رمان جادوگران بی هویت جلد اول به قلم مهشید
وجود یک روح در سه تن… درقرن های متمادی به خلسه رفتن برای قرن های زیاد و در اخر مبارزه با جادوی سیاه… مریلینا دختری از قبیله ی باستانی که برای محافظت از مردمش دست به فداکاری زد … اما دراین حین و در لحظه ی اخر مرگ روح خود را به سه نطفه اش بخشید و باجادوی باستانی جنین هایش رابه خواب برد.. تا روز موعود فرا برسدو اینک باز پادشاه جادوی سیاه به میدان بازگشته است … رامونا دختر شکارچی ما در کشمش و آموزش الف ها باحقیقتی بزرگ و تلخ روبه رو خواهد شد…
تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۵۱ دقیقه
ژانر: #ترسناک #تخیلی
خلاصه:
وجود یک روح در سه تن…
درقرن های متمادی
به خلسه رفتن برای قرن های زیاد و در اخر مبارزه با جادوی سیاه…
مریلینا دختری از قبیله ی باستانی که برای محافظت از مردمش
دست به فداکاری زد …
اما دراین حین و در لحظه ی اخر مرگ
روح خود را به سه نطفه اش بخشید
و باجادوی باستانی جنین هایش رابه خواب برد..
تا روز موعود فرا برسدو اینک باز
پادشاه جادوی سیاه به میدان بازگشته است …
رامونا دختر شکارچی ما در کشمش و آموزش الف ها
باحقیقتی بزرگ و تلخ روبه رو خواهد شد…
نيزه ي دستمومحکم به سمت کارو پرتاب کرد.
چته دختره ي وحشي رم کردي؟
مرض کارو همه تکنيکارو اشتب انجام ميدي الاغ.
هوووي الاغ باباي نداشتته به من چه اينارو فرينا يادم داده اصن بشين باخودت تمرين کن
نيزه روانداخت سمت سرم که جاخالي دادم ازبالاي سرم گذشت پسره ي نفهم همه وقت تمرينموخراب کردا صدبار به فرينا گفتم به کسي اين تکنيکاي مزخرفو ياد نده
حالا هي بايد حواسم باشه کارو بااين حرکات مزخرفش وسط تمريناش بقيه روداغون نکنه والا
نيزه ها رو جمع کردم و بردم بخش اسلحه خانه و دادم دست نيکداد
چته دختر توهمي !!!!
واي دست رودلم نزار که خونه از دست فرينا رو حرکات مسخرش
سري تکون دادو رفتم سمت خوابگاه
من چه خلم هنوز خودمومعرفي نکردم. من رامونا هستم 17سالمه يکي از سربازاي الفينگ هستم
پدرومادرم که ندارم بهتره بگم اصن نديدمشون کلا همه بچه هاي کمپ ما همين مدلن
نه پدر ونه مادر ندارن
يه مدت يتيم خونه بوديم بعدم زديم به چاک
بعدخيابون گردي هاي پي در پي با کامرون اشناشديم يعني اکثرامون رو کامرون پيدا کرده
کامرون حکم سرپرست رو داره يه مرد از تيره ي الف ها
قدبلند ولاغر وظريف اما فوق العاده قوي مهارتاش تکه به غير کامرون تاحالا الفي نديديم
واسه همين اسم مارو الفينگ گذاشتن سربازاي درخدمت لف ها
کامرون گياهخواره ازنظرش حيوان هاهم به قدر ماها ارزشمندن اما کاري به خوردوخوراک ما نداره
کارو=به معني نويددهنده ازنام هاي ارمني ايراني
فرينا=نامي براي پسران
رامونا=نگهبان عاقل
الف=گروهي ازموجودات فرازميني باگوش هاي تيز
روي تختم نشستم خوابگاه ما باپسرا جداست اونا بخش جنوبي اردوگاهن ما بخش شمالي
آلنو مغشول تيز کردن ستاره هاي پرتابيشه يه دختربايه خوي وحشي کمتر پسري جرئت مبارزه باهاشو داره 18سالشه ويجورايي ارشد حساب ميشه
چيه زل زدي به من ادم نديدي?
اوف النو چته تو باهمه دعواداريا.ازسرجام بلندشدمو رفتم سراغ چاقوهاي موردعلاقم
کامرون زياد ازجنگ باچاقو راضي نيست شمشيروبهترين ميدونه اما من عاشق اين هشتاچاقوي تيزوظريفمم
بادقت همه رو جادادم توکمرموراه افتادم به سمت خروجي
کمپ ماتودل جنگله جايي که کسي نتونه نزديکش بشه حيوناي زيادي وارد ميشن و مابايد بکشيمشون
امامن عاشق گرگ هام
چندمدت پيش يکيشونپيداکردم زخمي بود يجاي خيلي پرت قايمش کردم وهروز ميرم سراغش
وارد اشپزخونه شدمو لبخنددندون نمايي به گاورون ها انداختم
بي توجه به من مشغول کار شدن چندتيکه گوشت خام کش رفتم
گاوروني به اسم يه چشم بهم گفت :هوي رامونا هررو اينجايي
به توچه خوک فوضول به کارت برس تاندادم جولي شلاقت بزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدندوناشو کشيدبهم ومشغول شد همينم مونده يه گاورون به من دستوربده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگاورون:نژادي از گوبلين ها اما کاراصليشون پخت وپزه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسريع ازککپ زدم بيرون کش موهاموسفت کردم قمقمه ابمم انداختم کولم گوشتاروپيچيدم لاي يه تيکه پارچه کنفي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعاشق جنگلم تاحالا چندباري با النو وکارو وفرينا اومديم شکار يبارم باکامرون يه خرس قهوه اي شکارکرديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونموقع من 14سالم بود تازه وارد شده بودم النو بهم يادداد چه جور ازشوريکنهاش استفاده کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکمپ پوشيدن کفش ممنوعه توجنگل هم ممنوعه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون حيوونا ازصداي پا فرارميکنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه خرگوش قهوه اي شکارکردم وبه گوشت ها اضاف کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماده گرگ همونجالم داده بودبه سمتش رفتم غرش کرد:هيش چته دختر ببين من بي ازارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشتارو اروم انداختم جلوش امالب نزد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدرک نخوري ميميري جوري نگاهم ميکرد که انگار واقعاميفهمه صداي خش خشي وادارم کرد که برگردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچيزي نبود برگشتم بازنشستم توهم زدما يهوحس کردم يه چيزي از زمين منوکند وپرت کرد اونطرف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم خوردبه يه درخت صداي زوزه گرگ هشدار داد که بايه جوونور بزرگ طرفم چشماموکه بازکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازديدن چزي که جلوم بود خشک شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرگه تلاش ميکنه روي پاهاش وايسه بدبخت خيلي ضعيف شده.اي خدا لعنت کنه اون جدتو جونور ناشناخته ي موزي بابدبختي روپاهام وايسادم عجب ضرب دستي هم داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم افتاد به يه جونورقرمزرنگ گنده اندازه يه خرس يابهتره بگم غول بيابوني با دهني اندازه يه غار با چهاررديف دندون باچهارعدد نيش مامان پسند اندازه قنديل دماغ هم نداره پس ازکجا نفس ميکشي?