شیدا و یاسمن دوتا دوست هستن که تو تهران دانشجو هستن ، سره یه کل کل بچه گانه با دوتا از پسرای دانشگاه قدم تو راهی میزارن که زندگیشون رو تغییر میده و در این بین شیدا در پی اثبات خودش به یکی از دانشجوهاست پاش میلغزه و سروش که عاشقشه با کمک یاسمن میخوان اون رو از این باتلاق بکشن بیرون اما...

ژانر : عاشقانه

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۳۳ دقیقه

مطالعه آنلاین وسوسه سیب حوا
نویسنده : رز وحشی & niloofarnaz

ژانر : #عاشقانه

خلاصه :

شیدا و یاسمن دوتا دوست هستن که تو تهران دانشجو هستن ، سره یه کل کل بچه گانه با دوتا از پسرای دانشگاه قدم تو راهی میزارن که زندگیشون رو تغییر میده و در این بین شیدا در پی اثبات خودش به یکی از دانشجوهاست پاش میلغزه و سروش که عاشقشه با کمک یاسمن میخوان اون رو از این باتلاق بکشن بیرون اما...

مقدمه:

نميدانم از چيدن سيب حوا

روگردان شدي

يا دلت

هواي حواي ديگري دارد

که بوسه هایت طعم سیب ندارند

و بي تفاوت از كنار

سنگفرش تمام كوچه هايي

که بوی باغ سیب میدادند

بی حواس میگذری

اين روزها كه دلم هواي ميوه ممنوعه دارد

هوای درختانی که

هر شاخه شان هزار سیب دارند

هزار سیب با عطره تنه حوا

این روزها

تمام کوچه ها عطره سیب میدهند

عطره سیب هایی که از وسوسه تو به سلامت ماندند

شايد روزي باز دلت هواي

سیب حوا کرد

مي خواهم هر زمان كه اراده كني

قبل از شيطان

ميوه ممنوعه را در دستانت بگذارم

تا به جرم وسوسه سیب حوا

اینبار از بهشت بیرونمان نکنند

میخواهم اینبار قبل از رانده شدن از بهشت

آدم شوم

شیدا

همیشه از سه شنبه ها بدمون می اومد از اون سه شنبه های سرد و بی روح که باید تو ازمایشگاه مثل ماست وایمیستادیمو از ترس سرمون رو بالا نمی اوردیم ، فضا انقدر وحشتناک بود که وقتی به هم نگاه میکردیم همگی حس میکردیم ویبره بدنمون دائم شده و هیچوره نمیشه سایلنتش کرد.

چه استاد سخت گیری بود این استاد محمدی پور...

وای وقتی که راه میرفت و حرف میزد دیگه کلا نفسامون بالا نمی اومد و قلبمون عینهو قلبه گنجشک تند تند میزد ،

اون روز هم مثل همیشه سروقت و به موقع وارد ازمایشگاه شد و با یه نگاه گذرا بچه هارو برانداز کرد تا ببینه همه هستن یا نه ...وای به حال اونی که به موقع سر کلاس حاضر نمیشد ، عملا فاتحشه اش فرستاده میشد و کارش با کرام الکاتبین بود ...

خلاصه اینکه محمد پور جلادی بود برا خودش!

اون روز بازم این یاسمن خیر ندیده دیر کرده بود...کجا بودو سرش به کجا گرم شده بود اینو فقط خودش میدونست...

چه استرسی میگرفتم وقتی این یاسی دیر میکرد...اخرم استاد محمدی پور این واحدشو حذف میکرد...یاسی با این اخلاقاش اصلا از استاد خوشش نمی اومد...حالا نه که کسی خوشش می اومد...اما اون بدتر بود ، اونقدر که جرات میکرد مخصوصا سر کلاسایه این استاد دیر کنه و از لجش استاد رو عمدا عصبانی کنه...

ولی خدایی وقتی استاد عصبانی میشد عجب بشر نابی میشد ...هیچ نازو عشوه و اشک و ناله ای هم نمیتونست این بشرو رام کنه...

اگه یه روز یاسی و استاد با هم دوئل راه مینداختن اصلا تعجب نمیکردم

خانم شیدا شاهین فر ...شیدا شاهین فر...شیدا شاهین فر...

یهویی یکی یه نیشگون ازم گرفتو گفت کجایی تو؟استاد داره صدات میکنه!...

با تته پته گفتم :استاد با منین؟

استاد: نه ...با خواجه حافظ شیرازی ام...بله با شمام خانم...حواستون کجاست؟معلوم هست کجا سیر میکنین؟ باز کدوم بازیگر و خواننده و پسری دلتون رو برده که این طوری از کلاس غافل شدین؟

بچه ها زدن زیر خنده...

تو دلم گفتم ،ای کوفت ..ای درد...

وای خدا این استاد ابرو نمیذاشت واسه ادم با این طرز حرف زدنش...ادم حتی اگه عاشقم میشد این میفهمیدو پته و پوته ی ادمو به باد میداد...

