دختري به اسم تمنا كه چندين ساله عاشق كره اس. به آرزوش براي رفتن به كره مي رسه. با اين اتفاق زندگيش تغيير هاي زيادي ميكنه. ايا حس هاي تمنا ثابت ميمونه يا تغيير ميكنه....

ژانر : عاشقانه، طنز

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۴۷ دقیقه

مطالعه آنلاین تمناي ماندن
بت ميمونه يا تغيير ميكنه....

(تمنا)

در حالي كه از نقشه پليدم تو دلم ميخنديدم به مامان گفتم :

_پوف مامانِ من بس كن ديگه

مامان_تمنا زدي غذا رو شور كردي!!! نيم ساعت ديگ مهمونا ميان !حالا واسه من نيشتو باز كردي ؟ برو بيرون تا ملاقه رو روسرت نشكوندم

با خنده در حالي كه از آسپزخونه ميرفتم بيرون گفتم :

_اولاً مهمونا كه عمه ي شكموعه منه كه %100 اگ ديد غذا نداريم تشريف مباركشو مي بره ، دوماً مامان جون اخه مگه ملاقه با توسر من خوردن ميشكنه ?!

اوه اوه اوضاع خطريه ..

مامان قاشق رو پرت كرد كه خورد تو كلّه منه بيچاره

با دو از پله ها رفتم بالا تو اتاقم

****

خانواده عمه ام تقريبا نيم ساعتي ميشد كه رفتن، وقتي اومدن خونمون ديدن غذا آماده نيست ، كم كم خستگيشونو بهونه كردن .

تو دلم داشتم بهشون ميخنديدم كه با زنگ گوشيم حواسمو بهش دادم. نيلا بود كه با imo تماس تصويري زنگ زده بود

_ســلام عشقـــم

نيلا _سلام آجي چطوري !? چه خبرا ?!

_مرسي. تو چطوري خبر خاصي نيس 2 روز ديگه تولدمه تو چه خبر

نيلا_مرسي منم خوبم ميدونم بابا، ولي بازم پيشاپيش مبـــارك. اوممم ديگه، خبر خاصي نيس؛ ميرم دانشگاهو ميام اينجا تنهام . كسيو هم ندارم ، خسته شدم

_آجي ناراحت نباش، دانشگاه تمام شد ، برميگردي شيراز پيش خودم

نيلا_حتــما.تمنايي من بايد برم ، بعدا بت زنگ ميزنم.فعلا باي

_باشه عشقم خوش بگذره خدافظ.

آخيش. خوش به حالش ؛ كاش منم مث اون دانشگاه بورسيه ميشدم

ولي خوب من كنكور دادم ، اون چيزي كه ميخوام در نيومدم ، چه برسه به بورسيه

خنده اي كردم ؛خوش خيال

امروز تولدمـــــه خب خب حالا لباس چي بپوشـــم (اين سوالو تا حالا كدوم دختري به جوابش رسيده؟!) يه لباس پيدا كردم همچين بد نبود! اُكي همينو ميپوشم ، يه لباس سياه تا زانو ساده و تنگ ، آستين حلقه اي ، اوم سادس ولي تو تن خيلي خوشگله.

****

ساعت 4 بود كه از خواب بيدار شدم ، بدون اينكه برم پايين ،چپيدم تو حمام و بعد 45 دقيقه آب بازي اومدم بيرون ،

خلاصه حال ندارم كامل توضيح بدم ،خستم ميفهمين؟! نگاه ساعت كردم ديدم پنجه !!! بدو بدو لباسو پوشيدم موهامو كه هفته پيش پسرونه كوتاه كرده بودمو هم اتو كشيدم.. قدمم 164 كلاً قد كوتام ... بعد يه آرايشه ساده ، رفتم پايين ديدم خاله و دايي و خلاصه همه اومدن ؛

رفتم سمت نسيم دختر خالم و شروع كرديم به چرت و پرت گفتن

_سلام شپش چطوري ؟

نسيم _سلام شته ! مرسي خر تو چطوري ؟!راستي تولدت مبارك گورخر

(مرسي ابراز علاقه )

_مرسي عشــقم گورخري از خودته گوريل جوون!

بعد هم خو طبق معمون يه پس گردني به هم زديم؛ ما كلا خيلي همو دوس داريم!!!

رفتم سمت مامان ، تو اين بين هم هركي رد ميشد تبريك ميگفت ( حالا سر جمع 30 نفر بودنا ) بعد بزن و بر*ق*ص اين فاميل كه ازشون خوشم نمياد! مامان كيك و اورد و گذاشت جلوم .هان؟ اين چيه ! عكس خر شرك رو كيك بود ديدم رو كيك نوشته خر جان تولدت مبارك !!

*******

سرمو بردم بالا ديدم نيش نسيم و فرشته بازه؛ يعني من اگه شما رو تنها گير بيارم

همه داشتن به كيك ميخنديدن حتي مامان و بابا، يه نگا بشون انداختم كه ساكت شدن ، بعد فوت كردن شمع و خوردن كيك ،نوبت كادو رسيد!

خب خب كادوي خاله و دايي هر كدوم يه سكه طلا اورده بودن (پولدارن ديگ ) عمم هم كه فقط به خاطر خوردن اومده بود يه لباس مجلسي با كيفش رو اورده بود (ايول بابا عمه هم خرج كرد) اوممم حالا كادوي مامان و بابا؛

واسم يه بليط سفر 2ماهه به سئول با اقامت و ويزا !! واي داشتم از خوشحالي ميتركيدم ..

باورم نميشه بالاخره ميرم اونجا ،جاي كه 4ساله آرزوشو دارم و عاشقشم و با اين كه خيليا مسخره كردن رفتم و زبان كره اي رو ياد گرفتم. پريدم بغل بابا و كلي ب*و*سش كردم ، گريه ام هم گرفته بود از ذوق و خوشحالي !! بابام تو گوشم گفت : تولدت مبارك دخترم.

مامانم ما رو از هم جدا كرد و منو بغل كرد، تو گوشم گف : من ميدونم آخر شوهرت كره اي ميشه.

هن!؟ الان مامان 2 ساله كه داره اينو ميگه ! هروقت ميشينم پاي فيلم كره اي ميگه تو اخر يه شوهر كره اي گيرت مياد !

بعد اون بغل و تبريك و كادوها همه رفتن، رفتم تو اتاقم سراغ گوشيم ...اوم 14 تماس بي پاسخ از نيلا ، 3 تماس بي پاسخ از مريم.

ايمو (imo)رو بازكردمو سريع تماس تصويريه نيلا رو فشار دادم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

طبق معمول ساعت 2 بيدار شدم صورتمو شستم و رفتم پايين واس ناهار !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ سلام بابايي خودم !! چطوري امپراطور ؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا _ سلام دختر خنگولم تو چطوري پرنسس ؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرسي بابا جونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان _تمام شد قربون صدقه هاتون ؟! سلام دخترم ظهر بخير

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام مامان جوون شواليه قابلمه هاي سياه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان _حالا من غذا رو ميسوزونم توام هي بايد بگي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بي خي مامان بشينيم ناهار بخوريم كه تو شكمم پنالتيه ، دو گل تاحالا خوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد ناهار رفتم تو حال و شروع كردم به ميوه خوردن ( من كلا غذا يا خوركي ميبينم ديگ حواسم به كسي نيس فقط ميخورم )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابام داشت اخبار ميديد تو همين حين گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_راستي تمنا بليط مال 3 روز ديگس پول هم واست ريختم تو كارتت اگه كم و كسري داشتي بگو ، خونه هم كه خودت جور كردي ، فقط از مكان و دوستت مطمعني?!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اره باباجون ،، 3 ساله كه با نيلا دوستم، خودتونم كه بابا و مامانشو ديدين،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اره ديدم خب ديگه همه چي جور شد توام به ارزوت رسيدي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اره باباي واقعا ممنونم هنوز باورم نميشه كه دارم ميرم سئول ، خيلي از شما و مامان ممنونم ولي خيلي دلم براتون تنگ ميشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پريدم بابا رو ب*و*س كردم و يه ظهر بخير گفتم كه برم تو اتاق...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عصر همون روز كه داشتم با نيلا حرف ميزدم بش گفتم كه دارم ميام سئول از خوشحالي داشت هي ب*و*س ميفرستاد و جيغ ميزد، به مامان و باباش هم خبر داد كه دارم ميرم پيشش، باباش هم شب زنگ زد و گفت كه خيلي خوبه كه تمنا داره ميره پيشه نيلا و از تنهايي در مياد و اگه چيزي كم و كسر بود بهشون بگيم ، بابامم بعد كلي تشكر و كوفت و تلفن رو قطع كرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و من الان دارم با ذوق مرگيه كامل ميرم تو فرودگاه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه حس گنگي دارم، از طرفي خيلي خوشحالم كه دارم واس مدتي ميرم كره، از طرفي هم بغضم تو گلوم گير كرده چون تا حالا بدونه مامان و بابام جايي نرفتم،دلم واسشون تنگ ميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان و بابا و نسيم و فرشته و خاله دايي ، همه اومده بودن؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من فقط داشتم تو دلم با صداي بلند قهقهه ميزدم ،از ديدن قيافه پر از حرص يلدا(دختر داييم) چون داييم نميذاشت دخترش تا وقتي مجرده سفر بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

، حتي شمال يا تهران ، وقتي فهميد من 2 ماه ميخوام برم داشت از حسودي ميتركيد،تو دلم قاه قاه بهش خنديدم. الانم چنان حرسي نگام ميكنه كه دارم حال ميكنم ....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صداي زني كه شماره پروازمو خوند مامانم زد زيره گريه و بغلم كرد بابامم پيشونيمو ب*و*سيد و گف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ تمنا وقتي رسيدي سريع يه سيم كارت بگير ، زنگ بزن خبر بده ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باشه باباجون حتما، مگ ميشه من يادم بره !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بعد خدافظي از همه و فوش هاي نسيم كه اونم عاشق كره بود ،چمدونو برداشتم و با لبخند از آينده نامعلومي كه داشتم رفتم به سمت در خروجي...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو هواپيما،صندلي كناريم يه پيرمرد بود، از اول كه نشست ،چشاشو بست و خـُــر پُــفـــ ، دوباره خُـــــر پُــــف تا نيم ساعت اول بزور خودمو كنترل كردم ، گوشامو گرفته بودم تا نشونوم، يهو يادم به هنذفري افتاد ؛ با حرص هنذفري رو از تو كيفم دراوردم و هول دادم تو گوشم ، آهنگ الان بده از وانتونز رو پلي كردم . آخيــــش ديگه صدا نمياد. لبخندي زدم و بعد با آرامش خوابيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان از هواپيما خارج شدم ، باورم نميشه كه تو سئولم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا گفته بود كه ميام دنبالت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الانم 30 مين منتظرشم و خبر مرگش هنو نيومده ، يكم ديگ نشستم ، ديدم يه دختر خوشگل و بلوندي از دور داره ميدوعه و دست تكون ميده !! ديوونس دختره !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نزديك كه شد فهميدم همون نيلا خله خودمه !!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام تمنايي ! واي باورم نميشه كه بعد 3 سال ميبينمت !! خوبي !؟ كي رسيدي !؟ بيا بريم كه ماشينو بد جايي پارك كردم ! بدووو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام عشقم...منم باورم نميشه ولي تو باورت بشه، نيم ساعته رسيدم ، خب الانم داريم ميدوييم، فقط چمدونم يكم سنگينه ، يواش تر برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنديد و از سرعت قدماش كم كرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از فرودگاه خارج شديم ، نميدونم چرا با وجود اينكه نيلا پيشمه ولي باز احساس غريبي ميكنم ، شايد چون اولِ راه هستم و اينجا هنوز واسم جديده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو طول راه نيلا واسم درباره سئول گفت ، اينكه جاهاي تفريحيش يا مركز خريد و ... كجاست؛ منم كامل گوش دادم چون بالاخره از فردا بايد بگردم . از خستگيه راه چشام بسته شد .با صداي نيلا چشامو باز كردم و نگاهي به دور و بر انداختم ؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ پياده شو فعلا ، برو تو خونه راحت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا شب بخواب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده اي كردم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_واي نيلا يعني توام فهميدي كه من مث خرس ميخوابم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زد زير خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ نه بابا، من ميدونم كه تو كلا خرسي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خرسي از خودته عزيزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ خرس منظورت عمته ؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه عزيزم ،خرس پيشمه ، عمم بُشكٓس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ واي عمت خيلي باحاله ، يه بار كه اومده بودم پيشت يادته؟!3سال پيش، موقع شام چنان با ذوق نگا غذاها ميكرد انگار بچه هاشو داره واس اولين بار ميبينه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده اي كردم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اين عمه منم بد سوتيه هاا فعلا عمه و خرس رو بيخي،، بريم تو ،من الان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همينجا ميخوابما!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ بزار چمدونتو دربيارم ،تو پياده شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_صندوقو بزن خودم در ميارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چمدون زرشكيمو كه عاشق رنگش بودم برداشتم و با نيلا به سمت خونش رفتيم .خونش حياط نداشت، يه خونه دوبلكس ولي يه طبقه، اتاقا انتهاي راهرو بودن ، سمت چپ آشپزخونه ، سمت راست هم پذيرايي؛ در كل خونه ي شيك و قشنگي بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا دستمو گرفت و برد سمت اتاقي كه تو گوشه قرار داشت، درو كه باز كردم ،يه اتاق با ديواراي نقره اي و سرويس خوابه سفيد. خيلي خوشـــگل بود ، چمدونو گذاشتم زمين و برگشتم سمت نيلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_واي نيلي اينجا خيلي خوشگله مرسي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ خواهش ميشه آجي. فعلا برو بخواب ، خودم بيدارت ميكنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خنده تشكري كردم و بعد عوض كردن لباسام خوابيدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شب بعد بيدار شدن سريع با گوشي نيلا به بابا زنگ زدمو بعد كلي عذرخواهي و احوالپرسي قطع كردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#part_9

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ من ديگه ميرم دانشگاه؛ عصر برميگردم، بيا كارت اتوب*و*س و مترو رو بگير ، اينم كليد خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حله آجي من شايد رفتم بيرون يه دوري زدم. كه سيم كارت هم بگيرم موفق باشي . خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ مرسي، خب ديگ خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه تيشرت مردونه با شلوار لي و كفش اسپرت پوشيدمو بعد برداشتن وسايل از خونه زدم بيرون ؛ پوف خب حالا كجا برم!!!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رامو به سمتي كه اتوب*و*س بود كج كردم . از زني كه كنارم بود پرسيدم كه چقد تا كوئكس مونده؟ گفت 45 مين، اوم خوبه كه كره اي بلد بودم وگرنه بايد نيلا رو همش با خودم اينور و اونور ميچرخوندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخه منو نيلا،زماني كه نيلا ايران بود ، باهم كلاس زبان كره اي رفتيم،با كلي دردسر ياد گرفتيم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كوئكس يه مركز خريده زير زميني بود ، يه راهرويي هم داشت كه سقف و اطراف ، آكواريوم ماهي بود، خيلي جالبه بود. چندتا عكس گرفتم بعد خريد ،از اونجا زدم بيرون ، تا رسيدن به اتوب*و*س پدرم درومد ، اخه جعبه هاي لباس سنگين بودن فقط 4 دست لباس گرفتم بقيش كلا شكلات در اندازه ها و شكل هاي مختلف، داشتم مستقيم ميرفتم كه يكي بهم تنه زد، و باعث شد نايلون هاي لباس بيافته . بي توجه به من رفت، باعصبانيت گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_يـــا (هي)ميخواين از كسي جلو بزنين مثل ادم چراغ راهنما بزنين، نه اينكه با تنه زدن باعث تصادف شين .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشت سمتم و درحالي كه نزديك

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ميشد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بيانه(متاسفم) عجله داشتم نديدمتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هان؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كثافت چه خوشگل بود، من اصلا نفهميدم چي ميگفت ، تازه بعد حرفاش فقط يه هان از دهنم اومد بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تصادفيه(پسره ديگه) نگاهي بهم انداخت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چيزي شده؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هان؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالي كه خريدامو ميداد بهم گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوه، من بازم متاسفم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و بعد حركت كرد سمت اتوب*و*س

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازه به حالت عادي برگشتم، براي اينكه از اتوب*و*س جا نمونم سريع با وسايلام دويدم سمت اتوب*و*س و سوار شدم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون تصادفيه( پسر خوشگله)هم كنارم ايستاده بود بعد روشو كرد اونور،نميدونم چرا ولي دستشو هي اون پايين تكون ميداد، مثل ضرب گرفتن واس آهنگ!! يا... واي نكنه دزده، چرا دستشو اين پايين هي تكون ميده !؟خيلي نامحسوس خودمو به چپ حركت دادم ، در حد چند ميليمتر ، يكم ديگه هم چپ شدم ، روشو برگردوند سمتم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چرا خودتو چپ ميكــ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قبل از اينكه جوابشو بدم ، با ترمزي كه اتوب*و*س گرفت سريع ميله رو گرفتم ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با آخي كه از سمت راستم شنيدم ، سرمو برگروندم! واييي خدا پوكـيدم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه پير زن بسي چــــــاق از جلو پرت شده بود تو بغل همون پسر تصادفيه، زدم زير خنده ،پيرزنه از تصادفيه معذرت خواهي كرد و رفت رو تك صندلي كه تازه خالي شده بود نشست،(من فك كردم الان مث فيلما ،من ميافتم تو بغل پسره و اون با نگاه تو چشماي من،عاشقم ميشه،و بعد ازم درخواست ازدواج و بعدش يه عالمه بچه )(ريپ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره يه نگاهي بم انداخت ، انگار داشت ميگف كوفت، ديگ ساكت شدم ، پووف 45 مين ديگ ميرسيم ، اولاي مسير يه زن و مرد پياده شدن كه من سريع رفتم رو يكي از جاها نشستم ، از شانس قهوه اي من ، اون بيريخت(پسره) اومد كنارم نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خب خب خب مسير طولانيه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنذفري هامو دراوردمو گذاشتم تو گوشم ، بدون توجه به اطراف اهنگو زمزمه ميكردم ، چشامو بسته بودم ، اهنگ چشمك كه رسيد بي اختيار يكم بلندتر خوندم چون واقعا عاشق آهنگش بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخــــ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كدوم رواني كوبيد تو پهلوم. ديدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره طلبكار نگام ميكنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو كلا دوس داري به مردم بزني و تصادف كني؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اون صداي جيغ جيغوت رو بيار پايين، هرچند نفهميدم چه زبوني خوندي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_برو بابا، من آروم خوندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد هم اداشو دراوردم ...رومو برگردوندم سمت شيشه ولي صداشو شنيدم كه گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رو كه داره هيچ ،منم قورت ميده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مشكلي داري؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ميگم با پروييه من مشكل داري؟'

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رو اعصابه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب پس مشكل توهه نه من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اِ رسيدم.. تا اتوب*و*س وايساد سريع پريدم بيرون ..تا رسيدن به خونه فقط به شكلاتا فكر ميكردم ، اين كه چجوري

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بخورمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساعت 12 ظهر رسيدم خونه، نيلا ساعت6 ميومد، واس ناهار با موادي كه داشت ، يه دمپخت درست كردم ، يه كاسه ماست بزرگ با يه بشقاب پلو برداشتم و زدم شبكه KBS ..اومم ايول ، برنامه K-PoP بود...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشتم همينجور غذا ميخوردمو نگا تلوزيون ميكردم ، با ديدن چيزي ، غذا تو گلوم پريد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(فك نكنين ميخوام بگم پسره بود)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چيزي نبود جز يه حشره چندش روي ميز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساعت 6:30 نيلا اومد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام خسته نباشي ! چرا انقد دير كردي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ سلام مرسي ترافيك بود ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت تو آشپزخونه و صداي جيغش تا اينجا اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_واي تمنا دمپخت درست كردي؟؟! من عاشقـــــتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نوش جونت ، هروقت خواستي بگو واست درست كنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرسي آجي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا شب پيش هم نشستيم و خنديديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نيلي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_جونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حوصلم سر رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_منم. بريم بيرون ؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_شهربازي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ فرقي نداره ، پاشو اماده شو ، منم برم لباسمو عوض كنم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو اتاق، تاپ مشكيمو با بلوز مردونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قرمز مشكي گشاد پوشيدم، بلوز رو باز گزاشتم كه تاپم پيدا باشه، خب مدلشه، شلوار لي يخي مدل پاره رو با كفش آديداس سوپراستار شبرنگ پوشيدم، (تو ايران اين بلوز و كفش خز شده، ولي اينجا كه خز نيس) موهام كه پسرونه بود پس ففط يكم بهش موج دادم، از اتاق زدم بيرون ، گوشيمو از رو ميز برداشتم و منتظر نيلا موندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومد. نشد ما يه بار لباسامون تقريبا شبيه هم باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا يه نيم تنه تا بالاي ناف مشكي با دامن لي يخي تا روي زانو پوشيده بود،كثافت هم خوشتيپه هم خوش هيكل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهي به تيپامون كرد كه اصلا شباهتي نداشت و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_يعني خار تيپيم ما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خم شدم پايين شلوارو يكم تا زدم با نيلا از خونه خارج شديم ، به سمت ماشين نيلا حركت كردم، اومم خب پول هم اوردم ديگ ، تو راه همش اهنگ گوش داديم و مسخره بازي در اورديم،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد كلي بازي كردن كه اكثرش ترسناك

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بود سوار ترن هوايي شديم !!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قيافه منو اگ كسي ميديد كپ ميكرد!!!آخه چشام و دهنم تا اخرين حد باز بود. موهام تو هوا ، كلاه هم تو دستم بود ...وقتي پياده شديم سرم هي قيلي ويلي ميرفت ؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردي كه مسئول ترن هوايي بود يه عكسي داد به نيلا؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كه نيلا با ديدن عكس بلند زد زيره خنده، عكسو از دستش كشيدم و نگاش كردم !

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هان! اين قيافه منه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

!يا خدا، ياموسي بن جعفر (مگ همچين امامي داريم؟!<خفه شو وجدان عزيز،فعلا اعصابم داغونه>)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عكسو انداختم تو بغل نيلا و بعد خودمم زدم زير خنده، تو عكس نيلا داشت ميخنديد ولي من چشم و دهنم دومتر باز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بود ، اصلا يه وضعي!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نيلايي من خسته شدم ، ديگه بسه!! روحمو از بدنم جدا كردي تو بيخيال ديگه ... الانم بريم يه چيزي بخوريم ؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_اره ، منم خسته شدم، تو رو كه بزارنت تو رستوان، كل اونجارو از پهنا قورت ميدي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متفكر گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_يعني چي ?!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خنده زد رو شونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_بيـــــــــخيالش آبــجي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

**********

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان 10 روز از اومدنم ميگذره ، تا الان كه خيلي خوش گذشته، نيلا هم امروز مصاحبه داشت با شركت magic ,اميدوارم موفق بشه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تقريبا ساعت 7 شب بود كه صداي باز شدنه درو شنيدم، موبايلمو گذاشتم رو كاناپه و رفتم سمت در ، نيلا با خوشحالي دويد بغلم كرد و هي تو هوا ميپريد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام نيلـــي ..چي شد قبولت كردن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا در حالي كه گردنم گرفته بود هي تو هوا ميپريد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_واي تــــمنا طرح هامو ديد گفت عاليه و اين كه هنوز دانشجو هستم استعداد خوبي دارم،ولي مرتيكه خيلـــــــي مغرور بود، تو 1 ساعت يه طرح زدم كه خيلي خوشش اومد ، گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از 2روز ديگه بيا سركار.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_واي ايول ...مبارك باشــه، بدو منو ببر بيرون شام بدهه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا ازم جدا شد و كوبوند پس كلّم و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_عوضي فقط به خاطر شكمت داري به من تبريك ميگي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالي كه به سمت اتاق ميرفتم خنديدمو گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب ببين خودت ميدوني شكم واس من چقدر ارزش داره و...و خب تبريك ميگم توام الان بدو برو بپوش بريم شام بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و سريع پريدم تو اتاق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تــــق .....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوف بالشتو پرت كرد تو در، خوب شد درو بستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداي دادش اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_اورانگوتانه خر شكمت واجبتر از منه اره؟ پدرتو در ميارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آرزو بر جوانان عيب نيس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_كوفــــــــــــــت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوم خوب چي بپوشم ! اها ، يه شلوار لي سورمه اي كه رو زانوش يكم پاره بود، پايينه شلوارو يكم تا زدم، يه تاپ سفيد ساده كوتاه، با يه كت آستين سه ربع ليمويي،كه واقعا عاشق اين رنگ بودم رو پوشيدم، جلوي موهام كه تقريبا تا لبم ميرسيدو كمي فر كردم ..با برداشتن گوشيم از اتاق زدم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو كاناپه نشستم منتظره نيلا ، كه بالاخره اومد، يه پيراهن بلند تا روي زانو زرشكي كه خطاي خيلي نازك و نامرتب سفيد داشت ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_چه خوشگل شديا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چون خوشگلم،هرچي بپوشم خوشگل ميشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_اين اعتماد به نفس تورو كاش منم داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با هم خنديديم و از خونه زديم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*****

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ تَمي، ميخوام ببرمت يه رستوران خوب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تَمي و كوفت دوما ايول بابا، بريم كه شكمم داره پنالتي ميزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ اين شكم توام دردسره ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اِ چيكار شكمم داري ... ناراحت ميشه، اونوقت نميتونه چيزيو هضم كنه ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا زد زيره خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ديگه حرفي نزديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_خوب ... تو چي ميخوري ؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهي به منو انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوممم من jiggae ميخورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ منم bulguge (خوراك گوشت) ميخورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غذا رو سفارش داديم شروع كرديم به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرف زدن تا وقتي غذا بياد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نيلا من ميرم دستمو بشورم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوكي، فقط سريع بيا كه الان غذا رو ميارن ، سرد ميشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از روي صندلي بلند شدمو به سمت دسشويي حركت كردم،سرم همينجور پايين بود كه به كسي تنه زدم، سرمو بردم بالا ، بدون اينكه نگاش كنم گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بيانه( متاسفم )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رومو برگردوندم كه برم يهو بازمو گرفت.. يه لحظه شوكه شدم برگشتم سرمو بردم بالا و سوالي نگاش كردم، اين پسره چقد اشناس ، كجا ديدمش؟! خيلي آشناست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر آشناهه_ حداقل وايسا تا من عذرخواهيتو قبول كنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اها حالا شناختم همون بيريخته (خوشگل بودااا) بود كه تو اتوب*و*س پيرزنه پرت شد روش ، ناخوداگاه خندم گرفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چرا ميخندي!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هيچي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ديوونه، ولي در هر صورت من كه نبخشيدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دِه(چي) ؟آي گو(اي واي) ! من نيازي به بخششت ندارم ، اوكي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اگه نداري پس چرا عذرخواهي ميكني؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واقعا در برابرش كم آوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم غره اي بش رفتمو سرمو برگردوندم ،برم دسشويي.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو كشيدم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بهرحال من خيلي با ادب عذرخواهي كردم، مشكل منم نيس، ميخواي ببخش،ميخواي نبخش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد حركت كردم سمت دسشويي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره پـــرو صد برابر من رو داره ، اونوقت به من ميگه پرو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد شستن دستم به سمت ميز حركت كردم، نگام افتاد تو چشماي همون بيريخته كه چند ميز با ما فاصله داشت، با 2 تا پسر نشسته بود،،،بدون اينكه عكس العمل نشون بدم سرمو برگردوندم و نشستم سر ميز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ هي !! چرا قيافت اينجوريه؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با كمي تعجب گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چجوري؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ انگار دعوا كردي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيشخندي زدمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو راهرو خوردم به يه بيريختي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ ها ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غذا رو اوردن، طبق معمول بدون توجه به صحبت هاي نيلا كه داشت درمورد شركت حرف ميزد غذامو خوردم، راستش يك كلمه از حرفاشو هم نفهميدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ تمنا نظرت چيه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هان ؟!هِن؟! چي؟! درباره چي؟! فك كنم غذا رو ميگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندي زدمو گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اومم خيلي خوشمزه بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا با تعجب:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ خوشمزه؟ اون رئس بداخلاق خوشمزه بود؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دهنم پريد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رئيس؟ بداخلاق؟! من فكر كردم غذا رو ميگي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا با حرص اشكاري خم شد سمتم و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_عوضي من 2ساعته كه دارم درباره شركتي كه رفتم حرف ميزنم، اونوقت خانم ازبس هوش و حواسش تو غذاس ميگه غذا خوشمزه بود بزار فقط بريم بيرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس زيادي اروم از رو صندليم بلند شدم ، چون نيلا ، وقتي به حرفاش گوش ندي واقعا عصبي ميشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشيمو برداشتمو يواش از ميز جدا شدم كه نيلا بلند و به فارسي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا_ عوضي . منو مسخره ميكني. وايسا پولو حساب كنم بيام دارم واست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_واي نيلي آبرومون رفت ....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اروم و با حالت خر كردن رفتم سمت ميز ، دستشو گرفتم و لپشو ب*و*سيدم ، تو گوشش گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو كه ميدوني من موقعه غذا اصلا به اطرافم توجه نميكنم، ببخشيد ديگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم غره اي بم رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فكر كنم خر شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از رو صندلي بلند شد و رفت تا غذا رو حساب كنه، منم وسايلاشو برداشتمو به سمت در خروجي رفتم . سرمو بردم بالا كه نگاه پر از خنده همون بيريخت رو ديدم . طبق معمول چشم غره اي بش رفتم، و نزديك ماشينه نيلا وايسادم..چند مين بعد نيلا اومد و به سمت خونه حركت كرديم !!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيلا از صب رفته سركار، منم حوصلم واقعا سررفته .يه شلوار لي آبي كه رو زانوش يه خط پاره داشت رو با چكمه ساق كوتاه مشكي و يه بلوز سفيد و پالتو مشكي بلند پوشيدم، چون هوا واقعا سرد بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از برداشتن كليد و گوشي از خونه زدم بيرون...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت پاركي كه نزديك خونه بود رفتم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنذفري رو تو گوشم قرار دادم و اهنگ نداره عيب رو پلي كردم ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.همزمان باهاش بلند ميخوندم، چون هوا ابري بود، پياده رو هم خاليه خالي بود ،،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دِ بيبي نداره عیب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نداره عیب اگه اينكه فك نمي كنم شبا بهت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بده توام نمي سوزه دلم براي كسي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باشه هواست به اين كه اگه دنبالتن چون پرهامه اكست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه نداره عیب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من كه خوش مي گزره تنها بهم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو فقط منتظري يه جا برنامه شه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي بخوام هركيوميزنم من با يه تكس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روبرفايه تك جاييم نداره حس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كه بخوام تورو بخوام حتٰي برايه سكس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جاتم كسي بيادمهم ني همين الان بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كسي نباشه بهتره اين روزاكه من بدحالم خرابه (بيب)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نداره نداره عیب حالم خرابه بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نداره عیب ' تورو بخوام حٰتي ' بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نداره عیب حالم خرابه بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه ولي نه نه ولي نه نه نه نه نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نه نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ميرم و برنميگردم ، نه به تو حق نميدم من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشتبام اين بود بخشيدمت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سريع برگشتم هرسرِي رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بچگي كردم ، اينه بچگي كردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيستي ميزنم درديوارو زول

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رويه ميزته سيگاروجوينت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شب بيداروقفل كلافه رد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس بياوتوهمينوپاشوبرو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نداره فرق ديگه برايه من مي خواي باشي يا نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منوشبايه ترسناك وخطاي برفام وهوايه سرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصن حواست هس؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببين دوخي اگه فرداروزي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باهركسي هرجا بودي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ نزن نگوپرهام كوشي چون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برنمي دارم من باز گوشيمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نداره نداره عیب حالم خرابه بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نداره عیب ' تورو بخوام حٰتي ' بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نداره عیب حالم خرابه بيب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه ولي نه نه ولي نه نه نه نه نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولي نه نه نه نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

******

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چكيدن آبي رو پيشونيم سرمو بالا گرفتم، اوه اوه ابرا تيره شده بودنو بارون داشت شدت ميگرفت،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همونطور كه سرم بالا بود ، غرغر كردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اين آسمون هم با من لج كرده ، تا ميام بيرون ميباره رو سرم ،فك كنم تا مريضم نكنه دست برنميداره ( بچه ها تو كره ،بارون زياد مياد ، يعني شرايط اب و هواييش اينجوريه،رمان هم كه مربوط به فصل پاييز و زمستونه)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهنگو قطع كردم و گوشيو انداختم تو جيبم، سرمو انداختم پايين و تند تند حركت كردم سمت ايستگاه اتوب*و*س، چون مسير زيادي رو رفته بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

15 مين منتظر شدم ولي اتوب*و*س نيومد، بارون هم با شدت ميباريد ، چند قدم از ايستگاه اتوب*و*س جدا شدم كه خوردم به كسي...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از پايين شروع به تجزيه تحليل كردم تا برسم بالا، يه كفش مشكي، شلوار لي سورمه اي ،بارونيه آبي..سرمو كامل گرفتم بالا..يهو از شوك يه قدم پريدم عقب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

!! اي خــــدا اين اينجا چي ميخواد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شوكه و متعجب نگاش كردم كه چترشو گرفت بالاي سرم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا اين اينجا چيكار ميكنه ?

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وقتي ميدوني بارونه،چيزي به اسم چتر بايد با خودت بياري

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خوب من نميدىنستم بارون مياد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خوب الان كه ميدوني سوار شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم دستمو كشيد سمت ماشيني كه كنار پياده رو پارك شده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خودم ميتونم برم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_فعلا سوار شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو ماشين نشستم،اونم اومد سوار شد،بعد نشستن،قفل ماشينو زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب به درِ قفل شده نگاه كردم. دزده؟بلايي سرم نياره .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چـ...چـ....چرا ماشينو قفل كردي؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نيگاهي بم انداخت و سرشو برگردوند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_عادت دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يا خدا !!! چه عادت بدي !!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خـُـ...خب منو يكم جلوتر پياده كن ميرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يه 5 مين بعد گفتم همينجا پياده ميشم !! نگاهي به اطراف انداخت ، چشاش داشت ميخنديد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خونت اينجاست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از هول گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خـ....خب اره ديگه سمت چپه ..ممنون رسونديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خنده ي كنترل شده اي گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خونت تو مجتمع تجاري قرار داره؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هِـــن؟! مجتمع تجاري؟ سرمو گرفتم بالا !واي خدا چه سوتي داغوني دادم!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سمت راست پارك بود، سمت چپ هم يه مجتمع تجاري!! كلا بازار بود اطراف!! چرا من همش بايد سوتي بدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اممم ..چيزه....يعني...آها، ببين من اونجا كار دارم بايد برم خريد!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صورت قرمز شده از خنده اي كه كنترل ميكرد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اما ساعت 3 ظهر مغازه ها همه بسته !!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اي خدا چرا همش ميخواي منو ضايع كنيييي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سري زير انداخته از سوتي كه دادم با نا اميدي گفتم :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_يعني ميخواي منو تا خونه برسوني!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرشو بالا پايين تكون داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوكي ، خودت خواستي، همين خيابون مستقيم، سر چهار راه برو سمت راست ، دوباره مستقيم، به دو راهي كه رسيدي برو چپ، دوباره مستقيم، بعد هم سمت راست ماشينو نگه ميداري!!حالا هم برو كه ديرم شده .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده اي كرد و با تكون دادن سرش ماشينو حركت داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خُب به من چه ميخواست نگه ميرسونمت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كل راه تو سكوت گذشت و اين يعني فاجعه!! آخه من نميتونم نيم ساعت يه جا ساكت بشينم ! ديگه عصبي شدم !! هي تو جام وول ميخوردم كه همون تصادفيه(پسره) برگشت سمتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مشكلي پيش اومده؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه مشكلي نيست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يهو با داد گفتم :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اين ماشينت اهنگي، ضبطي چيزي نداره!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حوصلم پوكيد ديگ..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشاي گرد شده نگام كرد و بي حرف ضبط ماشينو روشن كرد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بزار تو دلش بگه دختره ديوونس،برم مهم نيست. اهنگ ملايمي بود !! همونم غنيمته تو اين سكوت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خونه كه رسيديم ، بهش گفتم "همينجاست"

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_امم خوب ديگه من برم، باي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_صبر كن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خم شد صندلي عقب و همون چتر سفيد رو داد بهم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اينو بگير تا برسي خيس نشي

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوم . كومااو( ممنون) هم اينكه تا اينجا رسونديم هم به خاطر اين چتر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده اي كرد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ ديگه داشتم نااميد ميشدم كه تشكر كني

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_در هر حال من تشكر كردم ، بازم زحمت كشيدي رسونديم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوه، خواهش ميكنم ، راستي اسمم هيون وو هست، ميتونم اسمتو بپرسم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اوه البته ، من تمنا هستم ، تانگ آس میدا(از ديدنتون خوشوقتم )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_منم همينطور، آنيو(خدافظ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آنيونگ هي كاسِيو(خدافظ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در ماشينو بستم ، چترو كه از قبل باز كرده بودم بالاي سرم گرفتم و براي ماشيني كه داشت دور ميشد دستي تكون دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد خونه كه شدم ديدم نيلا رو كاناپه نشسته و با دستاش صورتشو پوشونده نزديكش شدمو گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.