پارت یکم

زمان ارسال : ۲۶۹ روز پیش

... از زبان سودا...


به مانیتور روبروم خیره شده بودم و از استرس زیاد ناخنم رو میجویدم. امروز روزی بود که نتیجه ی یک سال تلاش

و خرخونی های شبونه ام رو میگرفتم.


با حرص یه سقلمه به پهلوی سهند زدم و جیغ جیغ زنون گفتم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید