یادت باشد دلت که شکست سرت را بگیری بالا… / تلافی نکن… / فریاد نزن… / شرمگین نباش… حواست باشد دل شکسته گوشه هایش تیز است… / مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی… مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود… / صبور باش و ساکت… / بغضت را پنهان کن… / رنجت را پنهان تر…

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۱ ساعت و ۱۴ دقیقه

مطالعه آنلاین بگذار آمین دعایت باشم
نویسنده : shazde koochool

تعداد صفحات : 1164

ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

:: این رمان بازبینی و ویرایش شده است ::

خلاصه رمان :

یادت باشد دلت که شکست سرت را بگیری بالا… / تلافی نکن… / فریاد نزن… / شرمگین نباش…

حواست باشد دل شکسته گوشه هایش تیز است… / مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی…

مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود… / صبور باش و ساکت… / بغضت را پنهان کن… / رنجت را پنهان تر…

به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشته هایم است.

دستم روی کراوات و نگام روی اون همه جذابیت موند.

کراوات رو به طرفش دراز کردم و اون دور گردنش انداخته باز مثه همیشه درگیری پیدا کرد و من یه نیمچه لبخندی به اون همه نابلدی دور از انتظار زدم و با یه قدم بلند خودمو بهش رسونده کراواتو بی حرف به دست گرفته با چند تا زیر و رو بردن دو طرف اون نوار نسبتا باریک بستمش و محکمش کردم و اون عطر تلخی که برام از بچگی معنی حضورشو داشت رو به ریه کشیدم.

- امروز سه تا قرار دارین ، دوتاش قبل از ناهاره که یکیش مربوط به پروژه شرکت تهام میشه و یکیش هم برای مذاکره با شرکت سهامیه ، سومین قرارتون مربوط به ناهاره که تو رستوران همیشگی باید مهندس شمس رو ملاقات کنین ، در ضمن بعدازظهر برنامه باغ لواسون آقای احتشامو دارین که تا پس فردا ادامه داره.

باز یه نگاه کلی توام با اعتماد به نفس تو ذاتش قل قل کرده تو آینه انداخت و کیف سامسونیت با لایه چرم اصلش رو به دست گرفت و مثه همیشه بی توجه به من از اتاق بیرون زد.

اما تو لحظه آخر با یه چرخش طرفم برگشته با نگاه همیشه سردش منو نشونه رفته گفت : آیلین هنوز خوابه ؟

- نمیدونم ، من هنوز ایشونو ندیدم .

ابرو بالا انداخته از جلوی در کنار رفت و...

فقط حرفش آیلین بود ؟ همیشه حرفش آیلینه.

لباس های تو کمد رو زیر و رو کرده یه شلوار کتون قهوه ای سیر و یه پولیور کرم با طرحای لوزی قهوه ای و یه کت چرم به رنگ شلوارش روی تخت گذاشتم و از اتاق زدم بیرون ، اینم از ست تیپش واسه بعد از ظهر.

خانوم گل رو با اون هیکل گرد و منو یاد کدو قلقله زن تو آشپزخونه مثه همه این سالا با عادت غرغر مشغول رو برانداز کرده دلم از این همه غرغرش پوسید.

بی توجه به اون همه غرغر گذشته راه اون انباری ته پارکینگو گرفته رسیدم به اون مامن همیشگی و هیچکس تا حالا جز خودم پا توش نذاشته.

پا که تو اون انباری ملقب به اتاق میذارم نگام دور میگرده و تهش دلم میگیره از اینکه اون اول صبح فقط میپرسه آیلین هنوز خوابه ؟

آره آیلین خوابه و من صبح اول صبح از این انباری ته پارکینگ میزنم بیرون وسردم میشه و به جا خانوم گل واسه اون میز صبحونه میچینم و لباساشو میدم دستش و تهش هم اون میپرسه آیلین هنوز خوابه ؟ حتما خوابه مگه جز خواب و تفریح کار دیگه ای هم بلده ؟

صدای زنگ گوشیم تو دل اتاق پیچیده منو دنبال اون منبع صدا میکشونه و تهش پیدا میکنم اون گوشی قدیمی و دکمه دار و دلم خوش فقط کشویی بودنش رو.

دیدن یه عکس کم کیفیت و لبخند اومده تا روی لبم.

- باز اول صبح شد فحش لازم شدی ؟

- شعور داشته باش کصافط ، بده تحویلت میگیرمت اول صبح ؟

- بنال زودتر که باید آماده شم .

- مثلا کدوم قرار کاری مهمتون مونده ؟

- نفله ، من که تا ته اون ماه پشت میزم نشستم ، تو برو کلاتو بذار بالاتر.

- آدم پارتی داشته باشه غم دنیا نداشته باشه حتی اگه نوزده سالش باشه.

- بگوماشالا چشات درآن تو کاسه.

- گمشو ، امروز میای اینوری؟

- آره بابا ، دارم میام ، اون لباسه رو هم تمومش کردم.

- قربون دستت بیارش ، منم یه کم روش کار کنم ، این زنیکه تازه به دوران رسیده بد رو اعصابه ، حوصله نق و نوقشو ندارم.

- پس میبینمت ، راستی ناهار چی داریم؟

- تو چی دوست داری؟

- آی دلم هوس یه فسنجون کرده .

- کوفت چی ؟ کوفت هم هوس کردی ؟ ...من به تو کوفت هم نمیدم ، سر رات سه تا ساندویچ سرد بگیر ظهری بزنیم تو رگ.

- سگ خور ، پس بای ، به آهو هم سلام برسون.

- جک و جونور که سلام و غیر سلام حالیش نمیشه .

- جرات داری اینو جلو خودش هم بگو ، بای.

- بوس بوس بای.

