رمان بازگرد و مرا به خانه برسان به قلم لیلا مردانی
بازگرد و مرا به خانه برسان قصه‌ی خسروست قصه‌ی عشق پرشوری که در نهایت به بیزاری رسیده و برای او و همسرِ اینفلوئنسرش راهی جز جدایی نگذاشته. اما تصمیم به طلاق بعد از به دنیا آمدن فرزندشان، با مرگ گیسو در روز زایمان، همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. بعد از گذراندن روزهای سوگواری، سختی‌های زندگی یک پدر مجرد با وجود شرایط خاص و سفرهای کاری خسرو و دور ماندنش از پسرکش' نیکان بیشتر خود را به رخ می‌کشد و او را ناچار به بازگشت به خانه‌ی پدری می‌کند. اما این شرایطی نیست که خسرو با آن کنار بیاید به‌خصوص که داشتن حریم‌خصوصی به دلیل شغل امنیتی‌اش' در طی سال‌ها در او نهادینه شده. ولی با یادآوری زندگی مشترکی که داشته، نمی‌خواهد بی‌گدار به آب بزند؛ برای همین با وجودی‌که خانواده‌اش بیشتر از مذهب، پایبند عرف هستند، تصمیم به ازدواج‌موقت می‌گیرد. بازگرد و مرا به خانه برسان قصه‌ی نگار است؛ نگار که در هفت سالگی پدرش را از دست داده. با ازدواج مادر و تاکید همسر جدیدش به دور نگه‌داشتن نگار از زندگی‌شان، او پیش خاله‌ی مادرش' بزرگ میشود. باوجودی‌که مادرش نویسنده و استاد دانشگاه است و تاکیدش به تحصیلات عالیه، این اتفاق در مورد نگار نمی‌افتد و با ازدواجی که مادرش مخالف آن است رابطه‌ی تیره‌یشان کاملا قطع میشود. حالا نگار در روزهایی که از همسرش جدا شده در خانه‌ی کوچک اجاره‌ای که نه به لحاظ مالی، بلکه به لحاظ روحی انگیزه‌ای حتی برای پُر کردن آن ندارد، شبیه به کسی که درون چاهی سقوط کرده، حتی تلاشی برای نجات خودش نمی‌کند تا روزی که حضور نیکان چون بارقه‌ی امیدی به سیاهی این چاه می‌تابد...
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
بدک نیست
در پارت 500همین دیگه هنوز اولشم
دیروزماهور
در پارت 400خیلی نا مفهومه
دیروزماهور
در پارت 200هنوز اول داستانم
دیروزاسرا
در پارت 2300نگارچقدرتنهامیدوارم بتون باخسروبه آرامش برسه 🙏
۲ روز پیشپاکزاد
در پارت 300خسته نباشید
۳ روز پیش
لیلا مردانی | نویسنده رمان
🙏🌸🩷
۳ روز پیشاکرم بانو
در پارت 2300مشکل مینوچیه؟چرا انقد سردن باهمدیگه؟
۵ روز پیشZahra
در پارت 2300نسبت شخصیت هارو یادم میره🤭بعد یکم که فکر میکنم حافظه ام برمیگرده فقط توی ویلا بود که نسبت بعضی هاشون رو اصلا متوجه نشدم.ولی خیلی نوع نگارش و داستانش رو منو جذب کرده👌👌👌👌
۶ روز پیشلیلا مردانی | نویسنده رمان
مرسی از همراهی‌تون🙏🩷
۶ روز پیشZahra
در پارت 2200ممنون خیلی قلم روان وقشنگی دارید
۶ روز پیشلیلا مردانی | نویسنده رمان
ممنون از حضور پرمهرتون🙏🌼
۶ روز پیشZahra
در پارت 2200خیلی شخصیت نگار رو دوست دارم با اینکه اعتماد به نفس کمی داره یا اشتباهاتی داشته ولی دوست دارم ببینم چه سرنوشتی داره
۶ روز پیشاکرم بانو
در پارت 2210نگارشخصیت دوست داشتنی داره،دوستش دارم،چون خودمم ادم کم رووخجالتی هستم باهاش احساس***میکنم
۷ روز پیشزهرا
در پارت 1100تا اینجا عالی خسته نباشی نویسنده جونم
۱ هفته پیشلیلا مردانی | نویسنده رمان
مرسی از همراهی‌تون 🩷🌸
۱ هفته پیشاسرا
در پارت 1900همیشه ناخواسته باعث نجات نگارمیشه 🙏
۱ هفته پیشZahra
در پارت 2100آخی چرا هرچی میخونم بیشتر دلم برای نگار وخسرو میسوزه🥲
۲ هفته پیشZahra
در پارت 2000پس خسرو هم کمکم بله......
۲ هفته پیش
اسرا
در پارت 2400خیلی بدسرلجبازی یه کاری انجان بدی که زندگیت کن فنیکن میکنه🙏💞