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتمام سروصورتش پراز چشمه. دستاشم که انگاري دست آدما نيگاپاهاشوانگالي پاي بز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتواين اوضاع خندم گرفت از سروشکلش يهويورش اورد که جاخالي دادم لعنت به قبرپدرت پابزي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنيزه رواز توکمرم کشيدم بيرون وسيخونک زدم زيربغلش نيگا خداوکيلي اصن عين خيالشم نيستا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازحمله کرد پريدم عقبو چاقوکشيدم بيرون. بادستش محکم زد به پهلوم اخم به همراه چنتا فحش هوا رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچاقوروفروکردم تو رون پاش که نعره زد اي مرض اي درد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنيزه روپرت کردم که بادست پسش زد انگاري يه ملخ مزاحم دوتاچاقوکشيدم بيرون پرتاب کردم فايده نداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه لعنت صدامم که محاله به کمپ برسه همش تقصيرخوده مورده شوربردمه کامرون گفت چاقوبه پاي شمشير نميرسه ها گوش ندادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبايددهنشو اب طلا گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتواين هيري بيري هم هي گرگه زوزه ميکشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه مرض نميزاري تمرکرکزکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتاچاقوبادقت پرتاب کردم دوتاچشمشوکورکرد چه فايده صدتاچشم ديگه بحاش داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپابزي ديونه شدوحمله کرد حکم زدم زمين روم خيمه زد اه بوگند هم ميدي که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفک کنم وقت مرگه هي خدا ننه بابامم که پيدانکردم حالا بايدناکام بميرم دندوناي نيششوبه سمتم پايين اورد که يهو...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه يهوصداي صدها زوزه باهم بلندشد ياخدا يه گرگ که بيش ترنبود!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياتوهم زدم يا مردم اره حتما مردم ولي چرا هيچ دردي ندارم چرا هنوز نفس ميکشم قطعا خل شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه ي چشمموبازکردم که اثري ازون غول بچه ي پابزي نديدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبايه خيز ازسرجام بلندشدم که ديدم اطرافم پرازگرگه الان سکته ميکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياخدايا کائنات اينا ازکجااومدن ?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه اوه ببين پابزي بدبخت گوشت چرخ کرده شده .هاج وواج وايسادم که ازغيب سروکله ي يه اق پسر باکمالات پيدا شد اوه اوه قدو بالاشو نيگاچه چهارشونست واي عجب موهاي مشکي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاچشاشو چه مشکين واي خاک توسرت دختر قورتش دادي ولي خدايي عجيب رنگ مو وپوستش بهم مياد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه باادبم هست نيگاتعظيم ميکنه،عجيب چهرش اشناميزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباصداي بمش گفت:من راويارهستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبي هوا گفتم منم رامونا هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه خوشبختم بانوفقط ديگه وسط حرفم نپر ايشي گفتمو دست به کمروايسادم1
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسري نکبت اصن هم به دل نميشيني اصلا هم جذاب نيسي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب داشتم ميگفتم من راويارهستم ارباب گرگ ها پاايين اورنده ي ماه شکارچي صبح
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياخدا پس بگو خل وچل هم هست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنيشخندي زدموگفتم:هه بااين حساب بنده هم راموناهستم خداي خورشيدارباب بوقلمون ها نگهبان چهارفصل سال
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونسردگفت:خيلي گستاخي دختر امابهت حق ميدم باورنکني تويه چشم بهم زدن تغييرشکل داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياخوده خدادهنم قديه غاربازموند درعرض يک ثانيه تبديل به يک عدد گرگ نعره غول مشکي شد پس بگو چرااينهمه چشماش اشناميزدچون گرگيه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزوزه اي کشيدوبازبه حالت قبل برگشت نيشخندي زدوگفت:خب دخترکوشولو حالا باورت شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسعي کردم دهنموببندم پشتموکردم بهش که ديدم حدوده 200تاازگرگاتبديل به زن ومردشدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوم گرگک همتون تغييرشکل ميدين?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچي منوچي. صدا زدي?باعصبانيت زل زدبهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب گرگ که هسي پروهم که هسي گنده هم که هسي پس گرگکي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irادمت ميکنم گستاخ نخيربقيه قبيله خوي انسان ندارن پس گرگ خالين حالا هم راه بيفت منوببرپيش سرپرستت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه باباپس جذبه هم داري!"!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرفراموش نشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي خدا نکشتتون چقدرتندتند راه ميرين اخه مثلا خيرسرتون من راهنماهستما نيگاخودم افتادم اخرهمه عين خيالشونم نيست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه گربه هاي نره غول نيگاخدا کارمن به کجا رسيده که بايدپادو بشم هي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرگ زخمي روهم دوتا ازهموناکه تبديل ميشن باکمک هم حمل ميکنن ،اين پسره ي احمق راويار که خودش راهوبلده فقط ميخواست به من حس خودبزرگ پنداري بده!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابدبختي تازه اونم اخرين نبر رسيدم به ورودي کمپ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارپاشوبلندکردتا بزاره روي خط مرزي کمپ که باتشرگفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوي اقا گربه اوه ببخشيد اقاگرگه پاتونزارروخط باطلسم الفي کامرون حفاظ ايجادشده هرکسي جز ساکنان کمپ بخواد ردبشه ياجزغاله ميشه ياجوجه تيغي شايدم جوجوپنبه اي فک کنم تو جوجوپنبه اي بشي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخمي کرد اوفي اخم کن نکبت کاش گزاشته بودم ردبشيا تادلم خنک بشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم اوهوم حالا نوبت منه برين کنارببينم خخخ نيگاچه درنوشابه هم باز ميکنم سرموگرفتم بالا وباغرور ازوسطشون ردشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقيافه راويارديدن داشت چشمکي بازبونک حوالش کردم که گوجه اي شد قطعا اگه مرزنبودالان من شام شبش بودما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاتندکردم سمت خانه ي بزرگ اين موقع روز کامرون حتما باجارد اونجاست اوه راستي جارد معلم تيروکمان هست تمام عمرش ازوقتي که ازيتيم خونه فرارکرده اينجابوده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدون درزدن پريدم تو که اوف چشتون روز چپ وچوله نبينه پام گرفتم به نيمکت باسررفتم توبغل فرينا اونم پخش زمين شد حالا خوبه جاييم درد نگرفتا بدبخت فرينا اب لمبو شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه اوه عجب سکوتي هم برقرارشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالنوخندشوقورت داد وکامرون بايکي ازون نگاهاي يخيش موقع عصبانيت اومدسمتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irومن فقط دارم روح ننه جونموقسم ميدم به خيربگذرونه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمونجوري درازکش پخش زمين شدم فرينا چنتافحش ابدارنثارروح خاندانم کردو خودشوبه زور کشيدکنار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشامو محکم بستم وووي ننه الان طلسمم ميکنه من هنوز ناکامم هنوز نيمه گوربه گوريموپيدا نکردم هنوز فسقلياموبغل نکردم کامرون با يه اخم دشمن کش گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشوببينم تواصلا قرارنيست تربيت بشيا!