دوباره با صدای استاد به خودم اومدم

خانوم شاهین فر؟

هان ؟

کلاس رفت رو هوا .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم اخ ببخشید بله استاد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این دوستتون خانم اریانفر چرا نیومدن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزه استاد الاناست که بیاد حتما یه طوری شده که دیر کرده وگرنه اون که اهل دیر کردن نبود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد: بهرحال وقتی اومدن خودشون با پای خودشون برن بیرون چون من کسی بعد خودم راه نمیدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوه اوه چه اوضاع خیطی بود...حالا من به این بشر چی بگم ؟ کجایی تو ؟اه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وسطای کلاس بودیم که یهویی یاسی شیلنگ تخته زنان وارد ازمایشگاه شد...یه نگاهی به من کرد و بعد مستقیم رفت سراغ استاد...انگار خودش میدونست چه گندی زده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمیدونم رفت به استاد چی گفت که استاد بهش گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط این دفعه رو میبخشم اما جریمه میشین...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی هم گفت اشکال نداره استاد هر جریمه ای بگین قبوله...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد جواب داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه تنها شما جریمه میشین این دوستتون خانم شاهین فر هم جریمه میشن...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جانم ؟این دیگهچرا منو قاطی میکنه؟ به من چه این دختره ی خیر ندیده دیر اومده...من چرا باید جریمه بشم...استاد این دفعه رو کرد به جفتیمون و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خانم اریانفر به خاطر دیر اومدنشون و شما به خاطر اینکه امروز اصلا حواستون سرجاش نیست فکر نکنین من نمیفهمم ها...خیلی هم خوب می فهمم ...تو دلتم منو فحش نده...جریمه سنگین نیست فقط باید ازمایشایه دو جلسه قبل رو یه بار دیگه انجام بدین تا حواستون سرجاش بیاد...خانم اریانفر دیگه دیر نکنن و شما هم عشقو عاشقیاتونو سرکلاس نیارین...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این حرفو که گفت تمام پسرایه کلاس زدن زیر خنده...اب شدم از خجالت ...این لعنتی چرا با من این طور صحبت میکرد اصلا امروز چه مرگش بود؟ چرا دق دلیاشو سر من داشت خالی میکرد...عشقو عاشقیم کجا بود...یه نگاهی انداختم به سروش و دیدم قرمز شده و روشو برگردونده ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فهمیدم کار کار اونه...لعنت به تو سروش...لعنت به تو با اون نگاهای عاشقانه ات که حتی سرکلاسایه این استاد هم دست بردار من نیستی . اخه ادم عشق و عاشقیات و نگر دار برا کافی شاپی رستورانی چه بودنم پارکی ، بابا لااقل سرکلاس این یکی کمتر نگام کن...ای ضایع..ای وامونده ...ای بدبخت...نشونت میدم... بزا کلاس تموم بشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی که خوش خوشانش بود...دیر کرده بود جریمه اشم که شریک شده بود...دیگه چی میخواست از این بهتر؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلاس که تموم شد پرسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معلوم هست تو کدوم گوری بودی که دلیلتم واسه استاد قابل قبول بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت هی روزگار ...تصادف کردم یه موتوری بهم زدو در رفت منم بدنم کوفته نتوستم به موقع خودمو برسونم...هیچکسم نبود به داد من برسه اصن یه وعضی ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم یاسی الهی بگردم طوریت که نشده چرا نرفتی بیمارستان؟موتوریه چی شد؟چرا دادو فریاد نکردی؟چرا...چرا؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهویی یاسی پقی زد زیر خنده و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تصادفم کجا بود...باور کردی؟ب ا بچه های خوابگاه رفته بودیم دوست پسر نازیو ببینیم اونم که نیومد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای خدا یاسی...الهی تیکه تیکه شی..الهی خیر نبینی...الهی بترشی ..الهی غضنفر بیاد شوهر تو بشه...الهی...الهی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخا ما به غضنفرشم راضیم . حرفیه ؟ اما تو مثله اینکه به یکی دیگه راضی هستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من به خاطر تو و اون پسره ی احمق جریمه شدم...میفهمی...ابروم رفت...اون پسره ی احمق ان چنان بهم نگاه میکنه که حتی استادم فهمیده...حالا این استاد احمق عوضی به جای اینکه اونو تنبیه کنه منو جریمه کرده ...به خاطر چی ؟ فقط به خاطر اینکه من تو فکر بودم ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد هم فهمیده تو چه مارموزی هستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نخیر . اون استاد ای کیو هم فکر کرده من تو فکر این سروش دیوونه ام...تو هم که دیگه بدتر رفتی خوش گذرونیاتو کردی اومدی دروغم گفتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دروغ گفتم که گفتم . یه دونه اش حلاله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا کاش دوست پسرشو دیده بودی ...دلم نمیسوخت...اونم ندیدی که...اه ...اه ..اه...شیش ساعت اضافه کلاس داشتن میدونی یعنی چی؟ یعنی جلسه دیگه همه میرنو منو تو باید وایستیم دو تا ازمایش دفعه قبلو دوباره انجام بدیم...از جفتتون نمیگذرم...این وسط ، جلو ملت هم سنگ رو یخ شدیم...اخه ارزششو داشت؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی طبق معمول داشت واسه من فلسفه میبافت که چند تا از پسرا اومدن سراغمون...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چطورین خانوما؟ کشتی هاتون غرق شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی زود پاچه گرفت : خفه شید . خودتون ازمایش رو دوباره تکرار کنین ببینم کشتیهاتون وضعیتشون چطوره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی عرضه یک جریمه اکنسل کردن هم ندارین...به شما هم میگن دختر اخه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت :یعنی چی ؟یعنی میگین چیکار کنیم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شماها دخترین ...برین ببینین دخترایه دیگه چیکار میکنن شماها هم همون کارو بکنین...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدایا این احمقا چی میگفتن...نمیفهمیدم...هم من خنگ میزدم هم یاسی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکیشون گفت: کافیه شیدا یه نموره صداشو نازک کنه و یاسی هم یه نموره کرشمه بیاد...همین ...تموم ...جریمه کنسل...هرچند شما دو تا عرضه همین کارارو هم ندارین...اگه داشتین که اوضاعت این نبود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازه منو یاسی دوزاریمون افتاد که اینا چی میگن...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهویی یاسی رفت جلو و تو صورت پسره واستادو گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اولا که بی عرضه خودتی و هفت جدو ابادت...ثانیا هم که ما اهلش نیستیم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره که کپ کرده بود یهویی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اولا که درست حرف بزن ثانیا هم که نگو اهلش نیستیم بگو عرضه و جنمشو نداریم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه عصبانی شدم ایندفعه نوبت من بود که برم جلو...رفتم تو صورتش نگاه کردمو گفتم خیلی بچه ای که بخوای درباره ی عرضه و جنم ما حرف بزنی حالا که حرف زدی باید تا اخر حرفت وایستی...من اگر این جریمه رو کنسل کنم تو چیکار میکنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره و دوستاش به هم نگاه کردنو یه چشمکی به هم زدنو و گفتن زکی گنده برندار که توش میمونی ها...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا باشه اگر تونستین جریمه اتونو با این کارا کنسل کنین من کل کلاسو شیرینی میدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهویی انگار با یاسی یه فکری زد به سرمون...