
دنیای رمانپروفایل نویسنده
آخرین خبرها :
سلام انجلز🤍👼🏻پارت امشب رو خوندین؟ اگه تعداد کامنت ها بیشتر همیشه باشه پارت جمعه رو پر پیمون تر مینویسم براتون🥰🫴🏻پس بترکونید.
سلام فرشته های من🤍 حالتون چطوره؟ بلاخره روز موعود فرا رسید و رمان لرد تاریکی توی اپ در حال پارتگذاریه🥺🤩نظراتتون رو اونجا میخونم. رمان های دیگر من:
شکار او
جوخه بیوه ها
بلاک کد
حدیث افشارمهر
-
تاریخ تولد 09 اسفند سال 1382
-
سال شروع به کار 10 مهر سال 1391
-
تحصیلات دانشجو
-
زمینه فعالیت نویسندگی
لیست آثار نویسنده
-
قلمرو رز ژانر : عاشقانه،مافیایی،هیجانی | رایگان
-
مادمازل ژانر : استاد دانشجویی،عاشقانه،درام | رایگان
-
مانند تو ژانر : عاشقانه،هیجانی،ماجراجویی | رایگان
-
آقا و خانم صوفی ژانر : همخونه ای،عاشقانه،اجتماعی | رایگان
-
بلاک کد ژانر : روانشناختی،عاشقانه،مهیج،معمایی | وی آی پی
-
شکار او ژانر : مهیج | معمایی
-
جوخه ی بیوه ها ژانر : اکشن | عاشقانه
-
لرد تاریکی ژانر : تخیلی | عاشقانه
-
یک غریبه ژانر : عاشقانه | معمایی
لیست شبکه های اجتماعی
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است
-
صفحه اینستاگرام نویسنده Hadisafsharmehr@
-
آیدی تلگرامی نویسنده hadisafsharmehrr@
-
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
بیوگرافیحدیث افشارمهر
تفریحات مورد علاقم فیلم دیدن کتاب خوندن و.. هستن.
یک غریبه (بخش آنلاین)
میخواهی قصهای بشنوی؟ قصهای از عشقی آغشته به دروغ، دروغی که شعلهاش دامنِ زندگیهای بسیاری را گرفت. همه چیز از شبی بیستاره و دفن یک جنازه آغاز شد. سالها بعد، آرامش ظاهری دهکدهای رازآلود، با ورود ماری مرموز درهم شکست. دختری به نام ارکیده، برای جبران بدهی، در کلوبی به رقصندگی روی میآورد، اما ورق وقتی برمیگردد که مرتکب قتلی میشود؛ قتلِ مردی از مافیا که انتقامش، تمام ایل و تبارش را به دنبال قاتل میکشاند. ارکیده، برای پنهان شدن، به دهکدهای تحت فرمان رئیس قبیله ای مافیایی پناه میبرد. حال، او باید برای آزادی خود و جبران بدهیاش، به رئیس قبیله نزدیک شود… اما آیا این نزدیکی، او را از خطر نجات میدهد یا به ورطهای عمیقتر میکشاند؟
لرد تاریکی (بخش آنلاین)
هیچکس نمیدونه، در دل تاریک ترین جنگل این شهر قبرستونی نهفته مدفون شده! قبرستونی که سالیان ساله دوشیزه های زیادی رو به خودش جذب و قربانی میکنه... قصه ی ما قصه ی یه دختر بازندست دختری که توی رویاهای خودش سیر میکنه و این مسیر اون رو به اون قبرستون میکشونه برای نوشتن خاطرات و رویاهاش تکیه بر قبری میزنه که زندان مردی ستمگر از دنیای دراگونیاست. حالا...تنها کسی که قادر به باز کردن قفل زندان اون پادشاه سنگیه لارا، قهرمان قصه ی لرد تاریکیست.
شکار او (بخش آنلاین)
الیسا نامه های مشکوکی پیدا میکنه. نامه هایی که با رد خون اسمش بارها و بارها روی کاغذ نقش و نگار شده. دائم احساس میکنه که در حال تعقیبه این که یه نفر همیشه حواسش به اونه و حتی صداش رو می شنوه. از اینکه نزدیک پنجره بشه میترسه چون هر وقت بیرون رو نگاه میکنه توی اون تاریکی شب شخصی رو میبینه که همیشه نگاهش به خونشه! و حواس اون تا ابد پی الیسا میگرده. نه اسم داره و نه هویت اما تمام اطلاعات الیسا رو داره. بهش پیامک میده حسابش رو پر و خالی میکنه و حتی میدونه قدم به قدم الیسا به کجا ختم میشه! اون شکارچی کیه که فقط شب ها پیداش میشه همه رو زیر داره و بازی خطرناکی رو با پنج نفر شروع کرده. بازی که از جنس خون و انتقامه. بازی که در نهایت به یه ضیافت ختم میشه ضیافتی که فقط یک نفر از اون جون سالم بدر میبره. شکارچی بعد از پنج ماه از راه رسیده، و قراره یکی یکی خون همه رو بمکه. اون کیه؟ و چرا همه چیز به اون شکارچی تاریکی می رسه؟
جوخه بیوه ها (بخش آنلاین)
آوازه ی مخوف ترین دزد قرن توی کوچه پس کوچه های نیویورک پیچیده. شاه دزدی که هیچکس نه اسمی ازش میدونه و نه چهرشو میشناسه...مثل ذاتش چهرش هم توی تاریکی غرقه و هرکسی قیافشو ببینه میمیره. اون کسیه که لقبش رعشه به تن خیلی ها انداخته. جز یک نفر! اریکا عضو شماره یک جوخه ی بیوه هاست، جوخه ای که تمام اعضاش گرد هم اومدن تا با هر ماموریت خطرناکی که بهشون میدن وارد میدون شن. اما ماموریت خطرناک اریکا، نزدیک شدن به شاه دزده تا ارزشمندترین الماس رو ازش بدزده...و اولین ماموریت اون شناسایی کردن شاه دزده!
مادمازل
کاترین هانسل دختر پرشور و جوان دو رگه ی روس ایرانی که با تنها فرد باقی مانده از خانواده اش به ایران مهاجرت می کند، پس از مهاجرت به ایران در دانشگاهی ثبت نام می کند و از بدو ورود او به دانشگاه، به خاطر تفاوت هایی که با سایر افراد دارد، دچار اذیت و آزار می شود. کاترین یک شخصیت مشهور در فضای مجازی است و یک دو رگه ی خارجی، همین تفاوت ها باعث دردسر برای اون می شود...در گیرو دار و کشمکش با اطرافیانش، موفق ترین شخصی که روی اعصاب او راه می رود استاد جوان دانشگاه، آقای آریا وثوق است...
بلاک کد (بخش آنلاین)
خیلی خوشبخت بودم، با مردی ازدواج کردم که دل و دینم رو برده بود. زمان دانشجویی باهاش اشنا شدم، از بین تمام دخترایی که میخواستنش سهم من شد! سفرهای لاکچری، خوشگذرونی های خفن، و ازدواجی مجلل. این تمام چیزی بود که میخواستم، خوشبختی در اقبال من بود! اما همه چیز زمانی بهم ریخت که روح و روانم از هم پاشید. من ارواح رو میبینم!روح دخترهای خونه ی قدیمی و خانوادگی شوهرم. چرا هیچکس حرفم رو باور نمیکنه؟ من دیونه نشدم، ولی چرا فقط من ارواح رو میبینم؟
قلمرو رز (بخش آنلاین)
قلمرو رز، قلمرو تاریکی قلمرویی که من درون اون گیر کردم. مرد بی احساس و بی رحمی که توی دنیای تاریک خودش غرقه. و من، لیلی رز! دختر یتیمی که به اشتباه سوار پرواز ویآیپی شدم که اون مافیا رزرو کرده بود. و چی میشه اگه شاهد قتلی باشم، که نباید باشم؟ حالا من اسیر و گریبان یه مافیایی شدم که کل کشور از اون میترسن و میخوان ترورش کنن.