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبي هوادهنموانگاري دهانه اتشفشان جوجوبيا بازکردم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه ديگه سن تربيت من گذشته اوسا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياخداچراچشماش اين شکلي شد!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدباربهت گفتم بابزرگترت عين هم دوري هات صحبت نکن .اوف چه لفظي هم مياد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوم ببخشيدکاپيتان نههههه يعني ببخشيدسرپرست اي موقشنگ .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواي بازگندزدم الان منوشهيدميکنه شايدم تصميم بگيره کبابم کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآروم گفتم :خب موهات قشنگه بخدا نيگابلندوطلايي اين روزا همه مردا کچلن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيهوجمع پوکيدازخنده کامرونم خندش گرفت منم که کم رو نيشم بازشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنيگا خنده کامرون کردم جوون نيگا باخنده چه خوشگل ميشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواي دخترتوچه چشم چروني پروترازخودم نديده بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب حالا راموناچيشده اينجوري پريدي تو?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم زدم توسرخودم :واي همش تقصير شماهاستا حواس نميزارين که خب يه گله گرگ اوردم واستون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچيي?يه گله اونم گرگ?همرات اومدن نه بابا .هه فکرکرده دروغ ميگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبي توجهه بهش گفتم:کامرون يه گله گرگ بيرون دروازه منتظرته 700تايي ميشن که حدود200تاش تبديل به انسان ميشن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآلنو وفرينايهوزدن زيرخنده حالانخندکي بخند اي زهر اي درد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irههههه دختر خل شدي ايناهمش تاثيرات شکم خاليه مال گشنگيه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرد نکبتا پاميشم ميمرگونمتونا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون باجديت گفت:بسه دروغ نميگه ارباب گرگ ها ازعهدباستان وجودداشته ولي پنهان بودن هيچ الفي به جز الف هاي باستاني اون هارونديده. حتي من باهزاران سال عمر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرفراموش نشه عاشقتونم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irإوانيگا منوول کردن رفتن حالا خوبه من گرگاروپيداکردما حکم شلغمم ندارم واسشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلندشم برم تاازغافله عقب نموندم والا خداروچه ديدي يهو ديدي خواست چنتا توله گرگ بده بهمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاتندکردم سمت دروازه هه کامرون بازحس جادوگريش فوران کرده هي اجي مجي ميخونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولي خودمونيمامن هروقت ورداشوميشنوم يه حس عجيب دارم انگاري که همشونوحفظم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه واقعا دکتر لازم شدم رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبغل دست بقيه ايستادمالنوباارنج زد بهم:هوي چته وحشي?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيس مگه خبرنداري گرگاگوشاشون تيزه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخو حالا که چي?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيچي فقط گفتم يهوميفهمن تواصن شخصيت نداري
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه که توخداي شخصيتي موش خرما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخيلي پرو شديا بايداادمت کنم رامونا ولي بيخي نيگا اوبابشونو به به
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه چشاتوگرفته نه ?ولي سعي کن درويششون کني چون صاحب دارن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکي?لابد تو?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبله که من ،من اول پيداش کردم پيشي ملوسه رو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوي کامرون يک اخمي کردکه خفه خون که خوبه شلوارموخيس کردم.راويارونيگا چه مغرورانه اومد داخل انگاري که سلطان جنگله خودبزرگ بين بدبخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمکي حوالش کردم که پشتشوکرد بهم اه عوضي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاروونيکنام بقيه گله روبردن سمت چادرهايي که براشون برپا کرده بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون وراويارودوتاازدوستاش رفتن سمت خونه بزرگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجارد گلوشوصاف کردوگفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم اوهوم شب همتون دور اتيش بزرگ جمع باشيدبه بقيه هم خبربدين جلسه داريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرضمن رامونا لطفا ادم باش و کمپو بهم نريز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا من اصلا من اهل اينکارم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپ ن پ عمه ي بنده اهل اينکاراست .بچه هاترکيدن ازخنده ايش ايکبيريا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازجارد دهن گشادشوبازکرد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرامونا جدي ميگم اين يارو ارباب گرگ ها همقدتونيست پس مواظب باش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه رواتيش گردنشستن روزمين برخلاف هميشه که روي نيمکت هاي سنگي ميشينيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم يه گوشه تمرگيدمو مشغول ور رفتن با اسلحه پرتابي مت هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم اوهوم خب بچه ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه بازاين جترد پريد وسط معرکه بااين صداي دم خروسيش .