رمان وسوسه سیب حوا به قلم رز وحشی & niloofarnaz
شیدا و یاسمن دوتا دوست هستن که تو تهران دانشجو هستن ، سره یه کل کل بچه گانه با دوتا از پسرای دانشگاه قدم تو راهی میزارن که زندگیشون رو تغییر میده و در این بین شیدا در پی اثبات خودش به یکی از دانشجوهاست پاش میلغزه و سروش که عاشقشه با کمک یاسمن میخوان اون رو از این باتلاق بکشن بیرون اما...
ژانر : عاشقانه
تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۳۳ دقیقه
ژانر : #عاشقانه
خلاصه :
شیدا و یاسمن دوتا دوست هستن که تو تهران دانشجو هستن ، سره یه کل کل بچه گانه با دوتا از پسرای دانشگاه قدم تو راهی میزارن که زندگیشون رو تغییر میده و در این بین شیدا در پی اثبات خودش به یکی از دانشجوهاست پاش میلغزه و سروش که عاشقشه با کمک یاسمن میخوان اون رو از این باتلاق بکشن بیرون اما...
مقدمه:
نميدانم از چيدن سيب حوا
روگردان شدي
يا دلت
هواي حواي ديگري دارد
که بوسه هایت طعم سیب ندارند
و بي تفاوت از كنار
سنگفرش تمام كوچه هايي
که بوی باغ سیب میدادند
بی حواس میگذری
اين روزها كه دلم هواي ميوه ممنوعه دارد
هوای درختانی که
هر شاخه شان هزار سیب دارند
هزار سیب با عطره تنه حوا
این روزها
تمام کوچه ها عطره سیب میدهند
عطره سیب هایی که از وسوسه تو به سلامت ماندند
شايد روزي باز دلت هواي
سیب حوا کرد
مي خواهم هر زمان كه اراده كني
قبل از شيطان
ميوه ممنوعه را در دستانت بگذارم
تا به جرم وسوسه سیب حوا
اینبار از بهشت بیرونمان نکنند
میخواهم اینبار قبل از رانده شدن از بهشت
آدم شوم
شیدا
همیشه از سه شنبه ها بدمون می اومد از اون سه شنبه های سرد و بی روح که باید تو ازمایشگاه مثل ماست وایمیستادیمو از ترس سرمون رو بالا نمی اوردیم ، فضا انقدر وحشتناک بود که وقتی به هم نگاه میکردیم همگی حس میکردیم ویبره بدنمون دائم شده و هیچوره نمیشه سایلنتش کرد.
چه استاد سخت گیری بود این استاد محمدی پور...
وای وقتی که راه میرفت و حرف میزد دیگه کلا نفسامون بالا نمی اومد و قلبمون عینهو قلبه گنجشک تند تند میزد ،
اون روز هم مثل همیشه سروقت و به موقع وارد ازمایشگاه شد و با یه نگاه گذرا بچه هارو برانداز کرد تا ببینه همه هستن یا نه ...وای به حال اونی که به موقع سر کلاس حاضر نمیشد ، عملا فاتحشه اش فرستاده میشد و کارش با کرام الکاتبین بود ...
خلاصه اینکه محمد پور جلادی بود برا خودش!
اون روز بازم این یاسمن خیر ندیده دیر کرده بود...کجا بودو سرش به کجا گرم شده بود اینو فقط خودش میدونست...
چه استرسی میگرفتم وقتی این یاسی دیر میکرد...اخرم استاد محمدی پور این واحدشو حذف میکرد...یاسی با این اخلاقاش اصلا از استاد خوشش نمی اومد...حالا نه که کسی خوشش می اومد...اما اون بدتر بود ، اونقدر که جرات میکرد مخصوصا سر کلاسایه این استاد دیر کنه و از لجش استاد رو عمدا عصبانی کنه...
ولی خدایی وقتی استاد عصبانی میشد عجب بشر نابی میشد ...هیچ نازو عشوه و اشک و ناله ای هم نمیتونست این بشرو رام کنه...
اگه یه روز یاسی و استاد با هم دوئل راه مینداختن اصلا تعجب نمیکردم
خانم شیدا شاهین فر ...شیدا شاهین فر...شیدا شاهین فر...
یهویی یکی یه نیشگون ازم گرفتو گفت کجایی تو؟استاد داره صدات میکنه!...
با تته پته گفتم :استاد با منین؟
استاد: نه ...با خواجه حافظ شیرازی ام...بله با شمام خانم...حواستون کجاست؟معلوم هست کجا سیر میکنین؟ باز کدوم بازیگر و خواننده و پسری دلتون رو برده که این طوری از کلاس غافل شدین؟
بچه ها زدن زیر خنده...
تو دلم گفتم ،ای کوفت ..ای درد...
وای خدا این استاد ابرو نمیذاشت واسه ادم با این طرز حرف زدنش...ادم حتی اگه عاشقم میشد این میفهمیدو پته و پوته ی ادمو به باد میداد...
دوباره با صدای استاد به خودم اومدم
خانوم شاهین فر؟
هان ؟
کلاس رفت رو هوا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم اخ ببخشید بله استاد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دوستتون خانم اریانفر چرا نیومدن؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزه استاد الاناست که بیاد حتما یه طوری شده که دیر کرده وگرنه اون که اهل دیر کردن نبود...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد: بهرحال وقتی اومدن خودشون با پای خودشون برن بیرون چون من کسی بعد خودم راه نمیدم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه اوه چه اوضاع خیطی بود...حالا من به این بشر چی بگم ؟ کجایی تو ؟اه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوسطای کلاس بودیم که یهویی یاسی شیلنگ تخته زنان وارد ازمایشگاه شد...یه نگاهی به من کرد و بعد مستقیم رفت سراغ استاد...انگار خودش میدونست چه گندی زده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدونم رفت به استاد چی گفت که استاد بهش گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط این دفعه رو میبخشم اما جریمه میشین...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی هم گفت اشکال نداره استاد هر جریمه ای بگین قبوله...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد جواب داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه تنها شما جریمه میشین این دوستتون خانم شاهین فر هم جریمه میشن...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجانم ؟این دیگهچرا منو قاطی میکنه؟ به من چه این دختره ی خیر ندیده دیر اومده...من چرا باید جریمه بشم...استاد این دفعه رو کرد به جفتیمون و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانم اریانفر به خاطر دیر اومدنشون و شما به خاطر اینکه امروز اصلا حواستون سرجاش نیست فکر نکنین من نمیفهمم ها...خیلی هم خوب می فهمم ...تو دلتم منو فحش نده...جریمه سنگین نیست فقط باید ازمایشایه دو جلسه قبل رو یه بار دیگه انجام بدین تا حواستون سرجاش بیاد...خانم اریانفر دیگه دیر نکنن و شما هم عشقو عاشقیاتونو سرکلاس نیارین...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین حرفو که گفت تمام پسرایه کلاس زدن زیر خنده...اب شدم از خجالت ...این لعنتی چرا با من این طور صحبت میکرد اصلا امروز چه مرگش بود؟ چرا دق دلیاشو سر من داشت خالی میکرد...عشقو عاشقیم کجا بود...یه نگاهی انداختم به سروش و دیدم قرمز شده و روشو برگردونده ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفهمیدم کار کار اونه...لعنت به تو سروش...لعنت به تو با اون نگاهای عاشقانه ات که حتی سرکلاسایه این استاد هم دست بردار من نیستی . اخه ادم عشق و عاشقیات و نگر دار برا کافی شاپی رستورانی چه بودنم پارکی ، بابا لااقل سرکلاس این یکی کمتر نگام کن...ای ضایع..ای وامونده ...ای بدبخت...نشونت میدم... بزا کلاس تموم بشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی که خوش خوشانش بود...دیر کرده بود جریمه اشم که شریک شده بود...دیگه چی میخواست از این بهتر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلاس که تموم شد پرسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمعلوم هست تو کدوم گوری بودی که دلیلتم واسه استاد قابل قبول بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت هی روزگار ...تصادف کردم یه موتوری بهم زدو در رفت منم بدنم کوفته نتوستم به موقع خودمو برسونم...هیچکسم نبود به داد من برسه اصن یه وعضی ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم یاسی الهی بگردم طوریت که نشده چرا نرفتی بیمارستان؟موتوریه چی شد؟چرا دادو فریاد نکردی؟چرا...چرا؟؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهویی یاسی پقی زد زیر خنده و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتصادفم کجا بود...باور کردی؟ب ا بچه های خوابگاه رفته بودیم دوست پسر نازیو ببینیم اونم که نیومد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای خدا یاسی...الهی تیکه تیکه شی..الهی خیر نبینی...الهی بترشی ..الهی غضنفر بیاد شوهر تو بشه...الهی...الهی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخا ما به غضنفرشم راضیم . حرفیه ؟ اما تو مثله اینکه به یکی دیگه راضی هستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن به خاطر تو و اون پسره ی احمق جریمه شدم...میفهمی...ابروم رفت...اون پسره ی احمق ان چنان بهم نگاه میکنه که حتی استادم فهمیده...حالا این استاد احمق عوضی به جای اینکه اونو تنبیه کنه منو جریمه کرده ...به خاطر چی ؟ فقط به خاطر اینکه من تو فکر بودم ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد هم فهمیده تو چه مارموزی هستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنخیر . اون استاد ای کیو هم فکر کرده من تو فکر این سروش دیوونه ام...تو هم که دیگه بدتر رفتی خوش گذرونیاتو کردی اومدی دروغم گفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدروغ گفتم که گفتم . یه دونه اش حلاله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا کاش دوست پسرشو دیده بودی ...دلم نمیسوخت...اونم ندیدی که...اه ...اه ..اه...شیش ساعت اضافه کلاس داشتن میدونی یعنی چی؟ یعنی جلسه دیگه همه میرنو منو تو باید وایستیم دو تا ازمایش دفعه قبلو دوباره انجام بدیم...از جفتتون نمیگذرم...این وسط ، جلو ملت هم سنگ رو یخ شدیم...اخه ارزششو داشت؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی طبق معمول داشت واسه من فلسفه میبافت که چند تا از پسرا اومدن سراغمون...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچطورین خانوما؟ کشتی هاتون غرق شده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی زود پاچه گرفت : خفه شید . خودتون ازمایش رو دوباره تکرار کنین ببینم کشتیهاتون وضعیتشون چطوره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی عرضه یک جریمه اکنسل کردن هم ندارین...به شما هم میگن دختر اخه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت :یعنی چی ؟یعنی میگین چیکار کنیم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشماها دخترین ...برین ببینین دخترایه دیگه چیکار میکنن شماها هم همون کارو بکنین...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدایا این احمقا چی میگفتن...نمیفهمیدم...هم من خنگ میزدم هم یاسی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکیشون گفت: کافیه شیدا یه نموره صداشو نازک کنه و یاسی هم یه نموره کرشمه بیاد...همین ...تموم ...جریمه کنسل...هرچند شما دو تا عرضه همین کارارو هم ندارین...اگه داشتین که اوضاعت این نبود...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتازه منو یاسی دوزاریمون افتاد که اینا چی میگن...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهویی یاسی رفت جلو و تو صورت پسره واستادو گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاولا که بی عرضه خودتی و هفت جدو ابادت...ثانیا هم که ما اهلش نیستیم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره که کپ کرده بود یهویی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاولا که درست حرف بزن ثانیا هم که نگو اهلش نیستیم بگو عرضه و جنمشو نداریم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه عصبانی شدم ایندفعه نوبت من بود که برم جلو...رفتم تو صورتش نگاه کردمو گفتم خیلی بچه ای که بخوای درباره ی عرضه و جنم ما حرف بزنی حالا که حرف زدی باید تا اخر حرفت وایستی...من اگر این جریمه رو کنسل کنم تو چیکار میکنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره و دوستاش به هم نگاه کردنو یه چشمکی به هم زدنو و گفتن زکی گنده برندار که توش میمونی ها...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا باشه اگر تونستین جریمه اتونو با این کارا کنسل کنین من کل کلاسو شیرینی میدم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهویی انگار با یاسی یه فکری زد به سرمون...همیشه همینجور بودیم ، فکرامونم با هم به ذهنمون میرسید...ی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسی گفت و اگه ما یه کاری فراتر از این کاری که شما میگین بکنیم چیکار میکنین؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن هم به دنبال حرف یاسی گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره راست میگه چیکار میکنین اگر منو یاسی استاد رو رام خودمون بکنیم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسرا یهویی به هم نگاهی انداختن...انتظار این حرفو نداشتن...احتمالا اصلا به ما دو تا نمیخورد این کاره باشیم که اینا اینطور کپ کرده بودن... یکیشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت منظورت از رام دوستیو ایناست دیگه؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتایی جواب دادیم اونش که به خودمون مربوطه اما محض اطلاع جناب عالی شاید یه چیزی هم فراتر...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواین یا نه؟ پایه ی یه جریمه ی سنگین یه شرط بندی سنگین هستین یا نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمشون به هم نگاهی کردن تقریبا مات مونده بودن...در نهایت یکیشون گفت اکی قبوله...تو محوطه دانشگاه حاضرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجفتتونو سواری بدم اگر فقط بتونین یه نشونه یه عکس یا هر چیز دیگه ای بیارین از اینکه تونستین ذره ای استاد محمدی پور رو رام کنین چه برسه به اینکه جلوتر از این چیزا هم برین...شما دو تا مال این حرفا نیستین...تموم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت باشه منتظرمون باش به همین زودی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم چشمکی زدمو به نشونه ی پیروزی دستمو تکون دادمو خداحافظی کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسمن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای از این سه شنبه ها بدم میاد با استاد محمدی پور کلاس داشتیم مرتیکه ریش سفید سگ اخلاق اخمو ، به جاd وصیت نامه نوشتن داره بچه مردم رو میچزونه .اه اه اه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسر صبحی شیدا رو که عینهو سر خر وایساده بود بالا سرم اماده شم برا کلاس رو دک کردم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخی انخده دخمل ناسی بود این شیدا همه کلاسا رو هم سر وقت میرفت ، الهی محمدی پور فداش بشه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن بمیرم هم کلاس این محمدی پور رو سر وقت نمیرم ، عینهو اینه دق وایمیسته جلوت و زل میزنه تو چشات و میگه کارت و خوب انجام ندادی دوباره تکرار کن . ای کوفت ای درد ای ورم من برا این زحمت کشیذم ، جون کندم عرق جبین ریختم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمی چرت زدم و تو جام ، انقده میچسبه صبح بخوابی ، تو چرت بودم که دیدم نازی میگه امروز قرار دارم شما هم بیایید ببینید میپسندید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزود پریدم گفتم هان منم میام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه زدن زیر خنده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی گفت : بچه محمدی پور یعنی میکشدت ها پاشو برو سر کلاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه اسم دوس پسر اومد منم میخوام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرو دخترم برو سر کلاست شب امار رو بهت میدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتچ عمرا من دوس پسر میخوام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی بلند گقت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهـــــــــــــــــوی دوس پسر منه ها تو فقط میری یه نظر ببینیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا هر چی منم میخوام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباشه یه اب بزن به دست و صورتت یه چادر گل گلی بنداز رو سرت بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخنده ام گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم دست و صورتم رو شستم و لباس پوشیدم این نازی مگه میذاشت ارایش کنم میگفت تو از من خوشگلتری این یکی رو هم میپرونی بدبخت میشم ، اخه قبلی من و دید نازی رو ول کرد . خلاصه با یه ارایش نصفه نیمه سوار بی ام قدیمی و درب و داغون نازی شدیم تا بریم یار رو ببینیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسیدیم محله قرار . یه ربع ، بیست دقیقه، نیم ساعت ، سه ربع ، یه ساعت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخ اخ اخ . مرتیکه الاغ نیومد که ببینمش . از خوش شانسی اون و نازی بود که ندیدمش وگرنه کارش تموم بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا بی حوصله گی گفتم من و برسون یونی برم از خجالت محمدی پور در بیام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه ها خندیدن و گفتن محمدی پور از خجالت تو در میاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم حالا ببینیم و تعریف کنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی به طرف یونی راهش و کج کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلو در گفتم ، خدا قربونت برم یه ایندفعه رو یه کاری کن محمدی پور جلو پسرا خیطم نکنه باشه ؟ بوس بوس بوس .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر و باز کردم و با یه لبخند ملیح وارد کلاس شدم ، محمدی پور عینهو چوب خشک با چشمای غضب الود نگاهش و دوخت به من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم و کمی شبیه شکلک یاهو کردم و شروع کردم به پلک زدن ، یه نگا به شیدا که رنگ به روش نداشت انداختم و رفتم طرف استاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو به روش وایسادم و بعد خم شدم طرفش دقیقا لبم پیش گونه اش بود نفسام مستقیم میخوردن به لاله گوشش یه لحظه حس کردم رنگش پرید ، کمی مکث کردم و بعد خباثت رو کنار گذاشتم و صورتم رو بردم جاوتر و در گوشش گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد خیلی شرمنده میدونم دلیلم قابل قبول نیست اما صبح داشتم می اومدم سر کلاس یه موتوری زد بهم و فرار کرد بدنم بدجوری کوفته بود نه تو خیابون کسی بود نه تو خوابگاه نتونستم زود اماده شم و خودم و سر وقت برسونم به درس . اگه امر کنید همین الان کلاس رو ترک میکنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس دلسوزیش رو بر انگیخته بودم ، خودم کم مونده بود برا مظلومیت خودم گریه کنم . من و اینهمه مظلومیت محاله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد کمی فکر کرد و گفت ، قبول اما دفعه اخرتون باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط این دفعه رو جریمه میشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر چی بگید قبوله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهم شما هم دوستتون خانوم شاهین فر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نگا به قیافه رنگ پریده شیدا انداختم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستاد نگاه جدی به هردومون کرد و ادامه داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانم اریانفر به خاطر دیر اومدنشون و شما به خاطر اینکه امروز اصلا حواستون سرجاش نیست فکر نکنین من نمیفهمم ها...خیلی هم خوب می فهمم ...تو دلتم منو فحش نده...جریمه سنگین نیست فقط باید ازمایشایه دو جلسه قبل رو یه بار دیگه انجام بدین تا حواستون سرجاش بیاد...خانم اریانفر دیگه دیر نکنن و شما هم عشقو عاشقیاتونو سرکلاس نیارین...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه هه هه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازم عشق و عاشقی این دوتا کفتر عشق کار دستشون داده بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم نشستم سر جام پیش شیدا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرنگ رنگ به روش نبود . مطمئنا دلش میخواست خرخه ام رو بجوئه . اصن به من چه . کم برا سروش چشم و ابرو می اومد . با این عشوه ای که این برا همه میاد منم عاشقش میشم چه برسه به سروش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیر چشمی سروش رو نگا کردم همچنان زول زده بود به شیدا انگاری داره خوده جنیفر لوپز و دید میزنه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لبخند گنده تحویلش دادم خجالت کشیدو روش و برگردوند .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچی کار کردیم ما؟ وای خدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین حرفو وقتی گفتم که داشتم از گندی که زده بودم واسه بچه ها تعریف میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی هم همین طور اونم در حال تعریف کردن بود، تمام خوابگاه فهمیده بودن ما چیکار کردیم،یه شرط بندی سنگین،هرکی رد میشد یه تیکه ای بهمون مینداخت،خیلی وضعمون خوب بود اینا هم متلک پشته متلک ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irایندفعه جدا گند زده بودیم ، اخه یاسی خیر ندیده وقتی من فکر به سرم میزنه تو چرا دیگه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش لااقل تو نمیذاشتی ، منکه میدونم تو هم الان حال منو داری،داری خودتو مثل من احمق فحش مید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازی با این استاد یعنی فاتحه ی این ترمو خوندن،یعنی بازی با ابروی خودمون ، عجب احمقایی هستیم ما که فکر میکنیم میتونیم این استادو رام کنیم، اون بچه نیست پسره 18 ساله هم نیست که بشه چهار تا شعر عاشقونه دم گوشش خوند و رامش کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه مرده، زن داره، بچه داره، نوه داره، ابرو داره، از همه مهم تر استاده ، واسه اون هم بد تموم نشه واسه ما کمترین مجازاتش اخراج از دانشگاهه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی اومد پیشمون و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-میبینم که به خاطر دوس پسر شریف ما امروز شما دو تا جریمه شدین؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-گفتم:تو یکی حرف نزن که هر چی میکشم از دست شما دوتاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی یهویی بهم پرید و گفت: اهان لابد منم داشتم تو کلاس عاشقانه نگات میکردم؟ من تو فکر بودم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه اه اه گند بزنن به اون پسره ی عوضی که از هر چی بتونم فرار کنم از دست اون نمیتونم فرار کنم ، اوه اوه بفهمه میخوایم چیکار کنیم میاد منو میکشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداد زدم :یاسی یاسی حالا که دنیا پر شده از نقشه ی منو تو اون سروشم میفهمه حتما میاد سراغم بعد من چی بگم بهش؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت: بهش بگو میخوام پیرمرد مردمو از راه بدر کنم ، اصن بهش بگو اونو میخوام نه تویه بچه رو ، من جای تو باشم وایمیستم تو روشو میگم که عاشق استاد شدم تا دلش بترکه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اوهو یاسی کجا کجا؟ واستا با هم بریم ، چی میگی تو؟ تو که میدونی دل من از جنس پنبه است اونم از نوع نرمش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب که چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی که من نمیتونم با این حرف بزنم اگه زنگ زد یا اگه خواست باهام حرف بزنه لطف کن تو باهاش حرف بزن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهویی یاسی منفجر شد از خنده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چته؟ چرا ترکیدی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-دوسش داری ؟نه؟ خر خودتی؟ اسکولم خودتی، همه ی اینا خودتی، اگر فکر کردی من تو رو نمیشناسم کورخوندی ، قیافتم واسه من مظلوم نکن یاده گربه شرک می افتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-یاسی چی میگی تو معلوم هست؟ خواهشا در رابطه با احساس من توهم نزن که ناناحن میشما ، خودت خوب میدونی من اهل عشقو عاشقی نیستم،بعدم معتقدم خودمم که باید اول عاشق بشم،بعد حالا خواست طرف عاشقم بشه اون دیگه با خودشه ، مهم اینه که اول من عاشق بشم ،تو هم میدونی که من جز چند تا عشق معمولی که اصلا محاله به ازدواج ختم بشه بیشتر ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی داشت متعجب بهم نگا میکرد که ادامه دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن یه انریکه دوست دارم یه دی کاپریو و یه نیکلاس کیج و یه جذاب ترین مرد دنیا بردلی کوپر که اونم مال جنیفره نه مال من بدبخت فلک زده ی خوابگاهیه دانشجو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-شیدا خفه میشی یا نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نشم چی میشه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خفه نشی باید امشب بالا بخوابی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-کوفت بالا بخوابی ، مرگ بالا بخوابی درد بالا بخوابی ، من بالا نمیخوابم خفه هم نمیشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزبونمو واسش دراز کردم تا بدونه حرصم گرفته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حالیکه داشتیم سربالا پایین خوابیدن رو تخت کل کل میکردیم یهویی گوشیم زنگ خورد ، نمیشناختم کی بود جواب دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما ای کاش جواب نمیدادم ، این یکیو باید یاسی جواب میداد نه من ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای صدای سروش بود پای تلفن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا اومدم به خودم بجنبمو گوشیو بذارم دم گوش یاسی دیگه دیر شده بود ، داشت حرف میزد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-شنیدم یه کارایی میخواین بکنین؟ تو و اون دوستت یاسمن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب ماشاءالله الا قوه الا بالله خوبم که خبرگزاری اسوشیتدپرس خبرا رو بهتون ثانیه ای میرسونه تو از کجا فهمیدی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-همه ی دانشگاه الان میدونن شما دو تا میخواین چیکار کنین ، فکر میکنی کارت درسته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-فکر نمیکنم مطمئنم درسته ، کار از این درست تر تو دنیا نیست ، تو فرض کن من واقعا عاشق استاد شدم و حالا با این کار میخوام به عشقم برسم حرفیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-به من ربطی نداره اما با اینده ات بازی نکن ، با دَرسِت ، تو هنوز تو این دانشگاه خیلی کار داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب خوبه که داری میگی بهت ربطی نداره پس اگه به تو ربطی نداره که اصلا هم نداره خواهشا مزاحم من نشو که خیلی کار دارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-شیدا؟شیدا؟ گفتم ربط نداره اما خودت که میدونی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه حرفیو زمزمه کرد که نشنیدم اما کاش میشنیدم چی میگفت تا حسابی حالشو میگرفتم کلا من جون میدادم واسه گرفتن حال
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین سروش ، ایش اسمشم حالمو بهم میزد، عصبانی شدمو گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخوای ابراز علاقه هم بکنی لااقل داد بزن ، چرا مثل بچه ها پچ پچ میکنیو سرخ میشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط شنیدم که اروم گفت خداحافظ...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز طرز خداحافظیش خوشم نیومد ،گاهی خودمم از خودم حالم بهم میخورد ،چه بی رحمم من ،یاسی گفت خودش بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم :اره خودش بود یه چیزی گفت که نشنیدم،اما هرچی بود انگار خیلی مهم بود !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسمن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتیم خوابگاه اما عینهو سگ پشیمون بودیم اخه ما رو چه به مخ زنی ، بدبختی این بود که ادمای سواری گرفتن هم نبودیم اونم جلوی دانشجوها و مخصوصا انتظامات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه گندت بزنن شیدا که هر چی میکشم از دسته توئه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارمون کوچیکترین تنبیهش اخراج بود و بعدش بی ابرو شدن جلو خانواده مون ، خانواده ای که بهمون اعتماد کرده بودن و گذاشته بودن بیاییم یه شهره غریب دانشگاه ، همون خانواده که بهشون قول داده بودیم سربلندشون کنیم و دهن همه اونایی رو که میگفتن دختر بره تهران دیگه نمیشه جمعش کرد رو ببندیم ، اینطوری میخواستیم خانواده رو سر بلند کنیم اینطوری میخواستیم درس بخونیم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا ما اومده بودیم درس بخونیم یا مخ استاد رو به کار بگیریم ؟اگه قرار بود رو مخ مردا کار کنیم که تو شهره خودمون هم میتونستیم اینکار رو بکنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو فکر بودم که گوشی شیدا زنگ زد شیدا نگاهی به شماره کرد و جواب داد حرف زدنش که تموم شد لبش و دندون گرفت و برگشت طرفم پرسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسروش بود ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir، یه چیزی گفت نشنیدم اما فک کنم چیزه مهمی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزه فهمیده ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا با نراحتی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره فهمیده همه چی رو فهمیده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب قرار بود بفهمه دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه به این زودی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس کی ؟ وقتِ گلِ نی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه اما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما چی ؟ شیدا قبول کن که ایندفعه گند زدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه اش تقصیره توئه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا تقصیره من ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو بی شعور چرا جلو زبونت رو نگرفتی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره تو ، اگه یکی غیره بچه های دانشگاه بفهمه بدبخت میشیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب من که همون اولش گفتم ادمش نیستیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما بعد که من گفتم اگه کنسل میکنیم چیکار میکنید تو نباید میگفتی کاری بیشتر از اون هم میکنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمطمئنی من گفتم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا داد زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیج نشستم رو تخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا اروم گفت : هر چند اگه تو نمیگفتی من خودم میگفتم اخه خیلی رو اعصاب بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و بین دستام پنهون کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش میشد عقب بکشیم اما اخه چطور ؟ دانشگاه هم که دانشگاه نیست بی بی سیه ، دیگه به گوش همه رسیده حالا حالا ما یه چیزی گفتیم اون پسرا چرا نزدن تو دهنمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن همیشه خیلی شلوغ بودم اما شیدا نه اما اونم پا سوز شیطنت های من میشد ، تو دبیرستان من اتیش میسوزودنم و دوتایی با شیدا احضار میشدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهی میگفتم به خدا شیدا کاری نکرده اما مدیر میگفت شما دوتا عینهو روباه و دومش هستید مگه میشه تو یه کاری بکنی شیدا بی تقصیر باشه ، شیدا هم مردونه وای میستاد و میگفت منم خاضرم تنبیه بشم ، تنها دلیلی که باعث میشد نجات پیدا کنیم درس خون بودنمون بود اینبارم شیدا پاسوز من شد ، اینبار هم قرار بود دوتایی تنبیه بشیم اما این کاری که میکردیم ربطی به تنبیه نداشت ، ما هیچ وقت از زیره تنبیه در نرفتیم اینبار چرا باید در میرفتیم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین شیری که میخواستیم باهاش در بفتیم کم کسی نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای ما چیکار کردیم ؟ یعنی گند بزرگتر از این نمیتونستیم بزنیم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشت اشکم در می اومد که نازنین گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیگم برید بگید غلط کردید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نگاهی با عصبانیت بهش انداختم که اروم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط پیشنهاد بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا عصبانیت گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدِ اخه الانکه همه فهمیدن پیشنهاد میدی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو ور خدا خفه شو نازی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازنین یه هو داد زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگند زدی که زدی به درک ، به من چرا میپری دختره عنتر من و باش که به فکره اینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا چشای گرد شده داشتم نازی رو نگا میکردم اخه همیشه میگفت میخندید ادم عصبانی شدن نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازنین هم نشست رو تخت کنارم و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخش به خدا نگرانتونم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونم تو هم من و ببخش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه شیدا نگا کردم اونم نشست کنارم و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعجب غلطی کردیم ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irناخونم رو به دندون گرفتم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجان شیدا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفردا فقط یه دونه کلاس داریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبریم خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبمونیم اینجا دق میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی نشده که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشکام ریختن شیدا من و کشید تو بغلش و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی بچه نباش چرا گریه میکنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم برا مامان تنگ شده ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازی به شوخی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخوایی بری شیرت بده ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلندتر زدم زیر گریه بعد شیدا هم زد زیر گریه و پشت بندش هم نازی گریه کرد و هر سه تایی رو تخت خوب گریه هامون رو کردیم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباید میرفتیم خونه تا فکرامون رو میکردیم ، وقت زیادی نداشتم سه شنبه هفته بعد تعطیل بود اما بعده اون ازمایشگاه داشتیم و ازمایش و یه دانشگاه که ممتظر بودن ما ازمایشمون رو کنسل کنیم و شاید یه قدم هم فراتر از اون بزاریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگ زدم به اژانس هوایی میخواستم برا اولین فرصت بلیط بگیرم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنازنین بلند شد رفت بیرون منم زنگ زدم به اژانس و مسافرتی و با کلی منت تونستم دو تا بلیط برا بعد از ظهر بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی تلفن رو قطع کرد و گفت بلیط گیرمون اومد برا ساعت 6 یعنی شام رو خونه ایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگ بزنیم خونه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خونه زنگ زدیم و خبر دادیم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتازه تلفن رو قطع کرده بودیم که یهویی دو تا هم اتاقیامون که خیلی دخترایه خوبی بودن و شمالی بودن اومدن،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسم یکیشون سارا بود و اون یکی هانیه که بهش میگفتیم هانی،از دخترایه گل خوابگاه بودن که از شانس خوب ما با منو یاسی هم اتاقی شده بودن،سارا اومد نزدیکمون،ناراحت بود،هانی هم همین طور،نگاهشون اون نگاه همیشگی نبود ، گفتم سارا و هانی سلام عرض شد ،شماها چتونه احیانا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسارا اومد در گوشم گفت شنیدم میخواین ابرو ریزی راه بندازین...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهان پس قضیه این بود به گوش اینا هم رسیده ، گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نگو که از این مساله ناراحتی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اگه بگم ناراحتم چی میگی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سارا اذیت نکن همینم مونده تو یکی بخوای وجدانمو بیدار کنی ، خودم کم عذاب نمیکشم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونورم هانی و یاسی داشتن حرف میزدن ، چه جالب همو قسمت کرده بودن واسه نصیحت ما دو تا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم : میشه دو تایی با هم بگین حرف حسابتون چیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهانی گفت : شما دو تا اهل همه چی بودین غیر از بی ابرو کردن مردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بحث ابرو در میون نیست ، میدونی چیه فرض کن این یه امتحانه ، فرض کن من میخوام بفهمم تا چه حد این استاد محکمه. ، چقدر میتونه در برابر ناز و کرشمه های یه دختر دووم بیاره؟ از این بیشتر؟ من قول میدم به محض اینکه بهمون ثابت شد اون اهلش نیست ادامه ندیم اما اگر اگر ثابت بشه که برخلاف ظاهرش و رفتارش ادم شل و بی اراده ای اون وقته که من کوتاه نمیام میدونی چرا؟ چون دانشگاه ما به همچین ادمایی نیاز نداره ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسارا داشت مات نگام میکرد گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه یه استاد که نباید این قدر شل باشه ، چه معنی داره اصلا خودمم فهمیدم حرفم منطقی نیست، خودمم میدونستم ادم جایزالخطاست ، اصلا خطا رو واسه انسان ساختن ، همه ی اینارو میدونستم که دارم خودمو گول میزنم ، نگاه یاسی هم بهم میگفت که اونم تو همین فکره ، منتها یاسی حرفی نزد ، اون از اساس تو فکر بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسارا گفت :بهرحال منو هانی از الان بهتون میگیم که دوست نداریم با دخترای خراب هم اتاق باشیم زودتر این قضیه رو جمع و جور کنین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداد زدم : سارا لطفا چرتو پرت نگو ، خراب چیه ، خراب کیه؟خواهش میکنم برام ن جانماز اب نکش ، من بهت قول میدم خراب نشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه به یاسی اشاره کردم بریم بیرون از اتاق اعصاب اون دوتا رو نداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودمم میدونستم کارم اشتباهه واسه همین بود که از روی سارا و هانی خجالت میکشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوشبختانه یاسی معنی اشاره ام رو گرفتو بلند شد منم پشت سرش رفتم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفضا خوابگاه داشت مارو خفه میکرد دیگه حالم بهم میخورد از این دخترایی که هر غلتی دلشون میخواد میکننو کار نکرده ی مارو اینطور بزرگ کردن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم پایین تو محوطه خوابگاه نشستیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت : حالا بگو از کی شروع کنیم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهههه منو بگو فکر کردم تو پیشمونی نگو تو توی فکر نقشه ای ، ای کلک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره گندیه که بالا اوردیم ، اما من جلو پسرا کوتاه نمیام ، میخوام ببینم بازم میتونن به ما بگن بی عرضه ، اصن میدونی چیه ؟ اونا زنیت ما رو نادیده گرفتن ، عالم و ادم میدونن یه زن میتونه هر موجودی رو خام خودش کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندم گرفت ، یاسی راست میگفتا ، زدم به پشتشو گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافرین افرین تا اخر همینجور روحیه بده ، ما باید از این قدرتمون استفاده کنیم که در درجه اول حال این پسرا رو بگیریم و در در درجه دوم جریمه مونو کنسل کنیم و در درجه سوم استاد و بشناسیمو در درجه چهارم نمره اخر ترم و در درجه ی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی جلو دهنمو محکم گرفتو گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیشه اینقدر درجه درجه نکنی انگاری دماسنجه که هی درجه درجه میکنه ، الان حس 273 /15 بهم دست داده اه اه اه ، حالا دستم و بردارم یا نه؟فقط وای به حالت بازم درجه درجه کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشاره کردم بردار همینکه دستش رو برداشت داد زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر درجه اول تو رو خفه میکنم بوشور عوضی نمیگی درجه ام میشه صفرو میمیرم دیوونه داشتی خفم میکردی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت: از بس که زر میزنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوایی یاس خونت حلال شد ، یاسی بلند شد در بره که گوشه ی شلوارشو گرفتمو داد زدم تکون بخوری اینقدر میکشم تا پاره بشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی بی خیال گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینقدر بکش تا پاره شه بعد ببین پولشو ازت میگیرم یا نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکوتاه اومدم که یاسی نشست کنارم و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب باید چه خاکی تو سرمون بریزیم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین جدا جدا میریم سراغش ، با هم بریم شک میکنه و ممکنه بفهمه یه ریگی به کفشمونه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه که نیست حالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهرحال من جدا میرم تو کار رام شما هم جدا میری تو کار رام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمچین میگی رام انگاری حیوونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی ؟ یه مین جدی باش ببینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباشه بابا فهمیدم چی میگی من جدا رامش میکنم تو جدا دیگه ، از فردا هم میریم تو کار رام رام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه هه هه خندیدم ، یاسی جدی نگیری شرطو باختیما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی خب ، من کارمو خوب بلدم فقط به نظر من باید وقتی که من پیششم تو از دور هوامونو داشته باشی و به محض به وجود اومدن صحنه ای چه میدونم رمانتیک بازی چیزی عکس بگیری ، یه کار دیگه هم هست که خودم باید انجام بدم چون تو همه جا که نمیتونی باشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی تک ابروشو برد و بالا گفت :اره؟ نه بابا خوب حواست هست ها ،خوبه پس نیازی نیست من بهت یاد بدم خودت حرفه ای هستی ماشاءالله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو که خیلی واردی همین یه دقیقه پیش من بودم گریه میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب 45 ثانیه پیشم من بودم گریه میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن گریه کردم چون تو گریه کردی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا تمومش کن بریم وسایل و جمع کنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسمن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از ظهر شبیه یه لشکر جنگ زده که شکست خورده بود راهی فرودگاه شدیم .بعد زا دنگ و فنگ های معمول فرودگاه سوار شدیم و صندلیمون رو پیدا کردیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نگاه به شیدا کردم اونم رفته بود تو فکر .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم نگران بود شاید کمتر از من اما نگرانی نگرانیه کم و زیاد نداره .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی خود بغض چنگ زد رو گلوم پیش شیدا خودم رو قوی نشون میدادم اما قوی نبودم ضعیف بودم و ترسو . نگاه همه به من بود به منی که قرار بود درس بخونم و مایه افتخارشون باشم و حالا من سره یه شرط بندی بچگونه داشتم اینده ام رو خراب میکردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و تکون دادم یاسمن با خودت اینکار رو نکن . کاریه که شده . پای حرفی که زدی وایسا . اخه منکه حرفی نزدم . یعنی زدم اما بی اراده کاش لال میشدم و حرف نمیزدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسمن ؟( صدای شیدا بود )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچته ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمطمئنی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا من و دق نده همسفر ادم بد بودنی سفر از دماغ ادم میاد دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکوفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم و نگاش کردم با شک پرسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه استاد رو خامش کنیم اگه بهمون راه بده میخواییم چیکار کنیم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و برگردوندم و از پنجره بیرون رو نگا کردم . ترم 5 بودم و داشتم گند میزدم به چند ترم مونده . چام و بستم . امروز روز من نبود . با خودم روزا رو حساب کردم سیزدهم بود میگن سیزده نحسه نحسیش من و گرفت بدجوریهم گرفت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم و سرگرم کردم تا رسیدیم خونه . از هوا پیما که پیاده شدیم تو همون فرودگاه بوی وطن رو حس کردم . خوشحال بودم که برگشتیم خونه . به بابا اینا ساعت پرواز رو نگفته بودیم نیازی هم نبود بگیم . جلو فرودگاه الان پر بود از راننده و تاکسی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفری یه ساک کوچیک دستمون بود و یه کیف دستی همین . سبک سفر میکردیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره سوار اولین ماشینی که دیدیم شدیم و من زودتر از شیدا پیاده شدم شیدا دوتا کوچه پایین تر باید پیاده میشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسیدم خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصابخونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد خونه شدم چه استقبال گرمی هیشکی خونه نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم اشپزخونه در یخچال رو باز کردم وبطری اب رو برداشتم و یه نصفش و سر کشیدم و دوباره گذاشتمش سر جاش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irملت وقتی استرس دارن غذا میخورن منم وقتی استرس دارم اب .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستقبال گرمشون من و کشه . اصن چه بهتر حال استقبال و سوال جواب و ماچ و بوسه ندارم . اصن میخواستم بهشون چی بگم ؟ سلام مامان سلام بابا سلام داداش دخترتون گند زده از ترسش پاشده اومده خونه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم برا اتاقم تنگ شده بود مستقیم رفتم تو اتاق .در اتاق رو باز کردم تمییز بود مامان همیشه قبل اومدنم تمییزش میکرد . نشستم رو تختم . این خانواده برا به اینجا رسیدن من از همه چیش گذشته و من افتادم دنبال استادم .سرم و تکون دادم این افکار داشتن دیوونه ام میکردن . بغضم گرفت بیخودی بغضم گرفت چرا ماامن اتاقم رو تمییز کرده چرا همه انقدر به فکرم هستن ؟ کاش می اومدم تو یه خونه کثیف و یه اتاق درب و داغون و بعدش میگفتم که حق دارم کمی تفریح کنم . اما الان نه . بغضم سنگین تر که شد هیچ جوری که نتونستم پایینش بفرستم گریه کردم . گریه ام که تموم شد دوباره برگشتم سر یخچال و بقیه بطری رو هم سر کشیدم ابش تموم شد امکان نداره بطری اب رو ببینم و اب نخورم بابا اینا فکر میکنن دیابت دارم هی من و میبرن ازمایش و کوفت و زهرمار بابا سالمم دیگه اب دوستم چیکار کنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونه رو نگاه کردم . مانتوم یه جا ساکم یه جا دیگه کیف دستم هم کمی اونطرفتر . شالم هم رو صندل اشپزخونه بود . چه دختر تمییزی بودم و خودم خبر نداشتم . جورابام رو در اوردم بوش کردم و انداختم تو سینک ظرفشویی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم پذیرایی و رو سلطنتی های بالای خونه که مامان خوابیدن روش رو اکیدا ممنوع کرده بود دراز کشیدم خیلی خسته بودم . پلکام رفت رو هم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم که باز کردم دیدم تو تاق خواب هستم یه خمیازه کشیدم اخیش چه خوابی کردم دلم برا شیدا یه ذره شده بود انگار نه انگار که تا ظهر پیش هم بودیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشی رو برداشتم هزارتا میس کال و مسیج که همه اش از شیدا بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیجا رو باز کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج اول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعزیزم رسیدی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج دوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا لااقل یه رد تماس بده بفهمم زنده ای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج سوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالوووووووووووووووو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج چهارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیس یاسی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج پنجم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبمیری تو رو که اصلا بلد نیستی از وسایل ارتباطی استفاده کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج ششم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه مردی لااقل یه ندا بده به ختمت برسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسیج هفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینکه مسیجا رو دیدی خبر بده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه زنگ به شیدا زدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز ماشین پیاده شدم . وایسادم جلو در یه ماه از اخرین باری که خونه بودیم گذشته بود . یه ماه قبل با روحیه اومده بودمی تو خونه و الان دقیقا یک ماه بعدش مثله یه ادم گناه کار پامون و گذاشتیم تو خونه . یه ادم با بار سنگینه عذاب وجدا ن .دستم رف رو زنگ اما نه برای چی باید در رو به روم باز میکردن ؟ یعنی انقدر دختر خوبی بودم که برام در هم باز کنن ؟ کلید رو در اوردم و در رو باز کردم . هوا تاریک روشن بود . وارد خوهنه شدم چراغا چرا خاموشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشرویــــــــــــــــن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهل منزل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونه نبودن . بهتر . یه کمی میتونستم با خودم خلوت کنم . بدون یاسمین بدون مامان بدون بابا بدون هیچ ادمی که بخواد بهم قوته قلب بده . من همیشه سر به زیر بودم سر به سر هیچ استادی نمذاشتم و الان میخواستم یه همچین کاری کنم . خنده ام گرفته بود جلو سارا اینا خوب خودم رو برئه کردم اما الان که هیچ رو در بایسی با کسی ندارم به خودم میگم خاک تو سرت که افتادی دنبال ناموس مردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگشنه ام بود ضعف داشتم ، لباسام رو در اوردم همه رو انداختم یه گوشه مبل رفتم سر یخچال ، یاسی همیشه میگفت من خاستگار یخچال خونه مونم ، با یاد واری حرفای یاسی یه لبخند محو نشست گوشه لبم . توی این تراژدی سنگینم حرفای یاسی کمدی بود برا خودش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو یخچال چشم گردوندم قورمه سبزی داشتیم برا خودم برداشتم و گذاشتم تو اون گرم شه . کمی تو خونه دور خودم گشتم ، نمیدونستم باید چیکار کنم . همیشه وقتی برمیگشتیم کلی برنامه داشتیم اما اینبار فقط غمهامون رو اورده بودیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمی فکر کردم و بعد از خودم بدم اومد . از جام بلند شدم و آوِن رو خاموش کردم حتی لیاقت غذا خوردن هم نداشتم . مستقیم رفتم تو اتاق خوابم . نشستم رو زمین و تکیه دادم به تخت خوابم . قرار بود با استاد چیکار کنم ؟ منکه حتی دوست پسر هم نداشتم . بیشترین مدتی که با یه پسر گذرونده بودم همون تو دانشگاه بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا سمن با پسرا خیلی نزدیک بود و باهاشون کل داشت . یادمه یه بار با همین میلاد زدن به تیپ هم . خیلی عصبانی بود برگشتیم خوابگاه ماشین نازی رو قرض گرفتیم رفتیم بیرون یه هوایی تازه کنیم این یاسی خیلی تو هم بود سر چهار راه پارک وی بودیم به طرف ونک که یه پسر خوشگل تیتیش دیدیم یاسی ترمز کرد جلو پاش اشاره کرد بیاد سمتمون پسره هم نیشش باز تا بناگوش همینکه رسید یاسی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواهر شبی چند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره خشکش زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت بابا خواهر نترس همینطوری برادرانه دور همی هستیم یه خواهر نیاز داریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره هنوزم داشت نگامون میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاسی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه درک تو نشدی یه دختر دیگه پیدا میکنیم گاز داد رفت تو اینه پسره رو دیدم همونطوری سیخ وایساده بود نگامون میرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه یاسی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیطونه میگه برگرد برو زیرش کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم ای بابا پسر مردم و چیکارش کردی حیوونکی رم کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نگاهی بهم انداخت چشمک زد و گفت این به اون در
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه کدوم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدعوای صبح
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir