رمان سنت شکن به قلم الناز محمدی
به روزهای کهنه که برمی گردی ردپایی از اشتباهات می بینیم. اشتباهات کوچیک وبزرگی که گاهی سایه اش تا ابد دنبالمون میاد.درست مثل سایه ی مرگ سرد و وحشت آور… قصه ی یک زن، یک مرد، یک کودک ویک قوم تکرار میشه. هرکس به دنبال حرمت خودش می دوه. یکی حرمت دل ودیگری حرمت خون و هم خونی… قصه ای که ساده شروع میشه. ساده رو این روزها شاید طور دیگری باید معنا کرد. چون سادگی و بغض ودلتنگی همراه هم میاد. دو روایت داریم از دو زمان که سپری شده و درحال سپری شدنه اما نقطه ی اتصال این اتفاقات گذشته ودرحال گذر زندگی و آینده رو شکل میده. اتفاقاتی که حقیقت ها رو باز میکنه. چشمها رو بینا می کنه و می بینیم که هر سنتی حق نیست و … پایان خوش
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۳ ساعت و ۱۸ دقیقه
رمان فوق به خاطر یکی از دلایل روبرو (چاپ ، در دست چاپ و یا عدم تمایل نویسـنده به همکاری با دنیای رمان) امکان مطالعه آن وجود ندارد. از درک و توجه شما مخاطب عزیز سپاسگزاریم.