تنها در باغ

به قلم هوای تو

طنز ترسناک

داستان ما داستان سحر مسرور فرزند هفتم خانواده پر پسر ، این دختر ما رو مظلوم گیر آوردن ، به زور فرستادنش دنبال گنجی که در باغ اجدادیشون در مازندران قرار داره همزمان با کاوش های دختر ما اتفاقات هیجان انگیز و مفرحی براش اتفاق می افته که خوندنش خالی از لطف نخواهد بود


116
65,223 تعداد بازدید
78 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۳۹ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    ۲۸ ساله 00

    دوست دارم این رمانو شخصیت سحر یجورایی عین خودمه ☺️♥️

    ۵ ماه پیش
  • SAzde

    ۱۳ ساله 00

    ترسناک نبود ولی قشنگ بود فقط از شخصیت فیل افکن حرصم گرفت هی میومد سیر میخواست در کل داستان جالبی بودفقط من هرچی تصور میکردم سخر پنچ تا برادر محمد 5تاخواهر و هر کدوم زن و شوهر و یه عالمه بچه هنگ میکردم

    ۵ ماه پیش
  • .....

    00

    این خیلی خوب بود لطفا فیلمش رو هم بسازید

    ۸ ماه پیش
  • آیناز

    10

    هعییییی این العان کجاش ترسناکِ هوفف دوستان یه رمان ترسناک معارفی کنید.

    ۱ سال پیش
  • ....

    ۱۷ ساله 00

    ویلای وحشت خیلی خوبه

    ۹ ماه پیش
  • این رمان خیلی عالیه

    00

    این رمان کاملش عالیه من نمیدونم غیر از این ماجرا ها مثلا فصل های دیگه ای هم داره غیر از ازدواج ودزد و جن چیز های دیگری نمیدونم هست یا ن ولی زودتر بسازید لطفا من عاشقشم خیلی خوب بود یا تشکر از نویسنده

    ۹ ماه پیش
  • ....

    00

    خوب بود ولی ترسناک نبود

    ۹ ماه پیش
  • م

    10

    چون مذهبی بودوکلیشه ای نبود دوست داشتم،کمی عاشقانه،کمی طنز وکمی ترسناک ،میتونست پخته تر وبهتر باشه

    ۱ سال پیش
  • م

    00

    خوب بود

    ۱ سال پیش
  • سحر

    ۳۰ ساله 10

    خوب بود ولی اصلا ترسناک نبود بازهم ممنون

    ۱ سال پیش
  • پروانه سلیمانی

    ۲۰ ساله 01

    میگم چرا بخش نویسنده سو کار نمیکنه پس شما ها چطور رمانتونو تو برنامه قرار دادین

    ۱ سال پیش
  • پروانه سلیمانی

    ۲۰ ساله 00

    سلام به همه رمانی ها، میشه یکی بهم بگه که من رمانم رو از چه طریقی انلاین بزارم تو برنامخ لطفااااااااااااااا

    ۱ سال پیش
  • Parvanehsi

    ۲۰ ساله 00

    سلام من هنوز داستانتو نخوندم تازه برنامه رو نصب کردم ومیخوام این داستانو بخونم لطفا میشه بگید که رمان شما چطور تو این برنامه قرار گرفت منم یه رمان دارم میخوام بزارمش اینجا. میشه کمکم کنید

    ۱ سال پیش
  • ریحانه

    11

    افتضاح بود اخه کجای این ترسناک بود که زدید تو لیست ترسناک ها

    ۱ سال پیش
  • .

    01

    چرا من نفهمیدم چیشد؟😐 مگه بابا بزرگه خودش سحرو مجبور نکرد؟😐 یکی ک فهمید ب منم بگه چیشد اخرش😐

    ۳ سال پیش
  • Masoume

    10

    بابابزرگه از گنج خبر داشت ، میخواست ببینه بچه هاش در مواجه با این موضوع چجوری رفتار میکنن . وقتی هم دید که سحر گنج رو به دولت تحویل داده به بقیه گفت گنج وجود نداره که سحر رو مواخذه نکنن .

    ۱ سال پیش
  • فریبا

    ۵۹ ساله 00

    سلام تبریک میگم طنزظریف وزیبایی اشت.موفق باشید

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.