رمان می خواهمت اینبار جور دیگری به قلم زهرا اصغری
لعنتی می خواهمت این بار جور دیگری هر نفس باشی کنارم محرم و بی روسری تار و مارم کرده ای با فرم و چال گونه ات لا به لای خنده ات چنگیز را می آوری... چشم عسل! لبها عسل! پیراهنت ظرف عسل بس که شیرینی عزیزم قند بالا می بری من پر از پاییز زردم، برگریزانی کبود لحظه لحظه در دلم آغاز یک شهریوری میشوی اعضای من وقتی بنی آدم شوم آفرینش نذر چشمانت شدیدا گوهری! قبل تو هرکس که آمد خاله بازی کرد و رفت! لعنتی! میخواهمت این بار جور دیگری
تخمین مدت زمان مطالعه :
نظر خود را ارسال کنید
۲۰
21خوبه
۸ ماه پیشزهرا
۲۸ ساله 10فعلا که خوبه
۱۰ ماه پیشالهام مامان آیهان
۲۰ ساله 10سلام خدمت نویسنده عزیز تا اینجا که رمان خوبی هستش و علاقه به خواندن ادامه رمان دارم
۱۰ ماه پیشسارا احمدی
۳۶ ساله 10به نظر بنده نویسنده با اینکه اولین رمانی که مینویسه، خوبه
۱۱ ماه پیش(:
۱۸ ساله 20تااین جاکه رمان خوبی بود
۱۱ ماه پیش
خوبه
00خوبه