پارت یکم :

خسرو


فلشر مى‌زنم و مى‌اندازم توى خجسته‌پور. صداى ویبره‌ى گوشى‌ام بلند مى‌شود.

گندم است. مى‌گوید: خسرو خواهش مى‌کنم! به خدا داره خودش رو مى‌کشه!

از لحظه‌اى که پیج گیسو را از دسترس خارج کرده‌ام، این سومین باریست که زنگ زده. ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.