نگام به گوشی و فکرم درگیر معدود آدمای هنوز به یادم.

لباس خانوم حشمت یا همون زنیکه تازه به دوران رسیده رو تو کیفم جا داده اون مانتوی بلند کار آهوی پنجه طلا رو به تن کرده با یه شال ساده مشکی کیف محتوی اون لباس قروغمزه السلطنه و لحظه آخر با اون سویی شرت باز هم هنر دست آهواز خونه بیرون زده دلم خوش این میشه که حداقل یه دلخوشی دارم.

از دومین کوچه بلند حاوی تنها دوسه تا باغ گذشته توقف یه شاسی بلند مشکی رو کنار پام حس کرده نگام به شیشه های دودیش افتاد و قدمام سرعت بخشیده شد و صدایی منو از راه رفتن باز داشت.

- خانوم میدونین این آدرس کجاست ؟

به موهای از ته تراشیده مرد و اون کاپشن مشکی تو تنش و جای بخيه کنار ابروش یه نگاه انداخته یه حس ناخوشایند تو وجودم پیچیده ترسو کنار زده یه قدم به اون آدم منبع وحشت چندلحظه ایم نزدیک شده یه صلواتی مرحمت روح پرفتوت خانوم گل و از همون بچگی منو از غریبه جماعت ترسونده کردم.

نگام به کاغذ خالی افتاد و تغییر جهت نگام به اون لبخند زشت حک شده رو اون صورت رسیده دلم مشت شد و نفسم با برخورد یه چی به دهنم گرفته جیغ خواسته به عکس العمل تبدیل بشه خفه شده تو گلوم تو لحظه آخر نگام گیر کرد به اون سویی شرت هنر دست آهو افتاده رو زمین و پرت شدم تو ماشین و یه دستمال و بوی غلیظ تنفس شده توسط من و کم کم از هوش رفتنم.

*******

هنوز مغزم هنگ اين همه ناآشنايي و دكور شيك اتاق از تخت پايين اومده سرم دوران پيدا كرده به اجبار لبه تخت نشستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لرزش وجودم رو اعصابم پاتيناژ راه انداخته تمركزمو به صفر رسونده مغزم بيشتر از اين گنجايش اين تعجبو نداشته باز روي تخت دراز كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من اينجا...آخه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد خوابه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد چي؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا همه چي برام گنگه؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرورگر ذهنمو با آخرين توان ممكن به كار انداخته مشغول بازيابي اطلاعات اخير شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون...كراواتش...قرار ناهارش با مهندس شمس...خانوم گل و غرغرش طبق معمول...لباس اون زنيكه تازه به دوران رسيده...سويي شرت هنر دست آهو...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سويي شرت...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماشين شاسي بلند...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آره...ماشين شاسي بلند...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه...ماشين شاسي بلند...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دست لباساي تو تنمو لمس كرده از عدم بي عفتي ممكنه اطمينان به حصول آورده خودمو به اون ميز توالت ست اون تخت دونفره از اول هوشياري رو مخم رسونده به آشفتگي موهاي از كليپس بيرون زدم و شال افتاده رو شونم يه نگاه انداخته زخمي هم تو صورتم نديدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخه چرا؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دشمن اونن؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه دشمن اون همه باشن منو سننه؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اينجا كدوم جهنم دره ايه آخه؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو به اون تراس رسونده در ريليشو باز كرده نگام به ارتفاع افتاد و پس كشيده خيره شدم به اون همه آبي جلو روم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شمال...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دريا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من اينجا چه غلطي ميكنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترس تو دلم افتاده باد هم مزيدي بر علت پيدا كرده لرز تو وجودم نشسته دستام لبه اون تراس رو چنگ زده دلم خون شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قرار ناهار با آهو و سارا تو خياط خونه و لباس اون زنيكه تازه به دوران رسيده و يه ماه ديگه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اينجا كجاست؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگام باز فاصله رو تخمين زده بيشتر از 5 متر نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

5 متر و با يه پرش آرتيستي جون سالم به در بردن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به اون شيشه هاي ريلي تكيه زده رو اون زمين سرد نشسته دلم ضعف گشنگي رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي پيچيدن يه ماشين تو فضا و و دل من ضرب گرفته از شدت استرس.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هواي رو به تاريكي رفته و دل من ضرب گرفته از شدت استرس.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يعني كسي متوجه نبودم شده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا من چرا جيغ نميكشم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ هم بكشم مثلا چه توفيري داره؟ اينجا شماله يعني از اين ويلا تا اون ويلا يه عالم فاصله.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي همهمه نزديك شده به اتاق و من بيشتر تو سه كنج ديوار فرو رفته و خودمو پشت پرده كشيده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در اتاق باز و دل من ريتم گرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- منو مسخره كردين ؟ كسي كه اينجا نيست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي بم قاطي خشونتش و من باز دلم ريتم گرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم چسبيد به دهنم تا صدا نفسام درنياد و چقدر حماقت بابت اين قايم شدن و دل خوش به اين قايم بودن خرج دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگام از همون جفت كفش كنار سويي شرت رو زمين جا مونده به اون صورت و لبخند زشت رسيده اشكاي پر از ترسم رو گونه چكيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغم از شدت استرس پشت همون دستاي چسبيده به دهنم خفه شد و اون با اون صداي نخراشيده گفت : آقا پيداش كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي چند قدم ديگه و من بيشتر تو سه گوش ديوار جمع شده و دلم خوش به ارتفاع نسبتا عالي براي يه خودكشي واسه حفظ عفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه جفت كفش براق و سر بيشتر تو سينم فرو رفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زانو زدنش جلوم و باز اون صداي بم ولي اينبار پر از ملاطفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آيلين عزيزم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لرز بيشتر تو تنم نشست و من به خاطر اون دختر فقط از زندگي خواب و خوشگذروني رو فهميده اينجام ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آيلين نميخواي نگام كني ؟ دلم برات تنگ شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تنهايي ما دونفر و اون هنوز اطلاع نداشته از آيلين نبوده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست زير چونم برده سرمو بالا گرفته ترس تو جونم انداخته نگام به اون دوجفت چشم سبز تيره افتاد كه ناباور تو اون نور دم غروب صورتمو بالاپايين ميكرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دادش و پرت كردن صورتم به يه طرف و من سرم كوبيده شده به ديوار و درد گرفته و اشك با سرعت بيشتري رو صورتم راه گرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قدماي بلندش توي ساختمون رسوندتش ميشنيدم داد و فريادشو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بي عرضه ها اينكه آيلين نيست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- يعني چي آقا ؟ به خدا ين همون آدرسيه كه خودتون دادين ، يه دختر قدبلند و خوش بر و رو واسه خونه مهرزادا ، خودتون گفتين تو اون خونه فقط يه دختر زندگي ميكنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو اون خونه من هم زندگي ميكنم ، تو خونه ي خونه كه نه ، ولي تو انباري ته پاركينگش چرا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كوبيده شدن يه چي به پنجره سرتاسري و من خودمو به ديواره كوتاه تراس رسونده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مرتيكه اين دختره نكبت كجاش خوشگله؟ دعا كن فقط زندت بذارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- غلط كردم آقا خودم براتون پيداش ميكنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي ملايم يه مرد ديگه كه گفت: با اين دختره چي كار كنيم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره صداي اون قدماي محكم و نزديكيش به من و بوي سيگار قاطي يه عطر زيادي تلخ.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شال دور گردنم افتاده رو با دست گرفته منو همونجور نشسته توي اتاق كشونده ، حس خفگي وجودمو پر كرده پرت شدم وسط اتاق و باز همون سمت سرم كوبيده شد لبه تخت و باز اون اومد طرفم و شالمو گرفت و منو بالا كشيد و باز حس خفگي بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترس تو وجودم خودي نشون داده باز چشام پر از اشك شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ولش كن به اون چي كار داري ؟ اين آشغالا اشتباه كردن به اين بنده خدا چه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خفه شو ، همه چيزو اين دختره خراب كرد ، وقت من به خاطر اين انگل حروم شده .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ته حرفش مساوي شد با كوبيده شدن پشت دستش تو دهن و دماغم و يه درد نفس گير.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تمومش كن مرد ، چي كار به اين دختر بچه داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- گفتم خفه شو ، خفه شو تا پرتت نكردم بيرون.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ته اون همه خفه شو خفگي بيشتر من بود و كوبيده شدن كمرم به پايه تخت و نفس ديگه نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه ام و خون پاشيده شده رو اون لباس سفيدش و نگاه سبز تيره پر نفرتش به خون پاشيده شده رو لباسش و باز كوبيدن دستش زير گوشم و اينبار پرت شدنم كف اتاق.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خيلي لجني ، خيلي ، بي لياقتي اين جماعت چه ربطي به اين دختر بچه داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نميخوام چيزي بشونوم ، پرتش كنين انباري.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو ديوونه اي .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آره ديوونه ام ، مهرزاد بايد بياد اينجا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم روي اون دستايي كه سعي داشت شالو از دور گردنم باز كنه مونده نگام به نگاه قهوه اي نگرانش افتاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عزيز ترينم كجايي ؟ دارم از درد ميميرم كجايي ؟ عزيزترين دارم ميميرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه هام و سرما و من بيشتر كنج ديوار دراز كش فرو رفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هيشكي نگرانم شده ؟ هيشكي منو يادش هست ؟ ميگه اون بايد بياد ولي اون به خاطر من نمياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي چرخيدن كليد تو قفل اون انباري رو شنيده باز اشكام به جوشش افتاده دلم همون انباري ته پاركينگ ملقب به اتاقو خواست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من كتك نميخوام ، درد داره ، من اون عزيزترينو ميخوام ، عزيزترينم كجايي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشامو بسته نگه داشته لرز بيشتر تو تنم نشسته بيشتر تو خودم جمع شده منتظر اون بلاي آوار رو سرم شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوابي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي مهربون اون مرد شالو از دور گردنم باز كننده بود و نگاه من تو تاريكي اون انباري نمور تو صورتش و اون نگاه قهوه اي ناپيداش نشست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بلند شو يه چي بخور ، دو روزه هيچي نخوردي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دو روز ؟ يعني اون از باغ لواسون آقا احتشام برگشته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يعني امروز چي ميپوشه ؟ يعني امروز كي واسش صبحونه حاضر ميكنه؟ يعني كي قراراشو ياد آوري ميكنه؟ اون منشي حواس پرتش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با كمك دست اون نشسته كمرم بيشتر به سوزش افتاده لب پر از خون خشكيدم رو به دندون گرفته به ليوان آب تو دستش با ولع چنگ زده باز فكم از هجوم اون همه سرعت من براي آب خوري درد گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آرومتر ، بيا برات لقمه گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لقمه هاي نون پنيرو تو تاريكي راهي معده كرده دلم به هم خورده دستشو پس زدم كه گفت : من ديگه بايد برم ، مهرزاد كه بياد تو هم راحت ميري دنبال زندگيت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راحت ؟ با اون سوزنش كمر و شقيقه و صوزت پر از خون خشكيده واقعا ميشه راحت رفت سراغ زندگي؟ چقدر راحت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش درو باز كرده با اون گلوي خش برداشته از شدت سرما گفتم : مگه من چي كار كردم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- واقعا متاسم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متاسفه و درو پشت سرش قفل ميزنه ، متاسفه و انباري تاريك تر ميشه ، متاسفه و سرما بيشتر تو انباري جولون ميده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يكبار جاي آيلين بودنم رو هم ديديم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز هم طبق قرار نانوشته اين چند وقته در روي پاشنه چرخيده و صداي قيژ داده اون چشم قهوه اي و تنها كس به من لطف داشته با سيني تو دستش وارد انباري شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زانوهامو بيشتر تو بغل گرفته به اومدنش و كنارم نشستنش نگاه كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چطوري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بي جواب ، اون تقريبا نجات دهنده و حامي زيرپوستي رو از نظر گذرونده گفتم : چرا نميذارين من برم ؟ من اونقدر شعور دارم كه بدونم اون يارويي كه منو زير مشت و لگد گرفت يكي از اون همه خاطرخواهاي آيلينه ، و ميدونم كه از همشون خيلي رده بالاتره ، پس عمرا طرف پليس و اينجور مسخره بازيايي برم ، بحث شما جمشيد خان مهرزاده كه بياد اينجا دنبال من ؟ نمياد ، به خدا نمياد ، من اونو ميشناسم ، اون تو اين هفته حداقل پنج تا قرار مهم كاري داره كه به خاطر من هيچ كدومشونو بي خيال نميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس زبونو داري.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بهت اين همه ريلكسي گرفتتم گفتم : نميذارين برم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه تا وقتي اون مرد كله خراب بيرون آمپر چسبونده ، يه اتفاقايي افتاده كه تو ازش بي خبري و بهتر هم هست بي خبر بموني ، اون مرد بيرون اتاق به خاطر اون اتفاقا پتانسيل اينو داره كه سر اولين نفر حرصشو خالي كنه پس مطرح شدن موضوع تو مساويه با يه شب پذيراييت با مشت و لگد كه اينبار واقعا از دست هيچكدوم از ماها هيچ كاري برنمياد چون اين يارو سگ بشه بدتر از سگ ميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مگه چي شده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بشين غذاتو بخور.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست خشك شده از سرمامو طرف قاشق برده ميون مايع رقيق تو ظرف كه با كم خرجي يه كم هوش ميشد فهميد سوپه گردونده گفتم : شما به جمشيدخان خبر دادين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به جا من حرف خودشو زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خدمتمار خونشوني ؟ حتما زياد تو چشم نبودي كه آمارتو درنياوردن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شايد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا دوپهلو حرف ميزني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو چي ؟ تو هم خدمتكارشي ؟ شايد هم از اين باديگاردايي نه ؟ يارو خيلي دم كلفته ، نه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چندسالته ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو چند سالته ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بچه پررويي پس.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آهان فهميدم ، از اون دسته آدمايي هستي كه رو سنشون حساسن ديگه نه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خيلي بچه ميزني.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نوزده سالمه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مامان بابات حتما نگرانت شدن ولي اگه كاراي اون مرد دم كلفت به قول تو بيفته رو غلتك حتمي از خجالت تو و خونوادت درمياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نگران نشدن ، اگه نگران هم شده بودن صد در صد ميخواست مثه من از خجالتشون دربياد ، اوهوم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ببين تو تو نامناسب ترين زمان ممكن افتادي وسط اين ماجرا پس درك كن كه اون يارو به هيچ وجه اعصاب نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پيچونديا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اولين قاشق سوپ هم پشت بند حرفم رسيد به دهنم و دهن خشكم حالمو به هم زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چي ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سنتو ميگم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سي و دوسالمه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قاشق بعدي هم با همه بدمزگيش رفع گشنگي شروع كرد و اون تو سكوت و تاريكي بهش عادت كرده خوردنمو نگاه كرده گفت : درس ميخوني ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه ، كار ميكنم ، مگه همه چي درس خوندنه ؟ يكي درس ميخونه كه كاري كه دوست داره رو ياد بگيره ، من كارايي كه دوست داشتمو از بچگي بلدم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تز جالبي بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز خودن من و اينبار سكوت طولاني شده اون و من اينبار اين سكوتو تحمل نكرده..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به اون ميگين آقا ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اكثريت ميگن آقا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدامو از همون ولوم پايين پايين تر آورده گفتم : خلافكاره ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالت خنده رو تو صداش تشخيص دادم كه گفت : چطور اينجور فكري كردي ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آخه اونايي كه منو دزديدن يه جوري بودن ، اين آقاتون هم كه تعادل رواني درستي نداره گفتم حتما يه چي هست اين وسط .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه ، اون عوضيا هم فقط واسه كارگشايي به درد ميخورن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- كارگشايي با دزدي آدم ، مگه نه ؟ آقاتون خيلي خاطر آيلينو ميخواد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو زندگيش دختر كم نبوده ولي براش هيشكي آيلين نميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو با درد به اون ديوار نم زده و سرد تكيه داده گفتم : ولي فكر كنم آقاتون بهتره يه تجديدنظري تو انتخابش بكنه ، چشم آيلين خانومش فقط يكيو خوب ميبينه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چي داري ميگي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شايد الان تو فكرت بگي ميخوام بسوزونمتون ولي اون آيليني كه من ديدم تا دنيا دنيا بوده عاشق يكي بوده و بس.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عاشق كي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من فقط گفتم كه گوشي دستتون باشه ، بقيشو معذروم ، ممنون از اينكه برام غذا آوردي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيني و خودشو بلند كرده طرف در قدم برداشت و دل من گرفت ، بره باز تنها ميشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- راستي...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشت طرفم و من تو تاريكي نگاه منتظرشو حس كرده گفتم :اسمت چيه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- وثوق ، تو چي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه كم نگاش كردم و نگامو تهش دوختم به تنها روزنه نور از در نيمه باز وارد شده و گفتم : آمين...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي داد و فرياد و فحش كشونده بودم طرف در بسته و گوشم هم چسبيده به در منتظر يه فرصت واسه فهميدن قضيه شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداها ناواضح و منم بي انرژي تر از همه لحظه هاي زندگيم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دقيقا چند روزه كه اينجام رو نميدونم ولي گلوي از شدت دردم و سرماي واسم هر لحظه بيشتر شده دارن اطلاع رساني ميكنن كه قراره به كلكسيون درداي اين چند وقته اضافه بشن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز شدن در يه لبخند پر درد رو لبم نشونده با اون گلودرد به سختي گفتم : چي شده باز اين آقاتون رم كرده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده تو صداش مشخص در رو پشت سرش بسته گفت : بچه پررو تو ميدوني داري در مورد كي حرف ميزني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شدت فشار وارده به خودم بابت حرف زدن به سرفه افتادم كه ليوان آب تو سيني رو به دستم داده گفت : حالت خوبه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- عالي...از اين بهتر نميشم ، من محشرم الان ، فقط يه مشكل كوچولو هست اونم اينه كه عزرائيل داره جلو اين جون سختيم كم مياره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز چندتا سرفه خشك آخر حرفمو بدرقه كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بيا اين غذا رو بخور ، جون نداري.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميشه كوله پشتيمو بهم بدين؟ حداقل يه چي كه به دردم بخوره توش پيدا ميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بايد از بچه ها بپرسم كجا گذاشتن، ميارم برات.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- معلوم نشد تهش كه من كي از اين خراب كه حتي دستشوييش هم تاريكه ميرم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز چندتا سرفه خشك جونمو نيمه جون كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميري دختر ، ميري ، حالا با اون صدا خروسيت نميخواد واسه من حرف بزني ، بشين غذاتو بخور.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كنارم نشسته و من سر به ديوار تكيه داده قاشقو بي ميل تو ظرف گردونده گفتم: تو زنديگم هميشه گفتم خوش به حال آيلين ، هميشه گفتم كاش يه بار جاي آيلين باشم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه وسط حرفم وقف اندازي كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به نظر تو اي تقاص زياده خواهيمه؟ يعني آيلين هم بود اين همه كتك ميخورد؟...حالا دارم فكر ميكنم يعني كي نگران من شده ؟اصلا نگران شده تا پيم بگرده؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه باز اذيتم كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- هر روز اين اميدو به خودم ميدم كه جمشيدخان مياد ولي تهش خودم ميدونم كه عمرا واسه خاطر من بياد...هرشب كه سرم ميرسه به اين زمين سفت با خودم ميگم دختر اميدي به فردات داري ؟ بعد اونقدر سردم ميشه كه اصلا يادم ميره داشتم به چي فكر ميكردم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه ام اين بار بيشتر ميون حرفم خودي نشون داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميدوني چقدر سخته هميشه تو زندگيت عقده زندگي يكيو داشته باشي؟ ميدوني چقدر داغونت ميكنه وقتي هر روز بخواي خودتو با يكي مقايسه كني كه از همه نظر از تو بهتره؟...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه كردم و دستم گلوي ميدونم كبود شده رو ماساژ داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- يه عمر جلو چشمت يكي از تو بهتر باشه خيلي سخته ، حالا هم همه حرصم سر اينه كه دارم چوب يكي ديگه رو ميخورم ، يه عمر زدن تو سرم صدام در نيومد ولي اين چند روز يه سره دارم تو فكرم به خودم نق ميزنم كه چرا همه اين سالا يه سره خفه خون گرفتم و گذاشتم هر كاري دلشون خواسته با زندگيم و روح و روانم بكنن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرفه ام از همه سرفه هام بيشتر و نفسم بريده تر.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ظرفو كنار زده بيشتر تو دل ديوار خودمو جا كرده باز گفتم : خيليه كه دارم واسه يه غريبه دردول ميكنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آره خيلي راحت به من غريبه اعتماد كردي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- زندگي به من يكي برخلاف همه ياد داد زود به غريبه ها اعتماد كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا اين همه نااميدي؟ مهرزاد مياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اگه هم بياد واسه خاطر من نيست واسه خاطر جنگ و دعواست بابت اينكه ميخواستن آيلينشو بدزدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- غذاتو بخور.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نميتونم ، گلوم درد ميكنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بايد تقويت شي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميل ندارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس من برم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو اون تكه فلز كوچيك بيشتر فشرده شده دلم چنگ شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دفعه بعدي كولتو ميارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- لطف ميكني.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- متلك بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شونه بالا انداختنم خندوندش و قدماي محكمش طرف در برداشته شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش روي دستگيره يه مكث كوتاه كرد و بعد گفت : زندگي همه آدما اونجوري كه خودشون ميخوان پيش نميره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه لبخند دردآلود رو لبم اومده رفته اونو راهي كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنديگ خيليا هم اونجوري كه ميخوان پيش ميره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عادتم شده دلسوزي همه برام ، حتي دلسوزي يه مرد دو روز باهاش آشنا شده به اسم وثوق.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فلز كوچولوي اميدم تو اين يه روزه شده ور بيشتر تو مشت فشرده رو زمين درازكش شدم و باز دردگلوم غوغا كرد و سرما تا استخونم فرو رفت و دلم باز گرفت از اين همه تنهايي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداشو شنيدم كه گفت : درو ببند نميدونم اين كليدمو كجا گذاشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يعني هيشكي نگران نشده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حتي آهو و سارا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حتي خانوم گل؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حتي اون عزيزترين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جمشيدخان مهرزاد كه عمرا دل نگروني بابت من و زندگيم تو وجودش بره و بياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا حق من هميشه بدترينه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا جمشيدخان اين همه از من بدش مياد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا عزيزترينم دل نگرونم نميشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم تنگه ، تنگه همون مدرسه كوچولوي روستا و بركه پاتوق من و تنهاييم شده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم تنگه ، تنگ همون انباري ته پاركينگ ملقب به اتاق حتي با وجود اون تشك كهنه آيلين.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم تنگه ، تنگ همون خونه كوچولوي وسط شهر و اون خياط خونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم تنگه ، تنگ عزيزترينم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم تنگه ، تنگ آهو و سارا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كوله پشتيمو تو بغل گرفته با گردش دستم ميون محتوياتش اون چراغ قوه رو بيرون كشيده روشنش كردم و نورشو طرف صورت اون مرد با چشماي بسته عكس العمل نشون داده نسبت به نور گرفته از ديدن قيافه مردونه اش يه لبخند زدم كه گفت : نورشو بگير اونور اعصاب ندارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آقا روتون تاثير گذاشته كه اعصاب ندار شدين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حالا چرا چراغ قوه تو كيفته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سيم كشي اتاقم مشكل داره هر چراغي كه وصلش ميشه ته عمرش دوهفته است اين چراغ قوه هم رفيق تاريكي اتاقمه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چه جالب، ديگه چي تو كيفت داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو هم كه اصلا كيف منو زير و رو نكردي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من نه ولي اون دوتا چرا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آينه جيبيمو از كيف بيرون آورده خودمو تو نور اون چراغ قوه با اون همه خون خشك شده رو صورتم برانداز كرده گفتم : چه خوشگل شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بيا برو تو دستشويي صورتتو تميز كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو روشويي كثيف اون دستشويي نيمه مخروبه با اون نور كم صورتمو تميز كرده با صورت خيسم جلو روش وايسادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- منو كي ول ميكنين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو سوزنت گير كرده انگاري، دقيقا هر روز اين سوالو ميپرسي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مگه من مچل شماها و دعواتون با جمشيدخان و آيلينم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- كمتر بهش فكر كني خودت كمتر زجر ميكشي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آره صد درصد ميتونم با يه بدن گرم از تب و گلويي كه داره آتيش ميگيره اصلا بهش فكر نكنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بذار ببينم چي كار ميتونم برات بكنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميخواي بري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نرم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تنها كه ميشم مي ترسم ، از اون دوتا آدم پشت در ميترسم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه يه كم ميمونم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندمو تو نور ديده لبخند تو صورتم ريخت و كنارم رو اون زمين سرد و نمور به ديوار تكيه زده نشست و من لباس اون زنيكه تازه به دوران رسيده رو بيرون آورده به اون يه كم كار دست مونده روش نگاه انداخته بند و بساطمو ريخته بيرون واسه عدم فكر به اون گلودرد و تب كم كم بالا رفته تو وجودم با تنظيم نور چراغ قوه رو لباس دست به كار شدم كه گفت : تو داري چي كار ميكني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- با اين سوزنه شاهرگتو ميخوام بزنم ، خب دارم خياطي ميكنم ديگه ، تهش كه از اين خراب شده خلاصي پيدا ميكنم البته اگه اين آقاتون وحشي نشه بزنه لت و پارمون كنه ، بايد كار مردمو تحويل بدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خياطي ميكني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اوهوم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دقيقا نقش تو تو خونه مهرزاد چيه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دقيقا نقش تو تو دم و دستگاه آقا چيه؟ بهت نميخوره اجيربگيرش باشي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- زبونت درازه دختر.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نگفتي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مگه تو گفتي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من هيچكاره ام ، يه جورايي زياديم تو اون خونه ، جمشيدخان صدقه سري خودش و آيلينشو ميده و منو آواره كوچه خيابون نميكنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو مثلا الان تب داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من جون سختم ، ياد گرفتم جون سخت باشم ، نازكش نداشتم كه وقتي مريض ميشم عين پروانه دورم بگرده تا لوس شم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ار چند سالگي خرج خودتو ميدي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شونزده سالگي ، ولي فكر نكن نفهميدم پيچونديا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- وقتي خواستي از اينجا بري بهت ميگم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- يه چي بگم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو واسه تخمين ميزان تبم به پيشونيم چسبونده گفت : بگو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ازت خيلي خوشم مياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديده موهاي تو پيشونيمو به هم ريخته تر از ايني كه هست كرد و من خنديدم و به سرفه افتادم وگلوم آتيش گرفت و تنم داغ تر شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من ديگه برم ، فردا واست دارو ميارم ، يه امشبه رو تحمل كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من چند شبه دارم تحمل ميكنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندش و من بيشتر از حد معمول به اون همه مردونه هاي صورتش خيره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون فلز كوچيك تو جيب شلوارم حس شدني تر شده سرفه هام بيشتر شده تنم داغ تر شده به رفتنش خيره شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شب نميخواد اينجا وايسين ، برين بخوابين.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اما آقا گفتن...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- يادت رفته من كيم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چشم وثوق خان ، هرچي شما بگين ، فقط اگه دختره...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حوصله حرفاتو ندارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي قدماي چند نفرو و لبخند تلخ من به اون همه اعتماد وثوق.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون فلز كوچيك تو جيبم حس شدني تر و اتاق سرتر و تنم داغ تر و سرفه هام خفه تر.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روسري هميشه يدك كش كيفم شده رو روي سر انداخته با اون نور چراغ قوه عقربه هاي ساعتو بالا پايين كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم از اضطراب فشرده ، كمرم بيشتر از همه ي اين چند روزه به سوزش افتاده ، گلوم آتيش گرفته ،چشمام از شدت تب و داغي به سختي باز شده ، خودمو ميكشيدم طرف اون درخت كه شايد ميشد تو تنش يه كم آروم گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو تو شكافش فرو كرده سردي هوا رو به جون خريدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمام از شدت درد روي هم ميرفت و واسه عدم خوابم دستمو تو چاله پر آب كنار درخت فرو كردم و با سرديش هوشيارتر شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي يه خش خش عذاب آور جون به سرم ميكرد ، يه خش خش اعصاب خرد كن كه انگار نشات گرفته از توهمات تبم بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو به تنه خيس خورده درخت تكيه داده ، كوله رو تو بغل با آخرين رمق مونده اون دست خلاص از چاله آب تو سينه فشردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره صداي خش خش و اشكاي رو گونم چكيده بابت اين ترس و رو به موتيم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفسام درد ميكرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تنم مثه كوره بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون دست گير به چاله آب ، تو تنم حس نمي شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه زخماي تنم مي سوخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز صداي خش خش و ولوم بالاترش و نگاه گشته من تو اون تاريكي و تو نور گاهگداري ماه سايه جلو روم روي زمين پخش شده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفسم درد ميكرد و بالا اومدنش سخت شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سايه جلو روم بود و من سر بالا نمي آوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم سنگين شده بيشتر به اون تنه فشرده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سايه جلوم خم شد و من چشامو بستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم كرخت تر و بي حس تر بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش طرف صورتم اومد و من با آخرين توان سر عقب بردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كمرم مي سوخت و حالت تهوع ول كنم نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست مونده تو چاله آب رو به دست گرفت با يه كشش بلندم كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو كشيدم و راه به جايي نبردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنبالش با اون همه تلو تلو خوردن و تهش با زانو رو زمين افتادم و با بي توجهي اون چند قدم دنبالش كشيده شدم و مچ دستم درد گرفت و زانو هام سوخت و كمرم بيشتر تير كشيد و يه چي به پهلوم كشيده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كنارم رو زانوش نشسته بلندم كرد و من تو تب مي سوختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- مثلا ميخواستي كجا بري؟ تا صبح كه مرده بودي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انتظار واسه همپايي اون قدماي پرانرژي و محكم خيلي غير منصفانه بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تهش جنازت ميشد خوراك چارتا حيوون.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون حرف ميزد و راه ميرفت و منو دنبال خودش ميكشيد و كمر من تير ميكشيد و مي سوخت و پاهام توان نداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- داري ميميري بدبخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون ميگفت بدبخت و همه زخماي تنم به زق زق افتاده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اگه جا من ، يكي از اون دوتا لاشخور مي اومد سراغت ميخواستي چه غلطي كني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مچ دستم بيشتر درد مي گرفت و داغ تر مي شد و من ديگه جوني نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو لياقت اعتماد نداشتي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باز اون ويلاي بزرگ و زيادي وحشت آور و باز انباري زيرزمينش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرتم كرد تو اون همه تاريكي وحشت آورتر از اون جنگل و طرف در قدم برداشته گفت : لياقت توجهمو نداشتي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از لاي اون چشماي پر درد و داغ ، رفتنش و بسته شدن در رو ديده ، قطره اشكام چكيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هيشكي نگرانم شده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وثوق هم ديگه نگرانم نميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گلوم آتيشه و تنم داغه و زخمام مي سوزه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عزيزترينم كجايي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جمشيدخان مهرزاد نمياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وثوق رفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من ميميرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشام بسته ميشه و لبام پر از تلخ خند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خيلي دوسش داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من دوسش ندارم عاشقشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- كاش يكي ما رو تحويل ميگرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو جونمي گلم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چطور ميتوني بي توجهيشو ، بي خاليشو به احساست ديده باشي و تهش بازم اينجور خاطرخواهي كني؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جان دلم عشق فقط رسيدن نيست عشق از خودگذشتنه واسه آسايش معشوق.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به نظرت لياقت اين از خودگذشتنو داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- وقتي تو رو بهم داد لياقت خودشو تخمين زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چرا اين همه خوبي؟ من كه خودم ميدونم بار اضافه زندگيتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو همه چيز زندگيمي ، تنها چيزي كه واقعا خواستم و بهش رسيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خيلي دوست دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوست دارم و نيستي و من ميميرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب عجيب هوس مرگ كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اينكه داره تو تب ميسوزه ، وثوق از تو انتظار نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من ديشب عصبي بودم ، فكر نميكردم اينقدر حالش بد باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بي وزنيم و...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چندبار بگم حق نداري به وسيله هاي آيلين دست بزني ، مثه اينكه دلت هوس كتك كرده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كوبيدن دستش تو صورتم و چشماي گريونم و من فقط عروسك خوشگل آيلينو دوست داشته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- جمشيدخان ، بچه است سرش نميشه ، شما به بزرگي خودت ببخش ، خب از يه بچه پنج ساله چه انتظاري داري ؟ هوس ميكنه خب.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قايم شدنم پشت دامن گلدار خانوم گل و جمشيدخان آيلين مثلا پربغضو تو بغل گرفته و روي موهاشو بوسيده و اشكاي چكيده رو گونم و هق هق خفم بابت ترس از عصبي شدن هاي دوباره جمشيدخان و نخوردن سيلي دوباره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اينكه داره ميلرزه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چي كار كردين باهاش؟ اينكه تن و بدنش يه جا سالم نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- كاش ديشب ولش نميكردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آره واقعا كاش يه جو شعور تو وجودتون بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرماي بيش از حد و رقص دندونام روي هم و...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خنده سرخوشش با حسرت گوش داده لخند جذاب جمشيدخانو ديدم كه با هر عدم تعادل آيلين رو دوچرخه خوشگل صورتيش و كمكش به اون عزيزتر از جونش رو لبش مينشست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خانوم گل.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چي كار داري؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- منم از اون دوچرخه ها ميخوام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- هيش ، يهو چيزي به جمشيد خان نگي دوباره ميزنه سياه و كبودت ميكنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چونم از بغض لرزيده "چرا" تو دهنم خفه شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اين آمپولو ميزنم وضعيتش بهتر بشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه سوزش وابسته به كلكسيون سوزش هام و...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشكام روي سنگ كف ريخته حالمو به هم ميزد، فردا امتحان رياضي دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كفشاي گلي آيلين كنارم قدم برميداره و اشكاي من باز هم سرعت ميگيره و نگام به آخرين قدمش تو معرض ديدم ميمونه و بعد صداي قدماي سنگين جمشيدخان مياد و درآخر سيليش بابت كم كاريم و تذكرش براي مهموني امشب و من فقط دوساعت وقت داشته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تبش چرا نمياد پايين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اينكه نمرده كلاتو بنداز عرش ، زورتون به يه بچه رسيده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرماي بيشتر و...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شاهين اينو واسه تو خريدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بي تفاوتي به دسته كليد ثمره نيمي از پول خرداي براي صدقه كنار گذاشته خانوم گل و من ازش يا هزار تا معذرت خواهي از خدا برداشته ، خيره شده ، ازم گرفتش و بي حرف رفت و من ذوق زده شدم بابت اين توجه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- لرزشش كمتر شده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حالا چرا اين بيچاره رو اينجا نگه داشتين؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ميشناسيش كه چه كله خرابيه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديوونه است.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به كوله پشتيش و اون دسته كليد ازش آويزون خيره گفتم : دسته كليد خودته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آره ، خوشگله ؟ شاهين ديروز بهم داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پول صدقه هاي خانوم گل حروم اوني شد كه صدقه نياز نبود و من بغض كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ديروز تا حالا هيچي نخورده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- شماها ديگه كي هستين.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خانوم گل موهاي آيلينو بافته منو حسرتزده كرده كنارش نشستم و گفتم : خانوم گل؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چيه باز؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- موها منم ميبافي؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • حدیث

    10

    رمان خوبی بود ولی چرا انقدر جمله بندیش بد بود تکرار جملات و متن اهنگ ها که اعصاب ادمو خورد میکرد و اینکه از همون اول مثلا نمیگفت فلانی اومد یا گفت کلی توصیف میگرد بعد دو پاراگراف میفهمیدی چی به چیه

    ۱ ماه پیش
  • Niloi

    ۲۱ ساله 00

    سلام آخرش گفتین که رمان ترانه و رمان بعدی میشه اسم دقیقشونو بگین تا بتونم پیداشون کنم و بخونم

    ۱۰ ماه پیش
  • دل

    ۱۹ ساله 00

    عالی بود رمان بغض ترانه ام شو

    ۳ ماه پیش
  • زهره

    ۲۵ ساله 00

    رمان خیلی خوبیه، قلم نویسنده رو دوست دارم، بغض ترانه ام مشو رو هم دوست داشتم

    ۵ ماه پیش
  • دل

    ۱۹ ساله 00

    اره بغض ترانه ام شو خیلی قشنگ بود کاش با حسام ازدواج میکرد خیلی دلم ب حالش سوخت

    ۳ ماه پیش
  • Eli

    00

    یکی از بهترین رمان هایی هست که تو این سه سال خوندم برای بار دوم این رمان رو انتخاب کردم نویسنده خیلی قلم قویع داره قابل تحسینه👌

    ۱۰ ماه پیش
  • مینو

    00

    قشنگ بود

    ۳ ماه پیش
  • مریم

    ۲۴ ساله 00

    نمی دونم بار چندمه که دارم این رمان میخونم هر سری برام جذابیت داره

    ۴ ماه پیش
  • B

    ۲۸ ساله 10

    من نمیدونم چرا باید دو هزار بار سن دختره گفته بشه؟ یکمم کش دار شده بود مثلا اون دو روز بیش از حد تکرار شده بود تکراری بود اما خوب بود مرسی از نویسندش

    ۴ ماه پیش
  • زهرا

    ۳۳ ساله 00

    عالی بود عالی خسته نباشی خانم نویسنده لذت بردم از خواندن همچین رمانی،🙏👌🥰🥰😘

    ۴ ماه پیش
  • لعیا

    ۱۸ ساله 00

    بهترین رمانی که خوندم♥️

    ۸ ماه پیش
  • زهرا

    ۴۵ ساله 00

    خیلی قشنگ بود وجالب لرزش خواند داشت ممنون

    ۸ ماه پیش
  • زهرا

    ۱۹ ساله 10

    سلام این رمان حرف نداره من یه سال پیش خوندمولی نمیدونم من جای امین باشم عمرا یکی مثل تیام یا بابام ببخشم نمیدونم چرا بضیا فقط بلدن دل بشکنن ولی بازم این رمانو خیلی دوست داشتم الان ی سالکه رمان میخونم

    ۱۰ ماه پیش
  • پرییا

    29

    مزخرف بود

    ۱۱ ماه پیش
  • Narges

    22

    عالی بود این رمان✨️

    ۱۱ ماه پیش
  • سمانه

    ۳۹ ساله 30

    رمان زیبایی بود و قلم خوبی داشت پیشنهاد میکنم بخونید فقط کمی غلط املایی داشت

    ۱۲ ماه پیش
  • مهناز

    ۲۹ ساله 21

    فوق العاده زیبای زیبا عالی تر از عالی

    ۱۲ ماه پیش
  • فاطمه

    ۳۲ ساله 41

    محشره حرف نداره♥️♥️♥️🌟🌟🌟🌟🌟

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.