بغض تازیانه‌ای شد و به جانش نیش زد؛ منفورترین لحظه‌ی زندگی‌اش، هر آینه برایش تداعی شد و وجودش را از آرامشی تصنعی زدود. نمی‌توانست چشم ببندد و فراموش کند، باید زخم‌هایش را از نو ضدعفونی و باندِ پیچیده شده‌ی چرکش را تعویض می‌کرد و حال کسی درست در سردترین شب ممکن می‌آید، او می‌آید و التیام‌بخش دردها می‌شود و زخم‌هایش را با لمسِ دستانِ تنومندش، به فراموشی می‌سپارد.

ژانر : عاشقانه، درام

تخمین مدت زمان مطالعه :

شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ب ت چه

    ۱۷ ساله 11

    زیباست:)

    ۸ ماه پیش
  • اسرا

    00

    همه خانوادهرمردن بعدکسی که خواب مرگ عزیزش می بینه پیش می مونه نه میره

    ۹ ماه پیش
  • طهورا خورند

    10

    رمان چشم ها یه رمان عاشقانه جذاب که نشون داده آدما با زخم هاشون قوی تر میشن و میتونن دنیا رو با درک کردن همدیگه قشنگتر کنن و با امید داشتن آینده بهتری بسازن ، ممنون از نویسنده عزیز.

    ۱۰ ماه پیش
  • Solma

    10

    واقعا عالی بود، خسته نباشید میگم به نویسنده عزیز و حتما پیشنهاد میکنم که این رمان زیبا رو بخونین

    ۱۰ ماه پیش
  • زهرا

    10

    قشنگه و جالبه از خوندنش پشیمون نمی شید❤️

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.