رمان غم نبودنت به قلم سحر بانو۶۹
غزل دختری بسیار مهربون و احساساتیه که عشق امیر علی و تو دلش داره..هردوشون به هم علاقه دارن و این محبت نه به زبون بلکه با دل و نگاهشونه..یک روز قبل از اینکه امیر علی و غزل به هم از علاقشون بگن توکا از غزل می خواد که…قشنگه.. پایان خوش
ژانر : عاشقانه
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۲ ساعت و ۲ دقیقه
ژانر : #عاشقانه
خلاصه :
غزل دختری بسیار مهربون و احساساتیه که عشق امیر علی و تو دلش داره..هردوشون به هم علاقه دارن و این محبت نه به زبون بلکه با دل و نگاهشونه..یک روز قبل از اینکه امیر علی و غزل به هم از علاقشون بگن توکا از غزل می خواد که…قشنگه..
پایان خوش
بعداز من اگر روزی بغض گلویت را فشرد
پای احساست اگر بر سنگ خورد
یا اگر یک روز دستان تو هم
گرمی دست کسی را در میان خود ندید
و ندر ان هنگام تلخ که فضای سینه ات جز اه اتشناک چیزی را نمیداد گذر
یادی از این عاشق افسرده کن
بعد از من روزی اگر زین کوچه ها مرد تنهایی گذشت..
در نگاه او اگر برق نیاز بود و پایش پینه بود..
یادی از این خسته دلمرده کن..
روزگاری بعد از این شاخه خشکی اگر دیدی به باغ
یا اگر گل پژمرده ای دیدی به خاک..بلبل افسرده ای دیدی به شاخ
یادی از این شاعر پژمرده کن
گر شبی تنها شدی در خلوتی
یافتی از بهر گریه مهلتی
لیک اشکی گونه ات را تر نکرد
درد خود را با خدا گفتی ولی باور نکرد
روزگاری بعد از این گر تو هم عاشق شدی
یادی از من کن که دیگر نیستم...
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
بیا شمعارو فوت کن تا صد سال زنده باشی..
ارین_ای بابا فوت کن دیگه اوا..بیست دفعه اینو خوندیم واست..
اوای خوشگلم تو اون لباس بلند زرد با شکوفه های رنگ خودش لپاشو باد کرد و 8 تا شمع روی کیک باربی شکلش و فوت کرد و بعد صدای جیغ و هورا و سوت زدنای پرهام و پروا جمع و شلوغ تر از اینی که بود کرد..
ابجی ترانه کیک و برداشت و برد تو اشپزخونه واسه تقسیم.دخترا و پسرا هم ریختن وسط و پرهام هم صدای ضبط و زیاد کرد و همه ریختن قرای مونده تو کمرشونو..
نشسته بودم و با ل*ذ*ت به اوای خوشگلم نگاه میکردم که صدای افسون از ب*غ*ل گوشم اومد..
افسون_بابا یه توجهی به این عاشق دلخسته بنداز..چشماش بابا قوری شد بسکه زل زد به تو.
_خفه افسون..یکی میشنوه.
افسون_خب بشنوه..اصلا تو چرا پا نمیشی یکم قر بدی؟
_حسش نیست.
افسون_کوفت و حسش نیست..پاشو دیگه.
_بی تربیت مثلا خالتم..درست حرف بزن.
افسون_بشین بینیم باو..بیا بریم وسط امیر علی هم خودش خود به خود پیداش میشه..پاشو بچه گ*ن*ا*ه داره.
خودم که از خدام بود ولی خب یکم خجالت میکشیدم..
_میگی برم؟
افسون یه جوری نگام کرد که معنیش میشد بلند شو تا نزدم تو سرت.
یه نگاه به لباسام انداختم..
_خوبم؟
افسون کلافه گفت_خوبی..
یه تونیک سبز کوتاه که یه کمربند باریک طلایی داشت با جوراب شیشه ای مشکی و صندلای مشکی.موهای حلقه حلقه شدم و دورم ریختم و از رو جام بلند شدم..
با اومدن منو افسون وسط جمع صدای جیغ و هورای بچه ها بلند شد..بین بچه های فامیل محبوب بودم مثلا..کلا رابطم با جوونای فامیل خیلی خوب بود..هممون با هم خیلی صمیمی بودیم.
با اومدن ما اهنگ قبلی عوض شد و از خوش شانسی من اهنگی که خیلی دوسش داشتم پخش شد..
با افسون میر*ق*صیم که دیدم داره با نیش باز نگام میکنه..با سر اشاره کردم که چی میگی که به پشت سرم اشاره کرد..برگشتم ..وای خدا..
از اون روزی که تنها تو رو تو کوچه دیدم
بیادت همه شبها فقط ستاره چیدم
هزار نامه و پیغوم نوشتم که بدونی
نوشتم که بدونی تویی عزیز جونی
چه احساس قشنگی تو قلبم تو رو دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین چه خوبه ای گل تویی تو روزگارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقد خوبه عزیزم کنارم تو رو دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیواشکی رو لبهات گل ب*و*سه میکارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی روبروم ایستاده بود و با تیپ جذابش با سر اجازه ر*ق*صیدن ازم گرفت..انقد هیجان زده بودم ولی سعی کردم مثل دخترای با کلاس خودم و خیلی مشتاق نشون ندم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حرکات ظریف ر*ق*صم بهش اجازه ر*ق*صیدن دادم..باید اعتراف کنم که واقعا جذاب و مردونه میر*ق*صه..نه مثل این اشگولا خزبازی در بیاره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردونه و شیک..از اینکه امیر علی تو این جمع پر از دختر با من میر*ق*صید پر از حس غرور بودم..من داشتم با پسر جذابی میر*ق*صیدم که تو فامیل و دوست و اشنا کلی هواخواه داشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنو وسوسه کردی با چشمای خمارت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواستی تا بمونم همیشه در کنارت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه اشیونه ساختم واست تو اوج ابرا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو هم عاشقی کردی دلو زدی به دریا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه احساس قشنگی تو قلبم تو رو دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین چه خوبه ای گل تویی تو روزگارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقد خوبه عزیزم کنارم تو رو دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیواشکی رو لبهات گل ب*و*سه میکارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستی توی سینه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو این دل شدی مهمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشدی لیلی قصه منم عاشق مجنون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو گلدون خیالم شدی تک گل احساس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم برگ خزون بود عمری تو رو میخواست..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرکاتم ظریف و با عشوه بود..گاهی نزدیکی زیادی به امیر علی داشتم و شونه هامون به هم میخورد..گاهی کامل میچرخیدم و تو این حین کمرم و میگرفت..کلا خجالت میکشیدم ولی به روی خودم نمیاوردم.. اون هم با چشمای مشتاق و شیطونش نگاهم میکرد..با تموم شدن اهنگ امیر علی ایستاد و برام دست زد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irایستادم و شرمنده سرم و انداختم پایین و از فرصت استفاده کردم و با عوض شدن اهنگ کشیدم کنار..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقد قلبم تند میزنه..یعنی به خاطر ر*ق*صیدنه؟رفتم تو اتاق افسون..روبروی اینه ایستادم.لپام گل انداخته بود.دستمو گذاشتم رو قلبم.چشمامو بستم و تصویر لبخند امیر علی اومد جلو چشمام..دوباره قلبم ضربان گرفت..پس به خاطر این اقای خوشتیپ بود نه ر*ق*صیدنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخند اومد رو لبم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاق زدم بیرون و رفتم تو اشپزخونه کمک ابجی ترانه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_کمک نمیخوای خواهری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه با لبخند گفت_نه قربونت بشم..شیطون قشنگ میر*ق*صیا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخجالت زده گفتم_این اشپزخونه های اپن هم بد چیزیه ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا لبخند و لحن شیطونی گفت_اون که اره..ولی امیر علی هم ناکس خیلی قشنگ میر*ق*صه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین بار و دیگه واقعا خجالت کشیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ا..ابجی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندید و گفت_جانم..باشه بابا..غزلی پرهامو صدا میکنی بیاد کیکا رو پخش کنه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خب خودم میبرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه_نه عزیزم..سینیش بزرگه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو سالن و با دیدن پرهام که با قلش پروا در حال ر*ق*ص بودن گفتم_دیگه قر اومدن بسه..بیا برو مامان جان احضارت کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرهام یه دور دورم چرخید و گفت_شرط داره خوشگله؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگاهش کردم که لپش و اورد جلو صورتم..دیوونه..یه ماچ ابدارش کردم که گفت_امر امره خاله خانمه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو رفت تو اشپزخونه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم روی یه صندلی و خیره به حرکات شاده اوا بودم که یه نفر نشست کنارم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_کیک نمیخوری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبشقاب کیکش و سمت من گرفته بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا لبخند دلنشینی گفتم_ممنون..نمیخورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_همون جریان جوش و کالری و..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اسمش اینه..من قند خون دارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی متعجب گفت_تو این سن؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دیگه دیگه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_انسولین میزنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه بابا..خیلی بالا نیست..میدونی ارثیه..اگه کنترل نکنم میزنه بالا..با قرص جلوشو میگیرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی بشقاب کیکش و گذاشت کنارش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_تو چرا نمیخوری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخند زد و گفت_از گلوم پایین نمیره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه نظرم قشنگ ترین جمله ای بود که تو تمام عمرم شنیده بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو تختم دراز کشیدم و به امشب و تولد اوا فکر میکنم..روز خوبی بود.با اینکه ازم خیلی کار کشیدن ولی خوب بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نفس عمیق میکشم و به سقف اتاقم خیره میشم..به میز کامپیوترم و محتویات روش..به کمد لباسام..به گلدونای کوچیک و فانتزی کنار پنجره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی وقتا احساس تنهایی میکنم..با اینکه تنها نیستم ولی..درواقع تنهام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن مادر ندارم.10 ساله که تنهام گذاشته..بیمعرفت رفت و منه ده ساله رو تنها گذاشت.مامانا مهربونن..مطمئنا اگه دست خودش بود نمیرفت..ولی خب کار خدا بود..بردش.و من الان تنهام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی مادری وحشتناکه..درد منو فقط یه دختر 20 ساله درک میکنه که واسش خواستگار میاد ولی مامان نداره که خودش و واسش لوس کنه و یکم طاقچه بالا بذاره..مامان نداره تا با هم بشینن از لیست جهیزیه حرف بزنناگه مامان بود احساسمو میفهمید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان نیست و بجاش فرانک هست..زن بابام.نه نامادریه نه مادر.یه زن خنثی که اومده تو زندگیمون که فقط زندگی کنه..یه روزمرگی ساده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز موقعی که من یه دختر 14 ساله بودم با اصرار عمه هامون اومد تو زندگیمون.فقط واسه اینکه من یه مادر بالاسرم باشه.بابا زن نمیخواست..4 سال طول کشید تا تونست یه نفر و وارد زندگیش کنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک همسن ابجی ترانه است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن با خواهرام تفاوت سنی زیادی دارم ..جای بچه هاشونم.خب من یه بچه ناخواسته بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی غزاله 44 سالشه و سه تا بچه داره.افسون 19 ساله ارین 16 ساله و اوای 8 ساله.شوهرشم عمو مرتضی یه شرکت مواد غذایی داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه 42 یه دوقلو داره.پرهام و پروا 18 ساله.عمو احمد هم چند دهنه مغازه تعمیر گاه ماشین داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعاشقشونم..عاشق هر پنج تاشون..خواهر زاده هام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرابطم با همشون خیلی خوبه..خیلی دوستم دارن و بالعکس.خاله کم سنیم..فقط کافیه بگم چیزی میخوام تا سریع واسم فراهم بشه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی از بینشون محرم رازم افسونه..خیلی از حرفای دلم و پیش افسون میتونم بگم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای اس ام اس گوشیم میاد..توکا ست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_تولد خوش گذشت؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_عالی..جات خالی بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_نتونستم خودمو برسونم.چه خبر از امیر علی خان؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_گمشو.صبح حرف میزنیم.خوابم میاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_خوابات شیک جیگر.برو لالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ماچ عشقی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_از امیر علی چه خبر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_وا..من واسه چی باید ازش خبر داشته باشم؟پسر عمو تو از من سراغشو میگیری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_پسر عموی من به جاش عشق تو..حالا هر چی..دیوونه انقد دست دست کن تا اون دختر خاله های عفریته اش قرش بزنن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم یه جوری شد از این حرفش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_غلط میکنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_از من گفتن بود..اخه ناکس دختر خاله هاش از این دخترای لوندن که خاک برسرا بلدن چه جوری ادمو موش کنن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خو میگی چکار کنم..پاشم برم خواستگاریش؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_نه خره..ولی یه چراغ سبزی هم به این بدبخت نشون بده که بفهمه چه غلطی باید بکنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز تصور خواستگاری کردن امیر علی از من یه لبخند پت و پهن نشست رو لبمو بی اراده بلند گفتم_امیر علی من و دوست داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_بسکه خره..ببند نیشتو..دختره بی حیا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند فکر کرده بودم.زد تو ذوقم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بیشوور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون لپمو کشید و گفت_قهر نکن حالا..از توکا چه خبر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا یاد اوری توکا دلم براش شور افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_یه چند وقتیه سرش خیلی شلوغه.نمیفهمم چشه؟کاراش عجیب شده..خیلی تو خودشه.بهش میگم بیا اینجا میگم فعلا وقت ندارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون یه چشمک زد و گفت_نکنه عاشق شده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه بابا..اهل این غلطا نیست..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_ا..حالا شد غلط..واسه تو که لحظه های ناب و شیرینه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_زهر مار..منو مسخره نکن.دوست ندارم توکا فعلا شوهر کنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو افسون زد زیر خنده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نمیری؟به چی میخندی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_عین این برادر های غیرتی حرف زدی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_درد..گفتم به چی میخنده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه افسون قیافش جدی شد و گفت_غزل..نکنه تو دوجنسی هستی و داری عاشق توکا میشی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب فقط زل زده بودم بهش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه زد زیر خنده که بلند شدم و با بالش انقد زدمش که صدای جیغش دراومده بود..دختره بیشوور..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون واسه نهار موند پیشم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از نهار چهار نفره خوشمزمون با دستپخت عالیه فرانک من و افسون ظرفا رو شستیم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_غزل..لباس چرک نداری؟میخوام ماشینو بزنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چرا الان میارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو اتاق و دوسه تا لباس اوردم و انداختم تو ماشین.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_عصری میخوام برم بازار واسه خونه خرید کنم..چیزی میخوای؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخند مهربونی زدم..فرانک مهربون بود..ولی زیاد تو حرفاش اینو نشون نمیداد..دلسوزیه یه مادر و نداشت ولی مثل یه خواهر بزرگتر واسم دلسوزی میکرد..اونم بیشتر تو رفتار نه گفتار..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخداییش ازش راضی بودم.درسته هیچ وقت جای مامانمو نمیگیره ولی 6 سال زحمتو کشید.دختر بدقلقی نبودم ولی سخت بهش عادت کردم.الانم واقعا دوسش دارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه ممنون..چیزی نمیخوام.فرانک؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتفاوت سنیمون زیاد بود ولی خودش ازم خواسته بود فرانک صداش کنم..میگه احساس پیری میکنم چیزی غیر از این بهم بگی..ولی من میدونم..نمیخواد من معذب باشم که اسم مامان و روش بذارم..هیچ کس غیر از مامان خودم واسه من مامان نمیشه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_بله؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بابا چرا امروز انقد ساکت بود؟غذاهم که چیزی نخورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک در حالیکه خودش و مشغول ور رفتن با دکمه های ماشین لباسشویی میکرد گفت_یاد مامانت افتاده بود مثل همیشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواسم همیشه سواله که چرا فرانک انقد راحت کنار میاد.بابا هنوزم که هنوزه عاشقه مامانه و اونو فراموش نکرده..زندگیش با فرانک خیلی دلچسب نیست..درسته دیگه سنی ازش گذشته و 65 سالشه ولی بازم یه زندگی معمولی نیسن.فرانک بیشتر فقط تو این خونه کار میکنه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینو گفت و بی حرف یه سینی چای دونفره برداشت و گفت_چای امادست..واسه خودتون بریزید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو رفت بیرون.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_اینم طفلی پر پر شد با بابا جون؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چرا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_اخه این بابا جون هم خیلی یخمکه..بابا یه عشقی..یه چشمکی..یه ب*و*سی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکی زدم پس سرش و گفتم_تو ظرفاتو بشور..چشم سفید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_ولی من هنوزم معتقدم که تو دو جنسی هستی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقد عصبانیم کرد با حرفاش تا یه لیوان اب یخ رو سرش خالی کردم و جنگ و دعوامون شروع شد و نتیجه اش این شد که دختره بیشعور از تو یخچال تخم مرغ و برداشت و شکوند تو سرم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ابجی کمک نمیخوای؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه_نه عزیزم..فقط اگه میتونی سس سالاد و اماده کن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوسایل سس و از یخچال در اوردم و مشغول بودم که صدای زنگ ایفون اومد و بعد از اون فرانک و ابجی غزاله و بچه ها اومدن داخل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون با سر و صدا اومد تو اشپزخونه و گفت_سلام بر خاله خانم خوشگل خودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه_سلام خاله..خوبی؟حالا من خاله خوشگله بودم یا غزل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_خاله حرفا میزنیا..این خواهر تو مگه خوشگلیم داره؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irته هویجی و که داشتم میخوردم و پرت کردم تو سرش و گفتم_بیشوور..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرهام_عاشق این بیشوور گفتنتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدم و رو بهش گفتم_مرسی..بیشوور..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرهام_بله..اینم جواب ابراز علاقمونه..دست شما درد نکنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوا اومد پیشمو گفت_سلام خاله غزل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلپاشو از دوطرف کشیدم و گفتم_سلام به روی ماهت جیگرم.خوبی خاله؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتنها کسی که منو خاله میدونست همین اوا کوچولو بود بقیه که کلا ول معطل بودن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه_چه خبر فرانک؟بابا کو؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک در حالیکه شالشو در میاورد گفت_کار داشت..شب میاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی غزاله_غزل بیا واسه تو و افسون و پروا تونیک خریدم برید بپوشید هرکدوم و خواستید ببرید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپریدم و لپش و ب*و*سیدم و گفتم_عاشقتم غزاله جون..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه میدونستن که من چقد عاشق تونیکم مخصوصا از این مجلسیاش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو اتاق پروا بودیم و سه تامون لباسامون و پوشیدیم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتونیک پروا قرمز بود و مال افسون سبز تیره و مال من شکلاتی با یه زنجیر باریک طلایی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی شیک بودن..هر سه یه مدل بودن فقط رنگاشون فرق میکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپروا_غزلی مال تو از مال ما دوتا خیلی خوشگلتره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چون خودم خوشگلم..مال شما هم مشکل نداره.مشکل خودتونید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_جنبه نداری یکی ازت تعریف کنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_الان از من تعریف کرد یا تونیکه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه برو بابا زیر لبی گفت و مشغول دید زدن خودش شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمون موقع یه اس ام اس واسه گوشیم اومد و پروا هم رفت بیرون که لباسش و نشون بقیه بده..کلا هر وقت لباس نو میپوشید دو ساعت باهاش میر*ق*صید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپیامو باز کردم و واسه یه لحظه فکر کردم که اشتباه دارم میخونم یا چشمام تار میبینه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبریده بریده گفتم_اف..افسون؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهرموقع دیگه ای بود میگفتم ها تو کلات..ولی فقط خیره به گوشیم گفتم_اینو بخون..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون برگشت و با دیدن قیافه رنگ پریده ام گفت_چی شده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو سریع گوشی و ازم گرفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بالا گوشی یه نگاه بهم انداخت..اول متعجب بود و بعد لباش کم کم کش اومد و کم کم تبدیل به خنده شد و قهقهه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا باورم نمیشد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ساکت افسون..یکی میگه اینا چشونه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون در و محکم بست و نشست جلو پامو گفت_باورت میشه غزل..بالاخره امیر علی وا داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو گوشی و گرفت روبروی خودش و از روش خوند..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام غزل جان..میخواستم این افتخار و نصیبم کنی و دعوت شام فرداشبمو قبول کنی..یه حرفایی هست که دوست دارم بشنوی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا ذوق زدگی زیاد گفتم_افتخار چیه؟با کله میرم..وای کاشکی واسه امشب دعوتم میکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون یکی زد تو سرم و گفت_خاک تو سر شوهر ذلیلت..یکم کلاس به خودت بده..خر نشی تا ازت خواستگاری کرد سریع بگی بله.یه نازی یه چمی دونم میخوام درس بخونمی..یه چیزی ..سریع نپری تو ب*غ*لش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه قری به سر و گردنم دادم و گفتم_تو که میدونی من خدای عشوه ام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_البته عشوه شتری.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چپ چپ که نگاش کردم نیشش و باز کرد و گفت_البته ازنوع ماده اش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_میشه خفه شی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_پس بمیر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_اونم تو کار من نیست..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اصلا منو نگاه دارم با یه دختر ترشیده بحث میکنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم که افسون یه عقده ای زیر لبی گفت و منم یه خودتی تحویلش دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپروا اومد داخل و گفت_بیایید مامان و خاله میخوان لباسا رو تو تنتون ببینن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون روز موقع غذا خوردن کلی ابرو ریزی کردم..هی میرفتم تو فکر فردا شب که با سقلمه های افسون به خودم میومدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرهام_خالمون هم رفت قاطی مرغا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابجی ترانه_پرهام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا_غزل بابا خوبی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ها..اره بابا..واسه چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا خندید و گفت_اخه داری ماست و میریزی تو ترشی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای خاک برسرم ..کل جمع خندیدن..ابروم رفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون زیر لبی گفت_بی جنبه..ادم باش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_گمشو تو هم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشب تا صبح که فقط خوابای رنگی و عاشقونه و رمانتیک دیدم.انقد هیجان زده بودم که مدل سفره عقدمون هم انتخاب کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمش تصور میکردم که قراره چی بگه و چی بشه و چه جوری حرف و پیش بکشه و چه طوری خواستگاری کنه..همشم یاد این فیلم خارجکیا میفتادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن امیر علی و دوسش داشتم..پسر عموی افسون بود..از کوچیکی رو هم شناخت داشتیم و با هم روابط خوبی داشتیم..بزرگتر که شدم نسبت بهش احساس تازه ای پیدا کردم و الانم دو سه ساله که فهمیدم دوسش دارم..اونم نه یه دوست داشتن معمولی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز علاقه اون هم خبر داشتم..همیشه لازم نیست کسی به زبون بگه عاشقته گاهی از نگاهش رفتارش حرکاتش چشماش میفهمی حسش چیه..همینکه همیشه از افسون راجب من میپرسه و همیشه تو کل بچه های فامیل فقط تولد من یادشه این یعنی حس..یعنی مهم بودن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر منتظر این روز بودم و چقد الان خوشحالم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز صبح انقد ذوق و شوق داشتم که همه بدنم با هم در حال ر*ق*ص بودن..اصلا یه جا بند نمیشم.فرانک به رفتارام شک کرده و گاهی اوقات با لبخند بهم خیره میشه و این یعنی خیلی تابلو ام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازم خوبه بابا نیستش و گرنه ابروریزی میشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای ضبط اتاقم و تا ته زیاد کردم و تو کل خونه میچرخم..یه صبحونه مفصل و یه ماچ گنده از لپای فرانک اغاز شادی من بود..یکم وسایل اتاقمو جابه جا کردم و رفتم یه دوش حسابی گرفتم..با کف سرم موهامو شنیون میکردم و واسه خودم کیف میکردم..کلا نمیدونستم این همه انرژی و چطور خالی کنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم بیرون و موهامو خشک کردم..یه شلوار جذب مشکی و تک پوش سفید عروسکی پوشیدم.فرانک اومد تو اتاق و بی حرف منو نشوند رو صندلی میز ارایشیمو با حوصله موهامو با سشوار خشک کرد.تو تمام این مدت اصلا نگاهمم نکرد..اصلا حواسش به من نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارش که تموم شد دستمو گذاشتم رو دستش که با چشمای قرمزش نگام کرد..اشکی بودن ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و اورد پایین و کنار گوشم گفت_این حس و حالت منو یاد جوونیام میندازه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو بی حرف از اتاقم رفت بیرون.یعنی چی..یعنی فهمیده من امشب قرار دارم.یعنی فرانکم جوونیاش عاشق شده؟وای خدا واسه یه لحظه از بابا بدم اومد.ولی فقط یه لحظه بود..مگه بابا چند ساله با فرانک ازدواج کرده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسعی کردم امروز و بی خیال فضولی کردنم بشم و روزمو خراب نکنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو اتاقم بودم و یه اهنگ غمگین و عاشقانه گوش میدادم که با ویبره گوشیم به خودم اومدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا کنترل ولوم ضبط و کمش کردم و گوشی و گذاشتم رو گوشم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام بر توکای زشت رو خواهر خودم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_سلام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصداش غمگین و ضعیف بود..توجام نیم خیز شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_توکا..خوبی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_اره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_صدات..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_خوبم غزل.میتونم ببینمت؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اره پاشو بیا خونه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_نه تو محوطه کتابخونه منتظرتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو قطع کرد..چش بود..چرا استرس گرفتم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع بلند شدم و یه مانتو مشکی و شال سورمه ای دم دستمو پوشیدم و گوشیمو برداشتم و به فرانک گفتم میرم پیش توکا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا رسیدم به کتابخونه قلبم اومد تو حلقم..از ترس..صداش خیلی غمگین بود..یعنی چی شده؟من توکا رو میشناختم..این صدا..این طرز حرف زدنم..یعنی خیلی داغونه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنا سلامتی دوست 12 سالمه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی از دور دیدمش پاهام سست شدن..سرش پایین بود و حواسش به من نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاب دهنمو قورت دادمو سریع خودمو بهش رسوندم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای پامو که شنید سرش و اورد بالا..باورم نمیشد خدا..چشماش همه پر از رگه های قرمز..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چی شده توکا؟چشمات چرا قرمزن؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لبخند تلخ و کمرنگ زد و دستشو سمتم دراز کرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم و دستش و گرفتم و نشستم کنارش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و گذاشت رو شونم و چشماشو بست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_توکا..ترو خدا حرف بزن..دارم دق میکنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا یه نفس عمیق کشید و گفت_طاها دوست داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسم طاها که رو زبونش اومد تنم یخ کرد.دستم ناخوداگاه از تو دستای توکا دراومد.معنی حرفش و نمیفهمیدم..طاها..منو دوست داره؟واسه چی؟اصلا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ت توکاچی میگی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا سرش و از رو شونم برداشت و گفت_خیلی وقته..ولی نگفتم بهت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چی داری میگی؟تو که میدونی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_میخواد بیاد خواستگاریت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبغض کرد..اصلا درک نمیکردم..چرا توکا..اون که میدونه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خودت میفهمی چی داری میگی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و اروم تکون داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_خیلی وقته که میخوادت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیره شدم به سنگ ریز جلو پام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_و تو هیچی به من نگفتی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_لازم نبود..تو سرت گرم بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهش کردم..نمیفهمیدمش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_الان چرا داری این حرفا رو میزنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیره شد به چشمام..به ثانیه نکشید بغضش ترکید و زد زیر گریه..مثل ابر بهار گریه میکرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irترسیدم.کشیدمش تو ب*غ*لم..حسودی میکرد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دست کمرش و ماساژ دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_درکت نمیکنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_میدونم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چرا داری الان میگی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا بریده بریده حرفی و زد که حاضر بودم واسه نشنیدنش جونمو بدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_طاها داره میمیره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتنها حرفی که از دهنم در اومد این بود_خفه شو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و اروم تکون داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_داره میمیره غزل.طاها داره میمیره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خفه شو..بهت میگم خفه شو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا صداش رفت بالاتر_سرطان خون داره..میفهمی یعنی چی؟میفهمی دکترا گفتن فقط 6 ماه زندست یعنی چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفهمیدم چی شد که فقط جیغ زدم_خفه شو لعنتی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافتادم رو زمین..رو زمین سر و یخ زده..تموم تنم میلرزید.دستام یخ کرده بود.احساس میکردم صبحانه خوشمزه ای و که با عشق خوردم و دارم میارم بالا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای اس ام اس گوشیم اومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی بود..یه پوزخند نشست رو لبم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_غزل..میای؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی مغرور..سختت بود یه خانمی پشتش بزنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستم میلرزید..چطور تایپ کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_میام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه خط چشم پهن شاید بتونه پف چشمامو بخوابونه.یه ارایش نسبتا غلیظ..یه ریمل پر چشمای عسلیمو روشنتر نشون میده..یه رژ لب گلبهی روی لبای گوشتی و نسبتا درشتم..تو اینه به خودم خیره بودم..به دختری که موهای حلقه حلقه اش صورتش و گرفته..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشال کرم رنگم داره از رو سرم میفته و تلاشی واسه نگه داشتنش نمیکنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسی چه میدونه چه بغضی پشت این چهره است..چه غمی تو دل این دختر نشسته..چشمام سرخن..مثل چشمای توکا..پر ازز رگه های قرمز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاهام سست بودن..حس میکردم جون توتنم نیست..اصلا نمیتونستم فکر بکنم طاها 24 ساله کسی که تمام عمرم همه حسم بهش علاقه و احترام بود..فقط 6 ماه دیگه زندست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اینجوری شد؟چرا خدا..چرا میخوای طاها رو ازمون بگیری.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا چطور میخواد کنار بیاد؟چطور مرگ برادرش و تحمل میکنه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدای من.طاهای همیشه اروم..همیشه مهربون..طاهایی که وقتی تو چشماش نگاه میکنی یه دریا محبت و مهربونی نصیبت میشه..چهره ای که پر از ارامشه..کسی که واسه حرفات همیشه یه بیت شعر داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچطور طاقت کنم خدا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم لب تختم.امشب و چکار کنم؟امیر علی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم گرفته..چه روز بدی بود..کاشکی زمان تو همون دیروز و دیشب میموند و من تو بی خبری خودم میموندم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاد نگاه داغ امیر علی تنم و گرم کرد..پسرک مغروری که از وقتی پا تو زندگیم گذاشته احساسمو عوض کرده.پسر جذابی دلم دست رو دلش گذاشته..امیر علی خیلی مغرور تر از این حرفاست که دختری و دعوت به شام کنه و واسه اومدنش انقد اصرار..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچی جوابش و بدم؟بگم باهات ازدواج میکنم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاد حرفای صبح توکا افتادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_غزل..اخرین ارزوی داداشم تویی..غزل هیچی ازت نمیخوام..بقران میدونم دلت با امیر علیه..اصلا نمیدونم چطور روم شده تو چشمات نگاه کنم و این حرفا رو بزنم..اصلا خودم میرم با امیر علی حرف میزنم..راضیش میکنم..غزل..طاها اگه بفهمه تو رو از دست داده همین 6 ماه هم طاقت نمیاره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو من میدونم امیر علی مغرور تر از این حرفاست که بخواد به قول خودش به ته مونده یکی دیگه نظری بندازه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه قطره اشک از گوشه چشمم چکید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمانتو ل*خ*ت و بلند مشکیم تو دست و پام بود..پاهام نمیکشد که برم.چی بگم بهش..چه جوری تو چشماش نگاه کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبگم تموم این لبخندام به تو تمام توجهم تموم این صمیمیت تموم این طرفداریم از تو توی جمعامون همش کشک بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلمو چه جوری راضی کنم..راضی میشه؟وای طاها..تو رو چکار کنم..غم نبودت و..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاس ام اس اومد واسم..افسون بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_غزلی رفتی یا نه؟امیر علی جونو نکاری یه وقت؟اگه نری میاد دنبالت خر کشت میکنه ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمامو بستم..داغ بودن .با بستنشون حس کردم اشکام اروم دارن میریزن رو گونه هام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم طاقت نمیاره بی امیر..سرم و گرفتم بالا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا.این چه بازیه با من راه انداختی؟می خوای امتحانم کنی؟میخوای بفهمی تا چه حد نگران دل بقیه ام؟چقد صبورم؟جون جوون مردم و گذاشتی کف دست من که چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای در اتاقم اومد..اشکام و سریع پاک کردم و از رو زمین بلند شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک اومد داخل و گفت_غزل..نمیخوای بری بیرون؟مگه نگفتی شام با دوستاتی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشتم بهش بود.سرم و اروم تکون دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_میرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای قدم هاش از پشت سرم میومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_مشکلی هست؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و به چپ و راست تکون دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواست بره بیرون که زبونم باز شد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بین دو راهیم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irایستاد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_یه دو راهی که یه سرش به ته ته ارزوهام میرسه و یه راهش..به وجدانم..چکار کنم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_عاشق شدی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچی نگفتم..لازم نبود.اگه مامانم بود نیازی به پرسیدن نداشت.خودش میفهمید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرانک_عشق خیلی قشنگه..داغه و گرم..شیرینه و جذاب.خوش شانس باشی به عشقت میرسی و باهاش خوشی.ولی بعد یه مدت که داغیش پرید و شد عادت تازه وجدانت میاد سراغت.اونوقته که تا اخر عمر بیخ گلوته.عذاب وجدان..میکشه ادمو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو از اتاق زد بیرون.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعذاب وجدان.عذاب وجدان.عذاب وجدان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا به من چه؟من که نمی تونم زندگی خودمو به خاطر بقیه خراب کنم.نمیتونم امیر علی و از دست بدم.اون اگه دست رد به سینش بزنم میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه..اون پسر مغرور و من میشناسم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازم یاد توکا و حرفاش افتادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوکا_غزل فقط 6 ماه.فقط 6 ماه باهاش باش.نه عقد نه عروسی..فقط یه نامزدی ساده که بفهمه تو مال اونی..که مال اون میمونی.بذار دلش اروم بگیره.غزل استرس داره.بامن حرف زده..میگه میترسم غزل و از دست بدم.غزل استرس براش سمه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشست جلو پامو دستامو گرفت تو دستش و با گریه گفت_غزل بهت التماس میکنم..نذار داداشم ناکام بره..نذار چشم به راه باشه..بذار طعم عشق و بچشه..بذار این 6 ماه اروم بشه..التماست میکنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_چی میخوری غزل جان؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروم نمیشد نگاهش کنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_فرقی نمیکنه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن که نگاهش نمیکردم ولی حس میکردم سنگینی نگاهش و روم.متعجب بود از این همه سربزیری..من در برابر امیر علی خجالتی نبودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو به گارسون گفت_دو پرس جوجه با مخلفات..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرستوران شیک و فوق العاده ارومی بود..از این رستورانا که واست شمع روشن میکنن..موسیقی لایت میذارن و با نورپردازیشون دیوونت میکنن..روی میزاشون پر از گل های قرمز بود و از همه طرف عشق و بهت یاد اوری میکردن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_غزل..نمیخوای نگام کنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس میکردم با خنجر به قلبم میکشن..اینجوری نباش امیر..انقد نرم و لطیف..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و اوردم بالا.اخ لامصب امشب هم چه تیپی زده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجین مشکی و بلوز مردونه و اندامی سورمه ای با چهار خونه های کمرنگ خاکستری و کت تک سورمه ای..بوی عطرش وحشتناک تو بینیم پیچیده بود و دیوونم میکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمای قهوه ایش با مهربونی بهم زل زده بود..موهای قهوه ای سوختش و خیلی قشنگ و مطابق مد روز درست کرده بود..و لباش با لبخند جذابی به روم میخندید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرد جذاب و دست نیافتنی من..چقد سخته عشقت کنارت باشه ولی نتونی دستتو دراز کنی و بدستش بیاری..چون ممنوعه است واسه تو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_حالت خوبه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه این نگاه و قیافه درهم من میخوره خوب باشه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خوبم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_احساس میکنم خیلی سر حال نیستی..نمیخوام فکر کنم که امشب و به اجبار اینجایی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونستم..امیر علی مغرور تر از این حرفا بود که خوشش بیاد کسی بهش ترحم کنه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه..فقط کمی کسلم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_میخوای بریم دکتر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه مهم نیست..خب.نمیخوای بگی شام امشب دلیلش چیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمون موقع گارسون اومد و میز شام و به بهترین شکل ممکن چید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی با لبخند جذابی گفت_میشه اول شام..بعد حرف..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواستم بگم میشه هیچ وقت هیچی نگی..از هیچی حرف نزنی..از چیزی که دلمو میسوزونه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی شیک و با اشتها غذا میخورد و هر چند لحظه ای یه بار منو مجبور میکرد به جای بازی با غذام یه چیزی بخورم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوسط شام واسه گوشیم یه اس ام اس اومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافسون_غزلی..چی شد؟رفتی تو کارش یا نه؟الان تو ب*غ*لشی؟خاک تو سرت سریع بله ندی..بگو میخوام ادامه تحصیل بدم..وای غزل..امیر علی چی پوشیده؟کوفتت بشه پسر عموی خوشتیپم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لبخند تلخ زدم..افسون کاشکی الان بودی..کنارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از شام امیر علی سفارش دو فنجون چای داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_چرا حس میکنم رو براه نیستی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_من خوبم امیر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی _راستش..اهل مقمه چینی نیستم چون ازش خوشم نمیاد.خیلی رک و راست حرفم و میزنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلبم شروع کرد تند تند زدن.تند و پر طپش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیره شد به چشمام..واسه چند لحظه کش دار..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستام یخ کرده بودن..موسیقی ارومی پخش میشد و بوی گلا و عطر امیر داشت خوابم میکرد..و من بازم عاشق بودم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_من میخوامت غزل..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس کردم از یه بلندی در حال سقوطم..سقوطی که تهش جز شکست من یا امیر علی چیزی نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمیشه تشنه شنیدن همین سه کلمه از زبون امیر بودم و الان در حال سوختن..که ای کاش نمیشنیدم..نمیگفت تا منم نمیسوختم که چرا دارم از دستش میدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کنم گونه هام گل انداختن که دستای گرم و بزرگ مردونه اش و گذاشت رو دستای سرد و ظریف دخترونه ام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_خودت اینو بهتر از هر کسی میدونی که چقد دوستت دارم..تو تنها دختری هستی که دلم میخواد هر لحظه و هر ثانیه کنارم باشی..وقتی نیستی غزل..دلم میگیره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچی از حرفاش نمیفهمیدم..فقط یه سری تصویرای گنگ میومد تو ذهنم..بودن امیر علی..حمایتش..نگاهش.طاها یه تصویر از اینده از نبودش.تو گوشم صدا بود و من داغ بودم.هیچی نمیفهمیدم.فکر کنم فهمید داغونم ..داغون بودم..بودم که دستای یخ زدم یهو داغ شدن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_غزل ..خوبی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهش کردم.خدا تو بگو چکار کنم؟بهش بله بدم.بگم پایتم.هستم باهات..منم می خوامت.چی میشه؟طاها میمیره..خب به جهنم..به درک.به من چه؟چرا من مسئول زندگی بقیه شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمای اب و دریایی طاها اومد جلو چشمام..لبخند مهربونش وقتی واسم شعر میخوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن از کی انقد بی رحم شدم سنگدل شدم.میتونم کنار امیر باشم و یه عمر عذاب مرگ طاها رو شونم باشه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_فکر کنم شب خوبی و واسه حرف زدن انتخاب نکردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگاهم کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_داری گریه میکنی.؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا..ابروم رفت..اصلا نفهمیدم.با کف دستم اشکای زیر چشممو پاک کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_اینا نمیتونن اشک شوق باشن..درسته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاب دهنمو قورت دادم.من..چی می خوام؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاشکی میشد مثل بچگیامون چشمامونو ببندیم و سر دوتا انگشتمون و بهم برسونیمو ببینیم میشه یا نمیشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر علی_چرا حرف نمیزنی غزلم.ازم دلخوری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغزل محمدی
00این رمان و پنج سال پیش خوندم و واقعا عالی بود و کلی سر مرگ طاها گربه کردم
۲ ماه پیش.....
00شخصیت طاها رو خیلی دوست داشتم:)و واقعا با مرگش خیلی گریه کردم.
۳ ماه پیشنگار
00خیلی غمگین بود کلی گریه کردم
۳ ماه پیشمهیا
00واقعاااا عالیی بهترین رمانی بود که خوندم تا حالا ۳بار کامل خوندمش
۳ ماه پیشAna
20دست خورده یعنی چی که نویسنده همش گفته بود مگه دختر ها کالا هستن اصلا از این ادبیات جنسیت زده نویسنده خوشم نیومد مانا هم خیلی دختر چسب واویزونی بود بنظرم بیشتر از این حقش بود
۸ ماه پیشروشنک
00زیاد برام جالب نبود خیلی به نظرم الکی طولانی شده بود
۹ ماه پیشمائده
00عالی عالی خیلی قشنگ
۱۲ ماه پیشناشناس
01کلا این نویسنده قشنگ مینویسه
۱ سال پیشمریم
01خیلی خوب بودنه اغراق داشت نه چیزی آفرین به نویسنده من من ۵ساله دارم شب وروزرمان میخونم پس یه چیزایی سرم میشه
۱ سال پیشآناهید
۱۵ ساله 90توی رمانا همه باید برن تو کما که به هم برسن 😂😂😂😂
۲ سال پیشسارا
00علی بود می تونست عالی ترم باشه❤️
۱ سال پیشسحر 34
00قشنگ بود ولی می تونست خیلی بهتر باشه
۱ سال پیشالهام
۳۰ ساله 00خوب بود
۲ سال پیشفروغ
۳۰ ساله 00عالی بود ...ممنون از نویسنده عزیز
۲ سال پیششیما
00خیلی عالی بود چند جا با خوندنش اشکم دراومد غمگین و قشنگ بود
۲ سال پیش
مریم عباسی
00سلام خوب بود من خیلی خوشم امد ،ولی مریضی طاها ومرکش خیلی ناراحت شدم وگریه کردم،چون خیلی ها رو دیدم این سرطان لعنتی به جوانیشون رحم نکرد،موفق باشید