داستانمون درباره دختریه که به خاطر وضعه مالی و بیماریه برادرش دست به دزدی می زنه و دقیقا یک شب که داشته دزدی می کرده...

ژانر : پلیسی، عاشقانه، طنز

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۴۸ دقیقه

مطالعه آنلاین دزد شیطون پلیس مغرور
نویسنده : atibala

ژانر : #عاشقانه #پلیسی #طنز

خلاصه :

داستانمون درباره دختریه که به خاطر وضعه مالی و بیماریه برادرش دست به دزدی می زنه و دقیقا یک شب که داشته دزدی می کرده...

مقدمه

وصیت کردہ ام بعد از مرگم،

دوفنجای چای هم دفن کنند

شایـــد صحبت های من با خـــدا به درازا کشید

به هر حال دلخوری ها کم نیست از بندگانش

همان هایی که بی اجازه وارد شدند

خودخواهانه قضاوت کردند

بی مقدمه شکستند

و بی خداحافظی رفتند

(سیمین بهبهایی)

داشتم بند کفشام رو می بستم که صدای اسی(اسکندر)بلند شد:

_اگه امشب کارمون جور بشه نونمون تو روغنه.

بعد از برداشتن چراغ قوه از روی پله های لب در از خونه زدم بیرون، خونه ای که اگه تا دو روز دیگه اجاره اش رو ندیم، آواره خیابونا می شیم.

_این مهمونی که مثل مهمونی های دیگه نیست؛ این قدر طولش می دی ابی(ابراهیم) اونجا زیر پاش علف سبز شد با لبخند گفتم:

_خو په جِتت و بیار که بریم.

وقتی سوار موتور به قول اسی جت شدیم، راه افتادیم سمته جایی که رئیس گفته بود.

وقتی موتورو جلوی خونه که نه قصر یارو نگه داشت، ابی رو دیدم که داشت به سمتمون می اومد وقتی بهمون نزدیک شد روبه دوتامون با غیظ گفت:

_کدوم گورستونی بودید؟ بیاید تا نیومده، کارمون رو شروع کنیم اسی و ابی موتورو کنار دیوار خونه گذاشتن، تا من راحت تر بتونم از دیوار بالا برم.

پام رو بلند کردم و گذاشتم روی

موتور و با کمک اسی خودم رو

کشیدم بالای دیوار با تردید

برگشتم سمت ابی و گفتم:

_مطمئنی خونه خالیه؟

_آره خیالت تخت!

با لبخند روم رو ازش گرفتم اول کوله بزرگم رو پرت کردم و بعدم

خودم پریدم روش یک خورده پام درد گرفت، ولی در عوض این دردای کوچیک می ارزید به پولی که قراره گیرم بیاد.

برای احتیاط نقابم رو زدم

دور و ورم رو یک دید زدم فقط درخت بودو درخت.

از میون درختا رد شدم و خودم و به نزدیک ترین درخت به خونه رسوندم، تکیه ام رو به درخت کناریم دادم.

به خاطر تاریکی از داخل کولم چراغ قوه رو بیرون آوردم.

همونطور که با دکمه روشن خاموش چراغ قوه درگیر بودم،

صدای پارس سگی رو از پشت سرم شنیدم.

با ترس به عقب برگشتم که سگه سیاه و سفیدی رو دیدم، با اون چشمای ترسناکش به من زل زده بود.

با ترس چند قدم عقب رفتم که با این کارم سگه یک پرش زد، از ترس جیغ خفه ای کشیدم ولی گردنش محکم به عقب کشیده شد نگاه کردم، قلاده ای دور گردنش بود

یک نفس عمیق کشیدم و زبونم و واسه سگه دراز کردم که با این کارم شروع کرد به پارس کردن، یک برو بابا زیر لب گفتم و

دوباره به خونه نگاه کردم.

داشتم فکر می کردم چجوری از جلوی دوربینا رد بشم!؟

که چشمم خورد به سیمش.

ای جونم، به همه دوربینا وصل بود!

خداروشکر تو جیبم یک چاقو واسه همچین مواقعی گذاشته بودم.

نزدیک شدم و سیم و با استفاده از چاقو بریدم، که چراغ قرمز همه دوربینا خاموش شد. چاقورو گذاشتم تو جیبم و رفتم سمته خونه درش قفل بود.

یک فکری به سرم زد، گیره آهنی کوچیکم واز موهام در آوردم و مشغول باز کردن قفل در شدم.

که با صدای تیکی باز شد.

یک لبخند پیروز مندانه زدم.

درو باز کردم و داخل شدم.

خیلی تاریک بود، برای همین چراغ قوه رو روشن کردم.

نورو گرفتم جلوم تا ببینم کجام که حضور کسی رو کنارم حس کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ترس جیغ خفه ای کشیدم و چند قدم عقب رفتم، وقتی دیدم هیچ عکس العملی نشون نداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس رفتم جلو نور گرفتم روش زکی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این که مجسمه اس پوزخندی زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_پونه کم بترس؛ دزد که ترسو نیست!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با احتیاط قدم برداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک دور چراغ قوه رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دور خونه چرخوندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وا اینجا که پر از خالیه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره خونه رو از نظر گذروندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سمت راستم دو تا در بود،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببینم خونه به این بزرگی طبقه دومی نداره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت در اولی، با تردید دست بردم و بازش کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی تاریک بود نور گرفتم اینم خالی بود؛ به غیر از یک کمد بزرگ که گوشه دیوار بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درو بستم و با قدم های آهسته به سمته دره دوم رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم و به سمته دستیگره بردم ولی قفل بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودشه مطمئنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوساعت داشتم با در کشتی می گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که بالاخره باز شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ذوق درو باز کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک اتاق کوچیک بود، با کمد بزرگ که سمت راست قرار داشت و قفسه کتابی که کنارش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشتم اتاق رو بررسی می کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که چراغ قوه چند بار چشمک زد و در نتیجه خاموش شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب بهش نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

محکم با دستم چند بار بهش ضربه زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی روشن نشد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باعصبانیت در کولم رو باز کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و چراغ قوه رو انداختم توش،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو روی دیوار کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا کلید برق و پیدا کنم که نکردم،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با غیظ دو دسن چسبیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به جون دیوار «خشم پونه»

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مثل دیوونه ها به دیوار دست می کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

والا الان اگه امامزاده ای جایی بود، صددرصد حاجتم رو گرفته بودم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی دیدم نه این کلید برق پیدا نمی شه، بیخیالش شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامم به تاریکی عادت کرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو به کمرم زدم و نفسم رو مثل فوت بیرون دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که چشمم خورد به نور قرمز با تردید سمتش رفتم؛ چشمام رو درشت کردم تا بتونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهتر ببینم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که چشمم خورد به عتیقه ای که رئیس گفته بود، مثله خری که جلوش تی تاپ ریخته باشن ذوق کردم. دست کشیدم روی شیشه ای که عتیقه توش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی ما به خاطر یه همچین چیزی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومده بودیم دزدی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انداره گلدون خونه زهرا خانومم نبود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

«یکی از همسایه هامون»

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا اینارو بیخیال، چجوری از این شیشه درش بیارم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عتیقه رو داخل یک شیشه مکعب شکل گذاشته بودند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوف باو اونقدرام که محکم نیست شیشه اس دیگه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو بردم بالا و محکم کوبوندم رو شیشه، از درد نفسم تو سینه حبس شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از درد دستم رو تو هوا تکون می دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آخ وای دستم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو همون حال و هوا بودم که صدای فریاد اسی رو شنیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شاید داره علامت می ده، که سریع

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کارم رو انجام بدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

والا مونده بودم چیکار کنم دستم که نابود شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو اون تاریکی خودمم گم می کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک نگاه به درو برم کردم شاید یه چیزی پیدا بشه، تا باهاش این و بشکنم. فقط یک کاری می شه کرد دقیقا من نمی دونم اون یه کار چیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آنقدر خودم رو به این ور اون ور زدم تا بالاخره یک دسته گلف از گوشه اتاق پیدا کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دسته گلف و بردم بالا و محکم کوبوندم به شیشه، شیشه خرده خرد شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع عتیقه رو برداشتم که با برداشتنش نور قرمزی اتاق و فرا گرفت و صدای آژیر خطر بلند شد با ترس به دورو ورم نگاه می کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که بالاخره این وجدانمون اعلام حضور کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_احمق فرار کن دیگه الان میان خفتت می کنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک آها زیر لب گفتم، عتیقه رو سریع اما با احتیاط داخل کوله گذاشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و دِ بدو که رفتی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینقدر گیج شده بودم که می خواستم در اتاقم ببندم، ولی تو همون لحظه چشمم خورد به کلید برق که پشت در بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باز چرا وایستادی لب و لوچت و کج کردی؟ دِ برو دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیخیال فحش دادن به کلید برق شدم و به حرف وجدان جان گوش کردم. خواستم درو ببندم که دستم لای در گیر کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جیغم در اومد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آی الهی خدا ذلیلت کنه، آخ بمیری الهی به شکر خدا شکستنتم می بینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_الان دقیقا تو داری کی رو نفرین می کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_در رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_پونه!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ آها خوب باشه چرا عصبانی می شی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع رفتم سمته درو دویدم تو حیاط.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی از در خارج شدم با دو به سمت جایی رفتم که موتورو گذاشته بودیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسی رو موتور بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس ابی کو؟ یا نکنه این ابیه،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس اسی کو؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیخیال این و اون شدم، سریع سوار موتور شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک پس گردنی محکم به اسی زدم تا حرکت کنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همین که موتورو روشن کرد گازش رو گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کوله رو محکم تو بغلم گرفته بودم،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر چه قدرم عتیقه کوچیک باشه بازم سیصد میلیون می ارزه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسی ام بدون هیچ حرفی می روند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک لحظه به راهی که داشتیم می رفتیم، نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که دیدم داره اشتباه می ره دوباره زدم پسه کلش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_الدنگ داری راه و اشتباه می ری. ولی حرفی نزد اسی چقدر خوش هیکل شده بود لباس هاشم تغییر کرده بودند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره زدم پسه کلش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هوی پول از کجا آوردی لباس خریدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این دفعه چون سرم کنار سرش بود، فشار دستش رو روی فرمون دیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چه قدر دست هاش تغییر کرده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسی دستاش گنده بود، واو عجب عضله هایی داره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاک تو سرم نکنه اشتباه سوار شدم؟ ولی موتور که همونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بزن کنار می خوام پیاده بشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی اون هیچ عکس العملی نشون نداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیدم نکنه دزده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی یک لحظه به خودم نهیب زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آخه احمق تو خودت دزدی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی از ترس این که اینم دنبال همون عتیقه باشه؛ کوله رو بیشتر به خودم چسبوندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرعت موتورو بیشتر کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آهـای یابو علفی بزن کنار تا اینجا جنازت و پهن نکردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی بازم جواب نداد و به راهش ادامه داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ترس دیگه نمی دونستم چی کار کنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تنها راه این بود، تا موتورو بندازم و برای همین هی خودم رو تکون می دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موتور تکون های شدید می خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی نمی افتاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرعت موتور زیاد شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ هوی چیکار می کنی چلغوز!؟ بی جَنَم مگ لالی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردی وایستا نشونت بدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هـی جفتک می انداختم، ولی اون هیچی نمی گفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خودم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کی می تونه باشه؟ یعنی اینم دزده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واسه یک موتور داغون بعد پقی زدم زیر خنده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیچاره از ما ندار تره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باشه بابا عشقی بزن کنار، منم ته جیبم پنج تومن دارم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوله بنزینت رو راه می اندازه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقر با آدم چه کارا که نمی کنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجور زیر لب داشتم دلسوزی می کردم واسه بدبخت، که یهو ترمز کرد مثه این صحنه ها هست توی فیلم سریع و خشن هیجانی وایستاد!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک لحظه فکر کردم من لِتیم اونم دام الانم ماه عسلمونه، خدا چیزت کنه با این توقفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا ده دقیقه تو فکر توقفمون بودم به خودم که اومدم دیدم،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که ای کاش کور می شدم و نمی دیدم نمی دونم، حوری بود، جن بود، پری بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یا من مردم اینجا بهشته!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خودم اومدم کیفی که تو دستم بود رو محکم تر چنگ زدم و به خودم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هر کی که هست الان مهم نیست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من وظیفه مهم تری دارم، که مساویه با مرگ و زندگی بهترینم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالت خیز برداشتم و سه سوت زدم به چاک قیافه متعجبش یه آن از جلو چشم هام گذشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدش داد و هوارش که می گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باید وایستی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خودم گفتم اگه گداست چرا دنبالم می دوئه!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گدا به گدا رحمت خدا نکنه، چشمش دنبال اون پنج تومنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موتورو که گرفتی برو رده کارت دیگه نفله!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاش نمی گفتم پنج تومن دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدم به یک کوچه بن بست و تاریک!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایستادم و رو پاشنه پا سمتش چرخ زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حالت نفس نفس زنون رسید بهم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امون حرف زدن بهش ندادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تند تند شروع کردم به حرف زدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به پیر به پیغمبر چاخان بافتم، دارو ندار من و داداچیام همون موتوره قراضه بود، که تقدیم کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پنج تومن که کله پس اندازم بودو از جیب جین تنگم در آوردم و سمتش گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

‌_بیا اینم پول، جون جدت بیخیال ما شو، ما خودمون نداریم چاله چوله های زندگیمون و پر کنیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دیگه از کجا پیدات شد!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شنیدی می گن دزد که از دزد بزنه شاه دزده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برو بشین ایول بگو به خودت، که تونستی از ما بزنی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومد دهن وا کنه که صدام رفت بالا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هیس هیچی نگو؛ تشکر لازم نیس مام خدا پیغمبر حالیمونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهش افتاد به کوله توی دستم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به این امانتی نگاه نکن تو دستم والله، اینم واسه دوا درمون خان داداشمه می خوام دل و جیگرش و تازه کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دُکیا گفتن باس عمل بشه، فقط صبر کن و ببین فقط پولدار بشم همه گدا گشنه هایی مثل تورم، سیر می کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پندار:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دلم گفتم خدایا این دختره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چقدر حرف می زنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تمومیم نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یا خوده خدا!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از کلافگی دستی تو موهام کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خودم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرگ یه بار شیونم یه بار، می پرم وسط حرفش!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یا نه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولش کن دختر جغله دست بزن داره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنوز سوزشه پس کلم از بین نرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی پسر تو یه مردی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باید به وظیفت عمل کنی، این یک دزده منم در حال انجام وظیفه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باید صبور باشی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پــــونه:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نزدیک شدنش حرفم رو قطع کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگشتم رو تهدید وار جلوش گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ببین داداچ، اگه بخوای کار غلطی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انجام بدی؛ با همین کیف...یا نه نه، با این...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چاقوی کوچیکم رو از جیبم در آوردم و جلوش گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که باعث شد چند قدم به عقب بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_می زنم تیکه تیکت می کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چند قدم عقب رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم از فرصت سواستفاده کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با یک حرکت دستم رو پیچوند،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و باعث شد چاقو از دستم پرت بشه، آخم بلند شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آخ ولم کن وای، دستم شکست ولم کن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرش رو آورد کنار گوشم و زمزمه وار گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کوچولو، باغ وحشی که ازش فرار کردی در نداشت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جانم!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این چی گفت الان!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بـــاغ وحش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اخم برگشتم سمتش فشار دستش رو کم کرده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فاصله صورت هامون خیلی کم بود. طوری که حرم نفس های گرمش به صورتم می خورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به چشم هاش نگاه کردم و با غیظ گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو الان چی زر زدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره دستم رو فشار داد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ببین جغله سعی کن حرف دهنت و بفهمی، وگرنه طور دیگه ای برخورد می کنم باهات.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_برو باوا تو دیگه خر کدوم طویله ای؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی خداییش خودمم نمی دونستم این همه جرئت و از کجا آورده بودم، که داشتم باهاش اینطوری برخورد می کردم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از عصبانیت پره های بینیش تکون می خورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو ول کرد و کمی من رو به جلو هل داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم سمتش کوله افتاده بود جلوی پاهاش؛ بهش نگاهی انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگشت اشاره و شصتش رو به گوشه چشم هاش کشید و خم شدو کوله رو برداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عصبانیت نگاش کردم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو که دنبال عتیقه بودی، پس چرا خودت نرفتی دزدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهم انداخت و پوزخندی زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با کمال پررویی اومد جلو و تو دوسانتیم ایستاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حیف سرهنگ گفته کاریت نداشته باشم، وگرنه خوب می دونستم چیکارت کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب بهش نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به نگاه متعجب من رفت. پشت سرم برگشتم سمتش نگاهی بهش کردم به زور قدم تا شونه هاش می رسید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برای همین مجبور بودم سرم رو بلند کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو چشم هاش نگاه کردم و سوالی که ذهنم رو درگیر کرده بود رو پرسیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ت..تو ...ی ...یه پلیسی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنوزم تو بهت بودم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اینطوری شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا اون چرا من رو دستگیر نکرد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلشوره عجیبی تو دلم افتاده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچ خبری از اسی و ابی نداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه بدون اونا برم پیش رئیس، رئیس شک نمی کنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قلبم تند تند می زد، استرس کله وجودم رو فرا گرفته بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به کوله توی دستم نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مگه تو این یک عتیقه گرون قیمت نیست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس چرا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم رو تند تند به چپ و راست تکون دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فعلا این چیزا مهم نیست، بهتر هر چه سریع تر برم پیش رئیس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی خوب چجوری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همون موتور مونده بود که اونم ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با پوف کلافه از جام بلند شدم پارک خالی خالی بود، فقط یک دو سه تا خانواده اونجا بودن که اونم درگیر جمع کردن چادر هاشون بودند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دور چشمم به تاکسی زرد رنگی خورد؛ که رانندش بیرون ایستاده بود و سیگار می کشید و منتظر به خانواده درگیر نگاه می کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با قدم های آهسته به سمتش رفتم نگاهش از روی درگیرا سر خورد رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی نزدیکش شدم سیگارش رو که نصفه بود، روی زمین انداخت و پاش رو روش فشار داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک نگاهی بهش انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دربست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهم کرد و سرش رو تکون داد و سوار ماشین شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در عقب رو باز کردم و سوار شدم و آدرس رو بهش دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زل زده بودم به خونه ای که بی نهایت شبیه به قصر بود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلی آدمای گنده دم در ایستاده بودن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا چجوری برم داخل؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم بی توجه بهشون داخل بشم، که در کمال تعجب به غیر از یک نگاه زیر چشمی و پوزخند هیچی نگفتند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم از خدا خواسته داخل شدم اینجا، خیلی زیبا بود اصلا یک تیکه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهشت بود گوشه کنار باغ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پر بود از بید مجنون و گل های رنگارنگ اینجا از بیرون بیشتر نگهبان داشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس به سمت ویلا قدم برداشتم. کوله رو محکم به خودم چسبونده بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد سالن که شدم یک نگاه به چپ کردم یک نگاه به راست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوف خدارو شکر اینجا کسی نیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که باصدای کلفت و بمی از جا پریدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ بالاخره اومدی، آقا منتظرته!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس سمتش برگشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_منتظر من؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه برگشت و در همون حال گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دنبالم بیا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وحرکت کرد منم مثل جوجه اردکا پشت سرش راه افتادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این قدر این راه رو های طولانی و رو رفتیم، تا بالاخره رسیدیم به یک در آهنی که گوشه هاش زنگ زده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون مرد گنده درش رو باز کرد کنار ایستاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اول خودت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب نگام کرد و کم کم تعجبش به یک اخم غلیظ تبدیل شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_می ری یا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پریدم وسط حرفش رو گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-می رم، تو به خودت فشار نیار!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم جلو و داخل رو یک نگاه انداختم ولی هیچی نبود، به جز تاریکی و تاریکی از دور یک هاله نور زرد رنگ پیدا بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونطور که معلومِ فکر کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینجا می شد زیر زمین! «آفرین خودت گفتی، یا کسی کمکت کرد؟»

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای یارو یک متر که غنیمته هفت متر پریدم بالا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دِ برو دیگه نفله!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تردید سمتش برگشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مطمئنی تو زیرزمین منتظرمه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط سرش رو تکون داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اولین قدم رو که برداشتم، صدای خفه تیری رو شنیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باترس برگشتم سمته گندهه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_صدای چی بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شونه هاش رو بالا انداخت که یعنی نمی دونم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه عصبی شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مگه لالی، که با اشاره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جوابم رو می دی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداش بلند شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_زر اضاف نزن بچه برو پایین!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دادش موهای بدنم سیخ شد. نگاهی بهش انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم تابرم بببینم، این رئیس برای چی زیرزمین خواسته من رو ببینه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنوز دو سه تا پله پایین نرفته بودم، که در با شدت بسته شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وصدای بدی رو تولید کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به راهم ادامه دادم دلشورم هر لحظه بیشتر می شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی به در رسیدم با استرس در حالی که دستم می لرزید، بازش کردم کله اتاق و دود سیگار گرفته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینجا چرا این طوری بود!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روی دیوارای رنگ و رو رفتش پر بود، از اثر خون و چند جاشم زنجیر وصل شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشم های گشاد داشتم مناظر روبه روم رو دید می زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با صدای آشنایی سرم رو بلند کردم چشم هام عادت کرده بود و می تونستم یک چیزایی تو اون دودو دم ببینم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به به دزد کوچولو بالاخره پیدات شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی با دیدن منظره روبه روم به کل ذهنم قفل کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زبونم بند اومده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رئیس با یک پوزخند به من نگاه می کرد، ولی من اصلا هیچ توجه ای بهش نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنوز شَک داشتم نه این غیر ممکنه!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم جلو و دقیقا بالای سرشون ایستادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشک هام همین جوری می ریختند، و من هیچ سعی در نگه داشتنشون نمی کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه بس بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روی زانوهام نشستم پس اون صدای تیر...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستی به صورت رنگ و رو رفتش کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این غیر ممکن بود سرد حتی سرد تر از گوله های یخ!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بغض اسمش رو صدا زدم :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اسی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و همین کافی بود تا به هق هق بیفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با داد اسمش رو صدا می زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اسی جون عزیزت پاشو، اسی خواهش می کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمی تونستم داد نزنم اسی و ابی رو بیشتر از جونم دوست داشتم، برام مثل پیمان بودن ولی چرا اینطور شد!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا مردن، یا بهتر بگم چرا کشته شدن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به چه جرمی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از این حرفم نگاه خشمگینی به کیهان کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چرا؟ چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مگه چیکارت کرده بودن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عوضی مگه تو عتیقه رو نمی خواستی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند شدم و به سمت کوله رفتم عتیقه رو در آوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تموم این مدت اون فقط با یک پوزخند نگام می کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم جلوش ایستادم، لم داده بود رو صندلی و سیگار می کشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عتیقه رو آروم انداختم رو پاش نگاه متعجبی به عتیقه انداخت و یک نگاه به من که چونم از بغض می لرزید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه از اون پوزخند خبری نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حال زار رو زمین نشستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اسی!؟ چرا پیشونیت خون میاد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا یه سوراخ گنده رو پیشونیته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کیهان از روی صندلی بلند شد و روبه روم قرار گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اسی و ابی دیگه بلند نمی شن، الکی خودت رو به خنگی نزن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به من بگو چطور این عتیقه رو آوردی؟ مگه پلیسا دنبالتون نبودن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهش نگاهی انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

«۳ساعت قبل»

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ ت..تو...ی...یه پلیسی!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرش رو به چپ و راست تکون داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_فعلا وقت واسه این حرف ها نیست، ببین نقشه اینه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نذاشتم حرفش رو بزنه و با تعجب گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_جانم! نقـشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلافه وسط حرفم پرید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اه دختر به تو یاد ندادن تو کلام بزرگ ترت نپری؟ خب دو دقیقه دندون به جیگر بگیر، بزار حرفم و بزنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مثل بچه های حرف گوش کن، سرم رو به علامت تایید تکون دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفس عمیقی کشید و شروع کرد به حرف زدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ببین همونطور که گفتم نقشه اینه تو باید خودت و به رئیس باندی که توش همکاری می کنی؛ نزدیک کنی باید از همه کاراش سر در بیاری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پولی که قراره از دزدی این عتیقه به دست بیاری و ازش بگیر و خرج دوا درمون داداشت کن، ما اون و منتقل می کنیم به تهران اونجا دکترای بهتری داره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی یه چیزو فراموش نکن سعی کن، از کارای کیهان مدیری سر در بیاری. تمام این مدت اون حرف می زد من فقط داشتم با دهن باز نگاش می کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یا خدا این چی می گفت!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من این همه کار انجام بدم که چی بشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بیا داش بیا من و دستگیر کن این... عتیقه و کوله رو به سمتش گرفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ اینم بگیر، بیا ارزونی خودت من اگه می تونستم این همه کار انجام بدم الان می رفتم بازیگر می شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب بهم نگاه کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مگه نگفتی باید برادرت و عمل کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع بهش نگاه کردم و کوله رو عقب کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخ راست می گفت، من برم زندون کی خرج عمل پیمان رو می ده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاملا گیج شده بودم؛ ولی خوب مطمئنن الان اسی و ابی رفتن پیش رئیس و همه چیز رو براش تعریف کردند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو کردم سمت پلیس و فکرم رو به زبون آوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به نظرت تا الان اون داداش های من همه چی و لو ندادن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندی زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اونش با من!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای تو لبخند نزن مگه نمی دونی قلب ما با باتری کار می کنه، یک قیچیم تو شکممه!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون این که خودم بفهمم، دو ساعت داشتم با نیش باز نگاش می کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که با تکون دادن دستش جلوی صورتم به خودم اومدم پوفه کلافه ای کشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب حالا می تونی بری!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم رو تکون دادم،ولی لحظه آخر سمتش برگشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ ببینم الان من باید کجا برم!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهم انداخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خوب معلومه برو پیش رئیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدشم بگو از دست پلیسا فرار کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم رو تکون دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و از کوچه ها خارج شدم پشت سرم رو نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی هیچ خبری از پلیسه نبود، وا کجا رفت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    ۲۵ ساله 00

    اصلا قشنگ نبود بی سر پا بود سر تح نداشت

    ۲ روز پیش
  • پونه

    ۲۰ ساله 00

    به نظرم رمان قشنگی بود اما نباید آنقدر سریع پدرشو می بخشید🙄

    ۳ هفته پیش
  • فائزه

    ۱۴ ساله 11

    به نظر من میتونیست ادامه داشته باشه درسته که داستان مثل بقیه رمانا بود و تفاوت زیادی نداشت اما نویسنده میتونست عاشق شدنشونو انقدر زود پیش نبره یا اخرش یجوری میشد که ارام با پویان ازدواج میکرد و.....

    ۹ ماه پیش
  • هانیه

    ۱۸ ساله 00

    ادامه پونه بااینکه***بوداماخیلی لوس رفتار میکرد.پدرشو نبایدزودمیبخشیدنست و سامان معلوم نشد عروسی کردن نکردن. پونه خیلی زود کیهانم بخشیداصلاکلازود میبخشیدوبه نظرم نویسنده میخواست از سرش باز کنه

    ۴ هفته پیش
  • هانیه

    ۱۸ ساله 00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • سیران

    ۲۰ ساله 00

    رمانش عالیه تقربا اتفاق زندگی منم رمانیه ولی نه***و پلس بلکه پسر عمه بابام و خودم

    ۱ ماه پیش
  • Helia

    00

    مزخرف ترین رمانی بود که خوندم همه چیز نصفه نیمه ولش کرد عروسی نسترن سامان چی شد امیر چی شد کهیان اصلان شخصیتش نمیخورد خلافکار باشه پونه با اینه که کهیان دوستاشو کشته بود ولی مثل دوست بودن باهم پدرشم ز

    ۱ ماه پیش
  • Fati

    ۱۹ ساله 00

    خوب بود

    ۲ ماه پیش
  • Asma

    00

    عالی

    ۲ ماه پیش
  • نیروانا

    00

    در یک کلمه فوق العاده بود 🩷💞💖

    ۳ ماه پیش
  • مهدیه

    ۱۳ ساله 00

    خیلی رنان خوبی بود ممنونم از نویسنده من خودم برای بار چندم هس که دارم این رمان و میخونم

    ۳ ماه پیش
  • ف ق

    ۳۳ ساله 10

    خوب بود

    ۳ ماه پیش
  • دلیار

    00

    از نظر من یه رمان کاملا ساده بود و بیشتر برای کسایی خوب بود ک 12 یا 13 سالشونه رمان کاملا بی محتوا بود و کلی نقص داشت و از نظر منیی که کتاب و رمان های زیادی خوندم اصلا توصیه نمیشه

    ۳ ماه پیش
  • ف

    ۲۳ ساله 10

    چرا راجب مرگ کیهان هیچی نگفت چطوری مرده

    ۳ ماه پیش
  • هدی

    ۱۸ ساله 00

    خیلی باحال بود عاشقش شدم 🥰🥰🥰

    ۴ ماه پیش
  • ملیسا

    00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.