داشتم ميگفتم لطفا ساکت بشينيد جلسه رسميه کارو و رومينا خودتونو کنترل کنيدباورکنيدچيزي ازتون کم نميشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irايش فقط به من گيرميده اين ديگه معلميه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشق و رق نشستم که کامرون بااون قدبلندولباس يکدست سفيدواشرافيش وسط ايستاد امشب قراره يه افسانه روباهم مرور کنيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارو پاپتي پريدوسط حرفش :اوم استاد ماکه همه افسانه روقبلا خونديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه نه کارو اين افسانه هزاران ساله که گفته نشده چون نياز نبوده اماحالا نيازه خب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهزاران سال پيش سه قبيله وجود داشت به اسم هاي نارويا،ارونارا،هاروکه سه قبيله ي متحد همگي انسان وجادوگر قبيله ي نارويا داراي دختري به اسم مريلينا بود دختري که بدون تعليم جادو ميکرد اروناها ميخواستن هرجورشده اون روبه وصلت خود دربيارن ماها مخالف بوديم چون نارويا ها و اروناها هم خون بودن تشکيل جادوي سياه ازين پيمان به وجود ميومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irما پيشنهادهمسري مريليناروبه پسري ازقبيله هاروکه داديم جنگ در گرفت وسه قبيله ازهم جدا شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپيمان هاگسسته شد. قبيله اروناها تمام قبيله هاروکه روقتل عام کردن و مريلينا رو به اتش کشيدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما مريلينا نمرد بلکه ازاتش گريخت اون دختر قدرتي روداشت که هيچکس ازوجودش خبر نداشت قدرت زنده کردن مردگان اما مريلينا وقتي که ازمرگ برگشت ديگه جوان نبودبلکه کودکي بيش نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون نميمرد اماهروقت که عمرش سرميومدازنوع شروع به زندگي ميکرد درست ازبدو تولد مريلينا بااينکه زنده بود ونوزادبود توسط گروهي ازمردمش که جون سالم به دربردن ازدست نارويا فرارکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازدواج کردوبچه هايي دنيااوردکه تنهايکي ازموهبت هاشو بيشترنداشتن واون هم برگشت ازمرگ بود اما....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه رواتيش گردنشستن روزمين برخلاف هميشه که روي نيمکت هاي سنگي ميشينيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم يه گوشه تمرگيدمو مشغول ور رفتن با اسلحه پرتابي مت هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم اوهوم خب بچه ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه بازاين جترد پريد وسط معرکه بااين صداي دم خروسيش .داشتم ميگفتم لطفا ساکت بشينيد جلسه رسميه کارو و رومينا خودتونو کنترل کنيدباورکنيدچيزي ازتون کم نميشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irايش فقط به من گيرميده اين ديگه معلميه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشق و رق نشستم که کامرون بااون قدبلندولباس يکدست سفيدواشرافيش وسط ايستاد امشب قراره يه افسانه روباهم مرور کنيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارو پاپتي پريدوسط حرفش :اوم استاد ماکه همه افسانه روقبلا خونديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه نه کارو اين افسانه هزاران ساله که گفته نشده چون نياز نبوده اماحالا نيازه خب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهزاران سال پيش سه قبيله وجود داشت به اسم هاي نارويا،ارونارا،هاروکه سه قبيله ي متحد همگي انسان وجادوگر قبيله ي نارويا داراي دختري به اسم مريلينا بود دختري که بدون تعليم جادو ميکرد اروناها ميخواستن هرجورشده اون روبه وصلت خود دربيارن ماها مخالف بوديم چون نارويا ها و اروناها هم خون بودن تشکيل جادوي سياه ازين پيمان به وجود ميومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irما پيشنهادهمسري مريليناروبه پسري ازقبيله هاروکه داديم جنگ در گرفت وسه قبيله ازهم جدا شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپيمان هاگسسته شد. قبيله اروناها تمام قبيله هاروکه روقتل عام کردن و مريلينا رو به اتش کشيدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما مريلينا نمرد بلکه ازاتش گريخت اون دختر قدرتي روداشت که هيچکس ازوجودش خبر نداشت قدرت زنده کردن مردگان اما مريلينا وقتي که ازمرگ برگشت ديگه جوان نبودبلکه کودکي بيش نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون نميمرد اماهروقت که عمرش سرميومدازنوع شروع به زندگي ميکرد درست ازبدو تولد مريلينا بااينکه زنده بود ونوزادبود توسط گروهي ازمردمش که جون سالم به دربردن ازدست نارويا فرارکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازدواج کردوبچه هايي دنيااوردکه تنهايکي ازموهبت هاشو بيشترنداشتن واون هم برگشت ازمرگ بود اما....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرفراموش نشه پليز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمريلينا بعدازفرارش هيچوقت ديده نشدنه خودش نه فرزندانش اما هرچندسال يکبار شواهدي پيداميشد ناشي از وجودش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاماقبيله ي اروتارا هيچ وقت ازبين نرفتن اون هابه سرپرستي ارو رسم جادوي سياه رو يادگرفتن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارو راه جاودانه شدن بدون شروع دوباره روپيداکرداون يه امپراطوري بزرگ ساخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباجادوي سياه دسته اي ازموجودات شب رو ساخت که ازخون آشام ها وحشي تربودن اوناگوشت قرباني رودرحالي که زنده بودميخوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدهاسال بدنبال مريليناگشت وجوداون واسه ساخت يه ارتش از مرده ها لازم بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطبق روايات الف هاميگن که ارو اخر اون دختر روپيداکرد هيچکس جزئيات رونفهميد اما مريلينا کاملا گم شد و ارو بخش انساني خودشو ازدست داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارو گيرافتاد تودنيايي ميون اين دنيا و جهان زيرين اون نميتونه برگرده مگراينکه گردنبند الدوناري مريلينا روپيداکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگردنبندي باهفت نگين مختلف که تمام جادوي مريلينارو حفظ کرده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارو ازسربيکاري جونورهايي روساخت که اصلا توجهان ماوجودن،ارن نمونش هموني که امروز رومينا ديد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماتاامروز اصلا اصلا نگرانونبوديم چون راهي نبودتااوناروبفرسته تو دنياي ما اما امروزمشخص شد که اشتباه فکر ميکرديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارو راهي پيداکرده که اون هيولاهاروبفرسته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون مريدان خاص خودش روداره که خيلي بدتراز اراگولو هاهستن و اگرراهي پيداکنه ما نابودميشيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمازماني ميتونيم نابودش کنيم که گردنبندروپيداکنيم هيچکس جز مريلينا ازمحلش برنداره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا مابايدارتش تشکيل بديم تابتونيم جلوي ارو روبگيريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرگها احساس خطرکردن وبعدازقرن ها ازسايه ها خارج شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم زدم پس کله خودم حتما کامرون خل شده اين چرت وپرتاحقيقت نداره اما اون پابزي چي بودغورباقه جهش يافته نبودبه احتمال زياد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاراگولو:دسته اي اخون اشام که گوشت قرباني روزنده زنده ميخورن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظريادتون نره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي خداذليلت کنه ارو نيگادستي دستي منواواره خيابوناکرد مردک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبايدازبالاتاپايين خيابوناروفامتربزنم تابتونم چهارتابچه ننه مرده عين خودم پيداکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي الهي يکي ازهمون غورباقه هاي جهش يافتت قورتت بده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن صدتاکارمهم ديگه داشتم فرستادنم دنبال يه مشت بچه غول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه چته دختر چقدانگاري پيرزنا نق نق ميکني
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irايش به توچه مگه فوضولي ها?همه اين اتيشا ازگرنداشته توهست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه اره خب همش تقصيرمگه اگه گذاشته بودم اون جونور حسابتوبرسه الان اون زبون درازت به افسانه هاپيوسته بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروموازش برگردوندم نچسب زشت هوم ولي زشت نيسا اي خاک توسر بي جنبم همش تقصيرکامرونه کلي التماس کردم منونفرسه بااين توله گربه ها گوش ندادکه بابامن پروژه هام مونده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاالان 5عدد بچه شرک پيداکردم اين اقابامشام سيگيشون نه ببخشيدگرگيشون گفتن که اين ها در 18سالگي گرگينه ميشن واوشون يعني ارباب توله گربه هابايدقبل تولد18سالگي طلسموتغييربده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه اعتمادبه نفسش توحلق ننه اش خلاصه 5تاروقاپيد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاشب 7تا شرک ديگه پيداکردم نزاشتم ازبغلشون ردبشه چون هي ميخاست استعدادگرگي توشون کشف کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگاوروناي چاقالوسهم شاممو کشيدن بالا همش زيرسراون يه چشميه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه جاتاريکه يه شمشيرطلايي دستمه انگاري چسبيده به دستم اروم اروم وسط جاده متروکه قدم ميزنم هواعجيب سرده هيچکدوم بچه هانيستن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهاي کارو وفرينا کدوم قبري هستين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواي کاش حداقل راوياربود اي خداديگه بهش نميگم توله گربه من ازتاريکي وحشت که چه ارز کنم فوبيادارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه چيزي جلوروم خش خش کردسه مترپريدم هوا ميخوام برگردمانمتونم انگارچسبيدم به زمين يهو دوتاچشم قرمزازتاريکي خيره شدبهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irياجدهرکول داره ميادجلونه ترخدا دهنموبازکردم بااخرين توان جيغ بزنم که .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدهنموبازکردم تابااخرين توان جيغ بزنم که يهوحس کردم زير ابشار وايسادم وووووي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخفه خون که چه ارز کنم کلا نفس برشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتواين هين وبين يکي محکم خوابوند توگوشم ووي ننه گوش بي صاحبم کرشدکه بدتر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم چشماموبازکردم اوف خبري ازون چشمانيست خداروشکر سرموگرفتم بالا بعلهههههه محودوتاگوي سياه گربه اي شدم واي خداجون شکرت که اين فرشته ي گرگي رو سرراهم قراردادي اما خب نبايدبهش روداد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوووي چراخيسم کردي?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعوض تشکرته ?چون هرچقد تکونت دادم بيدارنشدي تازه چشماتم بازبووود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچي ميگي عامو?خل شدي رفته اخه کي باچشم بازميخوابه که من دوميش باشم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irظاهرا جنابعالي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون،جارد وجولي بانگراني اومدن سراغم اخ الهي جيگرتون برم چقدشماهامهربونيد جولي محکم بغلم کرد وووي بازاحساساتش فوران کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالهجه ي غليظش گفت:اه خدايان روشکر روقينا سالمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي باباجولي جووون ،جون خان جونت صدبارگفتم من رامونا هستم نه روقينا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب عالا عرچي دختر چمعوش .همچي فشارم داد که استخونام موبرداشت کامرون عين بت من منوازتوبغلش کشيدبيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقت احساساتي شدن نيست رامونااصلا خواب نبوده بلکه توخلسه بوده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوچيچي بودم?هااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارپوکيدازخنده:گاگول خان توخلسه ميخواي بخشش هم کنم بيداري دررويا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون اخماشوکشيدتوهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجناب راويارشماهم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوف دلم خنک شداخوب اتاقک نگهبانيشوبا موشک زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوهوم اهم نه بابامن اهل اين برنامه هانيستم منتهابابچه بايدمثل خودش رفتار کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاين چي گفت???الان اين يالغوز پنجه طلابه من گفت بچه دارم واست بدرغم پدربزرگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irههه حالانکه توخيلي بزرگي اقاگرگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجارد پريدوسط حرفم انگاري بوقلمون هفت رنگ :رامونا ارباب گرگ ها بيشترازصدسال عمردارره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir چيچي?خدايامن رفتم توخلسه ايناجني شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخشيداستادجاردايشون الان بيشترازصدسالشه?اونوقت چرا شبيه بچه شيش ماهست?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاووووفي نيگارنگشوازسفيدبه گوجه اي تغيير تم داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون. اروم گفت:بسه لطفا سنش کم ميزنه بخاطرطلسمه خونشه اين بحث روبعدهم ميشه ادامه دادفعلا بهتره بخوابين تا فردادرمورد خلسه و نوع به وجوداومدنش صحبت کنيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوف بالاخره دست ازسرم برداشتن راوياراخرسر رفت بيرونوگفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهي بانوي خلسه هامراقب باش هيولانخورتت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشتموکردم بهش انگارنه انگارسرموگزاشتم روبالشت به به
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوستان لطفا نظريادتون نره تامن بتونم ادامه روبنويسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنتظرنظراتتونم عاشقتونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون کلي درموردخلسه ونوع ايجادش توضيح داد گفت که گاهي وقتا قراره يه چيزي اتفاق بيفته وبه ما الهام ميشه خب حالا که چي انگارمن گنجم قراره بهم الهام بشه که دوتاچشم قرمز قراره ببلعتم يوهاهاها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويار خان هم نظرداد که من توخلسه ارو روديدم واون باهم ارتباط برقرارکرده ههه حالا انگارمن مهره اصلي قصه هستم يامن مريليناهستموخبرندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونقدر مسخرش کردم که رسما کل شکراروتنهايي خورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقراربودبازبرم خيابون گردي کلي کولي بازي دراوردم که بابامن پروژه هام مونده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخرشم جولي بانوقبول کردهمراه راويار وبنديک بره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب بايدبگم بنديگ رفيق فابريک راوياره وشباهت عجيبي به تارزان داره به قول خودش تا حالاحمام نکرده اب تني هم نمکنه ازون گرگاي معتقدبه اصولاته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچاقوهاي نازنيموگزاشتم توصندوقچه اسرارم رفتم سمت زمين مبارزات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالنو طبق معمول داشت با جارد کشتي ميگرفت خانم واسش افت داره باهم رده هاش بجنگه بسکه چاقولو وخرفته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه شمشيرخوشدست پيداکردم همراهوتايلررفتم توزمين ،تايلربدرغم داغونه هاتمام ساعتاشو درحال مبارزست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشمشيرموبالابردموبه حالت جوموگني حمله کردم اووووف جاخالي دادبا پامحکم زدتوکمرم اي خدا لعنتت کنه با مگه من رستم دستانم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهي حمله کردم هي کتک خوردم هي تودلم عمشوعنايت دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم پاموکوبيدم روزمين :من ديگه بازي نمکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهتروالا بعديه عمر تمرين هنوز چهارتاتکنيک درست حسابي بلدنيسي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصن به توچه مگه تومربي هسي?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبروعامو خوددرگيري داريا دختره خل .حمله کردمسمتش تاموهاشو ازريشه دربيارم که فريناپريدوسط
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهي اروم باش چته نفس عميق بکش اووف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم زدم پس کلش خفه خون گرفت:واقعاکه وحشي هسي اصلا به من چه بروکامرون کارت داره منوبگواومدم صدات بزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراه افتادم سمت محل فرمانروايي کامرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون طبقه بالاي خونه بزرگ زندگي ميکنه اونجاروبه سبک الف ها ساخته وقتي به زبون الفي شعرميخونه ميتونه هرگياهي رورشدبده هرچقدرکه بخواد باهرمدلي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطبقه بالاروباکلي گل وبوته وعلف ساخته بلانسبتش انگاري گوسفنده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمينجوري داشتم شلنگ تخته مينداختم به سمت خونه بزرگ که يهوصداي جيغ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحوطه روپرکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصداي جيغوکه شنيدم راهموکج کردم سريع يه نيزوشمشيربرداشتم وازکمپ زدم بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچندمترپايينتر کناردرخت مينوا يه جووونرگنده بک شبيه بوقلمون باسرتمساح حمله کرده بودبه انا وجس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبيچاره هاشوک زده فقد جيغ ميکشيدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم رفتم پشت سرشون نيزه روبلندکردم اوووف زدم به دست لامصب نوکشم نرفت توگردنش چنان جيغي کشيدعجوزه که موهاي تنم سيخ زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباچشاي ورقلمبيدش پيدام کرد گزاشت دنبالم حالا اون بزومن بدو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوووي ننه چه زود ميرسه بهم واي خدا فراربسه باشهامت ميخوام بميرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاووم نفس عميق عميق تر وووي سرجام سيخ ايستادم رسيدبهم دهنشوانگاري غارروسرم بازکرد تيزي دندوناش روحموپروند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشمشيرازدستم افتاد وفقط تونستم دهنموبازکنموواسه اخرين بار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجيغ بکشم....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه هانظريادتون نره عاشقتونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخشيدديرشد نت نداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچنان جيغي کشيدم که حنجرم منقرض شداوفي هرچي عقده تودلم بودو خالي کردما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب حالاکه اخرين جيغ عمرمه پس بااخرين توان ادامش ميدم اوووي فکن کنم الان تو معدشم چشامم که ميترسم باز کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيعني الان روحم به اسمان هاپيوسته?يعني جوونيم حروم شد? اخي چقد جوون وخوشگل بودما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irااااي دندوناشم کرم خورده بودگمونم دوقرن مسواک نزده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب ميگم من که مردم چرا ديگه جبغ ميکشم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم دهن مبارکموبستم چراحس ميکنم اطرافم تاريکه اي خدا يعني هنوز تودل ورودشم پس کي دفع ميشم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان همه گريه ميکنن ميگن راموناچه فداکاربود اخي اخي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاماچراهيچ صدايي نمياد چرامن حس مردن ندارم بزاچشاموباز کنم يک ...دو....سه....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباضرب چشاموبازکردم ااااا من که هنوز سرجام وايسادم که نيگا گردوخاکم روم نيس چه برسه هيولا وکمش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاااا مگه ظهرنبودچرايهو شب شد?وسط روزبودکه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوا اين بوقلمون زرافه ايه که اينجاافتاده نکنه باز راويارنجاتم داده پس چراهيشکي نيست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir!!!"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرجام چرخيدم ديدم صدمتراونورتر کامرون عين مجسمه وايساده وشمشيرش تودستش اويزونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيييي کامرون چه اتفاقي افتاد?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگاري بهش شک واردکردم ازحالت خشکي دراومد :چي تازه ميگي چيشد نکنه من بايدبگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپ ن پ جدبزرگوار عمه من بايدبگه ميگم کي اينوکشت اصن چرايهولنگ ظهري هوا تاريک شد?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيچکس نکشتش دخترجون توکه جيغ کشيدي يهوهواتاريک شددودقيقه بعد اين بونگاسدي سروپاشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچيچيچي ???
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبونگاسدي اسم باستانيشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه امکان نداره مگه ميشه من بتونم اينو بکشم اونم بايه جيغ مگه اين داستان ترسناکه که اينقدرجادويي بشه اما خواب که نيستم پس چراهوا تاريک شد يهو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبونگاسدي:جانوري به شکل بوقلمون سري به شکل تمساح زباني زهردار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچندروزيه ازقضيه ي خوفناک من گزشته تقريبا همه چيز ارومه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديگه حمله وپاتک نداشتيم هرروز يه دسته از گرگابيرون کمپ کشيک ميدن چون طبق گفته جولي حفاظ ها ضعيف شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارنکبت هرروز مسخرم ميکنه قسم خوردم حالشو بگيرم تاميام حرف بزنم ميگه واي حواستوجمع کن جيغ نکشي ماها نمخوايم بميريم هزارتا ارزوداريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون چندروزيه خودشوقرنطينه کرد به وسيله قدح اسراراميزش با شهر الف ها يعني بوکارونا ارتباط برقرارميکنه دنبال اينه که بتونه راه حلي پيداکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاحالا 20تابه جمعمون اضاف شدن تورنج سني يازده تا دوازه هستن مسئولتشونو جاردوجولي برعهده گرفتن بعضياشون همش درحال درجازدنن حتي نميتونن شمشيردست بگيرن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارم که 15تا بچه روبردگله خودش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمعتقده که بايداموزش هاي مخصوص رويادبگيرن تابتونن تغييرشکل بدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irميگه بايدقبل از18سالگي تغييرکنن وگرنه اگه 18ساله بشن تواولين ماه کامل گرگينه ميشن وديگه هيچ راه برگشتي نيست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقراره چندماه ديگه مراسم تبادل خون رو انجام بدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه همه چيزامنه حوصلم درحال پوکيدنه يه جک وجونوري هم نمياد ماباجيغ بکشيمش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهههه اعتمادبه سقفموداشته باشين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهمه جمع شين زودزووووود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهي فرينا چته ?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبزارهمه جمع شن تابگم.همه وسط محوطه جمع شديم حتي گرگا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون دستورداده همه وسايلاتونوجمع کنيد همه مسلح باشيد زود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا يعني چي ?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم خبرندارم النو.کامرون گفت خبربدم بدوح حرف اضافي گفت امادهه شين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارگفت:تکليف ماچيه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم که شماهم بايدبياين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي خدابازکامرون جني شده.....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرپليز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه مشغول جمع کردن وسايلشونن اخي همه غم باد گرفتن .کامرون اومدو تز دادکه بارسبک برداريم درمقابل خودکشي هاي ماها هم حتي جواب نداد قراره کدوم گوري بريم ببخشيدکدوم قبرستوني شيک تره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط به راوياريالغوز گفت که اون گرکک هم دهن مبارک که اندازه تونله قطار عرض داره رو نيم ميلي متر بازنميکنه بگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصندوقچه اصرارموبرداشتم چاقوهاموچپوندم توش غيراين چاقوهاهيچ چيزباارزشي ندارم هي بابامم يه ارثي برام نزاشته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستبندي که کامرون روزاول بهم دادوگفت چنتا ورد وجنبل وجادوروش انجام داده رودستم کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهي دلم واسه رختخواب کاهيم تنگ ميشه بدرغم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه پتومسافرتي سبک پشمي وکيسه خوابموچپوندم تو کولم چنددست لباس سبک ورزمي هم برداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگاورون ها طبق معمول ميومدن امااينبارکل تدارک سفروبه عهده گرفتن من زياد ازشون خوشم نميات اما گاورون ها بااينکه يه نوع گوبلين هستن فوق وفادارن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه همه کوله به دست ازخوابگاه زديم بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب بچه ها اينجاديگه امن نيست هرچه سريع تربايدبريم به کمپ نيوراس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپريدم وسط حرفش:ميگم کامرون اي استاد قدح انديش مگه بازم کمپ داريم?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارانگار ماهي نشسته پريدوسط حرفم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه خانم کوچولومعلومه که بازم کمپ داريم همه جاي دنيا الف ها اردوگاه الفينگ زدن واسه همچين روز خطيري
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبي توجهه به خوشمزگيش يکم فکرکردمو انيشتين بازي دراوردم بعدش باز در غاروبازکردم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون چراحفاظ ها ضعيف شده?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوف عجبي يه سوال خوبي پرسيدي بعدقرن ها ،بخاطرجادوي سياهه ارو بااينوجواهر کمياب به اسم سنگ باران تونسته مرزبين دنياي ما وتبعيدگاهشوبازکنه نميتونه خودش عبورکنه اما ميتونه اون هيولاهاروبفرسته سراغمون ديشب من اون تيکه اي که نزديک کمپ جاسازي شده بود روپيداکردم ونابود کردم امابازبااستفاده از مريداش اينکاروميکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخشيد استاد مريدانش دقيقا کيا هستن?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون صدهامريد داره رامونا اون حتي ميتونه روح مردگان رو تسخيرکنه و توکالبد يه انسان جا بده درواقع شبحي ميسازه که صدتاالف هم ازپسش برنميان اما چون نميتونه خودش وارد بخش انساني بشه فعلا اينکارازپسش برنمياد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجولي پريدوسط حرف:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما اون ميقتونه که بدن تک تک ماخاروتقصيرکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالنواوهواوهومي کردوگفت:تازوه واردا تقصيرهمون تسخيره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irايش گنده بک اين وسط معلم ادبياتم شديکي نيس بگه تواول رو هيکل فيليت کارکن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون عين بت من جمع روساکت کردوگفت:تامدتي به نزديک ترين اردگاه ميريم اونجا شهرجولي هست پس لطفا سعي نکيدمسخره لهجشون کنيد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه نگاه تيزم خواله منه عمه مرده کرد بابا به من چه انگاري اين وسط من فقط چوب دوسر چيزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه بعدکلي چرت وپرت گفتن قصدترک ديارکرديم هي عجيب دلم ميخوات مرواريداي اشکمو خرج کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي ارو ذليل مرده اي عمه مرده اخه مگه ماچيکارت کرديم والا همش تقصيراون دختره مريليناستا خو ازدواج ميکردي ترشيده خانم ولا قحطي شوهرم که بود هي خدا خفتون کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونقدرغرزدم که پام پيچ خوردوپرت شدم رو راويار اونم توحالت گرگيش بود مرديکه سگ عقده اي همچي گازم گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم يه فحش ابدار بغلوشش حواله خاندان فسيلش کردم يکي نيس بگه بابا توعمرت از نوحم بيشتره چرااينقدر سوسولي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه کاروان ماباکلي گرگ وگاورون راه افتاد ازوسط جنگل ميرفتيم تامردم نبينن کامرون به کمک جولي يه طلسم منحرف کننده رو گروه گزاشت تامردم گاورون وگرگ هاروشبيه وسيله و ادم ببينن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپيش به سوي کمپ جديد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرپليز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irده روزه ازتوجنگلا پيش ميريم به سمت هدف ببخشيد منظورم همون کمپ نيوراس هستش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه بخاطروجوديه مشت بچه گربه ي قلمبه ويه چندعدد گاورون خنگول ناقابل بايد عين انسان هاي اوليه سفر کنيم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجناب کامرون بزرگ امن هوتپ سوم ممنوع کردن استفاده ازشهرووسايل نقليه رو يکي نيس بگه بابا مردم ميرن مرريخ وبرميگردن اونوقت ماتا کمپ بعدي نميتونيم باقطاربريم???
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحدوقل چهارتا الاغي قاطري چيزي کرايه ميکردي خسيس خان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه درمقابل نق نياي هميشگي اينجانب گفت که جنگل ازهمه جاامن تره چون ميتونيم ردمونوپاک کنيم تا مريداي ارو پيدامون نکنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه دليل خيلي خيلي ژوفيزيکي هم اورد اينکه بله من ورد خودنم تاايناروشبيه اثاثيه ببينن اما به نظرتون متوجه نميشن که اثاثيه ما حرکت ميکنن?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه کلي دلايل مسخره اوردومن نفهميدم چرا درحالي که بايه وردساده ميتونست کاري کنه بقيه حرکت گله گربه وگاورونارونبينن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه رو چاخان کرد (خر کردمنظورمه)الا بنده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازنظرجارد من اصلا بامفهوم کلمه ي احتياط اشنايي ندارم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه رفقاي گلم باس بگم پاهاي من بدبخت آماس شده (ورم کرده) آش ولاش شدن کف پاهام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاي خدا مرگت بده ارو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه گربه هاي گنده بک قبول کردن کوچيکتاروسوار خودشون کنن يکي نيس بگه مگه شماها چهارپايين يکم غيرت داشته باشين والا گرگم گرگاي قديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا خوبه اين تازه وارداي نکبت يه سواري هم گيراوردنا من بدبخت هرچي التماس کردم که اي منوهم سوار کنيدبابا من بچه هستم فقط يکمي وزنم زياده گوووش ندادن نامردا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمبودمواد غذايي هم داريم خودم رفتم اکتشاف کردم ديدم هيچي توخورجيناي گاورونا نيست!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاماهرشب يه شام پرازگوشت به ماميدن!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگمونم ياگوشته مووووشه ياگوشت مارمولک والا ايناکه شکاربلدنيستن هي هم ميخام نخورما نميشه شکم گشنه کابوس مياره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامشب اردو زديم تويه محوطه بازوسط جنگل فرينا اتيش راه انداخته همه نشستن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجارد داره چادر رارو بپا کرد دستش طلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامرون باچنتا وردجادويي چنتاحباب نور معلق درست کرد منم کنارش بودم ازشنيدن کلماتش يجورايي شدم انگاربلدشونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمش فک ميکنم جن زده شدم واي نکنه دارم تسخيرميشم توسط ارو?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه دور اتيش نشستن راويار و گلش درحال اماده کردن مقدماتن قراره امشب يکي ازبچههارو تبديل کنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراويارميگه باشرايط پيش اومده بايدسريع تراقدام کنه ازبيکاري دور محوطه قدم ميزنم هي چه هوايي
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشاموتنگ کردم يه چيزي يهههه چيزي ااونجاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irننننههههه يکي نيست شش تاهست يا امام زاده بيژن 6تاهيکل سفيدپوش دارن ميان سمتمون نکنه شبحن واي چرا سرعت گرفتن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنظرپليز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرجا خشک شدم انگاربرق بهم وصل کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوووووي ننه 6تاهيکل سفيدپوش باسرعت فوق طبيعي دارن ميان سمتتون نکنه شبح باشن !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه انسان که بااين سرعت حرکت کنه جونش درميره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوا چه من چشام قوي شدن انگاري تلسکوپ يکم غيرعاديه نههه اخه فاصلمون هنوز زياده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيکي زدم پس کله خودم اخه خانم ديونه الان وسط مرگ وزندگي 6تا شبح خوووفناک دارن ميان بخورنت ياکبابت کنن شايدم سوخاريت کنن وقت فکرکردن به ديده اصن مگه من چشم پزشکم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه خل شدم رفته.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir