دو خواهر دوقلو به نام مانیا و ساحل دوقلوهای ناهمسان که هیچ شباهتی به هم ندارند. مانیا عاشق میشود و با مرد مورد علاقه اش ازدواج میکند اما ساحل پدرش اجازه نمیدهد که با پسر موردعلاقه اش ازدواج کندو…. روزگار مانیا وقتی سیاه میشود که خواهر و همسرش را شب تولدش درحال رابطه میبیند و وقتی که پدرش مانیای باردار را مجبور به سقط جنین پنج ماهه اش برای حفظ ابروی ساحل میکند و ………… #پایانی_خوش

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۸ دقیقه

مطالعه آنلاین بالاتر از سياهي
هم ندارند.

مانیا عاشق میشود و با مرد مورد علاقه اش ازدواج میکند اما ساحل

پدرش اجازه نمیدهد که با پسر موردعلاقه اش ازدواج کندو….

روزگار مانیا وقتی سیاه میشود

که خواهر و همسرش را شب تولدش درحال رابطه میبیند و وقتی که پدرش مانیای باردار را مجبور به سقط جنین پنج ماهه اش برای حفظ ابروی ساحل میکند و …………

#پایانی_خوش

_يوهوووو من اومدم کسي خونه نيست

ساحل:چرا من هستم بياتواتاقم

_سلام اجي جووونم خوبي ؟؟واي نميدوني کياامروز ديدم

_کي؟

_پويا علياري همون خواننده خوش تيپه

_واي واقعا کجا ديديش

_توي پارک نازلي افتاده بود دنبالم منم داشتم فرار ميکردم يه لحظه برگشتم ببينم نازلي دونبالم هست يانه که خوردم بهشو دوتايي افتاديم زمين

واي نميدوني چه بوييي ميداد چقدر تنش گرم بود واي چشاشو بگو

_گمشو دختره بي حيا خجالتم نميکشه

_وا چرا خجالت بکشم تازه نميدوني چطور نگام ميکرد

_حتما عاشقت شد نه بيا برو اونور بزار به کارم برسم توام کمتر رمان عاشقانه بخون

_مناباش ببين دارم باکي دردودل ميکنم

_ببخشيد شما داريد زرتو پرت(ذرت پرت نکن نيستا) تحويلم ميدي نه درد ودل

_بي لياقت

_عمته

واي خاک برسرم کدوم عمم

_لوس نشو گمشو بيرون ازاتاقم

احترام پليسي گذاشتم و گفتم:

_چشم ساحل خره

ودررفتم ودرا بستم که صداي دمپايه پرت شدش به در اومد

بدجور توفکر چشماي عسلي پويا جووون بودم(چه زود دختر خاله ميشم)عاشق اهنگاشم اميدوارم بازم ببينمش

#پارت?

صبح بعد ازاينکه از کلاس کنکورم تمام شد بانازلي قرار شد بريم رستوران ناهار بخوريم اخه يک ساعت ديگه دوباره کلاس داريم ونمي ارزيد بريم خونه رفتيم رستوران نزديک پارک وازاونجايکه مهمون نازلي بودم باکلاسه فراوان يه غذاي گرون سفارش دادم که قيافه نازلي هرلحظه سرخ ترميشد

بيچاره خودش لازانيا سفارش داد

ميز کناريمون چهارتا پسر نشسته بودن که قيافه هاشون خيلي اشنابود البتع من فقط ميتونستم قيافه سه تا شون راببينم داشتن باهم حرف ميزدنو ميخنديدن

بي خيال ديد زدن پسراي مردم شدمو شروع کردم غذاموتا ته خوردم کم کونده بود بشقابموليس بزنم

_مانيا من برم حساب کنم

_باش منم ميرم بيرون منتظرت ميمونم

_باش برو

_ازرستوران خارج شدم ومنتظر نازلي بودم که چشمم به يه جنسيس قرمز خورد و از خود بيخود شيدم رفتم سمتشو توايينه بغلاش خودمو ديد زدم بعدم يه لگد محکم زدم بشوگفتم :

_اللهي کفتش بشه مال هرکي هس

صداي دزدگيرش بلندشده بود اومدم کنار که کسي نفهمه کار من بوده

ازشيشه رستوران ديدم که همون پسره که نتونستم ببينمش بلندشد اومد سمت در رستوران

واي خداي من اينکه پويا عليپوره جوووون

دهنم بازمونده بود

اومدو يه نگاه به منو دهن بازم انداختو يه پوزخند زد

دزدگيرشو خاموش کردو اومد سمتمو گفت:

_خانم کوچولو بهتر وقتي بادوست پسرت دعوات ميشه حرستو يه جاديگه خالي کني

_درست صحبت کن اقا اولا من ارزشم بيشترازاينه که بايه پسردوست باشم دومن ماشين شما صداش درمياد چه ربطي به من داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ربطش به اينه که کسي جزتو اينجا نيست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت?

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا زدم که زدم دوست داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همونموقع نازلي اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيم نگاهي به پويا انداخت و دستمو کشيد و رفتيم سمت ماشين نازلي و سوار شديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو فکر بودم که نازلي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چته چرا اينقدر تو فکري

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هان...نه چيزي نيس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو فکر پويايي...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ديدي چه جذبه اي داشت .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يلحظه جلوش زبونم بند اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره ديگه تو فقط زبونت واسه ما درازه جلو بقيه موش ميشي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بروو...خودمم نميدونم چرا اينجوري شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بسکه بي جنبه اي .... حالا انگاري چيه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بي جنبه خودتي .... پررو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هي هي با خواهر بزرگترت درست صحبت کنا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+همچييين ميگي بزرگتر هرکي ندونه فکر ميکنه چهار پنج سال اختلاف سني داريم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به هر حال ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من و ساحل دوقلو بوديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي زياد شبيه هم نبوديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوقلوهاي ناهمسان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساحل دودقيقه از من بزرگتر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راستي معرفي کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانيا و ساحل سميعي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

18ساله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من رشته تجربي خوندم و امسالم کنکوريم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي ساحل رشته حسابداري خوند واسه همين کنکور رو داد و دولتي همينجا قبول شد و الان دانشجوعه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم دوست داشتم رشته رياضي بخونم ولي بابا مجبورم کرد برم تجربي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بااينکه علاقه اي نداشتم ولي تلاشمو کردم امسالم کنکوريم ولي اصلا حال و حوصله درس رو ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برام مهم نيست چه رشته اي ميارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ازاد يا دولتي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهم اينه که برم دانشگاه تا خيال بابا و مامانو راحت کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلاساي پيش دانشگاهيمو از قصد ميپيچونم به بهونه اينکه کلاس کنکور دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سر کلاسم که هستم کامل تو چرتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا راستش حوصله درس و مشقو ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساحل جلوي ساختماني که کلاس کنکور داشتم اونجا نگه داشت و باهم خدافظي,کرديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان کلاس کنکور شيمي داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا واسه اينکه بهترين رشته رو تو دانشگاه قبول شم همه کلاساي کنکور اسمما نوشته حتي ديني

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد وارد شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اقاي تاجيک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه مرد حدود سي يا سي و پنج ساله قد بلند و هميشه با کت و شلوار و مرتب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ريش پروفسوري و لاغر اندام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيم نگاهي به کل کلاس انداخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کتش رو در اورد و روي صندلي گزاشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استين هاشو کمي بالازد و ماژيک رو برداشت و شروع کرد به درس دادن و گفتن فورمول

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حدودا نيم ساعتي گزشته بود و اونم توضيح ميداد و رو تابلو مينوشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه در حال کپي برداري از تابلو بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط من بودم که زل زده بودم به تابلو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

,

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و هيچ کاري نميکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودم اونجا بودم ولي فکرم مشغول بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره بعد از دوساعت کلاس تموم شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نزديک شادي دوستم شدم و گفتم عشقم جزوه هاتو بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باز تو ننوشتي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نوچ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کووفت بمن چه من اينهمه مينويسم بعد توراحت از رو جزوه ها من کپي کني

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+شادي اذيت نکن ديگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نميدم ميخواستي خودت بنويسي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دويدم دنبالش و کيفشو کشيدم و که برگشت سمتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کيفشو از تو دستش در اوردم و فرار کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يخورده که ازش دور شدم در کيفو باز کردم و دفترشو برداشتم بعدم کيفو پرت کردم تو بغلش که گفت خيلييي بيشعوووري

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عاشقتمممممم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت کافي نت و دفتر رو بهش دادم و صفحه هاي مورد نظر رو نشونش دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سه سوت واسم کپي گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم پيش شادي که با دوستاش دوره گرفته بودن و دفتر رو بهش دادم که يه چپ بهم انداخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمکي براش زدم و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راه افتادم به سمت ايسگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا براي ساحل ماشين خريد چون جايزه قبوليش تو دانشگاه بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بمنم قول داده رفتم دانشگاه برام بخره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منتظر تو ايستگاه نشسته بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از حدودا ده دقيقه اتوبوس اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار شدم و نيم ساعت بعد رسيدم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساعت چهار بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشتها نداشتم واسه همين رفتم تو اتاقم و خوابيدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

____________________

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احساس خنکي شديدي کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يجورايي يخ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مخصوصا صورتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تصور اينکه الان خيس خيسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جا پريدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با نيش باز ساحل رو به رو شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ فرا بنفشي زدم و افتادم دنبال ساحل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مجبووور بودممممم خودت بيدار نشديييي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+غلط کرديييي وايسا حاليت ميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو اشپزخونه و پارچ اب رو از تو يخچال برداشتم وافتادم دنبالش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اسممو عوض ميکنم اگه اين.پارچ رو تو سرت خالي نکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ههههه بايد بزاري بلقيص

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سريعتر دنبالش دويدموو هر جا که بهش نزديک ميشدم اب ميپاشيدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تقريبا خيس شده بود ولي بيشتر از اون سراميکا و فرشهاي خونه بود که خيس شده بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديگه هردو نفس کم اورديم بسکه دويديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو مبل نشستيم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که ساحل نفس نفس زنان گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانيا ببين چيکار کردي جواب مامان باخودت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو ام رو تختي تختمو خيس کرديا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ به هرحال نگاه کن خونه بو نا گرفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گنديه که خودت زدي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ععع يني پيش مامان پشتمو خالي ميکني تقصير توام بودا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خب من بزرگترم هرکاري کنم حق دارم ولي تو کوچولويي نبايد که تلافي کني

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همونموقع مامان با دست پر وارد خونه شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانم ادم تميز و مرتبي بود همچنين دقيق و تو بعضي چيزا هم وسواس به خرج ميداد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مثل فرشها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام دخترااا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هردو بلند شديم و پاکت هاي ميوه و مواد غذايي رو از تو دستش گرفتيم و برديم اشپزخونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ساحل توروخدا ضايع نکنيا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه بابا عه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لبخند رفتيم بيرون که مامان چيني به بيني اش داد و گفت :چرا انقدر خونه بوي بد ميده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چي...امم..بوي چي ميده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نميدونم به بوي بدي مياد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت و رو مبل نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد بااخم برگشت سمتمونو گفت چرا قاليها خيسه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساحل :چي...زه مامان هيچي نيست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اين...مانيا ميدونيد که دست و پاچلفتيه داشت اب ميخورده يهو از دستش افتاد ريخت زياد,نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست و پاچلفتي عمتتته عوضي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان بلند شد و قسمتهاي خيس قالي و سراميکهارو نشونمون داد با فرياد گفت بار اخرررت باشه بمن دروغ ميگي ساحل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختراي گنده اب بازي ميکنيد توي خوووونه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من من کنان گفتم :مامان باور کن ... همش تقصير ساحل بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه ماما مانيا اب ميريخت رو من و دنبالم ميکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اگه تو اب نميپاشيدي تو سرم که اينکارو نميکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هردوباهم حرف ميزديم و معلوم نبود چي ميگيم مامان که اعصابش خورد شده بود داد زد:بسسسه ديگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هردوتون بريد تو اتاقاتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شامم خبري نيييست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درمونده گفتيم :ماماننننن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هيچي نميخوام بشنوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ناظم دبيرستان بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نظم و ترتيب خونه و البته تربيت ماها خيلي براش مهم بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من و ساحل از مامان بيشتر بابا ميترسيديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بااينکه مهربون بود اما وقتي عصباني ميشد کاري از دستمون بر نميومد و از اينجور تنبيها ميشديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يادمه يبار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ساحل يواشکي مامان دوستامونو تو خونه دعوت کرديم تو تايمي که مامان نيست باهم باشيم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما از شانس گندمون همون روز مامان زود اومد خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و تنبيه سختي شديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ساحل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به نظرت اين پسره پوياهه زيادي خوشگل نيست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوهوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ميخوام برم کلاس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کلاس چي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_گيتار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_جادرس خوندنته ديگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اه توديگه گيرنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_توکه علاقه اي به گيتارو وسايل موسيقي نداشتي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دارم علاقه پيداميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حتما ميخواي باگيتار يادگرفتن بشي زن پويا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_شايد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بگير بخواب بچه جووون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کلاس اموزش موسيقي داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_پويا ديگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ميخوام راضيش کنم به صورت خصوصي و فشرده يادم بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اونم قبول ميکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من شنيدم فقط کلاس ها مال اونن وگرنه خودش تدريس نميکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اره ولي يکاريش ميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_موفق باشي خواهر کوچولو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مررسي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(منو ساحل اصلا شبيه هم نيستيم چه از لحاظ قيافه چه از لحاظ اخلاق من چشماي ابي لباي غنچه اي وقلوه اي پوستي سفيد و موهاي بورطلايي دارم نميدونم به کي رفتيم اخه نه شبيه مامانم نه بابام ساحل موهاي مشکي باپوستي که برنزه کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

,

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ه لباي پرتز ودماغ عمل واندامي پر وقديي بلند داره وچشمايي درشت وگيرا بابام از همون بچگي هواي ساحلا بيشتراز من داشت واون بيشتردوست داشت بخاطرهمين ساحل رفتار خيلي لوسي داره ولي مامانم منا بيشتر دوس داره يادمه هميشه وقتي بازي ميکرديم وزمين ميخورديم بابام منا دعواميکردو ساحلا بقل ميکردوبوسش ميکرد مامانم هميشه ازم دفاع ميکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شب با بابا راجب کلاس موسيقي صحبت کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا راضي نبود و ميگفت بايد درس بخونم و نميزاره برم موسيقي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و کلي هم دعوام کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اعصابم خورد بود تو اتاقم نشسته بودم و بالشتمو بغل کرده بود که ساحل وارد اتاق شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالا خيلي مهمه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اصلا من عاشق موسيقيم نميفهمم چرا بابا نميذاره برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-عاشق موسيقي يا استاد موسيقي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+عاشق موسيقي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-توام که راست ميگي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ساحل رو اعصابم رژه نرو ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب ديدي که بابا نميزاره ميخواي چيکار کني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چميدونم يه غلطي,ميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من باااااايد برم کلاس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پس يه کاري کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چيکار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-يه يايا يگو اگه بزاره بري کلاس موسيقي قول يه رشته عالي بهش ميدي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اونوقت اگه نيارم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ووو حالا کو تا کنکور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يادش ميره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اگه يادش نرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو فقط,ميخواي بري دانشگاه..برات که مهم نيست چه رشته اي باشه بابا هم همينو ميخواد اينکه تو بري دانشگاه خوب حالا هرچي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+يعني جواب ميده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حتمااا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مرسييي اجيييي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-فعلا شب خوش اجيم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راستم ميگفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ميتونستم اينجوري از بابا يجورايي باج بگيرم بخاطر درس خوندنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عاليه اين

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برق رو خاموش کردم و رو تختم دراز کشيدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح با صداي الارم گوشيم بلند شدم بايد,ميرفتم مدرسه ساعت شش بود ولي اصلا حوصله نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم بخوابم ولي منصرف شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صورتمو که شستم از اتاقم رفتم بيرون که ديدم بابا و مامان دارن صبحانه ميخورن و صحبت ميکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با انرژي به هردوشون سلام کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که بابا گفت:به به خانوم خانوما چه عجب صبح بيدار شدي بري مدرسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره دلم واسه مدرسم تنگ شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بابا زياد خودتو خسته نکن به خودت استراحتم بده ولي بايد يه رشته خوب قبول شي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گونه بابا رو بوسيدم و گفتم چشمم بابايي جووونم من قول ميدم يه رشته عااااالي قبول شم تاالانم که ميدونيد خيلي تلاش کردم يه مدته خسته شدم (اره جون عمم)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب يه مدت کوتاه استراحت کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بابايي من قول ميدم يه رشته عالي بيارم ولي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ولي چي...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اجازه ميديد برم کلاس موسيقي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا ابروهاش توي هم گره خورد:نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باباجون مطمعن باشيد هيچ لطمه اي به درسم نميخوره قووول ميدم قوووول

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا فکري کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم و ابرو واسه مامان اومدم تا راضيش کنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانم سري تکون داد و گفت خب اجازه بده بره بچه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه تفريحه براش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا هميشه حرف مامان رو گوش,ميداد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه سرشو تکون داد و گفت هرکاري ميخواي بکن و رفت بيرون از اشپزخونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستامو بهم کوبيدمو محکم لپ مامانو بوسيدم :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عاااشقتم مامااااني عااااشقتمممم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب حالا لوس نشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديرت ميشه زود صبحانتو بخور اماده شو بري مدرسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چشمممممم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اشتها صبحانمو خوردم و رفتم فرم مدرسه امم پوشيدم و کيفمو رو شونم انداخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با مامان خداحافظي,کردم و دويدم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احتمالا يه رب دير ميرسيدم مدرسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سريع يه تاکسي گرفتم و سوار شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سميعي بيا دفتر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وايي دوباره دفتر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدايا خودت کمک کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم داخل دفتر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ناظممون خانم شريفي بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخم نگاهم کرد و گفت :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بيست دقيقه تاخير....چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خانم ..اممم خب ..خب ديشب تا ديروقت بيدار بودم درس ميخوندم بعد صبح دير بيدار شدم ببخشيد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکري کرد و گفت غيبت هات داره زياد,ميشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب خانوم به پدرم بگيد از صبح تا شب کلاس,کنکور دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قيافمو مظلوم کردم و گفتم من چيکار کنم خانم ...بابام کلي کلاس نوشتتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو خونه بايد جواب بابا رو بدم تو مدرسه جواب شمارو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب مگه من چقدر جون دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما منو ببينيد اين چندوقته اصلا وقت سرخاروندن هم نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخم هاش باز شد و مهربون نگاهم کرد:سعي کن هروقت مياي مدرسه بموقع باشه الانم برو سرکلاست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدو رفتم بيرون و سمت کلاسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پووف به خير گذشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داخل کلاس شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سميرا بغل دستيم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دويد سمتم و گفت چه عجبببب تو اومدي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوش اومدمم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کاش نيمده بودي اين چندوقت انقدر کيف ميداد نبودي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گمشو پررو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرجام نشستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ اول رياضي داشتيم با خانم مسعودي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عاشق معلمش بودم واسه همين تنها کلاسي که سرش گوش ميدادم و توجه ميکردم به درس رياضي بود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

__________

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ سوم بود و پنج دقيقه مونده بود به تمام شدن کلاس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لحظه شماري ميکردم که زنگ بخوره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديگه حوصله ام سررفته بود چهار ساعت و تو خواب و بيداري سپري کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره زنگ خوورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کيفمو برداشتم و دويدم بيرون که سميرا اومد دنبالم و گفت :وقت داري عصر بريم بستني بخوريم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه عزيزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قيافش پکر شد :چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چون عصر ميخوام برم ثبتنام موسيقي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوه ... حالا چرا موسيقي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به خودم مربوطه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ باوش پس فعلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خداحافظي,کرديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت در خروجي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و به سمت ايستگاه اتوبوس حرکت کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_________

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساعت چهار بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سريع يه مانتو مشکي پوشيدم و شلوار و شال سفيدمم برداشتم و بعد ا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

,

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ز پوشيدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کيفمم برداشتم و دويدم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وايسا برسونمت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باش فقط زود باش ساحل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اکي وايسا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پنج دقيقه بعد اومد بيرون و رفتيم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه مانتو چهارخونه قرمز و مشکي تنگ و کوتاه پوشيده بود با شلوار و شال مشکي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار 206سفيدش شديم و راه افتاديم به سمت اموزشگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره رسيديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ساحل خداحافظي,کردم و رفتم داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه خانوم جووني حدودا سي يا سي و پنج ساله پشت ميز نشسته بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمتش و گفتم که ميخوام ثبت نام کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چه کلاسي؟گيتار؟سنتور؟ ويالون؟يا اواز؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اممم استاد علياري کدوم يکي از اينا رو تدريس ميکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنه خنده اي کرد و گفت همه کلاساي اينجا رو استاد تدريس ميکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غير از ساعتهايي که واسه رفع اشکال خانوم صادقي ميان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اها خب من کلاس گيتار ميخوام برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+همين الان کلاس هست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ميتوني بري داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از صحبت درباره هزينه و روزهاي کلاس رفتم داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنوز کلاس کاملا پر نشده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سه تا دختر بوديم و پنج تا پسر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همشونم گيتار تو دستشون بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از نيم ساعت بالاخره اومد داخل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چقدر جذاب بود واقعا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شلوار سورمه اي تنگ پوشيده بود با پيرهن جذب قرمز و کفشاي کالج سورمه اي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداشو صاف کرد و بعد از سلام کردن گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کيا امروز جلسه اولشونه؟بلند شن از جاشون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جام بلند شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يلحظه با تعجب نگاهم کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط من بودم که امروز جلسه اولم بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خودتو معرفي کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مانياسميعي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خيلي خب گيتار داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه متاسفانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-از جلسه بعد بايد حتما داشته باشي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد شروع کرد به زدن گيتار و چنتا از بچه ها هم ازشون خواست که همراهش بزنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خيلي خوشگل گيتار ميزدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد شروع کرد به توضيح دادن موسيقي هاي مختلف و چگونگي زدن گيتار و اين چيزا ولي من هيچي نميفهميدم از چيزايي که ميگفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پايان کلاس خواستم خارج شم که صدام زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم و رفتم سمتش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلاس خالي شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شنبه دوشنبه چهارشنبه ساعت دو کلاس واسه مبتدي هاست که تک نفره اموزششون ميدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس فردا که مياي گيتارتم بيار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و رفت بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا چرا نزاشت جوابشو بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بيخيال ايول گفت تک نفره ياد ميده يعني تو کلاس فقط منم و اون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چه خوووب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي کي روش ميشه گيتار بزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بيخيال بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خوشحال از کلاس رفتم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ديوار اموزشگاه تکيه دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و زنگ زدم به ساحل :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الو ساحل مياي دنبالم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مانيا کار دارم نميتونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خواهش ميکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ميگم نميتونم فعلا باي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و قطع کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ععه حالا من چيکار کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چي ميشد حالا مثل اين رمانا پويا ميومد سمتمو ميگفت بيا تا برسونمت منم با کلي ناز قبول ميکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوفي کردم و به سمت بازار راه افتادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان کارت بانکيش رو بهم داده بود که امروز با ثبتنامم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گيتارم بخرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پاساژ يه خيابون بالاتر از اموزشگاه بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم داخل پاساژ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شادي برادرش کلاسهاي پويا رو قبلا ميومده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد بهم گفت که گيتارشو از کجا خريده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و ادرس رو داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت مغازه رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و يه گيتار خريدم و يه تاکسي گرفتم و رفتم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پويا:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نميدونم تو چشماي اين دختر چي ديدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که انقدر جذبش شدم منيکه از همه دخترا فراريم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان بخاطر ديدنش تو کلاسام دارم بال درميارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نبايد بزارم از احساسم چيزي بفهمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وگرنه سوارم ميشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه قرارباشه رابطه اي درکار باشه بايد همه چيز به طور رسمي باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دوستياي خيابوني متنفرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعداز کلاس دنبالش رفتم تا ادرس خونشونو بفهمم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانيا:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بايد يکم بيشتر به خودم برسم تا بيشتر تو چشم باشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بااينکه موهاي صورتم بور وطلايي رنگ بودن ومشخص نبودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي تصميم گرفتم برم و ليزرشون کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعداز ليزر کردن موهاي صورتم رفتم و يه گيتار گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • تی تی

    20

    حالم به هم خورد نمیتونی ننویس

    ۱ سال پیش
  • زهرا

    ۱۸ ساله 10

    رمان خیلی خیلی قشنگی بود حتما بخونید🙂

    ۱ سال پیش
  • مو فرفری

    01

    مسخره بود هم فرهان هم پویا و هم آراد مانیا رو میخواستن میگم مانیا ب فرهان به چشم داداش نگاه می کرد اما نباید آرادو مسخره خودش می کرد وقتی هنوز پویا رو دوست داشت و خیلی رو مخ ک اصلا التماس مسعود و ندید

    ۱ سال پیش
  • M

    11

    مزخرف ترین وضعیف ترین رمانی که توعمرم خوندم،معلومه۱نوجوون۱۵ساله نوشته،پرازغلط املایی،نویسنده حتی به خودش زحمت نداده قوانین ازدواج طلاقوبخونه بعدبنویسه،من ازفصل۴به بعداصلانخوندم،واقعامزخرفه

    ۱ سال پیش
  • مانیا

    ۱۸ ساله 01

    سلام منم دقیقا مثل مانیای داستانم چع از سرنوشت چه از قیافه چه از اخلاق ولی حاجی ناموسا مانیا بچه رو صغد میکنه چون تا چهارم خوندم تا اونجا خاستگاری پرهام دیگه نخوندم بس که چرته والا اما دست درد نکنه

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    20

    به نظر من موضوع رمان خیلی جالب بود فقط روند رمان خیلی سریع بود و همه چی خیلی سریع پیش رفت به نظرم اگرنویسنده یک مقدار به هر بخش بال و پر میداد واقعا جزو رمان های جذاب میشد با تشکر از نویسنده

    ۲ سال پیش
  • ارزو

    ۱۸ ساله 12

    یعنی هرچی بگم کم گفتم ع مسخرع بودنش حیف وقتم بخدا دلم میخادزاربزنم ع بس چرت بود ن داستانش خوب بود ن قلمش نویسندع عزیزب رمان نوشتن ادامع بدع ولی اگ میخایی مث این رمان چرت بنویسی خاهش میکنم دگ ننویس🙏

    ۲ سال پیش
  • Q

    10

    خدایااا ایناچرااینجوری رمان مینویسن تاحالادیدین یکی مرده باشه بعدبیادزندگیشوبنویسه

    ۲ سال پیش
  • سلن

    10

    نویسنده که دوتا باشه رمان یا شور میشه یا بی نمک ولی خداییش انگار یه فرد 11ساله نوشته رمانو

    ۲ سال پیش
  • Yona

    01

    قبلا خوندم رمان خوبیه

    ۲ سال پیش
  • سمی

    21

    رمانش خیلی کشکی بود🗿

    ۲ سال پیش
  • مهسا

    52

    نویسنده جان با عرض پوزش خاک تو سرت با این موضوع رمانت😐💔 ما رمان میخونیم از درد و غمهامون دور باشیم بعد شما بهش اضافه میکنین :|

    ۲ سال پیش
  • ?ب ت چ?

    21

    دلمم خیلی برای پویا سوخت. اون بی گناه بود😔 ولی اخرش مانیا نباید ساحل رو میبخشید!؟

    ۲ سال پیش
  • فاطی

    40

    چرا اینقده قسمت اولش تند تند جلو رف انگار نویسنده رو دمبال کرده بودن😐

    ۳ سال پیش
  • د

    30

    رمان خیلی قشنگ و احساسی هست ولی وقعا خاک تو سر ساحل و پویا و پدر ساحل ساحل که مثل شیطان و پویا هم که وقتی می خواست با ساحل ازدواج کن هیچ حرفی نزد و پدرش که خیلی بی رحم هست اخه مانیا ۵ ماهش بود

    ۳ سال پیش
  • رقیه

    ۱۸ ساله 50

    سازنده عزیز خواهش من از طرف تمامی رمان خون های دنیای رمان لطفا لطفا رمان های خوب بذار من دوساله دارم تو این برنامه رمان میخونم تمام رمان های خوب این برنامه رو خوندم لطفا رمان خوبی بذار خسته شدیم 😵😐

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.