدند از قرمزی صورتش متحیر یا متوحش شوند قبل از این که آن ها را وراد اتاق بیمار کنند به آن ها گفتند بعد از دیدن رنگ قرمز صورت دوستتان متجعب نشوید چون این رنگ از آثار جنبی عمل جراحی کلیه است و بعد از چند روز رفع خواهد شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارل هم مسلکان را با نشاط پذیرفت و یکی از آن ها برای این که لطیفه ای بگوید اظهار کرد رهبر عزیز و بزرگ ما همواره در باطن سرخ بوده و اینک در ظاهر نیز سرخ است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(کارل)که از سرخ شدن رنگش اطلاع نداشت معنای آن لطیفه را نفهمید و یک زن پرستار که به بهانه پذایرایی از میهمانان در اتاق حضور داشت برای آن که بیمار ناراحت نشود حرف را عوض کرد و نگذاشت بیمار از دوستان خود راحع به معنای آن لطیفه توضیح بخواهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی بعد از رفتن آن ها،(کارل)کنجکاو شد و برخاست و چون در آن اتاق آیینه نبود به پنجره نزدیک شد،و پرده ای را که مقابل شیشه های پنجره یود کنار زد و خود را در شیشه نگریست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون شیشه معمولی پنجره،فقط چهار درصد از نور را منعکس می کند،دید که رنگ صورتش عوض شده است و با اصرار آیینه خواست و از مشاهده رنگ صورتش که به طور کامل قرمز شده بود به شدت وحشت کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر قرن نوزدهم میلادی دانشمندانی پیدا شدند که با اکتشافات علمی در رشته پزشکی خدماتی برجسته به نوع بشر کردند. یکی از آن ها(سمل ویس)مجارستانی بود و دیگری(توماس آدی سون)پزشک انگلیسی که در سال 1860 میلادی در 67 سالگی زندگی را بدرود گفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر-(ایگناز-فولوب-سمل ویس)مجارستانی کسی است که موفق شد علت بروز بیماری تب نفاسی را در زن ها بعد از وضع حمل کشف کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر هر نقطه از جهان هر زن باردار که میداند وضع حمل می کند باید نام این پزشک مجارستانی را که در 47 سالگی در سال 1865 میلادی زندگی را بدرود گفت با احترام یاد کند چون او بود که زن های زائو را از مرگ،بر اثر تب نفاسی نجات داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتب نفاسی تبی است که تمام بدن را قرمز می کند این بیماری را پدران و مادران ما به اسم آل زدگی می خواندند یعنی قرمز زدگی و (آل) را عفریتی می دانستند که جگر زن زائو را می خورد و هرگز مرد دچار تب نفاسی نمی شود و آن بیماری را فقط زن ها بعد از وضع حمل میگیرند یعنی می گرفتند چون امروز،دیگر هیچ زن بعد از وضع حمل دچار تب نفاسی که تمام بدن زائو را قرمز می کند نمی شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز روزی که دکتر (سمل ویس)مجارستانی علت بروز بیماری تب نفاسی را کشف کرد تا امروز ،صدها میلیون زن در سراسر جهان،ادامه زندگی خود را مدیون آن پزشک نوع پرور هستند و او بود که دریافت علت بروز بیماری تب نفاسی که در طول هزارها سال،صدها میلیون زن زائو را بعد از وضع حمل روانه قبرستان کرد چیزی نیست غیر از دست های کثیف زن قابله که بچه را میگیرد و دست هایش با جهاز جنسی زن زائو تماس حاصل میکند و اگر زن قابله ناخن های خود را کوتاه و دست ها را ضد عفونی کند زن زائو دچار بیماری تب نفاسی نمی شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنظور ما از توضیح بالا این است که بگوییم در بین بیماری های شناخته شده نوع بشر،مرضی نیست(یا نبود)که تمام بدن را سرخ رنگ کند مگر بیماری تب نفاسی که آن هم عارض زن ها بعد از وضع حمل می شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیماری های دیگری وجود دارد که بعد از این که انسان مبتلا به آن ها شد فقط قسمتی از بدن سرخ می شود مثل بیماری سرخک(مخصوص کودکان)که لکه های قرمز رنگ ،روی بدن به وجود می آورد و بیماری مخملک (مخصوص کودکان)که لکه های سرخ رنگ و وسیع تر،در بدن ایجاد می کند و بیماری باد سرخ که صورت و گردن و گاهی سینه را سرخ می کند. پزشکان بمارستان(شاریتی)می دانستند که سرخی بدن(کارل) که فراگیر تمام بدن شده ناشی از بیماری باد سزخ نیست چون در بیماری باد سرخ،تب به وجود می آید،آن هم یک تب شدید و بیمار نمی تواند آرام بگیرد در حالیکه کارل تب نداشت و آرام بود حتی با نشاط به نظر می رسید. (آدی سون)هم که نامش را بیشتر به شکل(ادیسون)می نویسند و لذا با مخترع معروف برق اشتباه می شود در دوره ای که هیچ یک از اکتشافات علمی امروز در رشته زیست شناسی و غده شناسی به عمل نیامده بود به ترشح دو غده(سورنال)که گفتیم بالای دو کلیه قرار دارد پی برد و گفت که اگر(کورتیزون) که عصاره مترشح یکی از دو غده سورنال است قطع شود رنگ بدن قرمز خواهد شد و آنگاه اختلالات دیگر در بدن به وجود می آید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر دایرةالمعارف های طبی،بیماری ناشی از قطع ترشح(کورتیزون)را به اسم کاشف آن بیماری(آدی سون) نوشته اند اما آن بیماری به قدری نادر است که کسی مبتلا به آن نمی شود،مگر این که بر اثر حادثه ای مانند تصادف وسایل نقلیه یا جراحت میدان جنگ،یکی از دو غده سورنالش که (کورتیزون)ترشح می کند قطع شود و دیگر کورتیزون به بدنش نرسد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه همین جهت،پزشکان، بیماری (آدی سون) را فراموش می کنند چون اکثر در تمام دوران پزشکی، حتی یک بار با آن بیماری مواجه نمی شوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irممکن است که پنجاه پزشک،که در یکی از بیمارستان های بزرگ کار می کنند،از روزی که برای تحصیل قدم به دانشکده پزشکی گذاشته اند تا روزی که به کلی دست از کار طبابت می کشند حتی یک بار به یک بیمار بر نخورده باشند که بر اثر قطع ترشح(کورتیزون)مبتلا به عارضه ی سرخ شدن در سراسر بدن شده باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبنابراین نباید از حیرت پزشکان بیمارستان برلین شرقی در قبال عارضه(کارل)تعجب کرد که چرا هیچ یک از آن ها متوجه نشدند که آن عارضه ناشی از بیماری(آدی سون)یا قطع ترشح(کورتیزون)است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هر حال روزی رسید که کارل باید از بیمارستان برود چون از لحاظ کلیه به کلی معالجه شده بود ولی او،نرفت و گفت من با این قیافه نمی توانم در خانواده ام و بین مردم زندگی کنم و باید مرا به رنگ اصلی برگردانید و ناچار او را در بیمارستان نگه داشتند تا شاید معالجه اش کنند.یک روز زن پرستار بعد از این که وارد اتاق (کارل)شد دید که از سرخی روی (کارل)کم شده است و به او گفت رنگ صورت شما امروز،مثل روزهای گذشته، قرمز نیست و این نشانه این است که به زودی معالجه خواهید شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در روز های بعد،معلوم شد که کاهش رنگ قرمز (کارل)ناشی از یک پدیده جدید و عجیب یعنی از سیاه شدن رنگ او می باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر ابتدا کارل که بر خلاف روزهای اول(بعد از عمل کلیه)،پیوسته آینه داشت و خود را میدید وقتی مشاهده می کرد رنگ قرمز صورتش به تدریج ضعیف می شود خوشحال می شد ولی خیلی زود متوجه شد که کاهش رنگ قرمز صورتش ناشی از سیاهی است و به تدریج،رنگ سرخ از بین رفت و سیاهی جای آن را گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقبل از این که رنگ صورت و بدن (کارل)سیاه شود پزشکان بیمارستان عاقبت بر اثر کاوش و ورق زدن دایرةالمعارف های پزشکی و زیست شناسی فهمیده بودند که قرمزی صورت و بدن کارل ،ناشی از قطع ترشح کورتیزون است. اما نمی توانستند بفهمند چرا آن مرد سیاه شد چون حتی (آدی سون)هم این موضوع را پیش بینی نکرده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن ها اطلاع داشتند که در بعضی از امراض ممکن است رنگ صورت بیمار کبود شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در بین هزار ها بیماری که علابم آن ها در کتاب های پزشکی به ثبت رسیده حتی یک بیماری وجود نداشت که رنگ صورت و بدن آدمی راسیاه کند. پس از مدتی طوری (کارل)سیاه شد که جز سفیدی چشمها و ناخن های وی در تمام بدنش نقطه ای که سیاه نباشد، وجود نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپزشکان بیمارستان در قبال آن پدیده عجیب پزشکی زیست شناسی شگفت آور،بیمار را فراموش کردند و یادشان رفت که وظیفه پزشکی آن ها این است که اول بیمار را درمان کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن ها ، به اصطلاح پزشکان یک(سین دروم)* را میدیدند که از زمان بقراط پزشکان یونانی تا آن وروز هیچ پزشکی ندیده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن پدیده حیرت انگیز،برای یکی از دو دستیار(زائر بروخ)که گفتیم سوابق نازی داشت اندیشه ای به وجود آورد که با یک قسمت از تئوری نژادی نازی ها(و البته تئوری مقرون به افسانه آن ها) مغایرت داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر دوره ای که هیتلر بعد از شکست دادن فرانسه در سال 1940 به اوج عظمت خود رسید و اندیشه فرمانروایی بر سراسر جهان در مغز زعمای نازی به وجود آمد و در آشیانه عقاب هزار داوطلب نازی خود را آماده می کردند که در آینده از طرف حکومت آلمان،بر جهان فرمانروایی کنند این فکر به وجود آمد که نژاد آریایی که برترین نمونه آن نژاد آریایی آلمان با قامت بلند و صورت بیضی شکل و چشم های آبی و موهای طلایی یا خرمایی می باشد،از دنیای دیگر،به کره زمین آمده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی های متعصب و خیال پرور،با ابزار آن تئوری،به گمان خود نژاد آریایی را دارای مقام ملکوتی میکردند با این مفهوم که نژاد آریایی یک نژاد آسمانی است و نژاد های دیگر از نژادهای زمینی،و آریایی ها زاده نور هستند و نژادهای دیگر زاده ی خاک.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در آن موقع مقابل چشم های دستیار (زائر بروخ)یک مرد سفبد پوست مبدل به سیاه پوست شده بود و آیا آن استحاله ی محسوس و غیرقابل تردید نشان نمیداد ک سیاه پوستان هم در آغاز سفید پوست بودند و بعد سیاه شدند؟پزشکان وقتی دیدند که مردی سفید پوست تقریبا یک مرتبه به کلی سیاه پوست شد کنجکاو شدند و به خود گفتند که ممکن است راز به وجود آمدن نژاد سیاه بشری مکشوف شده باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*سین دروم مثل بسیاری ار اصطلاحات پزشکی از زبان فرانسوی ها گرفته شده و فرانسوی ها(سن دروم)تلفظ می کنند و اصطلاحی است بین الملل(در پزشکی)به معنای علایم ظاهری بیماری-مترجم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز روزی که افسانه ی ناشی از تخیل انسان،جای خود را به تحقیق علمی واگذاشت تا آن روز ،دانشمندان نتوانستند بگویند که در کره ی زمین نژاد سیاه ، چگونه به وجود آمده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآنها می فهمیدند که نژاد سیاه را فقط تابش خورشید به وجود نیاورده زیرا آن نژاد تنها از لحاظ رنگ پوست با نژادهای دیگر فرق ندارد بلکه از لحاظ شکل بعضی از اعضای بدن هم با نژادهای دیگر متفاوت است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآیا نژاد سیاه از این جهت به وجود آمده ،که در بدن قسمتی از سفید پوستان ترشح کورتیزون کم شد و در نتیجه رنگ پوست آن ها سیاه شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر چنین است پس چرا موی سر سیاه پوستان مجعد است در صورتی که موی سر سفید پوستان مجعد نیست و چرا سیاه پوستان دارای بینی پهن هستند وشکل بینی سفید پوستان قلمی است. آیا این تفاوت ها آثار تبعی تغییر رنگ پوست است و بعد از این که عده ای از سفید پوستان مبدل به سیاه پوست شدند به مرور و در طول هزارها سال،در آن ها عوارض تبعی به وجود آمد و بعضی از اعضای بدن آن ها یا اجداد سفید پوستان فرق کرد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر سیاه شدن عده ای از سفید پوستان ناشی از این است که در آنها ترشح کورتیزون کم شد چرا نژاد سیاه پوست،فقط در منطقه گرمسیر که تابش خورشید در آن جا شدید است زندگی میکرد(و می کند)و آن منطقه گرمسیر هم محدود به قاره آفریقا است و در خارج از قاره افریقا ،سیاه پوست زندگی نمی کند و در هر جا که سیاه پوستی دیده شود ،(از جمله در امریکا)سیاه پوستانی هستند که خود یا اجدادشان از افریقا به آن جا برده شده اند و از این قرار علاوه بر موضوع کورتیزون (اگر آن موضوع سبب پیدایش نژاد سیاه پوست شده باشد)و موضوع تابش خورشید ، اقتضای اقلیمی هم در پیدایش نژاد سیاه مؤثر می باشد چون خورشید در تمام مناطق استوایی زمین ، به شدت می تابد اما نژاد سیاه فقط در افریقا به وجود آمده و در مناطق گرمسیر و استوایی دیگر اثری از نژاد سیاه نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حالی که پزشکان بیمارستان ،(کارل)را با کنجکاوی های علمی و حرفه ای مورد تحقیق قرارمی دادند، هیچ یک از آن ها در فکر روحیه آن مرد بدبخت نبودند زیرا غرابت آن پدیده پزشکی به قدری حواس پزشکان را مشغول کرده بود که آن ها،نمی توانستند در فکر روحیه بیمار باشند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(کارل) بیچاره از فرط اندوه و تزلزل روحیه نه فقط دوستان سیاسی و مسلکی خود را نمی پذیرفت بلکه از پذیرفتن خویشاوندانش هم امتناع می کرد و می دانست که آن ها از دیدنش متوحش خواهند شد و فقط پزشکان بیمارستان و زن های پرستار به اتاق بیمار راه داشتند و نگهبانی که روز و شب،پشت اتاق (کارل) بود نمی گذاشت که دیگری وارد اتاقش شود. (کارل) که در بیمارستان همواره تنها بود و به امید و در انتظار این که پزشکان بتوانند رنگ او را تغییر بدهند می کوشید که با گوش دادن به رادیو و خواندن کتاب و روزنامه و مجله ، خود را سرگرم کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر این موقع دکتر(ویلفرید) دستیار(زائر بروخ) که سیاه شدن (کارل) او را خیلی کنجکاو کرده بود تصمیم گرفت که راجع به پدیده ی پزشکی که در (کارل) به وجود آمده با (زائر بروخ) مذاکره کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه طوری که اشاره شد،پدیده ای که در کارل به وجود آمد بعد از پدیده (هنریخ گریف) برای پزشکان بیمارستان یک سوژه(موضوع)تحقیق شده بود و معالجه شدن(کارل) تحت الشعاع آن تحقیق قرار گرفت،نه این که پزشکان بیمارستان نخواهند که (کارل) را درمان کنند بلکه علاقه آن ها ، به فهم علت سیاه شدن آن مرد ، خیلی بیش از آن بود که سیاهی آن مرد زایل شود و رنگ سفیدش برگردد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا می گوییم علت آن که پرفسور(زائر بروخ) در مورد (هنریخ گریف) در غده (هیپوفیز) او کمی دستکاری کرد و نیز هنگامی که سنگ های کلیه (کارل) را بیرون می آورد در یکی از دو غده سورنال او (غده کورتیکو سورنال) دستکاری نمود چه بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن جراح نابغه، داناتر از آن بود که کارد جراحی اش را از روی اشتباه وارد غده ای یا عضله ای شود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز مدتی پیش،قسمت هایی از یاخته ها(سلول ها) ی مغز (زائر بروخ) به تدریج دچار تصلب (سختی) می شد و آن تحول در قسمتی از مغز جراح نابغه که یاخته های حافظه در آن جا است پدیدار می شد. یاخته ها (سلول های) حافظه در قسمتی از مغز واقع در سطح خاجی قرار گرفته است و تأثیری که سختی سلول های حافظه در اشخاص می کند به طور کلی متشابه است اما از نظر جزیی و فرعی ، فرق می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتأثیر کلی سختی سلول های حافظه در اشخاص این است که حافظه ضعیف می شود و تأثیر فرعی و جزیی این است که ضعف حافظه،در هر کس که دچار سختی سلول های مغز شده با دیگری فرق می کند. سختی سلول های مرکز حافظه در مغز مانند تورم غده پروستات از عوارض پیری است ولی قطعی نیست و بعضی از اشخاص در دوره سالخوردگی نه دچار سختی سلول های حافظه در مغز می شوند و نه دچار تورم غده پروستات.(باید دانست که زن ها از تورم غده پروستات مصون هستند چون پروستات ندارند)اما ضعف حافظه و آن گاه از دست دادن آن در مرد و زن،در دوره سالخوردگی مساوی است یعنی این عارضه پیری اختصاص به مرد ها ندارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ) جراح بزرگ و نابغه هم بر اثر سالخوردگی دچار ضعف حافظه شد و از نزدیک خواهیم دید که این عارضه در او با چه سرعت پیش رفت و چه نتایج فجیع به بار آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر زائر بروخ می دانست که دچار ضعف حافظه شده و بر اثر آن نقیضه،کارد جراحی او هنگام عمل به جاهایی می رود که نباید برود به طور مسلم دست به عمل جراحی نمیزد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر او ،ضعف حافظه ناشی از سختی سلولهای مغز ،به آن شکل بروز کرده بود که هنگام عمل ، نقطه ای را قطع میکرد که نبایستی قطع نماید و اولین حکومتی هم که به فکر افتاد کارمندان خود را بعد از رسیدن به سنی مخصوص بازنشسته کند از این جهت نبود که بر اثر سالخوردگی بینایی یا شنوایی را از دست میدهند بلکه از این جهت آن ها را از کار معاف کرد که دانست بعضی از آنان پس از این که به دوره سالخوردگی رسیدند ،دچار ضعف حافظه می شوند یا این که حافظه را به کلی از دست می دهند. حکومت ها می دانستند افرادی هستند که حتی در هشتاد سالگی دارای حافظه قوی می باشند اما برای این که تبعیض نشود،کارمندان خوش حافظه را هم بعد از رسیدن به سن مخصوص،بازنشسته می کردند،همان گونه که تولستوی نویسنده روسی و افسر ارتش تزاری را در 55 سالگی بازنشسته کردند در صورتی که او بیست و پنج سال بعد در هشتاد سالگی وقتی می خواست سوار بر اسب شود بدون استفاده از رکاب بر زین اسب می پرید و حافظه اش آن قدر قوی بود که انجیل را از حفظ می خواند و اسامی نیاکان تمام نجبای درجه اول ودوم روسیه را تا هفت پشت به خاطر داشت و هر زمان که از او می خواستند نام آن ها را بر زبان می آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هر حال دکتر (ویلفرید)از (زائر بروخ)در خواست ملاقات مخصوص، در خانه اش کرد و جراح بزرگ برای ملاقات وقت داد و در ساعت مقرر آن مرد وارد خانه (زائر بروخ)شد و موضوع کارل را مطرح کرد و از صحبت خود این طور نتیجه گرفت که آیا(زائر بروخ)موافقت می کندکه چندآزمایش،در مورد آن پدیده پزشکی شود؟ زائر بروخ پرسید منظورتان چیست ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستیار اظهار کرد این اولین بار است که بر اثر قطع ترشح(کورتیزون)یک نفر سیاه می شود و شما بهتر از من می دانید که قطع ترشح (کورتیزون)ممکن است افراد را قرمز کند ولی تا امروز دیده نشده که قطع این هورمون کسی را سیاه کند و ما حالا در علم پزشکی مقابل یک پدیده بدون سابقه و نوظهور قرار گرفته ایم و نمیدانیم که آیا این پدیده ،جنبه ی استثنایی دارد یا افراد دیگر هم بر اثر قطع هورمون کورتیزون ،سیاه می شوند و از شما می پرسم که آیا موافقت می کنید آزمایش هایی بکنیم تا بدانیم این پدیده در کسانی دیگر هم آشکار می شود یا نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپروفسور زائر بروخ چند لحظه سکوت کرد و بعد گفت میدانم که شما در گذشته عضو حزب نازی بودید و اطلاع دارم که بعضی از پزشکان و جراحان نازی بدون ملاحظه و محابا،افراد را برای تجربه های پزشکی و جراحی مورد آزمایش قرار میدادند ولی من با پیشنهاد شما موافق نیستم و این آدم کشی را تصویب نمی کنم و دستیار بدون این که بتواند صحبتی دیگر بکند از پروفسور خداحافظی کر و از خانه اش خارج شد و موضوع آزمایش در مورد دیگران منتفی گردید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبر سر هنرپیشه چه آمد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حالی که پزشکان به هر وسیله برای سفید کردن کارل متوسل می شدند و نتیجه نمی گرفتند ،مقرر شد که یکی از زنهای هنرپیشه که در گذشته جزو هنرپیشگان کمپانی فیلمبرداری (اوفا)ی آلمان بود برای از بین بردن (گواتر)در بیمارستان شاریتی مورد عمل قرار بگیرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمؤسسه(اوفا)در آلمان هیتلری در قاره اروپا ،مکمل ترین مؤسسه فیلمبراداری بود و برای انتخاب هنرپیشگان سینما خیلی دقت می کرد و اگر منصفانه قضاوت شود باید گفت که قبل از جنگ جهانی دوم اکثر فیلم هایی که در مؤسسه (اوفا)برداشته می شد،خوب بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمدیران مؤسسه (اوفا)دقت می کردند که هنرپیشگان فیلم ها ،تا حد امکان از لحاظ قیافه واندام ،مطابق با شاخص هایی باشند که در آن موقع برای نژاد خالص آریایی از طرف تئوریسین های حزب نازی تعیین شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنسل امروزی که در دوره فیلم های صدادار متولد و بزرگ شده،از مقتضیات فیلم های فیلم های بی صدا (صامت)به خوبی آگاه نیست و نمی داند که قبل از جنگ جهانی دوم و تا حدود سال 1930(میلادی) فیلم ها،صامت بود و هنرپیشگان،روی اکران (پرده سینما)حرف نمی زدند و هر چه می خواستند بگویند با اشارات و ژست ها بیان می کردند و بعد در فاصله صحنه ها نوشته می آمد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز سال 1930 رفته رفته ،فیلم های صامت،جای خود را به فیلم ناطق واگذاشت اما چون تکنیک هم آهنگ کردن ژست ها و صحبت ،ناقص بود و بین اکران (پرده سینما)و گوش تماشاچی در سالن های بزرگ سینما فاصله ای زیاد وجود داشت و صدا بعد از خروج از فیلم ،مدتی در راه بود تا به گوش تماشاچی برسد، وقتی تماشاچی بیان یک هنرپیشه را می شنید که او جمله ای دیگر را شروع کرده یا از صحنه خارج شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه همین دلیل مؤسسه فیلمبراداری (اوفا)در آلمان ،ترجیح می داد که حتی تا کمی قبل از آغاز جنگ جهانی دوم فیلم های صامت تهیه کند و در آن فیلم ها هنر و زیبایی هنرپیشه ها خبلی مورد توجه مدیران فیلمبرداری قرار می گرفت و هنر بعضی از آن هنرپیشگان فیلم های صامت ،افسانه مانند شد به طوری که بعد از نیم قرن که از سال 1930می گذرد اسم بعضی از آنها حتی در این دوره که امواج رادیو و تلویزیون و مطبوعات هر نوع شهرت را حتی بعد از چند هفته بی جلوه و بی صدا می کند،به کلی از بین نرفته است و گاهی نام آن ها در وسایل ارتباطات دیداری- شنیداری و روزنامه ها و مجلات شنیده یا دیده می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن هنرپیشه ای هم که بایستی مورد عمل برای برداشتن (گواتر) قرار بگیرد به نام(لیلی-هلم)یکی از هنرپیشگان مؤسسه فیلمبرداری (اوفا)ی آلمان بود گرچه در آن موقع قیافه اش طراوت سال1930 (میلادی)را نداشت،اما چشم های آبی و گیسوان طلایی و صورت بیضی شکل و قامت بلند و اندام متناسبش هنوز نشان می داد که نمونه ایست از شاخص هایی که متعصبین نازی برای نژد آریایی تعیین کرده بودند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(لیلی هلم)گفته بود که باید به دست پرفسور(زائر بروخ)مورد عمل قرار بگیرد و قبول درخواست بیمار،از لحاظ انتخاب پزشک یا جراح،جزو شعارهای پزشکی است و از قدیم این عقیده به وجود آمد که نباید بیمار را مجبور به قبول پزشک یا جراح مخصوص کرد،زیرا در روحیه اش اثر منفی به وجود می آورد و آن اثر نامساعد روحی ،مداوای بیمار را به تأخیر می اندازد یا درمان را منتفی می کند و در مورد(لیلی هلم)چون مانعی برای قبول در خواست وجود نداشت،(زائر بروخ)که او را از روی شهرت می شناخت ،موافقت کرد که وی را مورد عمل قرار بدهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر روز و ساعت عمل(زائر بروخ)طبق معمول بعد ار شستن دست ها و به دست کردن دستکش جراحی وارد اتاق عمل شد و دستیاران او و زن های پرستار که باید به جراح کمک کنند در آن اتاق حضور داشتند و قبل از ورود (زائر بروخ) بیمار را برای عمل ،آماده کرده بودند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعمل جراحی برای برداشتن غده ی (گواتر)از لحاظ به دست آوردن نتیجه مثبت عملی است آسان اما از لحاظ(فن)عملی دقیق و مشکل است و از این جهت آن را (فن)می خوانیم که اصطلاح خود پزشکان است و علمای پزشکی،جراحی را به دو قسمت تقسیم کرده اند و قسمتی از آن را که شناختن جزئیات موضع جراحی است علم میدانند و آن کس که می خواهد روزی کارد جراحی را به دست بگیرد باید سال ها در کلاس های دانشکده پزشکی کتاب های طبی را بخواند و به درس استاد گوش بدهد و در همان سال ها هر روز،یا یک روز در میان ،در تالار کالبد شکافی حضور بیابد و کالبد اموات را بشکافد تا این که هر استخوان و هر ماهیچه و هر سرخ رگ و سیاه رگ و هر عصب و هر غضروف را بشناسد و در همان سال هاست که دانشجوی دانشکده ی پزشکی که می خواهد جراح شود،رفته رفته با لاشه ها و بوهایی که از اجساد بر می خیزد مأنوس می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه طوری که رایحه ی متعفن محتویات شکم مرده ای که سه ماه از مرگش گذشته در مشام او تفاوتی با بوی عطر های گرانبها ندارد و در همان سال هاست که وقتی در نیمه شبی تاریک وارد تالار کالبدشکافی که پر از اجساد قطعه قطعه اموات است می شود،احساس وحشت نمی کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو برای این در نیمه شب تاریک وارد تالار کالبدشکافی می شود که بدون روشن کردن چراغ ،و فقط با کمک گرفتن از لامسه ماهیچه های مختلف یک جسد شکافته شده را بشناسد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیرا ماهیچه های بدن ،از جهت بافت با هم فرق دارد و این موضوع را حتی افراد غیر وارد(به پزشکی و جراحی)می دانند و یک بانوی کدبانو که برای خریداری گوشت به بازار می رود می داند که بافت عضله ی قلب با بافت عضله ی سینه و یا ران فرق دارد و یک جراح قبل از این که کارد جراحی را به دست بگیرد باید هر نوع عضله و استخوان را که در بدن انسان هست در تاریکی،فقط از روی لامسه بشناسد و در همان تاریکی بفهمد که به اصطلاح (خواب پارچه)در چه امتداد است چون این اطلاع،در آینده هنگام به کار انداختن کارد جراحی برایش مفید واقع می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن چه دانشجوی دانشکده پزشکی،تا قبل از پایان دوره ی تحصیل و تجربه،درکلاس یا تالار کالبدشکافی فرا می گیرد علم است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما روزی که کارد جراحی را برای عمل به دست گرفت و به حرکت درآود کار او یک (فن)می باشد و در آن موقع او مانندمنبت کاری است که قلم فولادی و چکش را به دست می گیرد و روی چوب مشغول کار می شود تا شکلی را به طور برجسته و مقعر به وجود بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا مثل نقاشی است که قلم مو را روی تابلو به حرکت در می آورد تا شکلی را تصویر نماید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواضح است که جراح ،موقعی که کارد خود را به حرکت در می آورد از معلومات و تجربه هایی که در گذشته کسب کرده ،کمک میگیرد و نقاش هم هنگام به حرکت در آوردن قلم مو از آنچه در گذشته فراگرفته و تجربه به دست آورده استفاده می کند اما هر دوی آن ها ،هنگامی که مشغول کار هستند ،به یک فن اشتغال دارند نه یک علم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعمل کردن برای برداشتن غده(گواتر) از این جهت دشوار است که غده گواتر (که میدانیم تورم غده تیروئید است)جلوی گردن به وجود می آید و آن جا مکانی است که بعضی از رشته های حیاتی بدن مثل اعصاب وسرخ رگ از آن جا عبور می کند و یک غفلت جراح شاید سبب شود که یکی از آن رشته های حیاتی قطع شود که در آن صورت جان مریض به خطر می افتد یا این که قسمتی از بدنش تا آخر عمرفلج می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما پرفسور (زائر بروخ)جراحی نبود که چیزی را فراموش کند،واز روی سهو رگ یا عصب را قطع کند و دستیارانش می دیدند که دست های پروفسور،مثل همیشه با سرعت تکان می خورد و بر اثر حرکت سریع دست های آن جراح نابغه ندیدند که او در پایان عمل گواتر آن زن عصب غده های (پاراتیروئید)را هم قطع کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقطع عصب آن غده ها از طرف (زائر بروخ) از روی سهو نبود،بلکه همانطور که گفتیم در مغز جراح نابغه در آخرین لحظه عمل،این اندیشه به وجود آمد که باید عصب غده های (پاراتیروئید)قطع شود و قطع آن به نفع بیمار است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغده های (پاراتیروئید)چهارتا است و در گردن انسان در عقب غده تیروئید قرار گرفته و چون رنگ آن چهار غده مانند رنگ عضلات اطراف چشم است جز چشم های ورزیده جراحان ،کسی نمی تواند آن چهار غده را ببیند و عنقریب خواهیم گفت این چهار غده که جزو غده های آندوکرین(غده های باطنی) بدن است ،در وظایف اعضای ما چه تأثیری دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزخم،بانو(لیلی- هلم)را بستند و او را از اتاق عمل به اتاق استراحت بردند تا این که بهبود یابد و در روز های بعد،آن زن بهبود یافت و طبق معمول پس از بهبودی گفتند که آن زن،چندین روز دیگر در بیمارستان بماند تا این که دوره نقاهت را بگذراند و آن گاه به خانه اش برود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در روزهایی که (لیلی-هلم)دوره نقاهت را در بیمارستان می گذراند مرتبا لاغر می شد و هر بامداد که زن پرستار وارد اتاق می شد می دید که از روز قبل لاغرتر شده و یک روز که زن پرستار وارد اتاق (لیلی-هلم)شد از مشاهده صورتش وحشت کرد چون در دو طرف صورت،عضلات گونه،طوری آویخته بود که گویی دو قطعه گوشت کوچک است که از دو قلاب یک دکان قصابی آویخته است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلاغری صورت و آویخته شدن عضلات آن،چشم های آبی رنگ آن زن را طوری برجسته نشان میداد که به نظر می رسید تخم چشم ها می خواهد از حفره های چشم بیرون بیاید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلاوه بر لاغری عجیب،آن زن وقتی پیراهن خود را می پوشید حس می کرد که دو آستین پیراهن برای او بلند شده و دست هایش کوتاه شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقیافه آن زن که روزی نمونه زیبایی نژاد آریایی و ستاره فیلم ها بود طوری مسخ شد که بیننده را به وحشت می انداخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس از مشاهده آن وضع دستیاران(زائر بروخ)او را به اتاق(لیلی هلم)بردند و آن زن که جراح بزرگ را شناخت شیون کنان جراح را قسم داد که یک اتژکسیون به او تزریق کند که او را به هلاکت برساند زیرا دیگر نمی تواند با آن قیافه، خود را به مردم نشان بدهد و بین آن ها زندگی کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)از مشاهده آن زن تعجب کرد اما متأثر نشد و بعد از خروج از اتاق بیمار از او پرسیدند آیا تشخیص داد که بیماری آن زن چیست و (زائر بروخ)گفت این بیماری ناشی از این است که ترشح غده های پاراتیروئید این زن قطع ده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچهار غده پاراتیروئید یک هورمون ترشح می کنند که اسم آن (پاراتین)یا(پاراتورمون)است واین هورمون در بدن انسان ،سبب می شود که دو ماده ی کلسیم و فسفر به استخوان ها برسد واین دو ماده،مصالح اصلی ساختمان استخوان های بدن است و اگر نرسد،استخوان های بدن انسان به تدریج تحلیل می رود و از طول و عرض و ضخامت آن کاسته می شود و چون استخوان نگاه دارنده عضله است ،وقتی استخوان به تحلیل برود،سبب تحلیل عضلات بدن می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irار این گذشته ،یک قسمت از چیزهای حیاتی بدن ما از طرف استخوان ها و به ویژه در مغز استخوان ها ساخته می شود و بعد از این که استخوان ها به تحلیل رفت،آن چیز های حیاتی هم باید به بدن برسد ساخته نخواهد شد و مغز استخوان یکی از کارگاه های سازندگی اصلی بدن انسان است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاولین بار که(لیلی-هلم)آستین پیراهن را بلند دید فکر کرد دستش کوتاه شده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیرا می دانست که آدمی،به دلایلی ممکن است لاغر شود اما دست هایش کوتاه نمی شود و از طول قامتش کم نمی شود و سالخوردگانی که نسبت به دوره ی جوانی کوتاه قد جلوه می کنند از این جهت است که ستون فقرات و پشتشان خمیده می شود،و خمیدگی،قامتشان را کوتاه تر از دوره ی جوانی به نظر می رساند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما بعد از این که روزها گذشت آن زن متوجه شد که نه تنها صورتش مسخ شده،بلکه بودن تردید از طول دست ها و پاهایش کم می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن بد بخت،که قیافه وحشت انگیز خود را می دید و می فهمید که از طول دست ها و پاهایش کم شده،دچار نوعی از جنون شد که در حال عادی نظیر آن خیلی کم است ولی در حال رویاء ،نظیر آن بیشتر به وجود می آید به این شکل که آدمی خود را در کالبد و قیافه ی دیگری می بیند و در حالی که در موجودیت خود تردید ندارد یقین دارد که از جهت قیافه و اندام شخصی دیگر است و قیافه و اندام سایق خود را،مانند این که در حال خواب دیدن مشاهده کرده ،و واقعیت نداشته ،تصور می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین نوع جنون قطع ترشح غده های(پاراتیروئید)در مغز که مرکز حواس و مشاعر است مؤثر واقع می شود و کسی که ترشح غده های پاراتیروئیدش قطع شده ولو مبتلا به جنون نشود دارای عقل و مشاعر یک فرد عادی نیست چون دیگر فسفر که یکی از موارد ضروری سلول های مغز می باشد به آن ها نمی رسد و فسفر فقط برای تکوین سلول های مغز ضرورت ندارد بلکه پس از تکوین آن سلول ها تا زمانی که آدمی زنده است باید به سلول های مغز فسفر برسد که آن ها بتوانند و ظایف خود را به درستی به انجام برسانند و قطع ترشح غده های پاراتیروئید ،مانع از این است که فسفر به هر نقطه از بدن که به آن ماده احتیاج دارد برسد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن هنرپیشه غذا هم نمی توانست بخورد و اشتهای او از بین رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگر چه محاصره برلین از طرف دولت شوروی ادامه داشت،اما به طوری که گفته شد غذای جیره بندی شده به برلین شرقی می رسید و مردم شهر و بیماران در بیمارستان گرسنه نمی ماندند و فقط در بیمارستان(شاریتی)از جهت سوخت در تنگنا بودند و در برلین شرقی برعکس برلین غربی نمی گذاشتند که مردم برای گرم کردن خانه های خود از درخت پارک های عمومی استفاده کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آلمان شرقی که برلین شرقی در حوزه اداری آن(از طرف شوروی ها)قرار داشت یک نوع ذغال به اسم(لین ییت)استفاده می کردند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irذغال سنگ،همان طوری که از نامش هم فهمیده می شود سنگی است که می سوزد و در بعضی از انواع آن ماده قابل سوختن زیاد است و در بعضی کم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر انواع مرغوب ذغال سنگ ماده قابل سوختن تا 95% درصد است و در انواع نا مرغوب تا 60% و(لین ییت)به تفاوت معادن آن ،از 60% تا 70% ماده قابل سوختن که (کربن) است ،دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا این که در آلمان شرقی (لین ییت) فراوان بود و شوروی ها هم برای رسیدن آن به برلین شرقی ممانعت نمی کردند ،از آن ذغال سنگ به مقدار کافی به برلین شرقی نمی رسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون بمباران دول امریکا و انگلستان در جنگ دوم جهانی قسمتی از راه آهن های آلمان شرقی را متلاشی کرد و هنوز نتوانسته بودند که تمام آن خطوط را به راه بیندازند.روی این اصل در بیمارستان شاریتی (ترموسات)یعنی شاخص گرم شدن اتاق ها روی شماره 19 گذاشته شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضی از بیمار ها از حرارت اتاق راضی بودند ولی برخی از آن ها شکایت می کردند که هوای اتاق سرد است و بیش از همه (لیلی هلم)شکایت می کرد و پزشکان می دانستند که در این مورد حق با اوست زیرا بدن زن تیره روز حرارت طبیعی انسان را که 37 درجه است نداشت و از عوارض قطع ترشح غده های پاراتیروئید این است که حرارت بدن کم می شود،آن کس که حرارت بدنش به علتی کاهش می یابد در فصل زمستان از سردی هوا خیلی رنج می برد. و هر کس که یک بار دچار لرزه که مقدمه بعضی از تب ها و به خصوص تب مرض یرقان و تب مالاریا و تب بعضی از انواع سرماخوردگی ها است شده باشد،می داند که کم شدن حرارت بدن ،چگونه سبب رنج می شود. آن هایی که دچار لرزش مذکور ،که مقدمه بعضی از تب ها است می شوند،حرارت بدنشان ،در مدت کوتاهی،فقط به اندازه نیم تا یک درجه کم می شود با این وجود،اگر در فصل تابستان هم دچار ارتعاش شوند،نمی توانند با چند پتو،سردی بدن را از بین ببرندو خود را گرم کنند،تا لحظه ای که تب می آید و از آن پس،ارتعاش از بین می رود و از این نمونه می توان فهمید کسانی که حرارت بدنشان به علتی به طور دایم کم می شود ،در فصل زمستان از سرما چقدر رنج می برند زیرا در بدن آن ها دستگاهی پیچیده ،که در بدن افراد عادی بین حرارت بدن و حرارت محیط ،در زمستان و فصول دیگر تعادل به وجود می آورد ،نمی تواند به درستی کار کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(لیلی هلم)همواره در زیر چند پتو به سر می برد،با این وجود از سرما شکایت می کرد و می گفت که از سرما نمی تواند بخوابد. هر کس که در گذشته(لیلی هلم)را ندیده بود اگر صورتش را می دید،تصور می کرد که آن صورت متعلق به یکی از سر های بریده می باشد که قبایل موسوم به (جیواروس)که در قلب منطقه (آمازون)در امریکای جنوبی زندگی می کنند خشک می کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسم آن قبایل این است که بعد از این که سر یکی از دشمنان را بریدند استخوان جمجمه را خرد می کنند و از وسط گوشت و پوست بیرون می کشند و استخوان صورت را هم از وسط عضلات بیرون می آورند و آن گاه عضلات سر و صورت را مقابل آتش بدون این که بسوزد خشک می کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از این که خشک شد،سر و صورت که تمام مشخصاتش را حفظ کرده فقط قدری بزرگ تر از مشت یک دست می شود و دیگر فاسد نمی شود و آن را از سقف کلبه خود آویزان می کردند و شماره سرهای بریده و خشک که از سقف کلبه آویخته شده باشد مایه آبرو و نشانه برجستگی صاحب کلبه است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپزشکان بیمارستان از سرعت تغییر قیافه و اندام (لیلی هلم)بیش از لرزش و مسخ شدن او وکوتاه شدن دست ها و پاها متعجب می شدند و آنان پیشش بینی نمی کردند که قطع ترشح غده های پاراتیروئید در مدتی کوتاه آن تغییرات را در عضلات و استخوان های یک نفر به وجود بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(لیلی-هلم)به موازات این که کوچکتر می شد،روحیه دختران خردسال را هم پیدا کرده بود و یک روز از بانوی پرستار خواست که برای او یک دست مبل کوچک از نوع مبلی که دختربچه ها با آن بازی می کنند بیاورد و او درخواست بیمار را به اطلاع اولیای بیمارستان رساند و آن ها دستور خرید آن مبل را دادند چون فکر می کردند که بیمار بدبخت را سرگرم خواهد کرد و قدری از رنج روحی اش خواهد کاست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتشکیل کنگره ای برای تحقیق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین موضوع و دو واقعه شگفت انگیز دیگر که در بیمارستان (شاریتی)اتفاق افتاده بود پزشکان را وادار کرد که برای بررسی آن سه واقعه یک کنگره پزشکی تشکیل بدهند و در آن کنگره غیر از پزشکان بیمارستان شاریتی عده ای از اطباء و جراحان آلمان شرقی هم شرکت کردند.قبل از این که بحث های کنگره آغاز شود از طرف پزشکان بیمارستان شاریتی گزارشی راجع به سه مریض آن بیمارستان به کنگره داده شد که یکی از آن ها قامتش خیلی بلند شد و دیگری به شکل یک سیاه پوست درآمد و بیمار سوم طوری با سرعت کوچک می شود که بیم آن می رود از جهت اندام و طول قد مانند یک عروسک شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر گزارش گفته شد که بیمار اول نتوانسته تغییرات بزرگ را که در او به وجود آمده بود تحمل کند یعنی اعضای بدنش ،توانایی تحمل آن تغییرات را نداشت و زندگی را بدرود گفت ولی بیمار دوم و سوم زنده هستند بی آن که بتوان اطمینان داشت که زنده خواهند ماند و به فرض این که زنده بمانند از لحاظ انسانی و اجتماعی ، مرده به شمار می آیند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر گزارش نام برده ،علت هر یک از سه بیماری ذکر شده بود و گفتند که در هر سه مورد عامل بیماری به شکل مثبت یا منفی ،ترشح غدد باطنی است با این تفاوت که در مورد اول ،افزایش ترشح یک غده باطنی موجب شد که قد بیمار ،بلند شود و در مورد دوم و سوم ، قطع ترشح غدد باطنی موجب سیاه شدن یکی و کوچک شدن دیگری شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از این مقدمه ،گزارش پزشکان بیمارستان روی دو اصل تکیه می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاول این که آیا افزایش یا قطع ترشح غدد باطنی در افراد دیگر نیز همین آثار را به وجود خواهد آورد و یا این عوارض ،تنها در این سه نفر بروز کرد و تا امروز، راجع به هیچ یک از این سه مورد ،آزمایشی در دیگران نشده تا بدانیم آیا عوارض متشابه ،در سایرین به وجود می آید یا نه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصل دوم این بود که برای در مان این بیماران چه باید کرد؟ و آیا با تزریق ترشح غده های باطنی می توان بیمار دوم و سوم را درمان کرد؟در آن گزارش حتی به کنایه اسمی از (زائر بروخ) نبردند در صورتی که بر پزشکان و جراحان بیمارستان(شاریتی)محقق شده بود که در هر سه مورد،مسئول بیماری(زائر بروخ) است که از روی اشتباه ،در غده ها دستکاری کرده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروی کلمه(اشتباه)تکیه می کنیم زیرا پزشکان بیمارستان نمی توانستند فکر کنند که دستکاری (زائر بروخ)در غده های باطنی سه بیمار از روی عمد بود(البته تعمد ناشی از جنون)نه اشتباه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالبته پزشکان و جراحانی که آن گزارش را تهیه کردند به زائر بروخ حسد می ورزیدند و بی میل نبودند که سه اشتباه استاد را در آن گزارش ذکر کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر آن اشتباهات در گزارش ذکر می شد،زائر بروخ نه فقط مورد توبیخ قرار می گرفت بلکه به احتمال زیاد طرد می شد و دیگر نمی گذاشتند که با دارا بودن استقلال در جراحی وارد اتاق عمل شود و کارد به دست بگیرد و یک حقوق بازنشستگی به او می دادند که تا پایان عمر در خانه اش به سر ببرد. دو چیز مانع از این شد که تهیه کنندگان گزارش ،از (زائر بروخ)نام نبرند و او را مسئول بیمار اول و مسخ و ناقص شدن دو بیمار دیگر معرفی کنند:اول مقام بزرگ علمی و فنی آن استاد بود که تمام جراحان آلمانی ،اولویت علمی و فنی او را تصدیق می کردند و دوم این که می دانستند زائر بروخ مورد توجه و حمایت حکومت وقت است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتیم که هنوز در آلمان شرقی یک حکومت محلی و مستقل روی کار نیامده بود اما حزب کمونیست آلمان شرقی،در عمل زمامدار به شمار می آمد و سران حزب کمونیت آلمان شرقی ،برای(زائر بروخ) احترام قایل بودند و او را مورد حمایت قرار می دادند در صورتی که (زائر بروخ)عضو حزب کمونیست نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی عدم شرکت وی در حزب ناسیونالیست ملی آلمان(حزب نازی)در دوره هیتلر و مهاجرت نکردن او به آلمان غربی پس از پایان جنگ به او نزد کمونیست ها یک وجهه بزرگ داده بود و اطلاع داشتند که ناری ها از (زائر بروخ) دعوت کردند که عضو حزب نازی شود و او نپذیرفت و رد دعوت نازی ها ،در دوره هیتلر،آن هم در تاریخی که اطریش به آلمان ملحق شده بود و هیتلر در نظر نازی ها یک زمامدار مافوق بشری می آمد شجاعت می خواست و کسی که آن دعوت را رد می کرد باید خود را برای تحمل هر نوع تیره روزی آماده کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنتیجه کارهای کنگره پزشکی از لحاظ دو بیمار که یکی سیاه و دیگری کوچک شده بود نتیجه فوری نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون در اعلامیه ای که بعد از خاتمه مذاکرات از طرف کنگره صادر شد ،دارویی برای درمان آن دو بیمار تجویز نکردند ولی گفتند که برای کشف راه درمان باید،یک سری آزمایشات وسیع را در جانوران آغاز کرد و ترشح غده (کورتیکو-سورنال)و غده های (پارتیروئید)را در آن ها قطع کرد تا این که آثار آن را دید و آن گاه در صدد درمان آن ها برآمد و اگر روش درمان کشف شد،آن را در مورد دو بیمار که اینک در بیمارستان هستند به کار برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواضح است که نمی شد پیش بینی کرد آزمایش هایی که در مورد جانوران خواهد شد به نتیجه خواهد رسید یا نه ؟و اگر نتیجه مثبت داشته باشد چه موقع آن نتیجه به دست خواهد آمد و چگونه باید آن را در مورد آن دو بیمار به کار برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir****
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیمار دیگر که در خواست کرده بود به وسیله پرفسور (زائر بروخ) مورد عمل قرار بگیرد به اسم (اشتو مب)خوانده می شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو در آغاز زندگی ،یک کارگر فلز سازی بود اما در آن تاریخ که می خواست به وسیله (زائر بروخ) مورد عمل قرار بگیرد از رجال سیاسی و سرشناس آلمان شرقی محسوب می شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر سال 1933 میلادی (اشتومب) یک کارگر فلز ساز و عضو حزب کمونیست آلمان بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن سال به طوری که در تاریخ رسمی آلمان نوشته شد ،نازی ها مجلس شورای ملی آلمان موسوم به (رایشتاک) را آتش زدند و حزب کمونیست آلمان را عامل آن حریق معرفی کردند و عده ای از کمونیست ها را به زندان انداختند و از جمله (اشتومب)به زندان افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکی از کمونیست ها که به زندان افتاده بود به اسم (لیوبه)که به طور محسوس اختلال مشاعر هم داشت محکوم به اعدام شد و آن مرد بی گناه را کشتند و بعضی از کونیست ها محکوم به حبس کوتاه مدت شدند و بعد از خاتمه دوره محکومیت آزادشان کردند ولی (اشتومب)محکوم به حبس ابد شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر سال 1944 (میلادی)که عده ای از افسران ارتش آلمان به سبب این که می دیدند آلمان به طور حتم شکست خواهد خورد ،علیه هیتلر سوء قصد کردند (و آن سوء قصد به نتیجه نرسید) ضمن کسانی که به اتهام شرکت در آن سوء قصد به زندان افتادند و اعدام شدند،چندین نفر از کمونیست های آزاد شده نیز بودند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر (اشتومب)در آن موقع آزاد بود به احتمال قوی دستگیر می شد و مثل دیگران اعدام می گردید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما آن مرد در آن زمان در زندان به سر می برد و یک سال بعد ،پس از این که هیتلر خودکشی کرد و آلمان نازی تسلیم شد،(اشتومب) از زندان آزاد شد و چون از سال 1933 تا پایان حکومت هیتلر، در زندان به سر برده بود ،پس از این که آزاد شد در نظر کمونیست های آلمان شرقی ،یک قهرمان ملی جلوه کرد.(اشتومب)قبل از این که به زندان بیفتد مبتلا به زخم روده اثنی عشر بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر مدت سیزده سال که آن مرد در زندان به سر می برد ،برای درمان زخم روده اثنی عشر دوا می خورد اما غذای مناسب نداشت و کسانی که مبتلا به زخم روده اثنی عشر یا زخم معده هستند باید از خوردن بعضی از غذاها خودداری کند،و به اصطلاح ،از رژیم خاص پیروی کنند و (اشتومب)در زندان چاره ای غیره از خوردن غذاهای آن جا نداشت و برای او ،غذای رژیمی نمی پختند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از خروج از زندان چون وسایل بیشتر برای درمان خود به دست آورد کوشید که با دارو ها خود را معالجه کند اما بعد از چهار سال معالجه با داروها ،پزشکان به او گفتند که برای مداوا ،باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(اشتومب)را در بیمارستان (شاریتی)بستری کردند و او چند روز در بیمارستان به سر برد تا این که برای عمل آماده شود و در روز دوم ماه ژوئیه 1949 او را وارد اتاق عمل کردند و همانطور که (اشتومب) خواسته بود پرفسور (زائر بروخ) برای عمل او تعیین گردید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموضوع دستکش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ) به طرف دست شویی رفت و دست را با آب نیمه گرم و صابون شست و آن گاه یکی از زن های پرستار دستکش جراحی ضد عفونی شده را با پنس به استاد بزرگ تقدیم کرد که به دست کند اما(زائر بروخ) دستکش را از زن نگرفت(ویلفرید)دستیار (زائر بروخ)دید که او از گرفتن دستکش خودداری کرد و اندیشید که چند لحظه دیگر دستکش را به دست خواهد کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما استاد نابغه بدون این که دستکش به دست کند ،وارد اتاق عمل شد. دستکش جراحی با این که یک وسیله ساده است ،در اعمال جراحی از وسایل مؤثر برای جلوگیری از عفونت زخم است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقبل از این که جراحان ،دستکش در دست کنند هر قدر پیش از عمل جراحی، دست را با دقت می شستند باز چند میکروب در انگشت و کف دست و پشت دست باقی می ماند و آن میکروب ها ممکن بود محل زخم جراحی را آلوده کنند ، و زخم چرک کند. امروز اگر یک زخم جراحی چرک کند با دارو های (آنتی بیوتیک) چرک را از بین می برند و مانع از مرگ بیمار می شوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در گذشته دارو های آنتی بیوتیک نبود و یا در آن سال مانند امروز رواج نداشت و بعد از این که زخم موضع جراحی آلوده می شد و چرک می کرد احتمال داشت که منجر به مرگ بیمار شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابتکار در دست کردن دستکش که امرزو در همه جا از واجبات جراحی می باشد خطر عفونت زخم را به کلی از بین برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین را باید دانست که هر قدر برای ضد عفونی کردن یک جفت دستکش جراحی دقت کنند چند لحظه بعد از این که عمل جراحی شروع شد دستکش آلوده به میکروب های ناشی از زخم خود بیمار می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما میکروب های بدن بیمار که روی دستکش می نشینند و بی درنگ، (اگر حرارت محیط مساعد و به اندازه بدن بیمار یعنی 37 درجه باشد)تکثیر می شوند،برای بیمار خطر ندارند برای این که (آنتی بادی) بدن بیمار آن میکروب ها ار می شناسد و ار روش نابود کردن آن ها آگاه است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(آنتی بادی) که در زبان پزشکی بین المللی،با اقتباس از اصطلاح فرانسوی(آنتی کور)خوانده می شود یک قسمت از وسایل نیرومند دفاع بدن ما در قبال میکروب ها می باشد که نباید آن را با گلبول های سفید که آن ها هم جز قسمت مؤثر سازمان تدافعی بدن ما هستند اشتباه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(آنتی بادی) تمام میکروب های متداول را که به بدن ما حمله ور می شوند و درون بدن ما حمله ور می شوند و درون بدن ما هستند می شناسد و می داند که هر یک از آن ها را چگونه باید از بین ببرد و فقط در قبال یک میکروب ناشناس غافلگیر می شود اما آن غافلگیری بیش از یک لحظه طول نمی کشد و برای مبارزه با آن میکروب (آنتی بادی) مخصوص به وجود می آید و این را هم باید دانست که در بدن ما (آنتی بادی)منحصر به یک نوع نیست و بدن انسان برای مبازره با هر میکروب یک (آنتی بادی به خصوص به وجود می آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیکروب هم بعد از این که وارد بدن ما شد سلاح خود را که موسوم به (آنتی ژن) است به جنگ (آنتی بادی) می فرستد. و جنگ بین این دو،جنگی است که حیات انسان وابسته به آن است و اگر سلاح میکروب یعنی (آنتی ژن) فاتح شود انسان خواهد مرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر جنگ بین میکروب و (آنتی بادی) عوامل دیگر دفاع بدن ما از جمله گلبول های سفید،به کمک (آنتی بادی ) می آیند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچگونگی جنگ بین (آنتی بادی) و (آنتی ژن) یکی از مبحث های وسیع علوم وظایف اعضا و زیست شناسی و همچنین علم میکروبیولوژی (علم زیست شناسی میکروبی) است و نمی توان در این جا وارد آن بحث مفصل شد و رهروان دو علم زیست شناسی و میکروبیولوژی بعد از این که تمام مراحل دانشگاهی را در این علوم طی کردند و برجسته ترین مدرک فارغ التحصیلی را در این دو علم به دست آوردند،تازه باید راجع به ماهیت (آنتی بادی) و (آنتی ژن) تحقیق کنند و هنوز دانشمندی پیدا نشده که شرح جنگ دایمی آنتی بادی و بدن انسان را با میکروب ها بنویسد و به اطلاع مردمی که مجال خواندن کتاب های علمی را ندارند برساند و اگر شرح این جنگ همیشگی نوشته شود شرح حماسه (ایلیاد) تصنیف هومر شاعر یونانی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین است که به همین اکتفا می کنیم که چون میکروب هایی که روی دستکش های جراح قرار می گیرد میکروب های بیمار است و (آنتی بادی ) بدنش آن میکروب ها را می شناسد و میداند که چگونه باید آنها را از بین برد برای بیمار خطر ندارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر (ویلفرید)در اتاق عمل بعد از این که دید (زائر بروخ) بودن این که دستکش در دست کند کارد جراحی را به دست گرفت گفت استاد محترم آیا بدون دستکش عمل می کنید؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)نظری تند به او انداخت و گفت:از چه موقع مقرر شده که شما به من امر و نهی کنید؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستیار ،سر را پایین انداخت و دیگر چیزی نگفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسکوت وی دو علت داشت اول این که به خود گفت خودداری استاد از دست کردن دستکش لابد بدون دلیل نیست و دوم این که خود را مدیون(زائر بروخ) می دانست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر حمایت زائر بروخ نبود در محیط سیاسی آن روز آلمان امکان نداشت که به مردی چون او که در گذشته عضو حزب نازی بود اجازه بدهند که در بیمارستان کار کند و درمانگاه خصوصی داشته باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتیم که بیماری(اشتومب)زخم روده اثنی عشر بود که به سبب سال ها مقیم زندان بودن نتوانست که آن زخم را از راه پرهیز غذایی درمان کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی دانیم که روده اثنی عشر،قسمت اول روده های انسان است که از معده شروع می شود و به روده بزرگ مختوم می شود و طرز عمل کردن در روده اثنی عشر این است که آن قسمت از روده را که به وسیله دوا علاج ناپذیر شده برمیدارند و آن گاه دو قسمت روده را به هم می دوزند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس از این که منطقه عمل جراحی آشکار شد کسانی ک در اتاق عمل بودند ،زخم روده را دیدند و دو دستیار استاد مشاهده کردند که زائر بروخ به جای این که فقط موضع زخم را قطع کند و آن را بردارد با دو ضربه سریع کارد تمام روده اثنی عشر را قطع کرد به طوری که بین معده و روده باریک (که روده اثنی عشر بین آن دو قرار گرفته)چیزی باقی نماند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بین بردن تمام روده اثنی بشر ضروری نبود و جراح باید طوری عمل کند که بقیه روده اثنی عشر که سالم است برای بیمار بماند چون هیچ قسمت از دستگاه گوارش نیست که از لحاظ هضم غذا فایده ای نداشته باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقطع یک جزء از یک روده برای بیمار ضرری ندارد چون سایر قسمت های آن روده ،جبران کار قسمتی را که برداشته می شود می کنند .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما اگر تمام قسمت های یک روده برداشته شود ولو روده اثنی عشر باشد که طول آن کم است ، برای بیمار اشکال به وجود می آید با تأکید روی این موضوع که هرگز تمام روده باریک (که بعد از روده اثنی عشر است)برداشته نمی شود چون اگر تمام آن روده را بردارند ، بیمار قادر به گوارش غذا و بدل آنچه قابل تجزیه است ،نیست و در نتیجه نمی تواند زنده بماند و می میرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس از این که جراح نابغه تمام روده اثنی عشر را برید و دور انداخت ،باید معده را بروده کوچک متصل کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما آن کار را هم نکرد و در عوض مقطع معده و روده کوچک را مسدود کرد ،به طوری که در شکم بیمار راهی و رابطه ای بین معده و روده وجود نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآدمی بی آن که کوچکترین اطلاع از وظایف دستگاه گوارش داشته بشد می فهمد که وقتی مقطع معده و روده کوچک مسدود شد،و رابطه ای بین معده و روده وجود نداشت ،غذا بعد از این که در معده ،مراحل اولیه گوارش را گذراند ،راهی ندارد تا این که وارد روده شود و می دانیم که غذا فقط بعد از ورود به روده ،جذب بدن می شود و آدمی را تغذیه و تقویت می کند .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز این گذشته غذا پس از این که مراحل اولیه گوارش را در معده گذارند اگر از آن محفظه خارج نشود و وارد روده نشود عوارض وخیم به وجود می آید که فاسد شدن غذا در معده و آن گاه (سپ تی سمی) یعنی عفونت عمومی خون ،یکی از آن ها است و موجب مرگ می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما دو دستیار پرفسور (زائر بروخ) با این که به چشم خود دیدند که او معده و روده باریک را مسدود کرد به طوری که دیگر بین معده وروده بیمار رابطه وجود نداشت آن قدر به علم و دانش و مهارت استاد اعتماد داشتند که آن عمل را ناشی از یک مصلحت بزرگ می دانستند . و انسان حیرت می کند که بعد از سه واقعه و در واقع سه فاجعه که به وسیله (زائر بروخ )روی داد چگونه آن دو نفر ،متوجه نشدند که جراح نابغه دچار اختلال مشاعر شده است و نتیجه کار او مرگ پر از رنج و ناراحتی بیمار (اشتومب)خواهد بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرمان دو بیمار با مالش نخاع
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)چندی قبل از تاریخی که وقایع مذکور که در صفحات قبل اتفاق افتاد گفته بود که می توان بعضی از عوارض روانی را با ماساژ (مالش)نخاع رفع کرد از جمله گفته بود که می توان حافظه کسانی را که بدون ضایع نخاع حافظه خود را از دست داده اند برگردانید و مقصود (زائر بروخ)از ضایعه نخاع این بود که قسمتی از نخاع بر اثر تصادم یا علت دیگر از بین رفته باشد (که در این صورت بر حسب قاعده مجروح، زندگی را بدرود می گوید).
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردی که یک کارگر متخصص صنعتی بود به بیمارستان مراجعه کرد و گفت حافظه اش را از دست داده و از او تحقیق کردند که به چه علت دچار فراموشی شده ولی آن مرد نتوانست علت فراموشی خود را بگوید و همین قدر گفت که سوابق خود را به کلی از یاد برده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرد فراموش کار هنگام مراجعه به بیمارستان با برادرش همراه بود و برادر او که نسیان نداشت گفت من فراموش نمی کنم که پرفسور (زائر بروخ)گفت که می توان حافظه کسانی را که دچار فراموشی شده اند با عمل جراحی برگردانید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی مرد فراموش کار به بیمارستان مراجعه کرد،نزدیک بیست و چهار ساعت از زمانی می گذشت که رئیس کارگر فراموش کار که در رأس یکی از مؤسسات صنعتی قرار داشت به وسیله واسطه ای که (زائر بروخ)را می شناخت از استاد تقاضا کرده بود که چون کارگر فراموش کار یک کارگر صنعتی لایق است بیماری روانی او،برای خود او و مؤسسه ای که در آن کار می کند یک ضایعه است ، استاد به تبعیت از نوع پروری او را معالجه کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)مردی نبود که توصیه بپذیرد اما چون عاطفه نوع پروری داشت به دکتر (ویلفرید)دستیار خود گفت که اگر بیماری که حافظه را از دست داده به بیمرستان مراجعه کرد به او اطلاع بدهند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر (ویلفرید)مراجعه بیمار را به اطلاع (زائر بروخ)رساندو استاد گفت :این مرد را برای عمل نخاع در بیمارستان بپذیرند و مقدمات عمل را به انجام برسانید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر(ویلفرید): این مرد حافظه خود را از دست داده و آیا ممکن است که با عمل در نخاع بتوان حافظه او را برگرداند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)اظهار کرد که من با ماساژ (مالش) نخاع حافظه او را بر می گردانم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر (ویلفرید)معتقد نبود که بتوان به وسیله ماساژ نخاع ،حافظه را برگرداند ولی چون (زائر بروخ)حال عادی را داشت دستیارش می فهمید که استاد دچار جنون ادواری نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین بود که دستور داد که بیمار را در بیمارستان برای یک عمل جراحی در مغز آماده کنند و تصمیم داشت که به هنگام عمل با دقت مواظب (زائر بروخ) باشد و همین که احساس کرد آن مرد خطا می کند او را از ادامه عمل باز بدارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر روز معین،بیمار را وراد تالار عمل کردند و (زائر بروخ) بعد از به انجام رساندن کارهایی که در صفحات قبل نوشته شد و تکرارش زاید است وارد اتاق عمل شد و پس از این که استخوان جمجمه را از کاسه سر جدا و روی جمجمه تا کرد مغز بیمار که به رنگ سفید متمایل به گلی بود آشکار شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)گفته بود اگر عضلات مغز را(اگر بتوان عنوان عضله را روی قسمتهای مختلف نخاع گذاشت) ورزش و ماساژ بدهند ، رخوت آن ها از بین می رود و تقویت می شوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو و کسان دیگر که در اتاق عمل حضور داشتند فکر می کردند که تقویت سلول های مغز در خارج از حیطه ی شیمی تراپی،یعنی در خارج از حدود اثری که داروها در مغز می کند،کار روان شناسان و روان کاوان است و آن ها هستند که می توانند با روان کاوی در سلول های مغز تأثیر کنند و حافظه را برگردانند و یک مرد یا زن بدبین و مأیوس را مبدل به یک فرد نیک بین و امیدوار کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد شروع به ماساژ کرد و گفتیم که رنگ مغز بیمار سفید،متمایل به گلی بود و هر قدر که (زائر بروخ) بیشتر با دو انگشت ،موضع مخصوص حافظه را ماساژ می داد رنگ مغز ،گلی تر می شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزائر بروخ که ازحرکت مغز ،زیر دو انگشت خود می توانست به وضع قلب و نبض بیمار پی ببرد برای حصول اطمینان پرسید:شماره ضربان قلب چقدر است؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه او گفتند:85 و میزان فشار خون را پرسید و جواب دادند 15 و 12 و (زائر بروخ) دستور داد که به بیمار اکسیژن برسانند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستیار (زائر بروخ) لحظه ای چشم از انگشت های جراح بر نمی داشت و گاهی قیافه اش را زیر نظر می گرفت که ببیند آیا در چهره آن مرد اثری از حواس پرتی می بیند یا نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما قیافه جراح عادی بود و در چهره اش نه اثر پرتی حواس دبده می شد نه تشویش نه شتاب و با حرکات یک نواخت به وسیله دو انگشت ،مغز بیمار را ماساژ می داد و هر قدر که بر طول ماساژ افزوده می شد رنگ مغز ،در آن مکان که زیر دو انگشت جراح بود،پر رنگ تر می شد و به رنگ قرمز و آن گاه قرمز تیره و سپس به رنگ خرمایی درآمد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند بار(ویلفرید)در صدد بر آمد از استاد بخواهد دست از ماساژ بردارد و زخم را ببندد اما جرأت نکرد حرف بزند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجراح برای بار سوم دستکش های جراحی را عوض کرد ومعلوم بود آن قدر دقت دارد که نمی خواهد با دستکشی که با میکروب های اتاق (که روی زخم نشسته)آلوده شده به ماساژ ادامه بدهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسانی که در اتاق عمل بودند از طول مدت ماساژ ناراحت و مضطرب شدند به طوری که استاد،آثار ناراحت شدن را در قیافه آن ها دید و گفت:اگر ما می توانستیم بعد از این که زخم را بستیم،چند روز دیگر سر را بشکافیم و ماساژ را تجدید کنیم ،من اصرا نداشتم که ماساژ را ادامه بدهیم ولی نمی توانیم چند روز دیگر ،جمجمه این مرد را باز کنیم و باید همین امروز از کار خود نتیجه بگیریم و زخم را به کلی ببندیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو بار دیگر(زائر بروخ) از ضربان قلب و نبض بیمار پرسید و خواست بداند که آیا به راحتی نفس می کشد یا نه،و به او جواب دادند که تنفس بیمار ،عادی است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر منطقه ماساژ،رنگ نخاع،تقریبا سیاه شده بود و (ویلفرید)تصور نمی کرد که سلول های نخاع یک انسان زنده به آن رنگ درآید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعاقبت(زائر بروخ)دست از ماساژ برداشت و (ویلفرید)نگاهی به ساعت مچی خود انداخت و متوجه شد که استاد ،مدت سه ساعت بدون وقفه مشغول ماساژبوده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتیم درگذشته رسم جراحان بزرگ این بود که پس از خاتمه عمل جراحی بستن زخم را به دستیاران خود وامی گذاشتند و از اتاق عمل بیرون می رفتند اما در آن روز ،مثل روزهای گذشته ،خود (زائر بروخ) زخم را بست و استخوان جمجمه را که تا کرده بود ،آهسته برگردانید و روی نخاع گذاشت و دقت کرد که استخوان ،در جایی که از آن مکان جدا شده بود قرار بگیرد و آن گاه داروهایی را که باید روی موضع زخم قرار داده شود و هنوز هم جراحان اروپا آن داروها را به رسم پزشکان قدیم (اونگنه) یعنی مرهم می خوانند،روی زخم گذاشت و سر را بست و هنگامی که بیمار را از اتاق عمل به اتاق استراحت می بردند،(زائر ببروخ)گفت این مرد ،سه روز دیگر دارای حافظه می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن سه روز در آن بیمارستان (زائر بروخ)عهده دار چند عمل دیگر شد و تمام اعمال او ،با موفقیت بود به طوری که دکتر (ویلفرید)دستیارش قایل شد که عارضه پرتی حواس جراح نابغه ،یک عارضه ناگهانی و زودگذر بوده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروز سوم بعد از عمل جراحی در مغز مردی که حافظه را از دست داد،آن مرد،حافظه خود را بازیافت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا آن روز دکتر(ویلفرید)باور نمی کرد که عمل ماساژ(زائر بروخ)مؤثر واقع شود و فراموشی آن مرد درمان پذیرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون روش درمان(زائر بروخ)در نظر (ویلفرید) یک بدعت غیرمنطقی جلوه می کرد و می اندیشید که اگر آن بدعت خطر نداشته باشد باری بدون فایده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما در روز سوم پس از این که بیمار حافظه خود را بازیافت و گذشته هایش را به خاطر آورد به سؤالات (ویلفرید) راجع به گذشته اش جواب های درست داد،آن جراح،در باطن تصدیق کرد که هنوز(زائر بروخ) دارای نبوغ است و می تواند با کارهای حیرت انگیز خود در جراحی ،جامعه پزشکان و جراحان را وادار به تحسین کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمدتی قبل از وقایعی که ذکرش گذشت (زائر بروخ) موافقت کرده بود که روزی فیلمبرداران دراتاق عمل حضور داشته بودند و از اعمال جراحی او فیلم بردارند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما پس از این که علایم پرتی حواس در آن مرد آشکار شد دستیارش صلاح ندانست که فیلمبرداران در اتاق عمل حضور داشته باشند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی آن سه روز،که اعمال جراحی (زائر بروخ) عادی بود، دکتر(ویلفرید)را آسوده خاطر کرد و به فیلم برداران اطلاع داد که روز چهارم برای فیلم برداری از یک عمل (زائر بروخ)در بیمارستان حاضر باشند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن روز،(زائر بروخ)باید زنی را که مبتلا به عارضه (همی پلژی)بود مورد عمل قرار بدهد و مداوا کند و این را هم می گوییم که قبل از (زائر بروخ)هیچ کس درصدد برنیامد که عارضه (همی پلژی)را با عمل جراحی درمان کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعارضه (همی پلژی)فلج نیمی از بدن است که بر اثر تنبلی و رخوت سلول های نیمی از مغز ،بروز می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر سلول های نیمه راست مغز تنبل و دچار رخوت شده باشد ،نصف چپ بدن مفلوج می شود و بیمار قادر نیست دست و پای چپ را تکان بدهد و اگر سلول های نیمه چپ مغز ،تنبل شده باشد ،نیمه راست بدن مفلوج میگردد و میزان فلج،از لحاظ ضعف یا شدت ،بسته است به میزان تنبلی و رخوت سلول های مغز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعارضه (همی پلژی)غیر از تنبلی سلول های نیمی از مغز از علت دیگر هم به وجود می آید و آن بروز یک (لزیون)در نیمی از مغز است و(لزیون) اصطلاح پزشکی بین المللی است که در تمام زبان ها به همین شکل مورد قبول قرار گرفته و ملل انگلیسی زبان نیز آن را به همین شکل پذیرفتند منتها با لهجه خودشان(لیژن)تلفظ می کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلزیون زخمی است که مانند زخم های ناشی از بریدگی یا پاره شدن رگ،خون ریزی ندارد و مثل زخم های آماسی دارای ورم نیست ولی در هر جا که بروز کند،رنگ قسمتی از عضله را تغییر می دهد و تولید خارش یا سوزش می کند و ناراحت کننده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبروز(لزیون)در اعضا غیر اصلی بدن مثل دست و پا و سطح شکم یا سطح پشت مشروط بر این که مقدمه یک سرطان نباشد بدون خطر است و گر چه انسان را ناراحت می کند ،اما دارای عاقبت وخیم نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما اگر در اعضای اصلی بدن مثل مغزو قلب و کبد و ریه و کلیه بروزکند اگر در معالجه اش سهل انگاری کنند،ممکن است به عاقبت وخیم منتهی شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر (لزیون)در نیمه ای از مغز بروز کند و جلو برود ممکن است نیمی از بدن را مفلوج کند که نباید این عارضه را با سکته مغزی ،ناشی از پاره شدن یک رگ در مغز و خون ریزی (که آن هم گاهی سبب فلج نیمی از بدن یا تمام بدن می شود)اشتباه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)گفته بود،اگر عارضه (همی پلژی)آن زن ناشی از (لزیون) از مغز باشد نمی توانیم او را معالجه کنم اما اگر ناشی از تنبلی سلول های مغز باشد معالجه اش خواهم کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرهمین اوقات اشتومپ کارگر معدن که گفتیم عضو حزب کمونیست بود و در زمان هیتلر مدتی زندانی شد و پس از شکست آلمان نازی به صورت یک قهرمان سیاسی درآمد به علت سپ تی سمی یا به عبارت دیگر عفونت عمومی خون مردو میدانیم که مرگ او به علت عمل بی مورد پرفسور (زائر بروخ) بود که به جای بیرون آوردن زخم اثنی عشر تمام روده آن مرد را از شکم خارج کرد و به دور انداخت و سر و ته آن را بست به طوری که بین قسمت فوقانی و تحتانی دستگاه گوارش او رابطه ای وجود نداشت تا آن چه می خورد دفع کند.در نتیجه بدون آن که کسی علت را بداند روز به روز حالش بدتر شد و در آخر هم به علت عفونت عمومی خون مرد.اما مرگ او عادی تلقی شد و کسی به آن توجه نکرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir****
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقبل از این که فیلم برداران وارد اتاق عمل شوند به آن ها تأکید شد که در آن اتاق حرف نزنند و راجع به کار استاد و کسانی که با وی کار می کنند توضیح نخواهند و بدانند که اگر حرف بزنند حواس استاد و همکارانش پرت خواهدشد و جان کسی که در معرض عمل است به خطر خواهدافتاد و از آن گذشته دچار خشم زائر بروخ خواهندشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنیکه مبتلا به عارضه(همی پلژی) بود از طرف راست بدن،فلج داشت و دست راست و پای راستش تکان نمی خورد و به همین جهت زائر بروخ در آن روز،طرف چپ نخاع آن زن را ظاهر کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطرزعمل استاد،همان بود که چهار روز قبل از آن در مورد مردی که حافظه را از دست داده بود اعمال کرد جز این که در آن روز،فقط مرکز حافظه را ماساژ می داد و در مغز آن زن،تمام قسمت چپ نخاع ،منطقه ماساژ شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند روز پیش جراح بزرگ با دو انگشت ،مرکز حافظه کارگر معدن ذغال سنگ را می مالید اما در آن روز با پنج انگشت تمام قسمت چپ نخاع را مالش می داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر (ویلفرید)که چشم از دست (زائر بروخ)بر نمی داشت متوجه شد که آن مرد ،بر خلاف چند روز قبل که با ملایمت ،نخاع کارگر معدن ذغال سنگ را می مالید ،در آن روز بر نخاع آن زن فشار وارد می آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستیار (زائر بروخ)،متوجه شد که ایجاد فشار،از طرف استاد،برای به کار انداختن اعصاب محرک است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر بدن ما،دو نوع عصب وجود دارد که مرکز هر دو مغز است یکی اعصاب محرک که اعضای بدن را به حرکت در می آورد و دیگری اعصاب حساس که حواس پنج گانه و سایر احساسات را به ما تفهیم می کند و درفلج های ناشی از(همی پلژی)یا سکته مغزی اعصاب محرک از کارمی افتد و اعصاب حساس به کار ادامه می دهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند روز قبل که (زائر بروخ) نخاع کارگر معدن را ماساژ می داد نه اعصاب محرک آن مرد از کار افتاده بود نه اعصاب حساسش و فقط سلول های مرکز حافظه دچار رخوت شده بودند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما(همی پلژی) اعصاب محرک آن زن را در نیمی از بدن از کار انداخته بود و به همین جهت(زائر بروخ)بر نخاع زن بیمار ،فشار وارد می آورد که آن اعصاب را به کار وادارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(ویلفرید)خود،جراح بود و بدن انسان را به خوبی می شناخت و می دانست که وضع اعصاب در بدن چگونه است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر دوره دانشجویی ،تحصیلات پزشکان و جراحان متشابه است ولی بعد از این که پزشک و جراح وارد رشته های تخصصی شدند و بعد از آن از لحاظ شغل از هم جدا شدند،جراحان در مورد(آناتومی)یعنی شناسایی دقیق اعضای بدن انسان که در زبان ما موسوم به تشریح است بیش از پزشکان وارد می شوند و دلیلش این است که جراح ،هر روز،با جزییات بدن انسان سر و کار دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(ویلفرید)که جراح بود و بدن انسان را به خوبی می شناخت می دانست که سی و یک جفت عصب،از مغز حرام که در داخل ستون فقرات است منشعب می شود که هر یک از آن ها یک شاخه ی اصلی از اعصاب بدن انسان است،و از آن شاخه ی اصلی شاخه های دیگر منشعب می شود و آن سی ویک جفت عصب،اعصاب محرک وحساس است و از خود می پرسید که آیا مالش دادن نیمکره ی چپ مغز زن بیمار ،از طرف(زائر بروخ)می تواند در اعصاب محرک آن زن که به مغز حرام او اتصال دارد مؤثر واقع شود؟ آن چه ویلفرید را وا می داشت که آن سؤال را از خود بکند این بود که تا آن تاریخ ،هیچ کس در صدد برنیامده بود که بیمار(همی پلژی) را با مالش دادن مغز درمان کند و پزشکان شوروی هم که بعد از جنگ جهانی دوم چند روش ابتکاری و بدون سابقه را برای درمان بعضی از بیماری ها پیش گرفتند بیمار(همی پلژی) و سکته مغزی را با آن روش معالجه نکردند و برای درمان مبتلایان به سکته مغزی و (همی پلژی) روش (شیمی تراپی)را به کار می بردند و با تجویز دارو،و مدتی درمان،مبتلایان به سکته مغزی را که از نیمی از بدن مفلوج می شدند،معالجه می کردند و درمورد مبتلایان به فلج تمام بدن ، ناشی از خون ریزی در هر دو نیمکره ی مغز،تا آن روز شنیده نشد که پزشکان شوروی توانسته باشند یکی از آن ها را طوری معالجه کنند که او بتواند مانند افراد سالم،از دست و پای خود استفاده کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)طبق معمول ،طوری مشغول کار خود بود که به کسانی که در اتاق حضور داشتد توجه نمی کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو فقط همکاران خود را که در موقع کار برای آن ها دستور صادر می کرد مثل متصدی بی هوشی و شخصی که مواظب قلب و نبض و تنفس بیمار و میزان فشار خون او بود و زنی که باید وسایل جراحی را به او بدهد میدید و حتی دستیارانش را نگاه نمی کرد و متوجه نبود که چند فیلمبردار در اتاق حضور دارند و از بیمار،و منطقه عمل،و خود او، فیلم بر می دارند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(ویلفرید)به فیلم برداران گفته بود که نباید صحبت کنند و آن ها هم لب به سخن نمی گشودند ولی دکتر (ویلفرید)پیش بینی نمی کرد که ممکن است یکی از فیلم برداران سرفه یا عطسه کند و اتفاقا یکی از آن ها سرفه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)سر را از مغز بیمار برداشت و نگاهی به فیلم برداران انداخت و پرسید: این ها که هستند؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irویلفرید گفت: این ها برای فیلم برداری از عمل شما آمده اند و خود شما موافقت کردید که بیایند و از عمل شما فیلم بردارند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)با خشم اظهار کرد من چه موقع گفتم که عده ای به اینجا بیایند و مزاحم کار ما بشوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irویلفرید جواب داد: بدون دستور شما ما از آقایان دعوت نمی کردیم که به این جا بیایند و شما فراموش کرده اید که این دستور را صادر کردید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزائر بروخ فریاد زد این ها را اخراج کنید و (ویلفرید) به فیلم برداران اشاره کرد که از اتاق خارج شوند و آن ها با حال عدم رضایت و تأثر که چرا (زائر بروخ) قدر زحمت آن ها را نمی داند از اتاق خارج شدند و هنگامی که آخرین فیلم بردار از اتاق خارج می شد(زائر بروخ) ظرف ادوات کثیف جراحی را بلند کرد و به سوی او پرتاب نمود و گفت مگر این جا تماشاخانه است که شما برای فیلم برداری آمده اید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوسراپای آن مرد آلوده شد ولی بی آن که حرفی بزند از اتاق خارج شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوجه(زائر بروخ)به سوی فیلم برداران،چندین لحظه او را از ماساژ بازداشت و آن وقت بار دیگر به مالش مغز بیمار ادامه داد بی آن که احساس کند که زمان می گذرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن روز،(زائر بروخ)باید بیمار دیگری را هم که دچار یک زخم سرطانی در معده بود مورد عمل قرار بدهد اما مالش نخاع آن قدر طولانی شد که پس از خاتمه کار و بستن مغز،دیگر وقتی برای عمل دوم باقی نماند و (زائر روخ)از بیمارستان مراجعت کرد و با اتومبیل دولتی که به او اختصاص داده بودند به خانه اش رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر سال های اول بعد از جنگ جهانی دوم مردم آلمان شرقی و برلین شرقی به سختی زندگی می کردند ولی(زائر بروخ)با رفاه به سر می برد و در ویلایی که به او داده بودند سکونت داشت و در برلین شرقی از افراد معدودی بود که آزادانه کتب و مجلات علمی آلمان غربی و کشور های اروپا و آمریکا را دریافت می کرد و در برلین شرقی کسی به انداره (زائر بروخ)حقوق نمی گرفت زیرا ماهی هزار مارک آلمان شرقی به او بابت حقوق می پرداختند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هر حال در آن روز دکتر ویلفرید پرت کردن ظرف ادوات کثیف جراحی را از حواس پرتی زائر بروخ ندانست و آن را به حساب خشم او گذاشت و در باطن به جراح نابغه حق داد که از حضور فیلم برداران در اتاق عمل خشمگین شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه ندرت اتفاق می افتدکه جراحان باسابقه که یک عمرمشغول جراحی بوده اند دارای روحیه مخصوص نباشند و کسانی که با آن ها کار می کنند می دانند که آن روحیه ناشی از خبث طینت نیست بلکه عادتی است که در نخست از تکرار کارها و وظایف روزانه به وجود می آید و به مرور زمان جزو فطرت می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir****
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروز بعد،مردی را در اتاق عمل،آماده برای جراحی کردند که باید یک غده سرطانی را از معده اش خارج کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیماری آن مرد پیش رفته بود و پزشکان بیمارستان می دانستند پس از این که غده سرطانی از معده بیمار خارج شد،احتمال به وجود آمدن غده ای دیگر،از سرطان،در یک قسمت از بدن بیمار وجود دارد اما امیدواری داشتند که به وسیله(شیمیو ترابی)یعنی به کار بردن دارو ها،مانع از به وجود آمدن غده های سرطانی جدید شوند یا به وجود آمدن آن را سال ها به تأخیر بیندازند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن موقع هنوز علم پزشکی نمی دانست در چه موقع اولین سلول سرطانی وارد خون می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما این را می دانست پس از این که مرض سرطان پیش رفت ،در هر ساعت میلیون ها سلول سرطانی وارد خون می شود و جریان خون آن ها را به تمام اعضای بدن انسان می برد و نقطه ای از بدن وجود ندارد که سلول سرطانی به تبعیت از جریان خون به آن جا نرسد و به همین جهت نقطه ای از بدن وجود ندارد که از بیماری سرطان مصون باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوسایل دفاع بدن،در خون،تا آن جا که بتوانند سلول های سرطانی را از بین می برند اما اگر نتوانند تمام آن ها را معدوم کنند آن قسمت از سلول های سرطانی که باقی می مانند،در نقطه ای از بدن جا می کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتنها جریان خون نیست که حامل سلول های سرطانی می شود و آن ها را به تمام اعضای بدن می رساند بلکه جریان لنف یا لینف(ل-ی-ن-ف)(جریان خلط) نیز سلول های سرطانی را به قسمت های مختلف بدن می برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه عنوان مثال وقتی یک غده ی سرطانی را از معده خارج کردند دیگر سلول های جدید سرطانی از آن غده وارد جریان خون یا لنف نمی شود اما سلول هایی که قبل از قطع غده سرطانی در خون یا لینف بودند و در آن جا هستند و معالجه با دارو های شیمیایی برای نابود کردن آن سلول ها است تا این که تکثیر نشوند وغده یا غده های دیگر به وجود نیاورند. تا آن غده ها از بافت های سالم بدن تغذیه کنند و سلول های سالم را از بین ببرند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکوهش پزشکان آلمان از طرف (زائر بروخ)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ) با این که نابغه جراحی بود جراحی را ناشی از ناتوانی علم پزشکی می دانست و می گفت اقدام به عمل جراحی اعتراف به عجز از طرف علم پزشکی و در واقع از طرف پزشکان است که نتوانسته اند تمام قواعد علمی پزشکی را که بر بدن انسان حکومت می کند کشف کنند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتمام پزشکان آلمان ،قبل از جنگ جهانی دوم از زخم زبان(زائر بروخ)رنجور بودند چون آن جراح بزرگ ،بدون این که نظریه ی خود را در لفاف الفاظ ملایم بپیچاند به پزشکان آلمانی می گفت هر کس که از یک بیماری می میرد،قربانی نادانی شما می شود و مسئول هر تومور(غده) غیر قابل علاج که در بدن کسی به وجود می آید شما هستید و اگر مرگ اشخاص در پایان یک دوره از عمر حتمی بود هیچ کس نباید قبل از آن از بیماری و غده های غیر قابل درمان بمیرد چون محال است که علم پزشکی ،قادر به درمان تمام امراض و زخم ها و غده های بدن نباشد ولی شما ،بر اثر تنبلی و بطالت و تمایل به استفاده از لذات زندگی در صدد بر نمی آیید که به تمام قواعد علم پزشکی پی ببرید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو می گفت من جراح هستم باید کفاره نادانی شما را بدهم چون قطع یک عضو و بیرون آوردن یک غده که شما دستور آن را به من می دهید درمان نیست بلکه چون مثله کردن بیمار است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)واعظ غیر متعظ نبود و به این اکتفا نمی کرد که پزشکان آلمانی را مورد نکوهش قرار بدهد که چرا برای درمان امراض موسوم به غیرقابل علاج درصدد برنمی آیند به قواعد طبی پی ببرند و خود ،سرمشق کشف راه های جدید برای درمان امراض در رشته خودش یعنی جراحی می شد و ابتکارات او را برای درمان امراض قبلا گفتیم اما همین جراح بزرگ که پزشکان آلمان را نادان و تنبل می خواند و می گفت که آن ها با صدور دستور جراحی ،مردم را مثله می کنند نه مداوا روز بعد در بیمارستان برلین شرقی مرتکب عملی شد که همه کسانی را در اتاق عمل بودند تا سرحد جنون مبهوت کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن روز ،قبل از این که (زائر بروخ) شروع کند در وی چیزی دیده نشد که حاکی از پرتی حواس باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو،بعد از ورود به بیمارستان با دقت دست های خود را با آب نیمه گرم و صابون و بروس شست و گر چه وی مثل جراحان قدیم پانزده دقیقه دست ها را با صابون و بروس نمی شست اما دست شستن آن مرد هرگز کمتر از پنج دقیقه طول نمی کشید و در به کار بردن صابون افراط می کرد زیرا می دانست که صابون دشمن میکروبها است و اگر ما می توانستیم معده و امعاء و ریه ها و کبد و سایر اعضای مهم بدن را با آب و صابون بشوییم نه فقط بیمار نمی شدیم بلکه حد متوسط عمر بشر از صدو پنجاه سال می گذشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)که روپوش جراحی را پوشیده بود پس از شستن دستها دستکش جراحی را که یک زن پرستار به وسیله پنس به او تقدیم کرد پوشید و آن وقت زن پرستار دهان بند مخصوص جراحی را که مانع از این می شود که تنفس جراح با زخم تماس حاصل کند بر صورت جراح گذاشت و بست و (زائر بروخ) وارد اتاق عمل شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن جا هر کس در جای خود بود و بعد از این که (زائر بروخ) وارد شد چند دقیقه از بی هوشی مردی که باید غده سرطانی را از معده اش بیرون بیاورند می گذشت.لحظه ای بعد از ورود (زائر بروخ) محل عمل را آشکار کردند و روی آن مواد ضد عفونی مالیدند و (زائر بروخ) گزارش متصدی بی هوشی و اندازه گیری ضربان قلب و نبض و وضع تنفس بیمار را دریافت کرد و کارد جراحی را به دست گرفت . دستیاران (زائر بروخ) می دانستند که او در سرعت عمل چیره دست است چون آن جراح نابغه دست پرورده ی استادانی بود که آن ها قبل از دوره ی داروهای بی هوش کننده،کارد جراحی را به دست گرفته بودند و در آن دوره ،جراح،باید تا آن جا که توانایی بشری اجازه می دهد سرعت عمل داشته باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون بیماری را که باید مورد عمل قراربگیرد بی هوش نمی کردند بنابراین اگر فقط یک ثانیه از طول مدت عمل جراحی کاسته می شد به همان اندازه مدت تحمل شکنجه از طرف بیمار کوتاه تر می شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ) با سرعت شکم را گشود و طوری در کار خود استاد بود که در لحظه اول بعد از گشودن (پری توان) که به فارسی صفاق خوانده می شود و آنگاه معده،محل غده نمایان شد(صفاق کیسه ایست نازک که تمام محتویات شکم که طبیعی است و غیر از محتویات سینه می باشد در آن قرار گرفته و درون این کیسه ،در بدن انسان، تنها مکانی است که میکروب در آن وجود ندارد و دکتر (آلکسی کارل)فرانسوی می گفت که درون(پری توان)مانند فضای بین ستارگان که در آن جا سرمای مطلق( 273 درجه زیر صفر در گرما سنج صد درجگی) حکم فرماست تمیز است .مترجم).
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو دستیار (زائر بروخ)که غده سرطانی را دیدند می دانستند که یافتن غده سرطانی در معده بیمار از طرف یک جراح در اولین ضربه کارد،کار هر مبتدی نیست و جراحان دیگر پس از گشودن معده ،مدتی کاوش می کنند تا غده را بیابند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی (زائر بروخ)بعد از گشودن صفاق ،معده را در محلی گشود که غده در آن جا بود اما توجهی به غده نکرد وکارد او با همان سرعت به طرف بالا و منطقه سینه رفت دستیاران استاد،از توجه(زائر بروخ) به سوی سینه تعجب کردند اما لب به سخن نگشودند و کارد(زائر بروخ) وارد منطقه ای شد که دستیاران (زائر بروخ)وارد منطقه ای شد که دستیاران زائر بروخ،نمی توانستند ببینند برای این که زیر دنده های قسمت فوقانی صندوق سینه قرار گرفته بود ولی مبهوت شده بودند چون نمی دانستند که استاد ،در آن جا چه کار دارد و بیرون آورن غده سرطانی از معده ربطی به صندوق سینه نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلحظاتی چند ،تمام آن هایی که می توانستند منطقه عمل را ببینند،در سکوت مقرون به بهت به سر بردند و ناگهان دیدند که دست دیگر زائر بروخ وارد قفسه سینه بیمار شد و قبلش را از آن جا بیرون آورد و در حالی که هنوز قلب ضربان داشت ان را در ظرف زباله انداخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلب انسان با هفده پیوند اصلی به اعضای دیگر مربوط است که یک قسمت از آن پیوند ها را سرخ رگ ها وسیاه رگ ها تشکیل می دهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلاوه بر آن پیوندهای اصلی ،قلب انسان،به توسط گروهی از اعصاب با مغز حرام ارتباط دارد و این پیوند ها هم از لحاظ وظایف قلب جزو روابط اصلی است اما از لحاظ ضخامت به هفده پیوند مذکور نمی رسد و اعصابی که قلب را به مغز حرام می کند باریک می باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرای این که یک قلب را از سینه خارج کنند باید هفده پیوند اصلی و رشته های ارتباطات فرعی را قطع کنند و زائر بروخ در لحظاتی معدود و با کمال سرعت تمام این پیوند ها و رشته ها را قطع کرده بود در حالیکه قسمتی از آن پیوند ها در بالای قلب،و زیر دنده ها،در منطقه ای قرار داشت که وی نمی توانست آن جا را ببیند اما او طوری اعضای بدن آدمی را می شناخت که کارد جراحی وی در جایی هم که چشم هایش نمی دید،مثل جاهایی که از بینایی استفاده می کرد می برید و هنگامی که حاضران قلب بیمار را در دست زائر بروخ دیدند از فرط شگفت توام با وحشت،حالی شبیه به جنون به آن ها دست داد قلب آن مرد،بعد از این که به دست (زائر بروخ)از بدن بمار خارج شد و در ظرف زباله افتاد می طپید و جان داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خاطر آوردن اولین درس تشریح
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر (ویلفرید)وقتی طپش آن قلب را در خارج از بدن بیمار دید به یاد اولین درس تشریح خود در دوره تحصیل در کلاس فیزیولوژی(علم وظایف اعضای بدن)در دانشکده پزشکی افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر آن روز استاد به او دستور داد که برود و از اکواریوم یک قورباغه بگیرد و بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانشکده پزشکی دارای چندین اکواریوم و قفس های متعدد برای جانوران کوچک مثل موش و خوکچه هندی بود ولی تا آن روز (ویلفرید) که تازه قدم به دانشکده پزشکی گذاشته بود نمی دانست که دانشجو باید خود برود و قورباغه یا موش یا خوکچه را بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا آن روز (ویلفرید) یک قورباغه را لمس نکرده بود تا چه رسد به این که آن را بگیرد و راه بپیماید و به کلاس درس بیاورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگویی روی پیشانی او نوشته بودند که این دانشجو از قورباغه نفرت دارد و به همین جهت استاد در بین تمام دانشجویان کلاس،او را برای آوردن قورباغه انتخاب کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(ویلفرید)کوشید که بر نفرت و وحشت خود غلبه کند دست را وارد آب کرد و قورباغه ای گرفت و با حیرت احساس کرد که خیلی نرم است.او انتظار نداشت که آن جانور زشت،آن قدر نرم باشد و قورباغه را گرفت و از آب خارج کرد و به کلاس آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد قورباغه را از (ویلفرید)گرفت و به دانشجویان گفت اینک،ما می خواهیم طرز عمل قلب این قورباغه را که در بسیاری از جانوران شبیه به طرز عمل قلب انسان است ببینیم و آن گاه قورباغه را رویمیز بی حرکت قرار داد و بعد از عقب سوزنی را در قاعده مغز قورباغه فرو کرد تا این که دستگاه عصبی آن جانور را از کار بیندازد در آن موقع ،قورباغه مثل یک کودک شیر خوار جیغ زد و تا آن روز ،(ویلفرید)جیغ قورباغه را نشنیده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو در شب های تابستان صدای قورباغه ها را می شنید و از روی تصورات عامه مردم می دانست که هر صدای قورباغه چه معنی دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما جیغ قورباغه را نشینده بود و در آن روز ،بعد از شنیدن جیغ آن جانور خیلی غمگین شد که چرا یک جانور بی آزار را زجر می دهند و به قتل می رسانند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد بعد از این که سوزن را در مغز قورباغه فرو کرد گفت این جانور دیگر درد را احساس نمی کند زیرا مرکز احساس دردش از کار افتاده است و ما می توانیم بدن این جانور را بشکافیم بدون این که او را دچار درد کنیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن گاه استاد،با کارد جراحی ،جثه کوچک قورباغه را شکافت و قلبش را به دانشجویان نشان داد تا ببینند چگونه ضربان دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس از این که دانشجویان ضربان قلب آن جانور را در داخل بدنش دیدند استاد با یک حرکت کارد آن قلب کوچک ر از بدن جانور جدا کرد و در ظرفی قرار داد و (ویلفرید)مشاهده کرد که قلب کوچک بعد از این که از بدن جانور جدا شد،در آن ظرف،به ضربان ادامه می دهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطپش قلب قورباغه در آن ظرف،برای (ویلفرید)تازگی داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجوان دانشجو،تصور نمی کرد که قلب یک جانور بعد از این که از بدنش جدا شد و دیگر از خونش تغذیه نکرد و از اعصابش اطاعت ننمود همچنان به ضربان ادامه بدهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد متوجه شد ظرفی که استاد قلب را در آن گذاشته دارای یک مایع متمایل به زردی است و استاد گفت این مایع ،به مصرف تغذیه این قلب می رسد و تا زمانی که قلب قورباغه بتواند از این مایع تغذیه کند به ضربان ادامه می دهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد استاد اظهار کرد:قلب انسان پس از این که از بدن آدمی خارج شد تا مدتی می طپد در صورتی که نه به دستگاه جریان خون ارتباط دارد نه به سازمان عصبی انسان . و اگر قلب انسان را بعد از این که از بدن جدا شد در یک مایع که برای غذای قلب مفید باشد قرار بدهند مدت ضربان آن در خارج از بدن انسان بیشتر می شود و علتش این است که قلب ،علاوه بر این که با مراکز عصبی ارتباط دارد و از آن ها دستور می گیرد،دارای یک سیستم عصبی مستقل است و پس از این که رابطه قلب با مرکز عصبی بدن قطع شد،اعصاب مستقل قلب به ضربان این عضو قوی ادامه می دهد تا لحظه ای که بر اثر نرسیدن غذا (خون)به عضلات قلب،این عضو از ضربان باز می ماند و می میرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن روز که دکتر(ویلفرید)ضربان آن مرد بدبخت را در ظرف زباله دید به یاد اولین درس وظایف اعضای خود در دانشکده پزشکی و شکافتن جثه قورباغه از طرف استادش افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از فاجعه بیرون آوردن قلب از سینه آن مرد و انداختن در ظرف زباله ،یک فاجعه وحشت انگیز دیگر هم در انتظار کسانی که در اتاق عمل حضور داشتند بود و آن این که می دیدند که (زائر بروخ) روی جسد بیمار که مرده بود همچنان به عمل ادامه می دهد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از این که (زائر بروخ)قلب آن مرد را از سینه اش بیرون آورد و دور انداخت ،ماشین زندگی در بدن بیمار متوقف شد و همه اعضای بدن بیمار و قبل از همه مغز به تدریج از وظایف خود باز ایستادند چون سلول های مغز ،نمی توانند بیش از چهار و حداکثر پنج دقیقه نرسیدن خون به سلول ها را تحمل کنند و بعد از آن می میرند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی زندگی یک نفر به انتها می رسد اول مغزش می میرد و آن وقت به تدریج سایر اعضای مهم بدن او،از وظایف حیاتی باز می ماند ومی میرند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبر اثر مرگ بیمار دیگر متصدی اندازه گیری ضربان قلب و نبض و فشارخون و شماره ی تنفس،کاری نداشت با این وجود مبهوت بر جای خود قرار گرفته بود و اگر (زائر بروخ) از او می پرسید که شماره ضربان قلب بیمار چقدر است ناگزیر باید بگوید بیمار قلب ندارد تا آن قلب دارای طپش باشد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن هایی که جریان عمل جراحی را مشاهده می کردند دیدند که جدار معده و روده های بیمار هم از حرکت باز ایستاد و هر دانشجوی پزشکی و کسان دیگر که در موقع عمل معده یا روده ها در اتاق عمل حضور داشته اند می دانند که جدار معده و روده ها حرکت دارد و تا روزی که انسان زنده است آن حرکات ادامه پیدا می کند و پس از مرگ ،مانند سایر حرکات اعضای بدن متوقف می شود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستیاران (زائر بروخ)و کسان دیگر که در اتاق عمل حضور داشتند و منطقه عمل را مشاهده می کردند دیدند که جدار معده و روده های بیمار از حرکت باز ایستاد ولی جراح نابغه متوجه آن وضع نشد و شگفت آن که برای اولین بار (زائر بروخ)که چیره دست بود و با سرعت عمل می کرد،آهسته به کار ادامه میداد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(ویلفرید)به خوبی دریافته بود قطع قلب بیمار و کشتن او،ناشی از پرتی حواس استاد است می فهمید که آهسته کار کردن(زائر بروخ)هم ناشی از پرتی حواس می باشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)آن قدر آهسته کار کرد که بافت های گرم بدن بیمار،و بهتر آن که بگوییم بدن مرده،سرد شد.واکنش بافت های سرد و گرم بدن انسان،زیر دست جراح متفاوت است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر بدن انسان بافت سرد به وجود نمی آید مگر بعد از مرگ و تا ساعتی که انسان حیات دارد تمام عضلاتش گرم است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک جراح فقط در تالار کالبد شکافی و دانشکده پزشکی یا در اداره پزشکی قانونی با عضلات سرد بدن انسان سروکار پیدا می کند چون در آن دو تالار،در جسد مرده کالبد شکافی می کند و درجاهای دیگر که باید یک بیمار را با عمل جراحی مداوا کند سر و کارش با عضلات گرم بدن انسان است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک جراح می داند که هنگام شکافتن کالبد یک مرده کارد را باید طوری به حرکت در آورد که حرکت آن با زمانی که در اتاق عمل روی یک بیمار کار می کند فرق دارد.و استادان به دانشجویان پزشکی که ابتدا در تالارهای کالبد شکافی روی جسد اموات کار می کنند می گویند آگاه باشید که وقتی می خواهید یک بدن زنده را مورد عمل جراحی قرار بدهید حرکت کارد شما باید طور دیگر باشد و به تدریج طوری جراح از نظر تشخیص عضله مرده از زنده ،مهارت پیدا می کند که هر گاه چشم هایش را ببندند و به او بگویند که عمل کند همین که کار خود را روی عضله ای گذاشت بدون آن که آن را لمس کرده باشد تا از گزمی یا سردی عضله ،مرده یا زنده بودن آن را حس کند می فهمد که متعلق به مرده است یا زنده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد فهمید که بیمار را کشته است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون عمل جراحی (زائر بروخ)طولانی شده بود آن جراح بزرگ از واکنش عضلات مرده ،زیر کارد خود ،متوجه وضع غیر عادی عمل شد و آن توجه،چون جرقه در مغز او درخشید و پرتی حواس را از بین برد و شعور عادی بازگشت کرد و کسانی که در اتاق عمل بودند دیدند که یک مرتبه رنگ جراح نابغه سفید شد و کارد از دستش افتاد زیرا فهمید که بیمار ،زیر دست او مرده است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا آن روز اتفاق نیفتاده بود که یک بیمار،زیر دست (زائر بروخ) در موقع هوشیاری او بمیرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز روزی که (زئر بروخ)مبتلا به اختلال مشاعر شد کسانی در اثر اشتباه او در موقع عمل مرده بودند ولی خود وی نمی دانست که باعث مرگ آن ها شده است و از روزی هم که(زائر بروخ)به شهرت رسید تا آن روز اتفاق نیفتاد که بیماری زیر عمل جراحی او،یا بعد از خاتمه عمل،جان سپرده باشد و هر بیمار بعد از این که مورد عمل(زائر بروخ) قرار می گرفت بهبود می یافت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن هایی که(زائر بروخ)را می شناختند آن قدر به وی اعتماد داشتند که راجع به او غلو می کردند و می گفتند که (زائر بروخ)مرده را هم زنده می کند و کارد جراحی او مانند صوراسرافیل است و همان طور که صدای آن صور اموات را زنده می کند ،کارد جراحی (زائر بروخ)هم مردگان را زنده می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(زائر بروخ)بعد از این که فهمید آن مرد را کشته است طوری خود را باخت که دکتر ویلفرید متأثر شد و به او نزدیک شد و دست استاد را گرفت و گفت خواهش می کنم بروید واستراحت کنید و به یکی از زن های پرستار که در اتاق بود گفت زیر بغل استاد را بگیرد و خود او زیر بغل دیگر (زائر بروخ)را گرفت و او را از اتاق عمل خارج کرد و در اتاق دیگر روی صندلی راحتی نشاند وگفت که برای (زائر بروخ) آب آشامیدنی بیاورند و خود او آب را برلب استاد گذاشت زیرا زائر بروخ دستکش های خون آلود جراحی را به دست داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسپس با کمک زن پرستار دستکش ها و روپوش جراحی را از وی دور کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطوری حال (زائر بروخ)منقلب بود که نمی توانست طبق معمول،بعد از خاتمه عمل جراحی به دست شویی برود و دست ها و صورت را بشوید و دکتر (ویلفرید)گفت لگن و آب و صابون بیاورند که در همان اتاق دست ها وصورت استاد را بشویند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir