رمان چشم هایش به قلم پریسا_ا
ت، مثل تارا....
دختری از تبار غم و غصه....
دختری سرد، اما عاشق.....
دختری زخم خورده،به دنبال التیام...
یک شب،یک حسادت،یک زیاده روی....
یک خواهر،یک کینه،یک تاوان.....
دو مرد....
یکی از تبار پاییز،سرد و سست عنصر....
و دیگری از تبار تابستان ، گرم و سوزان.....
چه میگذرد میان این چهار انسان دراین داستان؟
تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۳۵ دقیقه
_از دست شما دختراا!!!!
چپ چپ نگاش کردم
_بهتره این ناراحتی کوچیک بینمونو کناربزاریم....
دستشو اورد جلو ؛
_من سامیار زند هستم و شما
چپ چپی نگاش کردموگفتم
+تارام، تارا رحیمی
اما بهش دست ندادمو رومو کردم اونور
_خوب....؟
1ابرو مو بردم بالاو گفتم
+خوووب؟
_نمیخوای عذر خواهی کنی ؟؟؟
وبه بینیش اشاره کرد، راست میگفت بینی قشنگش داغون شده بودو حتم دارم حتما یاکج میشه یاکبود ، اما خودمو نباختم و گفتم :
+مگ شما عذر خواهی کردی؟ سرتو مث جن انداختی پایینو رفتی!؟
خندید.....
و ای کاش جلوی من اونطورنمیخندید که چال لپش معلوم شه!!!!!!!!
_خیل خوب من عذرمیخوام
+باشه چون اصرارکردی میبخشمت،حالام شررتو کم کن
_تارا؟
+بعله؟
_هیچی خدافظ
و سریع ازم دور شد !
+وا خدا شفا بده، این دختره افریته ام نیومد!!!!!
اوف نشستم تو ماشین داشتم میرفتم ازپارک بیرون که شیده مث جن پرید رو ماشین
باچشمای گرد نگاش کردم
+بسم الله! کجابودی تو
_چی بهم میگفتین؟
+کی؟؟؟
_تارااا؟؟؟؟
+زهرممار
_خدالعنتت کنه، این تیکه زیر دست تو حیفه عوضی، بزار مال من باشه!!!
+پیشکش....
_گه نخور!!
+بریم پارک وی؟؟؟
_وای اره!!!!!!!!
رفتیم پارک وی و تو کافه نشستیم
من قهوه ترک با کیک سفارش دادموشیده کاپوچینو.......
+شیده؟
_هوم؟
+بده من اون لامصبو منو نگاه کن!
و گوشیشو گرفتم انداختم تو کیفم.....
_چه مرگته
+پسره اسمش سامیاره
_کی؟
+وای چقد شوتی ؟!!!!!همین پسر چشم خوشگله....
_چ باکلاس!!
+شیده؟؟
_ها؟
+لپاش چال داره
_oh my goddd.........
+لعنتی وقتی داشت حرف میزد وحشتناک صداش شبیه ادرین بود!!!
_تارا؟
+بله؟
_آدرین رفته ،تموم شده، انقد بهش فکر نکن....
+توروخدا بس کن شیده، من، من فقط گفتم صدااش....
_هیشش تارا!من بهترازهمه میشناسمت !توحتی عطری رو میزنی که اون میزنه!!!!!
+من فقط بهش معتادم
_تارا تو خودتو معتاد نشون میدی!!!!وگرنه معتادکه نیستی هیچ حالتم ازش بهم میخوره!!!
ملیسا
00توی همین برنامه هستش بزنی میاد بالا
۴ هفته پیشسحر ۳۴د
00قشنگ بود
۱ سال پیشامیر
۱۴ ساله 00خوب بود مرسی فقط اینکه کامل نبود
۲ سال پیشرز
00رمانی به شدت آبکی دختره خیلی لوس طرز حرف زدنش افتضاح در کل داستان تکراری و خوب واسه کسی که اهل خوندن کتاب و رمان باشه توصیه میکنم سمتش نرید
۲ سال پیشگل یاس
۰۰ ساله 10چه آبکی چطوری به دون اینکه هیچ نسبتی باهاش داشته باشه میاد خونشون باهاش کاکائو بخوره یا مثلاً اینکه بی هوش بوده چه جوری سوار هواپیما شده؟؟. خواندنش به درد این بچه ها میخوره که تازه واردن
۲ سال پیشریحان
00فصل دومش اسمش چیه ؟
۲ سال پیش´º´•»乇レªん乇ん «•´º´
۱۵ ساله 00چطور میتونم فصل دوم رو پیدا کنم
۳ سال پیشHelia
10این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
زیبای خفته?
۱۸ ساله 00خوندمش فصل دومش نی
۳ سال پیشاسرا
120نگاه یکی روخودم حس کرداونهم سنگین چرامن هیچوقت این نگاه حس نکردم حتانگاه بابا مامانم وقتی مشغول یکارخرابی توجمع هستم شماچطوراین نگاه حس میکنید؟
۳ سال پیشMobina??
00اصلا به واقعیت نزدیک نبود، از فضاهای تکراری زیاد استفاده شد مثل بیمارستان، جملات زیبا یا آموزنده توی رمان وجود نداشت، همه شخصیت های رمان شخصیت غیر منطقی وبچه گانه داشتن
۳ سال پیشوروجک
20بخداااا خسته شدم از بس رمان ترسناک خواستم😣
۴ سال پیششیطون بلا
00من عاشق ترسناکم
۴ سال پیشملکه رمان ها
50سال نوروبه تمام نویسندگان رمان ورمان خونای،عزیزتبریک میگم😍
۴ سال پیشحسین
۱۸ ساله 40متن خیلی غلط املایی داره که واقعا آدمو اذیت میکنه😔
۴ سال پیشیلدا
۱۸ ساله 41اومدم نظرات و ببینم بعد رمان بخونم دیدم همش درحال بحث هستید😂دیگه نخوندم
۴ سال پیش
نفس
۱۸ ساله 00چرا اینطوریی تموم شد فصل دوم نداره مسخرس