دختری که تمام عمرش رو به عنوان پسر زندگی کرده تا نجابتش رو حفظ کنه غافل ازینکه...

ژانر : عاشقانه، طنز، کلکلی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۲ ساعت و ۱۲ دقیقه

مطالعه آنلاین هانا پسر تقلبی
نویسنده : حدیث

ژانر : #عاشقانه #طنز #کلکلی

خلاصه :

دختری که تمام عمرش رو به عنوان پسر زندگی کرده تا نجابتش رو حفظ کنه غافل ازینکه...

پسره نگاه دقیقی به ظاهرم انداخت

زل زده بودم توی چشماش

هر سه تاشون هیکلی و خوشکل و خوشتیپ بودند

سنگینی نگاه یکیشون باعث شد چشم از بقیه بگیرم

_چه پسر ریزی..

اخمی روی پیشونیم نشست...

جوابی بهش ندادم و از جلوشون رد شدم و به سمت خروجی دانشگاه رفتم

بعد برداشتن دوچرخم

به سمت مغازه حرکت کردم

به محض رسیدنم به خشک شویی

هنوز از دوچرخه پیاده نشده بودم که عمو رحمت بیرون دوید و کاور لباس به سمتم گرفت_بیا پسرم سریع این ببر به ادرسی ک روی کاغذه بدو

نگاهی ب ادرس انداختم

آه باز باید تا اون سر شهر برم

پاهام دیگ توان نداشت

یه ناچار لباس گرفتم و توی صندوق گذاشتم و حرکت کردم

بعد نیم ساعت به مقصد رسیدم

جلوی یه عمارت خیلی خوشکل ایستادم

نگاهم به عمارت افتاد

خونه پدریم هم مثل این عمارت بود

اگر عموم درحقم نامردی نمیکرد الان لای پر قو بزرگ شده بودم بجای

این زندگی...

آه

زنگ در رو زد

در با صدای تیکی باز شد

در هل دادم و نگاهی به داخل حیاط انداختم

حیاط سر سبز بزرگی بود

قدمی جلو گذاشتم

_کسی نیس؟؟از خشک شویی اومدم..

هیچ جوابی نیومد جلو تر رفتم که صدای زنی توجهمو جلب کرد_چیزی میخوای پسرم؟؟

_لباستون آوردم

پیرزن لبخندی زد_ببرش داخل بده به یکی از خدمتکارا..

باشه ای گفتم به سمت عمارت رفتم

داخل عمارت پر از مجسمه و وسایل زینتی گرون قیمت بود

و تعدادی خدمتکار تند تند ازین طرف به اون طرف میدویدن

دستی روی شونم نشست

هل کرده به عقب برگشتم که چشمم به یه دختر جوون خیلی خیلی خوشکل افتاد

مثل عروسک بود با اون موهای طلایی و چشمای طوسیش خیلی زیبا بود

محوش شده بودم

که لبخندی زد_سلام. ..

سرم تکون دادم تا از هپروت بیرون بیام_س...سلام

دختر با همون لبخند دستش به سمتم دراز کرد_من آیناز هستم...

نگاهم به دستش افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_نکنه توام از اون دسته پسرای مقید هستی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متعجب نگاهش کردم که دستش عقب کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خیلی خوشکلیا.. اسمت چیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز _خوشبختم هانی ...لباسمو که میتونی بدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشماش ب لباس اشاره کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع لباس به سمتش گرفتم_آرره ..بفرمایید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباس ازم گرفت و رو ب یکی از خدمتکارا_نازگل بیا اینجا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ختدمتکار سریع خودش به ما رسوند_بله خانوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_پول خشک شویی رو حساب کن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد رو به من لبخندی زد_فعلا هانی جون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط سری براش تکون دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد تصویه حساب از عمارت بیرون زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی محوطه گوشیم زنگ خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به صفحه شکستش انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسم عمو رحمت روی صفحه افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون جواب به عمو سریع گوشی تو جیب شلوارم چپوندم بدو به سمت در رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز کردن در همانا و برخورد شدید من با یه دیوار سفت و سخت همانا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شدت ضربه چند قدم عقب رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که صدای عصبانی کسی بلند شد_مگه کوری ..احمق؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخم به فرد رو ب روم نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اء اینکه اون پسر خودخواه تودانشگاهه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره_چیه ...ادم ندیدی؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گند زدی به اتوی لباسم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ابروی بالا رفته به لباسش نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم_معلومه اتو داشتی که انقد شق و رق(صاف مثل عصا قورت داده ها)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایستادیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره چنگ زد و یقه لباسم رو گرفت و کمی بلند کرد_هی ..بچه سوسول مواظب حرف زدنت باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خداییش ازش ترسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی من انقد زندگی سخت کشیده بودم که بتونم ب راحتی از خودم دفاع کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست بلند کردم گوشش رو گرفتم و پیچوندم که صداش بلند شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آخ...پسره عوضی ول کن گوشمو کندی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا دستش از دور یقه لباسم باز شد با پام محکم کوبیدم تو شکمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خم شد و روی زمین نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم دو پا داشتم شش تا قرض کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سرعت نور از اونجا فرار کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه دستش بهم میرسید تیکه بزرگم گوشم بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به شدت نفس نفس میزدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وسط راه ایستادم چند نفس عمیق کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازه متوجه نبود دوچرخم شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آه ،لعنتی..حالا چیکار کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به پشت سرم انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مجبور بودم برگردم و دوچرخه رو بردارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راه اومده رو برگشتم دوچرخه تو کوچه نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره بیشعور حتما دوچرخم برده تو خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به در و دیوار خونه انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واس من زیادی بلند نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با یه حرکت خودم رو به در حیاط آویزون کردم و به داخل حیاط سرک کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کسی نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع بالا دیوار رفتم و آروم خودم پرت کردم توی حیاط

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه دقیقی به دور تا دور حیاط انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی خبری از دوچرخه نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آروم آروم به سمت وسطای حیاط رفتم که یه نفر از پشت گردنم گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از صدای فوق عصبانیش فهمیدم همون پسره هست_به به میبنیم که یه دزد کوچولو اینجا داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخم برگشتم سمتش _من دزد نیستم فقط اومدم دنبال دوچرخه ام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر گوشی آیفون از جیبش بیرون کشید_الان ک زنگ زدم به پلیس معلوم میشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با شنیدن اسم پلیس خوف برم داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چیزه چرا پلیس خب خودمون حلش میکنیم دیگ..من فقط دوچرخم رو میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره_یه شرط داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عصبانی شدم_دوچرخه منو برداشتی تازه شرطم میذاری..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره باز گوشیش رو سمتم گرفت_پس زنگ میزنم پلیس ببینیم که مقصره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هووف خیلی خوب بنال ببینم شرطت چیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش از دور گردنم باز کرد و دست به سینه ایستاد_امشب مهمونی خیلی بزرگی داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب به من چه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره عصبانی شد_نه تو ادم بشو نیستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره میخواست شماره پلیس رو بگیره که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ زنگ میزد پلیس من بی کس و تنها مقصر میشدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سو سابقه دیگ هیچ جا کار بهم نمیدادن حتی عمو رحمت هم منو نمیخواست دیگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خیل خوب هرکاری بگی انجام میدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر پوزخندی زد_حالا شدی یه پسر خوب..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوالی نگاهش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که حرفش ادامه داد_خب میگفتم امشب یه مهمونی بزرگ داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو باید بیایی کل لباس های منو اتو بکشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و مرتب کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چیی؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر_تازه من میخوام برم حموم باید بیای ماساژم بدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هان؟نه دیگه نشد خیلی داری پررو میشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره گوشیش جلوم صورتم تکون داد_خوب فکرات بکن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیر لب غریدم_هرچی خر بدون گوش جلوی من سبز میشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره_ چیزی گفتی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره _پس موافقی . .. بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و خودش بدون توجه به من به سمت خونه حرکت کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا اتو کردن لباساش میشه تحمل کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینکه باهاش برم حموم رو کجای دلم بذارم آخه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای بلندش منو از فکر بیرون کشید_سریع بیا خیلی کار داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چند قدم بلند خودم بهش رسوندم و باهم وارد خونه شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که یهوو آیناز مثل جن زده ها پرید بغل پسره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بسم ا.. این دیگه چی بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_وای ماهان چقد دلم برات تنگ شده بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اء پس اسمش ماهان..چه اسم زشتی وع

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان_منم دلم برات تنگ شده بود وروجک..خوبی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز خودش لوس کرد_اوهوم..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد انگار تازه متوجه من شده بود_آء سلام توی هانی تواینجا چیکار میکنی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان پقی زد زیر خنده_اسمت هانی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره قهقه زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمی کردم_زهرمار ...چته؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان بزور جلو خندش گرفت و اخمی چاشنی صورتش کرد_خیلی زشته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دلم گفتم زشت عمته..با اون قیافت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_ماهان شما باهم دوستین؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان پوزخندی زد_یعنی به تیپ و قیافه این رعیت میخوره دوست من باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی دلم میخواست دندوناش توی دهنش خورد کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم مشت کردم با صدای که از عصبانیت میلرزید_رعیت باشی یا پولدار مهم نیس ،مهم شخصیت و معرفت ادم که تو ازش بوی نبردی..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان چنگی به یقه لباسم زد و چون وزنی نداشتم مثل پر کاه از زمین بلند کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان از لای دندونای کلید شدش غرید_یه بار دیگه بگو چه زری زدی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوست صورتش از هجوم خون قرمز شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر لحظه در حال انفجار بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ترس زبونم لال شده بود واقعا قیافش ترسناک شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز دستش روی دست ماهان گذاشت_مااهان ولش کن..خواهش میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان نگاهی به آیناز انداخت و من به عقب پرت کرد_فقط بخاطر آیناز دندونات رو توی دهنت خورد نمیکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سختی تعادلم حفظ کردم تا زمین نخورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان_لیاقتت همون حمالی منه..سریع بیا تو اتاقم کارات رو انجام بده وگرنه زنگ میزنم پلیس بیاد جمعت کنه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بعد تموم شدن حرفاش به سمت طبقه بالا رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض بدی توی گلوم نشسته بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی این سال ها هرجور زندگی کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی به هیچکس اجازه ندادم ابنجوری تحقیرم کنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عصبانیت به سمت پله ها میرفتم که آیناز جلومو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هانی ..از دست ماهان ناراحت نباش .. درسته کمی مغرور و خشکه ولی توی دلش هیچ چیزی نیس..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی کوتاه به آیناز انداختم از مسیری که ماهان رفته بود رو دنبال کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تاهرچه زود تر کارم اینجا تموم بشه و ازین وضع راحت بشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی راه رو 4 تا در بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمیدونستم اون لندهور کدوم اتاق رفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت اولین اتاق رفتم و درش باز کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه دکور سفید صورتی با کمدی پر از عروسک به چشمم خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطمءنن به روحیه لطیف ماهان نمیخورد این اتاقش باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در اتاق رو بستم به سمت اتاق بعدی رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درش باز کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتاق ساده با دکور قهوه ای کرمی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و تمیز مرتب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینم بهش نمیاد انقد مرتب باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در بستم به سمت اتاق سومی رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون انتظار نداشتم کسی تو اتاق باشه در یهوو باز کردم که...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمم به ماهان افتاد لخت روی تخت نشسته بود فقط یه شلوارک تنش بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آب دهنم با صدا قورت دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمیتونستم چشم از اون همه عضله های پیچ در پیچ و بدن سفیدش بگیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان پوزخندی زد_چیه مث دخترا زل زدی به من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هرچند تو انقد ریزی شک میکنم پسر باشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیده زل زدم بهش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی امکان داره فهمیده باشه من دخترم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه ... من 10 سال همین وضع بودم هیچکس شک نکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان از روی تخت بلند شد به سمت حموم رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بیا دنبالم لباستم بکن اگه نمیخوای لباسای خوشکلت خیس بشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون فک نکنم لباسای من اندازت بشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون توجه به من وارد حموم شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیده وسط اتاق ایستاده بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه راه پس داشتم نه راه پیش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای عربده ماهان از داخل حموم بلند شد_هی کوچولو سریع بیا کارت انجام بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بسم ا... گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با قدم های لرزون به سمت حموم رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان روی تختی به شکم دراز کشیده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به من انداخت_پس منتظر چی هستی بیا ماساژ بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمتش رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان_لباسات دربیار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تته پته_نه نه من همینجوری راحتم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخند صدا داری زد_چیه نکنه میترسی بخورمت؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نترس من هم*جنس*باز نیستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد راحت دراز کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و حرفش ادمه داد_انقد دختر خوشکل دور و برم هست که نگاهی به پسرای استخونی مث تو نکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترجیح میدادم هیچی نگم سریع کارم بکنم تا ازین وضع راحت بشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدا لعنتت کنه ماهان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگ دوچرخم برنمیداشت الان درین وضع گیر نمیکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دستای لرزون اروم شونهاش رو ماساژ میدادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با برخورد دستم به بدن لختش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم زیر و رو میشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تاحالا با هیچ پسری تماس بدنی نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این باعث شده بود از شدت استرس روی حرکاتم کنترل نداشته باشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای عصبانی ماهان بلند شد_مگه داری بچه ناز میکنی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو که زورت از دخترا کمتره..به چیت مینازی پسر؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون حرف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرکاتم سریع تر کردم و محکم ماساژش میدادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ضربان قلبم تند شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر آن ممکن بود از سینم بیرون بزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی حرکت ناگهانی ماهان از روی تخت بلند شد و من رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روی تخت خوابوند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیده بهش نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روم خیمه زد با شیطنت گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه اینجوری نمیشه ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برو لباسم از توی کمد بیرون بکش و اتو کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نخواستم ماساژ بدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خوشحالی سریع از زیر دستش فرار کردم به سمت بیرون از حموم دویدم که صداش اومد_بهتره اون کارتو بخوبی انجام بدی وگرنه..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع در حموم بستم به سمت کمد رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن یه کوه لباس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آه بلندی کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_عمت میخواد انقد لباس اتو کنه آخه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من تو یه دست لباس بزور دارم و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباس های بهم ریخته داخل کمد رو بیرون ریختم و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتو و و میزش رو اماده کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشغول اتو کشیدن بودم که در اتاق باز شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز وارد شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام . میشه بیام پیشت؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سر اشاره کردم تا بیاد داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخه تفاوت بین خواهر برادر انقد زیاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکی از ک*و*ن فیل افتاده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکی انقد مهربون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز صندلی کنارم گذاشت و روش نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم مشغول اتو کشیدن لباسای شازده شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_اول که با ماهان اومدی خیلی خوشحال شدم..فکر کردم دوستشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم_مگه نشنیدی داداشت چی گفت درموردم؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_ ماهان زبونش تلخه ولی. ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_میدونم تو دلش هیچی نیس ..بیخیال ابجی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز اخمی کرد_به من نگو آبجی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ابروهای بالا رفته نگاهش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_چیزه یعنی. بیا باهم دوست باشیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من خوشم نمیاد تومنو خواهر خودت بدونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم از حرکت ایستاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متعجب زل زده بودم به آیناز که با ادامه حرفش خشکم زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_ آخه میدونی من ازت خیلی خوشم اومده...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی فکر میکنم بهت علاقه دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این داشت چی میگفت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وسط حرفش پریدم_آیناز خانوم من و شما از دو قشر مختلف هستیم و هیچوقت هم نمیتونیم باهم باشیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهتره بحثش تموم کنید تا ماهان نرسیده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز از روی صندلی بلند شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع خودش توبغلم انداخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ولی من تو همین امروز خیلی بهت وابسته شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواهش میکنم منو پس نزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز بزور از خودم جدا کردم با اخم و جدی گفتم_بسه ...من هیچ علاقه به دوستی با کسی ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بوی سوختی به مشامم خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نکاهی به لباس زیر دستم کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وای سوخت..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز محکم کوبید روی صورتش_این لباس مورد علاقه ماهان بود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دنبال این حرف در حموم باز شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان درحالی که حوله کوچیکی روی سرش بود و موهاش خشک میکرد از حموم خارج شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره چشمم به بالا تنه لختش افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ضربان قلبم شدت گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم بخاطر ترس ازین غول بیابونی هم بخاطر خجالت و شرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبم به دندون گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که تازه چشم ماهان به لباس سوخته توی دستم افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اول کمی با تعجب نگاهش کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کم کم تعجب جاشو به خشم داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمتم حمله ور شد که سریع آیناز جلوی راهش ایستاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز_تقصیر من بود مااهان من حواسش پرت کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان_برو کنار آیناز تا ادمش کنم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من که میدونم از قصد این کارو کرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زبونم لال شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچ دفاعی نمیتونستم بکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان آیناز کنار زد به سمتم اومد باز یقه بی نوای من رو چسبید_پسره احمق ..میدونی چقد پول این لباس بود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حقته بزنم اینجا لهت کنم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_پولشو میدم..دیگه انقد حرص و جوش نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان پوزخندی زد_پول این لباس حقوق چند ماهه توی خشک شویی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عصبانی شدم_اصلا سوزوندم خوب کاری کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی ادم مجبور به کاری میکنی حقته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان دستش بلند کرد سیلی محکمی بهم زد که پرت شدم روی زمین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض بدی توی گلوم نشست بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی من نباید گریه میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من ضعیف نبودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیناز با چشمای اشکی زل زده بود به ما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم شکست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تویه روز تمام غرور و احترامم بخاطر یه نفر له شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نفرت زل زدم به ماهان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهان_گمشو از خونه من برو بیرون. ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از روی زمین بلند شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه پر از نفرتم به ماهان انداختم_روزی کاری میکنم که جلوی همین ادم فقیر زانو بزنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اتاق بیرون زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که صدای قدم های رو پشت سرم شنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد صدای آیناز که منو صدا میزد_هانی ..هانی صبر کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عصبانیت برگشتم سمتش_چیه؟؟..چی از جونم میخوای..؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولم کن دیگ حالم از هرچی ادم پولدار خودخواه بهم میخوره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جز پولتون هیچ ارزش دیگه ای برای دیگران ندارین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ادم باید شخصیتش واس دیگران مهم باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی امثال شما گند کشیدین به همه چی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پول ندیده های بدبخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون توجه به چشمای اشکی ایناز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عقب گرد کردم به سمت حیاط رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوچرخه ام کنار حیاط افتاده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حرص برش داشتم لگدی بهش زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_همش تقصیر تویه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از خونه بیرون زدم به سمت خشک شویی عموونعمت حرکت کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشکام به شدت روی صورتم میلغزید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توعمرم انقد تحقیر نشده بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مگه اونا جز پول چی داشتن که به خودشون اجازه میدادن مارو تحقیر کنند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوی مغازه دوچرخم کنار دیوار تکیه دادم و اشکام پاک کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا عمو متوجه گریه ام نشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چند نفس عمیق کشیدم و وارد مغازه شدم که عمونعمت با خوشحالی به سمتم دوید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وای هانی... مژده بده پسرم ...پسرم داره از خارج میاد...تا همیشه پیش من بمونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باید همه جارو تمیز کنیم وای کلی کار ریخته سرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نور چشمم داره میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی صدا به حرکات عمو رحمت نگاه میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی روی دلم سنگینی میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچکس توی این دنیا منو نمیخواست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا با اومدن تک پسر عمو رحمت،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه عمو هم به من احتیاجی نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باید دنبال یه کار جدید باشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغ کرده برای استراحت به طبقه بالا رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد اتاق کوچیکم شدم و در اتاق قفل زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پیرهنموو ازتنم دراوردم و پارچه دور بدنم باز کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سینه هام از حصار اون پارچه ازاد شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا کی مجبور بودم هویتم رو از بقیه پنهان کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم مثل بقیه دخترا دوست داشتم لباس های صورتی و خوشکل بپوشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لاک بزنم ارایش کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موهام بلند کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آهی سوزناک کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی تا اخر عمر حسرت همه اینا توی دلم میموند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر عمو رحمت خیلی زودتر از اونچه که فکرش میکردم رسید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان عمو برای استقبال از پسرش به فرودگاه رفته بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی اتاقم روی تخت دراز کشیده بودم به سقف زل زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم واس پدر و مادرم تنگ شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ترس اینکه فامیل و اقوام منو اطراف قبرستون ببینند خیلی کم بهشون سر میزدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان خیلی دلم هوای مادر و پدرم کرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاش زنده بودند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا منم مجبور به این زندگی اجباری نبودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • YASMiN

    00

    جدی دارم میگم خیلی عالی بود بعد خوندنش دلم میخواد باز بخونم تا برم سراغ یه رمان اراجیف دیگه به شدت پشنهاد میکنم:)

    ۶ روز پیش
  • zarii

    ۱۵ ساله 00

    خوب بود ولی انتضار داشتم بیشتر ادامه داشته باشع

    ۷ روز پیش
  • بهار

    00

    رمانش خسته کننده بود چجور دختریه هر کی از راه رسید بوسش کرد و دختره گر میگیره 🙁🙁

    ۱ هفته پیش
  • بیتا

    ۳۵ ساله 10

    بنظر من اصلا رمان خوبی نبود، رمان خوب یعنی زیتون، گناهکار و اسطوره نه این رمان بیخود

    ۲ هفته پیش
  • باران

    ۱۳ ساله 00

    خیلیییییی این رمانو دوست داشتم و دارم اینو دیروز پیدا کردم و تموم شده این رمان رو انلاین داخل روبیکا به اسم مانا دختری شرور میخوندم که فهمیدم این همونه فقط جای هانا مانا هست مرسی بابت رمان

    ۳ هفته پیش
  • Sama

    00

    واقعا ممنون از این رنان های جوابتون درسته خیلی سختی کشیدن منم خیلی گریه کردم اما واقعا رمانی بود که به دل می شست ممنونم از نویسنده خوبش

    ۳ هفته پیش
  • رمان خوان

    10

    سلام نویسنده و مدیر برنامه عزیز میخواستم بگم رمان هانا پسر تقلبی تو روبیکا به یه اسم دیگه درحال پارت گذاریه

    ۳ هفته پیش
  • Anam

    01

    خیلی محشر بود دقیقا داستانش همون جوری بود ک دوست داشتم اههههه عالی بود🥹🥹

    ۴ هفته پیش
  • ملورینم

    ۳۰ ساله 10

    رمان خوبی بود..ولی اخرشو خیلی سریع تموم کردین ..

    ۴ هفته پیش
  • Reyhane

    01

    عالی بود خیلی خوشم اومد از رمانش اما اخرش خیلی هول هولکی تموم شد اما خوب بود😍

    ۱ ماه پیش
  • بهاره

    ۱۴ ساله 01

    عالی ترین رمانی ک خوندم واقعا اخرش خیلی خوب تموم شد اولش هم معلوم بود با کی ازدواج میکنه

    ۱ ماه پیش
  • فرناز

    00

    عالی بود

    ۲ ماه پیش
  • ریحون

    00

    حاجی اصلا عالی بود

    ۲ ماه پیش
  • سها

    ۱۶ ساله 30

    عزیزم یکی از رمانت بنام خودش توی روبیکا داره پارت می ذاره و اسم شخصیت هارو مانی و مانا گذاشته

    ۲ ماه پیش
  • کوثر

    ۹۸ ساله 00

    خیلی خوب بود

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.