همیشه همینجور بودیم ، فکرامونم با هم به ذهنمون میرسید...ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسی گفت و اگه ما یه کاری فراتر از این کاری که شما میگین بکنیم چیکار میکنین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من هم به دنبال حرف یاسی گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره راست میگه چیکار میکنین اگر منو یاسی استاد رو رام خودمون بکنیم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسرا یهویی به هم نگاهی انداختن...انتظار این حرفو نداشتن...احتمالا اصلا به ما دو تا نمیخورد این کاره باشیم که اینا اینطور کپ کرده بودن... یکیشون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت منظورت از رام دوستیو ایناست دیگه؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتایی جواب دادیم اونش که به خودمون مربوطه اما محض اطلاع جناب عالی شاید یه چیزی هم فراتر...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخواین یا نه؟ پایه ی یه جریمه ی سنگین یه شرط بندی سنگین هستین یا نه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همشون به هم نگاهی کردن تقریبا مات مونده بودن...در نهایت یکیشون گفت اکی قبوله...تو محوطه دانشگاه حاضرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جفتتونو سواری بدم اگر فقط بتونین یه نشونه یه عکس یا هر چیز دیگه ای بیارین از اینکه تونستین ذره ای استاد محمدی پور رو رام کنین چه برسه به اینکه جلوتر از این چیزا هم برین...شما دو تا مال این حرفا نیستین...تموم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت باشه منتظرمون باش به همین زودی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم چشمکی زدمو به نشونه ی پیروزی دستمو تکون دادمو خداحافظی کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسمن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای از این سه شنبه ها بدم میاد با استاد محمدی پور کلاس داشتیم مرتیکه ریش سفید سگ اخلاق اخمو ، به جاd وصیت نامه نوشتن داره بچه مردم رو میچزونه .اه اه اه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سر صبحی شیدا رو که عینهو سر خر وایساده بود بالا سرم اماده شم برا کلاس رو دک کردم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخی انخده دخمل ناسی بود این شیدا همه کلاسا رو هم سر وقت میرفت ، الهی محمدی پور فداش بشه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من بمیرم هم کلاس این محمدی پور رو سر وقت نمیرم ، عینهو اینه دق وایمیسته جلوت و زل میزنه تو چشات و میگه کارت و خوب انجام ندادی دوباره تکرار کن . ای کوفت ای درد ای ورم من برا این زحمت کشیذم ، جون کندم عرق جبین ریختم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کمی چرت زدم و تو جام ، انقده میچسبه صبح بخوابی ، تو چرت بودم که دیدم نازی میگه امروز قرار دارم شما هم بیایید ببینید میپسندید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زود پریدم گفتم هان منم میام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه دفعه زدن زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازی گفت : بچه محمدی پور یعنی میکشدت ها پاشو برو سر کلاست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه اسم دوس پسر اومد منم میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برو دخترم برو سر کلاست شب امار رو بهت میدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تچ عمرا من دوس پسر میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازی بلند گقت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هـــــــــــــــــوی دوس پسر منه ها تو فقط میری یه نظر ببینیش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا هر چی منم میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باشه یه اب بزن به دست و صورتت یه چادر گل گلی بنداز رو سرت بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده ام گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم دست و صورتم رو شستم و لباس پوشیدم این نازی مگه میذاشت ارایش کنم میگفت تو از من خوشگلتری این یکی رو هم میپرونی بدبخت میشم ، اخه قبلی من و دید نازی رو ول کرد . خلاصه با یه ارایش نصفه نیمه سوار بی ام قدیمی و درب و داغون نازی شدیم تا بریم یار رو ببینیم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدیم محله قرار . یه ربع ، بیست دقیقه، نیم ساعت ، سه ربع ، یه ساعت .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخ اخ اخ . مرتیکه الاغ نیومد که ببینمش . از خوش شانسی اون و نازی بود که ندیدمش وگرنه کارش تموم بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بی حوصله گی گفتم من و برسون یونی برم از خجالت محمدی پور در بیام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بچه ها خندیدن و گفتن محمدی پور از خجالت تو در میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم حالا ببینیم و تعریف کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازی به طرف یونی راهش و کج کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلو در گفتم ، خدا قربونت برم یه ایندفعه رو یه کاری کن محمدی پور جلو پسرا خیطم نکنه باشه ؟ بوس بوس بوس .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در و باز کردم و با یه لبخند ملیح وارد کلاس شدم ، محمدی پور عینهو چوب خشک با چشمای غضب الود نگاهش و دوخت به من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودم و کمی شبیه شکلک یاهو کردم و شروع کردم به پلک زدن ، یه نگا به شیدا که رنگ به روش نداشت انداختم و رفتم طرف استاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو به روش وایسادم و بعد خم شدم طرفش دقیقا لبم پیش گونه اش بود نفسام مستقیم میخوردن به لاله گوشش یه لحظه حس کردم رنگش پرید ، کمی مکث کردم و بعد خباثت رو کنار گذاشتم و صورتم رو بردم جاوتر و در گوشش گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد خیلی شرمنده میدونم دلیلم قابل قبول نیست اما صبح داشتم می اومدم سر کلاس یه موتوری زد بهم و فرار کرد بدنم بدجوری کوفته بود نه تو خیابون کسی بود نه تو خوابگاه نتونستم زود اماده شم و خودم و سر وقت برسونم به درس . اگه امر کنید همین الان کلاس رو ترک میکنم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حس دلسوزیش رو بر انگیخته بودم ، خودم کم مونده بود برا مظلومیت خودم گریه کنم . من و اینهمه مظلومیت محاله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد کمی فکر کرد و گفت ، قبول اما دفعه اخرتون باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط این دفعه رو جریمه میشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر چی بگید قبوله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم شما هم دوستتون خانوم شاهین فر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه نگا به قیافه رنگ پریده شیدا انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استاد نگاه جدی به هردومون کرد و ادامه داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خانم اریانفر به خاطر دیر اومدنشون و شما به خاطر اینکه امروز اصلا حواستون سرجاش نیست فکر نکنین من نمیفهمم ها...خیلی هم خوب می فهمم ...تو دلتم منو فحش نده...جریمه سنگین نیست فقط باید ازمایشایه دو جلسه قبل رو یه بار دیگه انجام بدین تا حواستون سرجاش بیاد...خانم اریانفر دیگه دیر نکنن و شما هم عشقو عاشقیاتونو سرکلاس نیارین...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هه هه هه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازم عشق و عاشقی این دوتا کفتر عشق کار دستشون داده بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم نشستم سر جام پیش شیدا .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رنگ رنگ به روش نبود . مطمئنا دلش میخواست خرخه ام رو بجوئه . اصن به من چه . کم برا سروش چشم و ابرو می اومد . با این عشوه ای که این برا همه میاد منم عاشقش میشم چه برسه به سروش .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیر چشمی سروش رو نگا کردم همچنان زول زده بود به شیدا انگاری داره خوده جنیفر لوپز و دید میزنه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه لبخند گنده تحویلش دادم خجالت کشیدو روش و برگردوند .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چی کار کردیم ما؟ وای خدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این حرفو وقتی گفتم که داشتم از گندی که زده بودم واسه بچه ها تعریف میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی هم همین طور اونم در حال تعریف کردن بود، تمام خوابگاه فهمیده بودن ما چیکار کردیم،یه شرط بندی سنگین،هرکی رد میشد یه تیکه ای بهمون مینداخت،خیلی وضعمون خوب بود اینا هم متلک پشته متلک ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایندفعه جدا گند زده بودیم ، اخه یاسی خیر ندیده وقتی من فکر به سرم میزنه تو چرا دیگه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاش لااقل تو نمیذاشتی ، منکه میدونم تو هم الان حال منو داری،داری خودتو مثل من احمق فحش مید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازی با این استاد یعنی فاتحه ی این ترمو خوندن،یعنی بازی با ابروی خودمون ، عجب احمقایی هستیم ما که فکر میکنیم میتونیم این استادو رام کنیم، اون بچه نیست پسره 18 ساله هم نیست که بشه چهار تا شعر عاشقونه دم گوشش خوند و رامش کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه مرده، زن داره، بچه داره، نوه داره، ابرو داره، از همه مهم تر استاده ، واسه اون هم بد تموم نشه واسه ما کمترین مجازاتش اخراج از دانشگاهه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازی اومد پیشمون و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میبینم که به خاطر دوس پسر شریف ما امروز شما دو تا جریمه شدین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گفتم:تو یکی حرف نزن که هر چی میکشم از دست شما دوتاست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی یهویی بهم پرید و گفت: اهان لابد منم داشتم تو کلاس عاشقانه نگات میکردم؟ من تو فکر بودم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه اه اه گند بزنن به اون پسره ی عوضی که از هر چی بتونم فرار کنم از دست اون نمیتونم فرار کنم ، اوه اوه بفهمه میخوایم چیکار کنیم میاد منو میکشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم :یاسی یاسی حالا که دنیا پر شده از نقشه ی منو تو اون سروشم میفهمه حتما میاد سراغم بعد من چی بگم بهش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت: بهش بگو میخوام پیرمرد مردمو از راه بدر کنم ، اصن بهش بگو اونو میخوام نه تویه بچه رو ، من جای تو باشم وایمیستم تو روشو میگم که عاشق استاد شدم تا دلش بترکه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوهو یاسی کجا کجا؟ واستا با هم بریم ، چی میگی تو؟ تو که میدونی دل من از جنس پنبه است اونم از نوع نرمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب که چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی که من نمیتونم با این حرف بزنم اگه زنگ زد یا اگه خواست باهام حرف بزنه لطف کن تو باهاش حرف بزن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهویی یاسی منفجر شد از خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چته؟ چرا ترکیدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-دوسش داری ؟نه؟ خر خودتی؟ اسکولم خودتی، همه ی اینا خودتی، اگر فکر کردی من تو رو نمیشناسم کورخوندی ، قیافتم واسه من مظلوم نکن یاده گربه شرک می افتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یاسی چی میگی تو معلوم هست؟ خواهشا در رابطه با احساس من توهم نزن که ناناحن میشما ، خودت خوب میدونی من اهل عشقو عاشقی نیستم،بعدم معتقدم خودمم که باید اول عاشق بشم،بعد حالا خواست طرف عاشقم بشه اون دیگه با خودشه ، مهم اینه که اول من عاشق بشم ،تو هم میدونی که من جز چند تا عشق معمولی که اصلا محاله به ازدواج ختم بشه بیشتر ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی داشت متعجب بهم نگا میکرد که ادامه دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من یه انریکه دوست دارم یه دی کاپریو و یه نیکلاس کیج و یه جذاب ترین مرد دنیا بردلی کوپر که اونم مال جنیفره نه مال من بدبخت فلک زده ی خوابگاهیه دانشجو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شیدا خفه میشی یا نه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نشم چی میشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خفه نشی باید امشب بالا بخوابی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کوفت بالا بخوابی ، مرگ بالا بخوابی درد بالا بخوابی ، من بالا نمیخوابم خفه هم نمیشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زبونمو واسش دراز کردم تا بدونه حرصم گرفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالیکه داشتیم سربالا پایین خوابیدن رو تخت کل کل میکردیم یهویی گوشیم زنگ خورد ، نمیشناختم کی بود جواب دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما ای کاش جواب نمیدادم ، این یکیو باید یاسی جواب میداد نه من ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای صدای سروش بود پای تلفن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا اومدم به خودم بجنبمو گوشیو بذارم دم گوش یاسی دیگه دیر شده بود ، داشت حرف میزد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شنیدم یه کارایی میخواین بکنین؟ تو و اون دوستت یاسمن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب ماشاءالله الا قوه الا بالله خوبم که خبرگزاری اسوشیتدپرس خبرا رو بهتون ثانیه ای میرسونه تو از کجا فهمیدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-همه ی دانشگاه الان میدونن شما دو تا میخواین چیکار کنین ، فکر میکنی کارت درسته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-فکر نمیکنم مطمئنم درسته ، کار از این درست تر تو دنیا نیست ، تو فرض کن من واقعا عاشق استاد شدم و حالا با این کار میخوام به عشقم برسم حرفیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به من ربطی نداره اما با اینده ات بازی نکن ، با دَرسِت ، تو هنوز تو این دانشگاه خیلی کار داری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب خوبه که داری میگی بهت ربطی نداره پس اگه به تو ربطی نداره که اصلا هم نداره خواهشا مزاحم من نشو که خیلی کار دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شیدا؟شیدا؟ گفتم ربط نداره اما خودت که میدونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه حرفیو زمزمه کرد که نشنیدم اما کاش میشنیدم چی میگفت تا حسابی حالشو میگرفتم کلا من جون میدادم واسه گرفتن حال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این سروش ، ایش اسمشم حالمو بهم میزد، عصبانی شدمو گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخوای ابراز علاقه هم بکنی لااقل داد بزن ، چرا مثل بچه ها پچ پچ میکنیو سرخ میشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط شنیدم که اروم گفت خداحافظ...!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از طرز خداحافظیش خوشم نیومد ،گاهی خودمم از خودم حالم بهم میخورد ،چه بی رحمم من ،یاسی گفت خودش بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم :اره خودش بود یه چیزی گفت که نشنیدم،اما هرچی بود انگار خیلی مهم بود !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسمن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتیم خوابگاه اما عینهو سگ پشیمون بودیم اخه ما رو چه به مخ زنی ، بدبختی این بود که ادمای سواری گرفتن هم نبودیم اونم جلوی دانشجوها و مخصوصا انتظامات

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه گندت بزنن شیدا که هر چی میکشم از دسته توئه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کارمون کوچیکترین تنبیهش اخراج بود و بعدش بی ابرو شدن جلو خانواده مون ، خانواده ای که بهمون اعتماد کرده بودن و گذاشته بودن بیاییم یه شهره غریب دانشگاه ، همون خانواده که بهشون قول داده بودیم سربلندشون کنیم و دهن همه اونایی رو که میگفتن دختر بره تهران دیگه نمیشه جمعش کرد رو ببندیم ، اینطوری میخواستیم خانواده رو سر بلند کنیم اینطوری میخواستیم درس بخونیم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا ما اومده بودیم درس بخونیم یا مخ استاد رو به کار بگیریم ؟اگه قرار بود رو مخ مردا کار کنیم که تو شهره خودمون هم میتونستیم اینکار رو بکنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو فکر بودم که گوشی شیدا زنگ زد شیدا نگاهی به شماره کرد و جواب داد حرف زدنش که تموم شد لبش و دندون گرفت و برگشت طرفم پرسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سروش بود ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

، یه چیزی گفت نشنیدم اما فک کنم چیزه مهمی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزه فهمیده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا با نراحتی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره فهمیده همه چی رو فهمیده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب قرار بود بفهمه دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه به این زودی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس کی ؟ وقتِ گلِ نی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه اما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما چی ؟ شیدا قبول کن که ایندفعه گند زدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه اش تقصیره توئه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا تقصیره من ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو بی شعور چرا جلو زبونت رو نگرفتی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره تو ، اگه یکی غیره بچه های دانشگاه بفهمه بدبخت میشیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب من که همون اولش گفتم ادمش نیستیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما بعد که من گفتم اگه کنسل میکنیم چیکار میکنید تو نباید میگفتی کاری بیشتر از اون هم میکنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطمئنی من گفتم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا داد زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گیج نشستم رو تخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا اروم گفت : هر چند اگه تو نمیگفتی من خودم میگفتم اخه خیلی رو اعصاب بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم و بین دستام پنهون کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاش میشد عقب بکشیم اما اخه چطور ؟ دانشگاه هم که دانشگاه نیست بی بی سیه ، دیگه به گوش همه رسیده حالا حالا ما یه چیزی گفتیم اون پسرا چرا نزدن تو دهنمون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من همیشه خیلی شلوغ بودم اما شیدا نه اما اونم پا سوز شیطنت های من میشد ، تو دبیرستان من اتیش میسوزودنم و دوتایی با شیدا احضار میشدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هی میگفتم به خدا شیدا کاری نکرده اما مدیر میگفت شما دوتا عینهو روباه و دومش هستید مگه میشه تو یه کاری بکنی شیدا بی تقصیر باشه ، شیدا هم مردونه وای میستاد و میگفت منم خاضرم تنبیه بشم ، تنها دلیلی که باعث میشد نجات پیدا کنیم درس خون بودنمون بود اینبارم شیدا پاسوز من شد ، اینبار هم قرار بود دوتایی تنبیه بشیم اما این کاری که میکردیم ربطی به تنبیه نداشت ، ما هیچ وقت از زیره تنبیه در نرفتیم اینبار چرا باید در میرفتیم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این شیری که میخواستیم باهاش در بفتیم کم کسی نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای ما چیکار کردیم ؟ یعنی گند بزرگتر از این نمیتونستیم بزنیم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشت اشکم در می اومد که نازنین گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میگم برید بگید غلط کردید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه نگاهی با عصبانیت بهش انداختم که اروم گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط پیشنهاد بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عصبانیت گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دِ اخه الانکه همه فهمیدن پیشنهاد میدی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه است

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ور خدا خفه شو نازی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازنین یه هو داد زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گند زدی که زدی به درک ، به من چرا میپری دختره عنتر من و باش که به فکره اینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشای گرد شده داشتم نازی رو نگا میکردم اخه همیشه میگفت میخندید ادم عصبانی شدن نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازنین هم نشست رو تخت کنارم و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببخش به خدا نگرانتونم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدونم تو هم من و ببخش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به شیدا نگا کردم اونم نشست کنارم و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عجب غلطی کردیم ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ناخونم رو به دندون گرفتم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جان شیدا ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فردا فقط یه دونه کلاس داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بریم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بمونیم اینجا دق میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی نشده که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشکام ریختن شیدا من و کشید تو بغلش و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی بچه نباش چرا گریه میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم برا مامان تنگ شده ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازی به شوخی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخوایی بری شیرت بده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلندتر زدم زیر گریه بعد شیدا هم زد زیر گریه و پشت بندش هم نازی گریه کرد و هر سه تایی رو تخت خوب گریه هامون رو کردیم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باید میرفتیم خونه تا فکرامون رو میکردیم ، وقت زیادی نداشتم سه شنبه هفته بعد تعطیل بود اما بعده اون ازمایشگاه داشتیم و ازمایش و یه دانشگاه که ممتظر بودن ما ازمایشمون رو کنسل کنیم و شاید یه قدم هم فراتر از اون بزاریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ زدم به اژانس هوایی میخواستم برا اولین فرصت بلیط بگیرم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازنین بلند شد رفت بیرون منم زنگ زدم به اژانس و مسافرتی و با کلی منت تونستم دو تا بلیط برا بعد از ظهر بگیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی تلفن رو قطع کرد و گفت بلیط گیرمون اومد برا ساعت 6 یعنی شام رو خونه ایم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ بزنیم خونه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خونه زنگ زدیم و خبر دادیم !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازه تلفن رو قطع کرده بودیم که یهویی دو تا هم اتاقیامون که خیلی دخترایه خوبی بودن و شمالی بودن اومدن،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسم یکیشون سارا بود و اون یکی هانیه که بهش میگفتیم هانی،از دخترایه گل خوابگاه بودن که از شانس خوب ما با منو یاسی هم اتاقی شده بودن،سارا اومد نزدیکمون،ناراحت بود،هانی هم همین طور،نگاهشون اون نگاه همیشگی نبود ، گفتم سارا و هانی سلام عرض شد ،شماها چتونه احیانا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سارا اومد در گوشم گفت شنیدم میخواین ابرو ریزی راه بندازین...!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهان پس قضیه این بود به گوش اینا هم رسیده ، گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نگو که از این مساله ناراحتی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اگه بگم ناراحتم چی میگی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سارا اذیت نکن همینم مونده تو یکی بخوای وجدانمو بیدار کنی ، خودم کم عذاب نمیکشم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونورم هانی و یاسی داشتن حرف میزدن ، چه جالب همو قسمت کرده بودن واسه نصیحت ما دو تا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم : میشه دو تایی با هم بگین حرف حسابتون چیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هانی گفت : شما دو تا اهل همه چی بودین غیر از بی ابرو کردن مردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بحث ابرو در میون نیست ، میدونی چیه فرض کن این یه امتحانه ، فرض کن من میخوام بفهمم تا چه حد این استاد محکمه. ، چقدر میتونه در برابر ناز و کرشمه های یه دختر دووم بیاره؟ از این بیشتر؟ من قول میدم به محض اینکه بهمون ثابت شد اون اهلش نیست ادامه ندیم اما اگر اگر ثابت بشه که برخلاف ظاهرش و رفتارش ادم شل و بی اراده ای اون وقته که من کوتاه نمیام میدونی چرا؟ چون دانشگاه ما به همچین ادمایی نیاز نداره ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سارا داشت مات نگام میکرد گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه یه استاد که نباید این قدر شل باشه ، چه معنی داره اصلا خودمم فهمیدم حرفم منطقی نیست، خودمم میدونستم ادم جایزالخطاست ، اصلا خطا رو واسه انسان ساختن ، همه ی اینارو میدونستم که دارم خودمو گول میزنم ، نگاه یاسی هم بهم میگفت که اونم تو همین فکره ، منتها یاسی حرفی نزد ، اون از اساس تو فکر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سارا گفت :بهرحال منو هانی از الان بهتون میگیم که دوست نداریم با دخترای خراب هم اتاق باشیم زودتر این قضیه رو جمع و جور کنین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم : سارا لطفا چرتو پرت نگو ، خراب چیه ، خراب کیه؟خواهش میکنم برام ن جانماز اب نکش ، من بهت قول میدم خراب نشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه به یاسی اشاره کردم بریم بیرون از اتاق اعصاب اون دوتا رو نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمم میدونستم کارم اشتباهه واسه همین بود که از روی سارا و هانی خجالت میکشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خوشبختانه یاسی معنی اشاره ام رو گرفتو بلند شد منم پشت سرش رفتم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فضا خوابگاه داشت مارو خفه میکرد دیگه حالم بهم میخورد از این دخترایی که هر غلتی دلشون میخواد میکننو کار نکرده ی مارو اینطور بزرگ کردن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتیم پایین تو محوطه خوابگاه نشستیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت : حالا بگو از کی شروع کنیم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هههه منو بگو فکر کردم تو پیشمونی نگو تو توی فکر نقشه ای ، ای کلک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره گندیه که بالا اوردیم ، اما من جلو پسرا کوتاه نمیام ، میخوام ببینم بازم میتونن به ما بگن بی عرضه ، اصن میدونی چیه ؟ اونا زنیت ما رو نادیده گرفتن ، عالم و ادم میدونن یه زن میتونه هر موجودی رو خام خودش کنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندم گرفت ، یاسی راست میگفتا ، زدم به پشتشو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

افرین افرین تا اخر همینجور روحیه بده ، ما باید از این قدرتمون استفاده کنیم که در درجه اول حال این پسرا رو بگیریم و در در درجه دوم جریمه مونو کنسل کنیم و در درجه سوم استاد و بشناسیمو در درجه چهارم نمره اخر ترم و در درجه ی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی جلو دهنمو محکم گرفتو گفت :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میشه اینقدر درجه درجه نکنی انگاری دماسنجه که هی درجه درجه میکنه ، الان حس 273 /15 بهم دست داده اه اه اه ، حالا دستم و بردارم یا نه؟فقط وای به حالت بازم درجه درجه کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشاره کردم بردار همینکه دستش رو برداشت داد زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در درجه اول تو رو خفه میکنم بوشور عوضی نمیگی درجه ام میشه صفرو میمیرم دیوونه داشتی خفم میکردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت: از بس که زر میزنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایی یاس خونت حلال شد ، یاسی بلند شد در بره که گوشه ی شلوارشو گرفتمو داد زدم تکون بخوری اینقدر میکشم تا پاره بشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی بی خیال گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینقدر بکش تا پاره شه بعد ببین پولشو ازت میگیرم یا نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کوتاه اومدم که یاسی نشست کنارم و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب باید چه خاکی تو سرمون بریزیم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببین جدا جدا میریم سراغش ، با هم بریم شک میکنه و ممکنه بفهمه یه ریگی به کفشمونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه که نیست حالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهرحال من جدا میرم تو کار رام شما هم جدا میری تو کار رام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همچین میگی رام انگاری حیوونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی ؟ یه مین جدی باش ببینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باشه بابا فهمیدم چی میگی من جدا رامش میکنم تو جدا دیگه ، از فردا هم میریم تو کار رام رام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هه هه هه خندیدم ، یاسی جدی نگیری شرطو باختیما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی خب ، من کارمو خوب بلدم فقط به نظر من باید وقتی که من پیششم تو از دور هوامونو داشته باشی و به محض به وجود اومدن صحنه ای چه میدونم رمانتیک بازی چیزی عکس بگیری ، یه کار دیگه هم هست که خودم باید انجام بدم چون تو همه جا که نمیتونی باشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی تک ابروشو برد و بالا گفت :اره؟ نه بابا خوب حواست هست ها ،خوبه پس نیازی نیست من بهت یاد بدم خودت حرفه ای هستی ماشاءالله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو که خیلی واردی همین یه دقیقه پیش من بودم گریه میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب 45 ثانیه پیشم من بودم گریه میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من گریه کردم چون تو گریه کردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا تمومش کن بریم وسایل و جمع کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسمن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از ظهر شبیه یه لشکر جنگ زده که شکست خورده بود راهی فرودگاه شدیم .بعد زا دنگ و فنگ های معمول فرودگاه سوار شدیم و صندلیمون رو پیدا کردیم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه نگاه به شیدا کردم اونم رفته بود تو فکر .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم نگران بود شاید کمتر از من اما نگرانی نگرانیه کم و زیاد نداره .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی خود بغض چنگ زد رو گلوم پیش شیدا خودم رو قوی نشون میدادم اما قوی نبودم ضعیف بودم و ترسو . نگاه همه به من بود به منی که قرار بود درس بخونم و مایه افتخارشون باشم و حالا من سره یه شرط بندی بچگونه داشتم اینده ام رو خراب میکردم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم و تکون دادم یاسمن با خودت اینکار رو نکن . کاریه که شده . پای حرفی که زدی وایسا . اخه منکه حرفی نزدم . یعنی زدم اما بی اراده کاش لال میشدم و حرف نمیزدم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسمن ؟( صدای شیدا بود )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هوم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چته ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطمئنی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوهوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا من و دق نده همسفر ادم بد بودنی سفر از دماغ ادم میاد دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوهوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کوفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم و نگاش کردم با شک پرسیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه استاد رو خامش کنیم اگه بهمون راه بده میخواییم چیکار کنیم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمیدونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم و برگردوندم و از پنجره بیرون رو نگا کردم . ترم 5 بودم و داشتم گند میزدم به چند ترم مونده . چام و بستم . امروز روز من نبود . با خودم روزا رو حساب کردم سیزدهم بود میگن سیزده نحسه نحسیش من و گرفت بدجوریهم گرفت .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودم و سرگرم کردم تا رسیدیم خونه . از هوا پیما که پیاده شدیم تو همون فرودگاه بوی وطن رو حس کردم . خوشحال بودم که برگشتیم خونه . به بابا اینا ساعت پرواز رو نگفته بودیم نیازی هم نبود بگیم . جلو فرودگاه الان پر بود از راننده و تاکسی .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفری یه ساک کوچیک دستمون بود و یه کیف دستی همین . سبک سفر میکردیم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره سوار اولین ماشینی که دیدیم شدیم و من زودتر از شیدا پیاده شدم شیدا دوتا کوچه پایین تر باید پیاده میشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صابخونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد خونه شدم چه استقبال گرمی هیشکی خونه نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم اشپزخونه در یخچال رو باز کردم وبطری اب رو برداشتم و یه نصفش و سر کشیدم و دوباره گذاشتمش سر جاش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ملت وقتی استرس دارن غذا میخورن منم وقتی استرس دارم اب .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

استقبال گرمشون من و کشه . اصن چه بهتر حال استقبال و سوال جواب و ماچ و بوسه ندارم . اصن میخواستم بهشون چی بگم ؟ سلام مامان سلام بابا سلام داداش دخترتون گند زده از ترسش پاشده اومده خونه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم برا اتاقم تنگ شده بود مستقیم رفتم تو اتاق .در اتاق رو باز کردم تمییز بود مامان همیشه قبل اومدنم تمییزش میکرد . نشستم رو تختم . این خانواده برا به اینجا رسیدن من از همه چیش گذشته و من افتادم دنبال استادم .سرم و تکون دادم این افکار داشتن دیوونه ام میکردن . بغضم گرفت بیخودی بغضم گرفت چرا ماامن اتاقم رو تمییز کرده چرا همه انقدر به فکرم هستن ؟ کاش می اومدم تو یه خونه کثیف و یه اتاق درب و داغون و بعدش میگفتم که حق دارم کمی تفریح کنم . اما الان نه . بغضم سنگین تر که شد هیچ جوری که نتونستم پایینش بفرستم گریه کردم . گریه ام که تموم شد دوباره برگشتم سر یخچال و بقیه بطری رو هم سر کشیدم ابش تموم شد امکان نداره بطری اب رو ببینم و اب نخورم بابا اینا فکر میکنن دیابت دارم هی من و میبرن ازمایش و کوفت و زهرمار بابا سالمم دیگه اب دوستم چیکار کنم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خونه رو نگاه کردم . مانتوم یه جا ساکم یه جا دیگه کیف دستم هم کمی اونطرفتر . شالم هم رو صندل اشپزخونه بود . چه دختر تمییزی بودم و خودم خبر نداشتم . جورابام رو در اوردم بوش کردم و انداختم تو سینک ظرفشویی .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم پذیرایی و رو سلطنتی های بالای خونه که مامان خوابیدن روش رو اکیدا ممنوع کرده بود دراز کشیدم خیلی خسته بودم . پلکام رفت رو هم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم که باز کردم دیدم تو تاق خواب هستم یه خمیازه کشیدم اخیش چه خوابی کردم دلم برا شیدا یه ذره شده بود انگار نه انگار که تا ظهر پیش هم بودیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشی رو برداشتم هزارتا میس کال و مسیج که همه اش از شیدا بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیجا رو باز کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج اول

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عزیزم رسیدی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج دوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا لااقل یه رد تماس بده بفهمم زنده ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج سوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الوووووووووووووووو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج چهارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میس یاسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج پنجم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بمیری تو رو که اصلا بلد نیستی از وسایل ارتباطی استفاده کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج ششم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه مردی لااقل یه ندا بده به ختمت برسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مسیج هفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینکه مسیجا رو دیدی خبر بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه زنگ به شیدا زدم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ماشین پیاده شدم . وایسادم جلو در یه ماه از اخرین باری که خونه بودیم گذشته بود . یه ماه قبل با روحیه اومده بودمی تو خونه و الان دقیقا یک ماه بعدش مثله یه ادم گناه کار پامون و گذاشتیم تو خونه . یه ادم با بار سنگینه عذاب وجدا ن .دستم رف رو زنگ اما نه برای چی باید در رو به روم باز میکردن ؟ یعنی انقدر دختر خوبی بودم که برام در هم باز کنن ؟ کلید رو در اوردم و در رو باز کردم . هوا تاریک روشن بود . وارد خوهنه شدم چراغا چرا خاموشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شروین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شرویــــــــــــــــن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهل منزل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خونه نبودن . بهتر . یه کمی میتونستم با خودم خلوت کنم . بدون یاسمین بدون مامان بدون بابا بدون هیچ ادمی که بخواد بهم قوته قلب بده . من همیشه سر به زیر بودم سر به سر هیچ استادی نمذاشتم و الان میخواستم یه همچین کاری کنم . خنده ام گرفته بود جلو سارا اینا خوب خودم رو برئه کردم اما الان که هیچ رو در بایسی با کسی ندارم به خودم میگم خاک تو سرت که افتادی دنبال ناموس مردم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گشنه ام بود ضعف داشتم ، لباسام رو در اوردم همه رو انداختم یه گوشه مبل رفتم سر یخچال ، یاسی همیشه میگفت من خاستگار یخچال خونه مونم ، با یاد واری حرفای یاسی یه لبخند محو نشست گوشه لبم . توی این تراژدی سنگینم حرفای یاسی کمدی بود برا خودش .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو یخچال چشم گردوندم قورمه سبزی داشتیم برا خودم برداشتم و گذاشتم تو اون گرم شه . کمی تو خونه دور خودم گشتم ، نمیدونستم باید چیکار کنم . همیشه وقتی برمیگشتیم کلی برنامه داشتیم اما اینبار فقط غمهامون رو اورده بودیم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کمی فکر کردم و بعد از خودم بدم اومد . از جام بلند شدم و آوِن رو خاموش کردم حتی لیاقت غذا خوردن هم نداشتم . مستقیم رفتم تو اتاق خوابم . نشستم رو زمین و تکیه دادم به تخت خوابم . قرار بود با استاد چیکار کنم ؟ منکه حتی دوست پسر هم نداشتم . بیشترین مدتی که با یه پسر گذرونده بودم همون تو دانشگاه بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یا سمن با پسرا خیلی نزدیک بود و باهاشون کل داشت . یادمه یه بار با همین میلاد زدن به تیپ هم . خیلی عصبانی بود برگشتیم خوابگاه ماشین نازی رو قرض گرفتیم رفتیم بیرون یه هوایی تازه کنیم این یاسی خیلی تو هم بود سر چهار راه پارک وی بودیم به طرف ونک که یه پسر خوشگل تیتیش دیدیم یاسی ترمز کرد جلو پاش اشاره کرد بیاد سمتمون پسره هم نیشش باز تا بناگوش همینکه رسید یاسی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواهر شبی چند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره خشکش زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت بابا خواهر نترس همینطوری برادرانه دور همی هستیم یه خواهر نیاز داریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره هنوزم داشت نگامون میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به درک تو نشدی یه دختر دیگه پیدا میکنیم گاز داد رفت تو اینه پسره رو دیدم همونطوری سیخ وایساده بود نگامون میرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه دفعه یاسی گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیطونه میگه برگرد برو زیرش کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفتم ای بابا پسر مردم و چیکارش کردی حیوونکی رم کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه نگاهی بهم انداخت چشمک زد و گفت این به اون در

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به کدوم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دعوای صبح

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.