رمان تلالو هور به قلم نازنین هاشمی نسب
تازیانهی زمختِ نگونبختی، بیرحمانه بر وجودش میتازید. آن شب وحشی، آن سیه آسمانِ مخوف، دنیای سپید رنگش را به خاکستری سوزنده مبدّل کرد. او تنها ازخود و دنیای خود مراقبت میکرد اما با این اتفاق شوم، ازخود و دنیای خود متواری شد. در این دریاچهی مذاب بهناگه حسِ عشق فوران کرد. جوشید و طمع عصیانها را بهخود برانگیخت.
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید