رمان سودا به قلم آزاده انصاری
من سودا هستم دختر یکی یه دونه آرسین خان. وکالت قبول شدم و راهی تهران شدم. برای خرج تحصیلم وارد کارخونه ای شدم که صاحبش یه پسر عیاش و خوش گذرون بود. تو یه نگاه دلش رو بردم. غافل از اینکه اون، پسرِ دشمنِ خونی بابامه. بابام وقتی متوجه این رابطه میشه کاری میکنه که با بچه ی تو شکمم از کشور فراری بشم. سالها بعد وقتی عشقم منو بچه بغل توی یه کشور غریب دید کاری کرد که... سرگذشتی پر فراز و نشیب از سرنوشت دو جوانی که نسبت خونی باهم داشتند اما از جبر روزگار دور از هم افتاده بودند
ژانر : عاشقانه
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
محمد
در پارت 100خوب بود عالی بود ممنون 💜
۲ هفته پیشدینا
در پارت 100عالی
۳ هفته پیشدینا
در پارت 400عالی
۴ هفته پیشدینا
در پارت 300عالی
۴ هفته پیشدینا
در پارت 200خوب
۴ هفته پیشدبنا
در پارت 100عالی
۴ هفته پیشعالی
در پارت 200عالی
۴ هفته پیشرها
در پارت 300عالی بود
۲ ماه پیشمحیا
در پارت 1500عالییبببببییی
۲ ماه پیشنفس
در پارت 1100خوب
۳ ماه پیشنفس
در پارت 1000عالیه🤗🦋
۳ ماه پیشنازی
در پارت 100عالی
۳ ماه پیشعلی
در پارت 500عالی
۴ ماه پیشمریم نوری
در پارت 300خوب بود
۶ ماه پیش
محمد
در پارت 100خوب بود عالی بود ممنون 💜