رمان راجب دختری به اسم اویناس.. دختری مهربون که قلبشو میشکنن..که خورد میشه.تصمیم به انتقام میگیره..انتقام از مردی که قلبشو خورد کرد..و سرانجام ازدواج کردن با برادر معشوق؟...چه میشه پایان این دوراهی احساس؟

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، انتقامی، غیرتی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۴۴ دقیقه

مطالعه آنلاین دوراهی احساس
نویسنده : سارا اسماعيلي

ژانر : #عاشقانه #اجتماعي #غيرت #انتقام

طراحی و صفحه آرایی: رمان فوریو

خلاصه :

رمان راجب دختري به اسم اويناس..

دختري مهربون كه قلبشو ميشكنن..كه خورد ميشه.تصميم به انتقام ميگيره..انتقام از مردي كه قلبشو خورد كرد..و سرانجام ازدواج كردن با برادر معشوق؟...چه ميشه پايان اين دوراهي احساس؟

جيغ زدم:رادمان تو رو خدا...تو رو به ولای علی نزن...كمربند رو كمرم فرود اومد.

جيغ بلندی كشيدم كه فرياد رادمان رعشه به تنم انداخت...

+دختره ی هرجايی كصافت بخاطر سام منو عاشق خودت كردی؟آره بی شرف؟

هق زدم:به خداوندي خدا اشتباه فكر...فكر ميكني...

سمتم اومد و گردنمو فشار داد.

+خفه شو اوينا منه عوضی مثل چی عاشقت بودم ه*ر*ز*ه

ولی توی لاشخور بخاطر سام اومدی سمتم ها؟

در حالي كه احساس ميكردم دارم خفه ميشم زجه زدم.

_آ...آره ولی...الان...

حرفم تموم نشده بود كه سرمو محكم به ديوار كوبيد؛آخ بلندی گفتم و سر خوردم...

كمربندشو دوباره دور دستش پيچيد.

+زن من بوديو به فكر برادرم ز*ي*ر*م ميخوابيدي؟آدمت ميكنم و با سگگ كمربند به پهلوم كوبيد؛لگد محكمی به شكمم زد كه عق زدم.

عق زدم و هيچی بالا نياوردم.

_ن...نزن!

با صدای زنگ گوشيش موهامو كشيد

_اوينا...وای..وای به حالت اگه از جات جم بخوری!!

و از اتاق بيرون رفت،بدن كبود و زخميم به زور به گوشه ی ديوار كشيدم.

هق هق خفه ای كردم و به ذهنم اجازه دادم سفر كنه...

*چي شد كه به اينجا رسيدم؟*

با صدای زنگ گوشيم سمت موبایلم پریدم.

+سلام خانوم خانوما!

_به به سلام عرض شد آقا چه خبر يادی از ما كردی؟!

+من كه هميشه به يادتم دختر چشم عسليه من.

_سام؟

+جان دلم؟

_سام چند وقته يه جوريم،احساس ميكنم قراره اتفاق بدی بيفته!

+چه اتفاقی خانوم من؟

_نميدونم..تو خوبی مشكلی كه نداری!

+نه عزيزم...خيالت راحت باشه تا سامو داری غم نداری!راستی اوينا ميدونی يه هفتس نديدمت؟

با صدای ناراحتی گفتم:اره

+امروز ميخوام خانوم خوشگلمو ببينم دلم برای خانومم تنگ شده!

_سام ميشه با موتورت بيای؟

+اوي...

_لطفا...

+خاك تو سر من كه همش خَر ميشم.

ريز ريز خنديدمو هيچي نگفتم:ساعت 7 ميام دنبالت!و گوشيو قطع كرد.

وای ساعت ٦...خيلي سريع مانتوي كوتاه مشكي با شلوار لي لوله ی سفید پوشيدم و شال سفيدمو سرم كردم.

كوله ی سفيدمم برداشتم و موبايلمو توش انداختم؛رژ سرخی زدمو از اتاقم خارج شدم.

_مامان من با رز ميرم بيرون

+برو مادر خوش بگذره..آسه برو آسه بيا...

خنديدمو ب*و*س*ی براش فرستادم،كفش ال استارمو پوشيدمو سر كوچه منتظرش موندم؛با ديدن پرادوی سام اخمی كردم و سوار ماشين شدم.

+سلام خانوم خوشگل

_سام؟؟؟؟مگه قرار نبود با موتور بيای!

+حيف خانوم من نيست كه سوار موتور شه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مگه نداريم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مگه بحث نداشتن؟سام ببين من دلم ميخواد سوار موتور شم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خب اوينا ببين منم دلم ميخواد تو عوض اين تيپ ساده يكم تجملاتی تَر باشی و بيشتر به خودت برسی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من همينم كه هستم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+به ولای علی كه منم همين اوينا رو دوست دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_پس چرا اينجوری ميگی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+منظورم اينه قرار نيست همه اونجوری كه ميخوای باشن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد اگه دوست نداشتم نميتونستم باهات كنار بيام،ولی دوست دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خيلی زياد اوينا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواهش ميكنم دركم كن و منو همينجوری بخواه!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اينو گفت و دستمو تو دستش گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوسش داشتم خيلی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي عشق من،فرق داشت با همه ی عشقا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی آغوشش با اينكه خوشحال بودم به جای حس امنيت،ترس داشتم!ترسی كه تو اين 3سال رابطه از بين نرفته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام من با چشمای يخيش ذوبم ميكرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو فشردم كه لبخندی زد.سام آدم مغروری بود؛ولی با من خوب بود،خيليم خوب!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام هميشه باهام مهربون بود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حتی وقتی عصبي بود حواسش بود كه بهم حرف بدي نزنه،عشقو به راحتی ميشد تو چشمای يخيش خوند!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هميشه هوامو داشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب حالا كجا بريم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+جاش مهم نيست همه جا كنار تو بهشته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد يك ساعت دور دور تو شهر،ساعت 8 به سكت رستوران نايب رفتيم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دو پرس شيشليک بدون برنج سفارش دادين با مخلفات.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد اوردن شيشليک خواستم گاز بزنم كه با ديدن سام يادم افتاد كه بايد شيک و خانومانه رفتار كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به تقليد از سام با چنگال تيكه های كوچيكی از شيشليک ميخوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام گوشت هاشو با حوصله و كوچيک ميخورد و ميتونم بگم براي جويدن هر تكه 1/2دقيقه وقت ميذاشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_جان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دوست دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چنگال تو دستم خشک شد و متعجب نگاهش كردم رنگ نگاهش عوض شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_منم دوست دارم عزيزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جعبه ی كوچيک كادو پيچ شده ای از جيبش بيرون اورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ميخوام تاوقتی كه دوسم داری اينو تو گردنت ببينم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در جعبه ی كوچيک رو باز كرد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توي جعبه گردنبند ظريف طلا سفيدي بود كه روش با خط زيبايی *ساوينا* نوشته شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندی عميقی رو ل*ب*م اومد با تمام تفاوتامون هميشه خوشحال نگهم ميداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از رو صندلی بلند شد،شالمو از پشت كمی بالا دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشت سرم ايستاد و سعی كرد گردنبندو ببنده،دستاش ميلرزيد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گردنبندو بست و با صدای مظلومی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اسم دختر اولمون بايد ساوينا باشه؛تركيب اوينا و سام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم جوابشو بدم كه با برخورد ل*ب گرمش با گردنم يخ زدم نفسم رفت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خيلی سريع سرشو بالا اورد و سرجاش نشست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگشت اشارشو رو ل*ب*ش كشيد و چشمک قشنگی زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ای من به فدای يارم بشم كه با يک ب*و*س*ه انقدی(با دستش بند انگشتشو نشون داد)منو ميبره به ژرفای خيال...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قهقهه ای زدم و پشت چشم نازک كردم:از خداتم باشه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هست خانومی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوی اپارتمانمون نگهداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم از ماشين پياده شم كه صدای دلگيرشو شنيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+برای گردنبند كه تشكر نكردی،خداحافظيم نميكنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديدمو سمتش خم شدم و گونشو محكم ب*و*س*ی*د*م*م.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+فقط همين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی به بازوش زدم:پررو نشو ديگه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اي به چشم ما به همينم راضيم اِوي خانوم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اِوی عمته...خداحافظ سامی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ماشين پياده شدم كه صدای جيغ لاستيكاش اومد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه سام خواهش ميكنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام با دختری زيبا كه چشمای آبی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختره مثل گرگ برق ميزد داشتن دور ميشدن...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سام نرو...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سام خواهش ميكنم!!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختره برگشت و پوزخندي زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنبالشون داشتم ميدويدم كه دستم كشيده شد،صورتش تو هاله ی سياهي بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما...چشماش،احساس كردم چشماي سبزش تا عمق وجودم نفوذ كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو كی هستی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جوابي نداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يهو دستشو دور گردنم حلقه كرد و فشرد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چرا با من اينكارو كردی؟داشتم خفه ميشدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احساس كردم نفس نميتونم بكشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زد:چراااا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا..اوينا بيدار شو...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ بلندی زدم و از خواب پريدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چيزي نيست دخترم داشتي خواب ميديدي!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+جان دلم عزيزم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چشماش...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چي ميگي دخترم خواب بود..بهش فكر نكن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پيشونيمو ب*و*س*يد و رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صداي اس ام اس گوشيم برش داشتم،با ديدن اس ام اس چشمام گرد شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*اوينا بايد ببينمت*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا خواستم جوابشو بدم زنگ زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام ما كه ديروز همو ديديم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بايد ببينمت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداش بيش از حد گرفته و خش دار بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سام؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداش انقدر سرد بود كه خون تو رگام يخ بست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چي شده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+گفتم بيا ببينمت همه چيو ميفهمی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من چيو بايد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يهو فرياد عصبيش لرزه به تنم انداخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نيم ساعت ديگه جلو خونتونم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و قطع كرد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مبهوت به گوشی نگاه ميكردم،تا حالا پيش نيومده بود سرم داد بزنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدايا يعني چي شده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سريع از تخت پريدم پايين و ناخودآگاه يه تيپ سراسر مشكي زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بي هيچ آرايشی رفتم بيرون و منتظر سام شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از استرس ناخونامو مي جوييدم.ماشينش جلوم ترمز كرد.سوار شدم:سلام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جوابمو نداد و گاز داد؛ماشين از جاش كنده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمای سرخش و پوست رنگ پريدش نشون دهنده ی حال بدش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نميخوای بگی چی شده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حرص دستشو تو موهاش كشيد؛آبی چشماش به سفيد ميزد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو رو دستش كه رو دنده بود گذاشتم:سام؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يهو دستشو كشيد و گفت:ديگه به من دست نزن!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يخ كردم از حرفش خداي من...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام من چرا اينجوری شده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خواهش ميکنم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زد:ميتوني دو ديقه خفه شی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض كردم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا باهام اينجوري حرف ميزنه؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چند دقيقه بعد بام تهران بوديم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيگاري روشن كرد و جلوم راه ميرفت سمت اولين جايی كه همو ديديم و بعد اون پاتوقمون شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روی همون نيمكت،جايی كه تهران زير پات بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دل هوا گرفته و ابری بود،پک عميقی به سيگارش زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+يادته اولين بار اينجا همو ديديم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اولين بار با ديدن عسل نگاهت دلم رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+تو اين ٣سالی كه باهميم سعی كردم تو محبت هيچی برات كم نذارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بغض رفتم جلوش گفتم:چرا اين حرفارو ميزنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پيشونيشو به پيشونيم چسبوند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بايد از هم جدا شيم اوينا!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو عقب آوردم... دهنم بی هدف باز و بسته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

می شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جوشيدن اشک تو چشمام همزمان شد با نم نم بارون...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زمزمه كردم:شوخی مسخره ايه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+شوخی نيست!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دروغ ميگی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم:دروغ ميگي!!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چيزي زير لب گفت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشكام راه خودشونو پيدا كردن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با فرياد گفتم:اين مسخره بازيا چيه؟تو يه شب چي شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كو حرفای عاشقانت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كجاس اون سام عاشق؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حركت سيب گلوش نشون ميداد بغض داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هق زدم:نامرد اين حرفا چيه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جدا شيم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ميتونی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه گرفته و سردشو ازم گرفت و محكم گفت:ميتونم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بغض گفتم:و..ولي من نم...نميتونم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بارون نم نم مي باريد و لباس جفتمون خيس اب شده بود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پاهام تحمل وزنمو نداشتن! زانو زدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام اومد جلوم با خنده ی تلخی گفت:ببخش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخند زدم:ببخشم؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام بلند شد كه بره سريع بلند شدمو داد زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_لاقل بگو چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صورتشو سمتم چرخوند كه چشماي خيسش قل*ب*مو به آتيش كشيد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جوابي نداد و با قدماي تند دور شد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره رو زمين فرود اومدم؛هنوز حرفاشو هضم نكرده بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ته دلم صداش زدم كه شايد به دادم برسه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خداااا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گيج و منگ به زني نگاه ميكردم كه دهنش باز و بسته ميشد ولي من هيچي نميشنيدم،دستشو از دور گردنم باز كردم و بلند شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالی كه تلو تلو ميخوردم از بام تهران خارج شدم؛اشكام با بارون قاطي شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه خيره ی مردم باعث شد به خودم بيام و آژانس بگيرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسرجووني كه پشت فرمون بود با نگاه خيره و كثيفش متوجهم كرد كه لباساي به بدن چسبيدم خيلي جلب توجه ميكنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو پايين انداختم،سؤالای بی جواب زيادی تو ذهنم بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اينجوري شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو يه شب چه اتفاقی افتاد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه خواست جدا شيم چرا چشماش برعكس لحنش عاشق بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوي خونه نگهداشت هرچی پول داشتم بهش دادم و پياده شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا مامان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لبخند گله گشادي اومد تو اتاقم،كارت دعوتي دستش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو دور گردنم حلقه كرد و با ناراحتي گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دو هفتس خودتو تو اتاقت زندونی كردی وچشمات از زور گريه هر روز سرخ و پف داره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لاغر شدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زير چشمات گود افتاده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عزيز من به من نميگی...ولي دردت عاشقيه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شور عشق و جووني تو چشمات بيداد ميكنه؛بميرم برات كه قلبت شكسته...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي كسي كه باعث شده قلبت اينجوري بشكنه؛لايق عشق پاكت نيست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتشه از اين حال و هوا دربيای!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشمای خيسم ناليدم:منظورت چيه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشكمو پاک كرد و در حالی كه می خنديد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بابات يه رفيق داشت؟آقای فرهمند؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمام گشاد شد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خ..خب؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ماشالله يه پسر داره آقا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشماي آبي،لبای خوشگل،بور...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بزرگه يا كوچيكه؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+كوچيكه..سام...اين كارت دعوت عروسيشه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*سام اين كارت دعوت عروسيشه*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*سام اين كارت دعوت عروسيشه*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*سام اين كارت دعوت عروسيشه*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كارتو از دست مامانم كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*سام و آرام*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديد چشمام تار شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند شدم كه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای جيغ مامانم و محو شدن همه چی از جلوی چشمام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامو با بی حالی باز كردم،نور شديدی چشممو زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامو بستم و دوباره باز كردم؛سرم تو دستم بهم دهن كجی ميكرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اينجام؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدايي تو سرم اكو شد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام و آرام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سام و آرام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم و دستمو محكم كشيدم كه سرم كنده شد و خون از دستم جاري شد.بي توجه بهش دستامو محكم دو طرف سرم گذاشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم:دست از سرم بردارين..خفه شين...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هق زدم و جيغ بلند تری كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتا پرستار با پدر و مادرم وارد اتاق شدن،داشتن ميومدن سمتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با فرياد گفتم:نياين...ولم كنين...من عشقمو ميخوام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتا دستامو گرفتن و يكيشون سرمو نگهداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردی با لباس سفيد چيزی به رَگ گردنم تزريق كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_و..ولم.....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي زنگ اومد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم:مامان رزِ بگو بياد اينجا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چند دقيقه بعد در اتاقم باز شد و چهره ی جذاب و مهربون رز وارد اتاق شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ديدنم لبخندش جمع شد و با صدای تحليل رفته اي گفت:اوينا!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض رفيق اين روزام باز به گلوم چنگ انداخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو اغوشش كه بوی گرم رفاقت ميداد كشيده شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هق زدمو كارت دعوتو جلوش گرفتم؛بازش كرد و با خوندن كارت چشماش گشاد شد و گفت:اين امكان ندا...ره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم و هرچی پيش اومده بود بهش گفتم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خب اوينا شايد يه اتفاقی افتاده كه مجبور شده!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رز چه اتفاقی؟دختر كه نيست مجبورش كرده باشن!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اخه پسر 18 ساله كه نيست؛من تو اين 3سال مطمئن بودم عاشقته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالي كه مانتو تنم ميكردم گفتم:امشب باهم ميريم تيراژه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چرا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ميخوام برای عروسی عشقم لباس بگيرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه اوينا تو نبايد به اين مراسم بری!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم:چرا نبايد برم؟عروسی پسر دوست بابامه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ولی اوی...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_همين كه گفتم رز اذيت نكن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بي حوصله به مغازه هاي رنگاوارنگ نگاه ميكردم،که صداي رز كنار گوشم اومد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا فكر كنم اين تو تنت خيلي قشنگ بشه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباس مشكی بلندی كه بالاتنش تنگ بود و از كمر خودشو رها ميكرد و پاپيون قرمزی درست پشتش زير سينه قرار ميگرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو كشيد و با هم رفتيم داخل.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اقا ببخشيد از اون لباس مشكی برای خواهرم ميخواستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهي بهم انداخت:سايز 36 ديگه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به صورتم جلوی آيينه نگاهی انداختم خط چشم مشكلی با سايه ی تيره كه چشمای عسليمو قاب گرفته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رژگونه ملايمی كه برجستگی گونه هامو به رخ ميكشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رژ ل*ب سرخ كه ل*ب كوچيكمو گوشتی تَر نشون ميداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موهاي لختم حالت دار شده و دورم پراكنده بود؛پيراهنی كه انگار براي من ساخته شده بود و قد بلندمو بيشتر نشون ميداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانتوي قرمز مجلسي به همراه شال مشكی تنم كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان با صدای بلندی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا حاضری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اره مامان...زير لب زمزمه كردم :امادم برای عروسی شاه قل*ب*م.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با قدمای لرزون به سمت تالار بزرگ و مجللی كه بخاطر مختلط بودن تو بوم هن قرار داشت ميرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تند تند نفس ميكشيدم و بغضمو قورت ميدادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با وارد شدن به تالار بی توجه به زن و مرد هايی كه توهم ميلوليدن دنبال عروس داماد بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتي نديدمشون نفس راحتي كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوينا مادر فكر كنم عروس داماد هنوز نيومدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ا..اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهم كرد و محكم زد تو صورتش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اي واي چرا مثل ميت سفيد شدی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي شُل و ول زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_احتمالا كرم پودر زياد زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده اي كرد:دختر من كه بدون ارايشم خاطرخواه زياد داره؛وای به حال الانت كه ماه شدی دخترم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانتو شالمو بي حوصله رو صندليم آويزون كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+وااای اوينا سلام!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو برگردوندم و محيا دخترعموی سامو ديدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام چطوری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو گرفت كه يهو عقب كشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چرا انقدر دستت سرده؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چيزي نيست...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو كشيد و گفت:اوينا تا حالا رادمانو ديدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_برادر سام؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره ديگه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه والا نديدم هرموقع ميرفتيم خونشون نبود!فقط عكساشو با سام ديدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره اخه رادمان از 22 سالگيش مستقل زندگی ميكنه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اهان،الان ازدواج كرده ديگه؟اخه از سام بزرگ تره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه بابا رادمان انقدر آدم بد اخلاقيه!كپی برابر اصل سامه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اها...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای كل كشيدن رومو طرف در بزرگ تالار برگردوندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قل*ب*م شكست...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون توجه به محيا كه هنوز داشت حرف ميزد دامن لباسمو كمی بالا دادم و با قدمای سست سمتشون رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به عشقم نگاه كردم كه توی كت شلوار دودی با كروات راه راه و پيراهن سفيد،موهای بورشو بالا داده بود و چشمای آبيش برق ميزد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستی كه دور بازوش حلقه شده بود رو دنبال كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ديدن اون چشماي آبی براق كوه ترس و حسادت همه وجودمو گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همون چشما با بدنی ظريف و پوستي سفيد،موهايی بلوند و لخت كه تاج فرحی رو موهاش مثل ملكه ها قرتمند بودنشو به رخ ميكشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمای براقش كه توش غرور و شادمانی موج ميزد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي زد كه چال گونه اش خودنمايي كرد،ضعف رفتم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از فكر اينكه امشب با سام همخواب...سست شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض راه گلومو صد كرده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب شب حجله ی عشقمه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب جسم و روحش به زنی ديگه هديه ميشه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ارام نگاه كردم كه نگاهمو شكار كرد؛لبخند رو ل*ب*ش ماسيد،مگه منو ميشناخت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندي زد و صورت سامو برگردوند،متعجب نگاهش كردم كه ل*ب*شو رو ل*ب سام گذاشت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ل*ب گزيدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامو بستم تا نبينم عشق بازيه شاه قل*ب*مو با يكی ديگه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه چي دور سرم مي چرخيد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم بيفتم كه دستي كه كنارم بود و چنگ زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست بزرگي مچ ظريفمو قاب گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بوي ادكلن تلخي تو بينيم پيچيد.داشتم پخش زمين ميشدم كه دست ديگش دور كمرم حلقه شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي خش دار و محكمي تو گوشم زنگ زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خانوم؟حالتون خوبه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشماي خستمو باز كردم كه با ديدن اون چشما نفسم رفت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمای سبزی كه عجيب برق ميزد و برقش بی شباهت به خوابم نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهره اي جذاب و جدي،چقدر صورتش آشنا بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رادمان ،برادر سام ؛حرفای محيا تو گوشم زنگ ميزد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*هنوز ازدواج نكرده*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*صدای سام تو گوشم پيچيد:بايد از هم جدا شيم اوينا*

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به چشمای سبزش خيره شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منتظر نگاهم ميكرد،توی اون چشما تنها چيزی كه ديده نمی شد احساس بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كلمه ای در زهنم اكو ميشد كه جرأت بيانشو نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كارم كه اشتباه نبود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی اختيار لب زدم:انتقام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ديدن چشمای سبز رادمان خوابم برام تداعی شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صورت مردونه ی رادمان برای اولين بار از نزديک درست جلوی صورتم بود؛صورتی كه شباهت زيادی به سام داشت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما مردونه تَر و پخته تَر بود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشماي سبزش نه سرد بود نه گرم،از نگاهش نه يخ زدم نه گرمم شد!چشماش بی تفاوت و خونسرد بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خودم اومدم و دستامو رو سينش گذاشتم و هول دادم كه از روم كه تقريبا خم شده بود بلند شه؛كمرمو ول نكرد و با خودش اومدم بالا،دست بزرگشو از دور كمرم باز كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+حالتون بهتره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت و من حرفای محيا تو سرم اكو شد...گفت و حرفای سام تو سرم اكو شد،گفت و آتشی درونم روشن شد،آتشی كه ميتونست زندگی خيليا رو ويران كنه و حالا...من...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تصميمی گرفتم!تصميمی كه خانمان سوز بود،انتقام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستم برم كه بازومو كشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخم غليظی كردم:چيه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+گفتم حالتون خوبه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_به شما مربوط نيس!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه ابروش پريد بالا:مربوطه خانوم محترم شما غش و ضعف كنی عروسی برادر من خراب ميشه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندي زدم:خوبم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+ولی رنگ و روتون اينو نشون نميده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_شما دكتری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_منم دكترم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لحن مسخره ای اينو گفتم كه اخمی كرد و كارتی جلوم گرفت،كارتو از دستش كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهم به ساعت رولكسش افتاد؛پوزخندم عميق تَر شد مثل سام مرفه و بی درد..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كارتو خوندم:دكتر رادمان فرهمند فوق تخصص قلب و عروق شماره مطب...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندم دست خودم نبود..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اينم از قدم اول

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه بهش كارتشو پس ندادم و سمت ميز خودمون رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با جيغ از خواب پريدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تند تند نفس ميكشيدم؛چراغ اتاق رو روشن كردم،پتوی مسافرتی نازكی دورم پيچيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دفترچه خاطرات و فندک و خودكار و جعبه ی بزرگي كه هرچيزی مربوط به منو سام بود تو اون قرار داشت رو برداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در بالكن بزرگ اتاقمو باز كردم و روی صندلی نشستم،فكرم درگير بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودكار رو برداشتم و هر چيزی كه راجب منو سام بود رو نوشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در جعبه رو بار كردم،پر بود از عكسا،كادوها و..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغضمو قورت دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم ميسوخت برای خودم...برای آرامی كه شوهرش تمام فكر و ذهنمه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برای سامی كه نقشه ها براش داشتم..برای سام و زندگيش،برای سام و آرام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بيشتر از همه برای رادمان،رادمانی كه قرار بود بازيچه بشه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كارم درست بود؟به دست آوردن دلش كار هركسي نبود و اين كاملا واضح بود!ولي من اِوينا بودم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوينايی كه عشوه گری و دلبرياش زبون زد خاص و عام بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قسم ميخورم..قسم ميخورم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همين امشب قسم ميخورم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دو برادر ثروتمند را...دو برادر مرفه و بی درد را...دو برادر مغرور و خواستنيی را؛هر دو را به زانو در آورم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر دو را از آتش عشق خود م*س*ت كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هر دو را مجنون كنم و..از همه مهم تر،هر دو را...تشنه به خون يكديگر كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به خودم جلوی آيينه انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شال مشكی،مانتوی جلوي باز قرمز سنتی،زيرسارافونی مشكی،جوراب شلواری كلفت مشكی،خط چشم مشكي و رژ قرمز...نيشخندی زدم،كفش پاشنه 5سانتيمو پوشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+كجا اوينا جان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به مادر نگرانم لبخند زوركی زدم ميدونستم بعد اون قضيه اشفته و پريشونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گونشو ب*و*س*يدم:زود ميام مامان گلم،درو بستم و بعد از رسيدن به پاركينگ سوار دويست و شش مشكيم شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • عاطفه

    00

    عالی بود ادمو وارد خود داستان میکرد و بعضی جاهاش واقعا ناراحت کننده بود میلیار ها ستاره هم کمه برای این داستان نویسنده ی عزیز واقعا دستتون درد نکنه

    ۷ روز پیش
  • ربحانا

    ۱۸ ساله 00

    عالیییییی بود با اینکه کلی گریه کردم ولی می ارزید 🥲💕😂🤦🏼 ♀️

    ۱ هفته پیش
  • لیلا

    ۲۲ ساله 00

    چطر میتونم ادامه رمانو بخونم از قسمت ۵ به بعدش نیست

    ۲ هفته پیش
  • لیلا

    ۲۲ ساله 00

    چطور میتونم ادامه رمانو بخونم از قسمت ۵ به بعدش نیست

    ۲ هفته پیش
  • ...

    ۲۵ ساله 00

    ,عالی

    ۲ هفته پیش
  • یانا

    10

    عاشقانه ،عاشقانه ای بود اما نویسنده های عزیز کمتر در رمانهاتون این دخترای خشگل بزنید کمتر از خشونت استفاده کنید بخدا دلم داره ازاین همه کتک کاری های عصر حجری میپوکه.

    ۲ هفته پیش
  • Kosar

    10

    عالیییی بود واقعا دست نویسنده درد نکنه بهترین رمانی که تا حالا خوندم

    ۱ ماه پیش
  • fatemeh

    10

    واقعا که بچه گانه بود اصلا یه قسمتشم نتونستن کامل بخونم

    ۱ ماه پیش
  • حدیث

    20

    به نظر من که خیلی آبکی بود خوشم نیومد

    ۱ ماه پیش
  • پریا

    ۱۸ ساله 00

    خیلی قشنگ بود:)♡

    ۱ ماه پیش
  • نفس

    ۱۴ ساله 00

    واقعا قشنگ بود ولی اونجاش یه اشتباهی شد ک خواب دید ارام و سام با لباس مشکی داخل عروسیشون شرکت کردن دلیلی نداشت اخه ولی در کل خیلی خوب بود

    ۱ ماه پیش
  • عروسک

    ۱۶ ساله 00

    عالی بود ارزش خوندن رو داشت دست طلا نویسنده جان

    ۲ ماه پیش
  • هدی

    ۳۷ ساله 00

    قشنگ بود گریه دار بود کل متکام خیس شد ازاشکام خیلیخوب تموم شد

    ۲ ماه پیش
  • زهرا

    ۱۳ ساله 10

    من از رمان های که آخرشون غمگینه خوشم نمیاد ولی خدا رو شکر این آخرش عاشقانه به پایان رسید

    ۲ ماه پیش
  • الی

    00

    رمانش عالی بود

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.