رمان خاطرات عزیز به قلم معصومه اسدی
ایلماه، دختری که در میان آرزوهایی که همیشه داشت زندگی میکند و در این مسیر، دل به همکار مرموزش، یاشار میبازد. اما با نزدیکتر شدن این دو، رازهایی از گذشته سر برمیآورند؛ رازهایی که سرنوشت ایلماه و یاشار را به هم گره میزنند و حقیقتهای تلخ و شیرینی را آشکار میکنند. این داستان عشقیست که میان غبار گذشته و پیچیدگیهای تقدیر، به دنبال روشنایی راه خود میگردد.
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
بهار
در پارت 2300یاشار تو مسلمون نیستی ☹️
۴ روز پیشیاشار
در پارت 2300از سمت جامعه یاشارها میگم اُف بر تو یاشار 😐
۴ روز پیشمحنا
00وای یعنی هر سری این بشر خون منو به جوش میاره. یعنی چی میخوامت ولی نمیتونم؟؟؟؟
۴ روز پیشاسرا
در پارت 2300دوستش داره ولی نمی خواهدباهش باش🙏
۴ روز پیشاکرم بانو
در پارت 2300یعنی مشکل یاشارچی میتونه باشه؟
۵ روز پیشاکرم بانو
در پارت 2300متنفرم از این جمله:من لیاقت توروندارم😢😢😢
۵ روز پیشسمیه
00به نظرم رمان بسیار زیبای هستش با قلم پخته نویسنده. حتی قسمت های توضیحی هم بسیار زیباست. خسته نباشید
۵ روز پیشraha
در پارت 2200آخ آخ آخ ایلماه آبرو نموند واست 😂😂
۶ روز پیشاکرم بانو
در پارت 2210عب نداره ایلماه جونم،بجاش ماتوروخیلی دوست داریم غصه نخور
۶ روز پیشستاره
در پارت 2200آقابچه م ازدست رفت معلوم نیست چجورنگاه میکرده توعالم هپروت...خیلی ولی کوتاه بوداااا...خب گناه داریم ماازبس انتظارمیکشیم که...
۶ روز پیشسمانه
در پارت 2200تو رو خدا بازم پست داشته باشیم این کم بووووود
۶ روز پیشبهار
۲۵ ساله در پارت 2200ای ذلیل شی یاشار چیکار کردی با روان این بچه
۶ روز پیشاسرا
در پارت 2100هرچه که باشه دیگرازفکرهای مالیخولیای راحت میشه 🙏
۶ روز پیشستاره
در پارت 2000ای جان بچه م عاشق شده😍😍
۲ هفته پیشمعصومه اسدی | نویسنده رمان
بچه ت به فنا رفت خب =))
۶ روز پیش
Am
00پارت جدید نداریم؟