رمان دنیای من به قلم نگین موسوی
دنيا دختر شيطون و سرخوشى که با برگشتن خالش به ايران زندگيش دستخوش تغيراتى ميشه .......تغيراتى از جنس عشق......
ژانر : عاشقانه
تخمین مدت زمان مطالعه : ۴۹ دقیقه
تعداد صفحات : 74
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان :
دنيا دختر شيطون و سرخوشى که با برگشتن خالش به ايران زندگيش دستخوش تغيراتى ميشه .......تغيراتى از جنس عشق......
اه صداى ساعت رو مخم بود
زود خاموشش کردم تا پاشم آماده شم برم دانشگاه
صورتمو شستم يه شلوار لى يخى با مانتوى مشکى پوشيدم يه رژ صورتى و ريمل کارم تموم شد
سريع ساعت رولکس نقره ايمو انداختم و کتونى الستار مشکىمو پوشيدم و سوار 206آلبالويى خوشگلم شدم و رفتم دنبال رويا(دوستم).
اها راستى يادم رفت خودمو معرفى کنم اسمم دنيا رستگار 22 سالمه معمارى ميخوانم و بچه ى اخرم -سلام دنى خره خودم
+چندبار بهت بگم به من نگو دنى بعدشم سلام
-خو ببخشيد
رسيديم دانشگاه هنوز ىه ربعى مونده بود تا کلاسمون شروع بشه
رفتيم سر کلاس ....
کلاس تموم شد رويا رو رسوندم و رفتم خونه
-سلام مامان خوشگلم
+سلام دخترم خسته نباشى -مرسى مامانم ناهار چى داريم گشنمه...
+غذايى رو که دوست دارى
-نگو که سبزى قورمه ست
+چرا خودشه
-ايول
رفتم لباسمو عوض کردم تا اومدم بشينم زنگو زدن رفتم درو باز کنم
-سلام داداشى خسته نباشى
+سلام جوجه چطورى؟
-خوف
+سلام پسرم برو لباستو عوض کن بيا ناهار بخوريم
-سلام مامان خانوم گل چشم برم دوش بگيرم بيام
+بدو دانيال گشنمه..
-مگه جوجه ها هم گشنشون ميشه
+پ ن پ فقط خرسا گشنشون ميشه
تا اين حرف رو زدم دويد دنبالم منم با داد رفتم شت مامان قايم شدم
-جوجه تو که ميترسى چرا ميگى
+کى من من ميترسم
-آره تو ميترسى اگه نميترسى بيا اين جا
+نميام
ديدم همينطورى داره مياد جلو خودمو شبيه گربه شرک کردم ميدونستم با اين کارم دلش نمياد کارى کنه -قيافتو اينجورى نکن کاريت ندارم
تا اينو گفت نيشم باز شد
مامان:فردا خاله نگارتون مياد
+،واقعا؟
-آره دارن براى هميشه برميگردن ايران -ميخوام فردا نرى دانشگاه و کمکم کنى عصرم با دانيال بريد خريد
+چشم
ساعت 5 بود حاضر شدم و از اتاق اومدم بيرون همزمان دانيال با من از اتاقش اومد بيرون +اووووووف دانيال چه خوشمل شدى ايندفعه ميخواى مخ کدوم بدبخت فلک زده اى رو بزنى
-اصلا به من ميخوره از اين کارا کنم
+اصلا
رفتيم خريدا رو گرفتيم و اومديم خريدا رو با دانيال آوردم بالا
تصميم گرفتم برم يه دوش بگیرم.
از حموم اومدم و بعد اينکه لباسامو پوشيدم رفتم پايين زنگ و زدن رفتم در رو باز کردم -سلام بابايى خسته نباشى
+سلام دخترم مرسى
رفتم چاى ريختم و براى بابا بردم
بعد از شام من رفتم تو اتاقمو رو تختم دراز کشيدم و هندزفریامو گزاشتم تو گوشم و کم کم با صداى آهنگ خوابم برد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز خواب بيدار شدم لباسامو عوض کردم و ىه آرايش ملايم کردم و رفتم پايين داشتم از پله ها ميومدم پايين که يهو پام سر خورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو داشتم.ميوفتادم که دست کسى دور کمرم حلقه شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرخيده بودم در حد تيم ملى برگشتم تا ببينم ناجيم کيه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيهو يه پسر خوشمل رو ديدم منم که هيز داشتم همينطورى نگاش ميکردم که با گفتن (راحتى؟)به خودم اومدم و دست از هيز بازى برداشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:آرتين خاله بيا ديگه -الان ميام خاله جون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدروووووووووووغ اين الان آرتينه چى شده!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاى جوووون چه خوشمل شده چه هيکليم ساخته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا تيريپ،بابا خوشگل،بابا هلو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خودم اومدم و سرى کشيدم کنار و رفتم پايين. سلام به همگى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس کردم رفتم تو بغل يکى چه بغل تو بغليه امروز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاله:واى دنيا خاله خودتى چه قدر بزرگ شدى ،چه قدر خانوم شدى تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بغلش اومدم بيرون و بعد از سلام و احوال پرسى نشستم تا صبحانه بخورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بغلش اومدم بيرون و بعد از سلام و احوال پرسی نشستم تا صبحانه بخورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشيم داشت زنگ ميخورد از جيبم در آوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سلام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سلام چطورى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خوبم تو چطورى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+منم خوبم دنيا پايه اى بريم با بچه ها بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-آره بريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+پس ساعت 5:30با بچه ها دم درتونيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-باشه باى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+باى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مامان قرار ه عصر با بچه ها بريم بيرون.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:باشه بريد خوش بگذره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساعت 5 بود که رفتم حاضرشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسمو پوشيدم نشسته بودم و منتظر بچه ها بودم. رويا يه تک زد و من رفتم بيرون و چون ماشينم خراب بود سوار کوپه ى دانيال شدم و رفتم و بچه ها سوار شدن و آرام فلششو داد تا آهنگ بزارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسقف ماشین رو باز کردم و آهنگ داديم رفت تورو (سوگند)رو گزاشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه ها هم داشتن باهاش ميخواندن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو ترافيک گير کرده بودیم که ماشین بغليه که يه بنز بود توش چند تا پسر سوسول نشسته بودن هى تيکه ميپروندن و رو مخم بودن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره که بغل دست راننده نشسته بود گفت:پايه اى کورس بزاريم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداخل کوچه و وايسادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرام:دنيا دمت گرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:عالى بود. -مرسى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خوب الان چى کار کنيم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:برگرديم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-باش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه ها رو رسوندم و رفتم خونه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه جوابمو دادن و من رفتم لباسمو عوض کردم و اومدم نشستم پیش دانيال.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال: دنيا،آرتين پايه ايد فيلم ترسناک ببينيم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:آره ببينيم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:دنيا نظر تو چيه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نه نبينيم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين با شيطنت نگاه کرد و گفت: ميترسى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنميخواستم جلوش کم بيارم. گفتم:نه نميترسم بعد شام ببينيم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد شام مامانينا رفتن خوابيدن و ما سه تا نشسته بودیم که دانيال گفت: دنيا برو پاپ کرن درست کن منم برم CD رو بيارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباشه اى گفتم و رفتم تو آشپزخانه يه ظرف پاپا کرن درست کردم و اومدم نشستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال هم CD رو گزاشت و اومد نشست و فيلم شروع شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنيال هم CD رو گزاشت و اومد نشست و فيلم شروع شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواااااااااااااى چه قدر ترسناکه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانىال و آرتين داشتن پفيلا ميخوردن و فيلمو نگاه ميکردن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم کوسن را برداشته بودم و داشتم گاز ميزدم کم مونده بود خودمو خيس کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره فيلم تمام شد.. پاشديم تا بريم بخوابيم رفتم اتاقم ولى هرکارى کردم نتونستم بخوابم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی ميترسيدم... رفتم اتاق دانيال ديدم داره با گوشيش ور ميره رفتم کنارش خوابيدم که يهو دانيال گفت: چرا نخوابيدى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون نميخواستم بفهمه ميترسم گفتم: خوابم نمياد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهىچى نگفت و شروع کرد موهامو ناز کردن کم کم چشام گرم شد و خوابم برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:دنيا دنيا بيدار شو دنيااااااااااا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اه دانيال بزار بخوابم دیگه. +پاشو شب مهمونی داريم.پاشو ديگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا اسم مهمونى اومد سريع نشستم رو تخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چه مهمونى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+آقاجون به خاطر خاله و آرتين مهمونى گرفته وهمه هستن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نه بابا +آره پاشو ببينم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-حالا من چى بپوشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال با اين حرفم خنديد و رفت پايين.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم بعد از اين که صورتمو شستم و لباسامو عوض کردم رفتم پايين.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه جوابمو دادن رفتم نشستم صبحونمو خوردم . -مامان مياى بريم خريد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:با دانيال برو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه نگاه به دانيال کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:من دارم ميرم کار دارم. -پس با کى برم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاله:خاله جون با آرتين برو اونم خريد داره -
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:برو آماده شو بريم -باش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم آماده شم يه شلوار مشکى با مانتو کتى نسکافه اى با روسرى مشکى پوشيدميه ريمل و رژ زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشى و کارتمو برداشتم و گزاشتم توى کيف دستيم و رفتم پايين.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديدم آرتين رو مبل نشسته و منتظر منه چه خوشتيپ کرده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه شلوار مشکى با پيراهن مشکى جذب پوشيده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآستيناشم زده بود بالا يه ساعت مارک خوشگلم دستش بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:بريم -آره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسوار ماشين شديم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:کجا برم. -برو بهت ميگم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماشينو پارک کرد و رفتيم داخل پاساژ .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين داشت ويترين مغازه ها رو نگاه ميکرد يهو گفت:دنيا بيا بريم اينجا. -باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتيم کت شلوار ها رو نگاه ميکرديم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين اين چطوره؟. آرتين:خوبه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکت شلوار و از فروشنده گرفت رفت تا بپوشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:چطوره؟؟؟؟ يه نگاه بهش کردم تو تنش عالى بود. -عاليه همينو بردار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از خريداى آرتين رفتيم تا من لباس بگيرم داشتم لباسارو نگاه مىکردم که يه پيراهن مشکى چشممو گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتيم داخل مغازه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفروشنده:بفرماييد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام اون لباس مشکى که پشت ويترينه رو برام مياريد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفروشنده:حتما.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تا پرو کنم اندازه اندازه بود خيلى خوشگل بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه پيراهن آستين بلند يقه گرد بود پشت لباس باز بود يه چاکم از رون ميخورد و دور يقه اش هم کار شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:دنيا پوشيدى؟اندازه است؟ -آره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسمو عوض کردم و پيراهنم رو برداشتم گزاشتم رو ميز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه قدر شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفروشنده:اقايى که باهاتون بودن حساب کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاها مرسى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز مغازه اومدم بيرون -ارتين چرا حساب کردى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:وقتى با يه مرد بيرون مياي دست تو جيبت نکن -اخه.. ارتين:اخه بى اخه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:ديگه چيزى نمىخواى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:پس برىم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتيم خونه مامان و خاله هر کارى کردن لباسمو نشون تدادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم حموم بعد از اينکه از حموم اومدم موهامو سشوار کشيدم تا خشک شه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد موهامو اتو کشيدم تا ل*خ*ت شه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوک موهامم حالت دار کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکار موهام تموم شد شروع کردم به ارايش کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه سايه دودى با ريمل و يه رژ جيگرى زدم و لاکمم مشکى طلايى زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسمو پوشيدم مانتو و شالمم پوشيدم و رفتم پايين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال و ارتين نشسته بودن و داشتن با هم حرف مىزدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صداى کفشام دوتاشون برگشتن و داشتن منو نگاه ميکردن .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:دنى خودتى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه روحشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:بى شوخى خيلى خوشگل شدى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوشگل بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:بله بر منکرش لعنت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اين حرفش خندم گرفت و زدم زير خنده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان وخاله هم اومدن يه عالمه ازم تعريف کردن منم ذوق مرگ شده بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدش رفتم سوار ماشين دانيال شدم ارتين هم با ما اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان و بابا وخاله هم با ماشين بابا اومدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسيديم به امارت اقاجون ماشين و پارک کرديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتيم داخل لباسمو عوض کردم و رفتم پيش اقاجون محکم بغلش کردم يکى دو ماه بود که نديده بودمش دلم براش تنگ شده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سلام اقاجون خودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سلام نوه ى گلم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم با اقاجون سلام و عليک ميکردم که يهو ارتين خان هم اومد و اقاجون رو بغل کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدش خاله اومد و اقاجون رو بغل کرد و زد زير گريه يه فيلم هندى شده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامانى هم اوند منظورم مامان بزرگمه اومد خاله رو بغل کرد چشماى اقاجون پرشده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديدم فضا دپه سرى رفتم اهنگ تکون بده ارش رو پزاشتم و خودم و ستاره (دختر داييم) رفتيم وسط
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديگه کم کم جوونا ريختن وسط با ستاره اومديم نششتيم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوااااى داشتم ميمردم انقدر ر*ق*صيده بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم با ستاره حرف ميزدم که يهو اهنگ عوض شد و يه اهنگ لايت پخش شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه دو به دو رفتن وسط وداشتن مير*ق*صىدن من و ستاره هم داشتيم نگاه ميکرديم که ارتين با شيطنت گفت:ميشه در خواست اين بنده حقير رو قبول کنيد و با من بر*ق*صيد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديدم ستاره داره هى چش ابرو مياد که برم بر*ق*صم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالبته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستمو گزاشتم تو دستش وقتى دستمو گرفت يه جورى شدن يه حسى دلشتم يه حس .....نميدونم اين حس چى بود.... خيلى نزديک بوديم نفساش به صورتم مى خورد و مورمورم شده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصداشو کنار گرشم احساس کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:خيلى خوشگل شدى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرسى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديگه نميتونستم اي نزديکى رو تحمل کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهنگ تموم شد اومديم سر ميزمون کيفمو برداشتم ميخواستم برم تو حياط
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:کجا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمىخوام برم بيرون هوا بخورم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين'باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسزيع رفتم رو صندلى هايى که تو حياط بود نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلبم عين چى ميزد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو حال خودم بودم که گوشيم زنگ خورد دانيال بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:دنيا کجايى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو حياطم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:بيا اماده شو بريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباشه اومدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو بعد از اينکه مانتو شالم رو پوشيدم با همه خداحافظى کردم و رفتم سوار ماشين شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخيلى خوابم ميومد تا رسيديم با ستاره رفتم تو اتاق وبغد از اينکه لباسمو عوض کردم خوابيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تشنگى زياد از خواب بيدار شدم نمى دونستم ساعت چنده ولى هوا تاريک بود خواستم بخوابم ولى تشنگى بهم غلبه کرد و بلند شدم و رفتم تا آب بخورم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخونه تاريک بود آروم قدم برميداشتم که يهو نيوفتم .خواستم برم آشپزخانه که خوردم به کسى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم داد بزنم که دهنمو گرفت ترسيده بودم کم مونده بود گريم بگيره .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:دنيا منم نترس.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو از رو دهنم برداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا دستشو برداشت شروع کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:بيشور نميگى يکى مياد ميترسه نمى تونى برقو روشن کنى هان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irديدم همينطورى زل زده بهم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاشو دنبال کردم ديدم بله با لباس خواب اومدم جلوش وايسادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:آرتين،آرتيييييين .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:ها ،چى شده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا :ببند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:چى رو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:چشاتو ببند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين:چرا؟؟؟. دنيا:ببند من برم بيرون .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين :نه که من نديدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:آرتين خيلى پرويى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستم برم که دستمو گرفت ومنو چسبوند به ديوار.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:ارتين چى کار ميکنى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه جور خاصى نگام ميکرد ،کم کم صورنشو به صورتم نزديک کرد و لباى داغش لبامو به اتش کشيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسريع پسش زدم و دويدم رفتم تو اتاقم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس نفس ميزدم تو اينه به خودم نگاه کردم لبام قرمز شده بود انگشتامو کشيدم رو لبام .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاى خدا اين چه کارى بد که کرديم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه که خوشت نيومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوجدان جان خفه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبراى اينکه وجدانمو خفه کنم رفتم خوابيدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:دنيا دنيااااااااا پاشو.مگه دانشگاه ندارى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمگه امروز چند شنبه لس. ،دانيال:,سه شنبه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچى؟الان بيدار ميکنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:حراقل پاشو براى کلاس بعديت برسى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشو برو من لباسامو عوض کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:باش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال رفت بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم دستشويى و مسواک زدم و صورتم و شستم اومدم بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسريع لباسامو پوشيدم .دويدمرفتم پايين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:خداحافظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم کفشامو بپوشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:دنيا جان بيا صبحانه بخور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:مامان ديرم شده من برم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاله:دنيا جان بيا بخور ارتين مى برتت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:نه خاله جون خودم ميرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفشامو پوشيدم سوار ماشين شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهرکارى کردم ماشين روشن نشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تا سويچ رو از دانيال بگيرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:دانيال سويچ رو بده ماشين روشن نميشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:من ماشينو لازم دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:پس زنگ بزن اژانس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:بيا صبحانتو بخور من ميبرمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان وخاله از لحن حرف زدن ارتين تعجب کرده بودند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم صبحانمو خوردم بعد پاشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:خوردى بريم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:اره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسوار ماشين شديم تو طول مسير نه من حرف زدم نه ارتين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپياده شدم -مرسى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستم درو ببندم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:کى کلاست تموم ميشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:ساعت 2
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:وايسا ميام دنبالت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:نى خواد خودم ميام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:گفتم وايسا ميام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:باشه خداحافظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:خداخافظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم داخل کلاس نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:سلام رفيق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:سلام -بچه ها استاد نيومده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:ايووووول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:دنيا چته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروع کردم به گفتن اتفاقاتى که افتاده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:اره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلاس تموم شد با رويا اومديم بيرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرويا:من برم باى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:باى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صداى بوق برگشتم ماشين ارتين رو ديدم سوار شدم اروم سلام دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا حرف نميزد و اين داشت منو عصبى ميکرد.ديگه طاقت نياوردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:ارتىن نگه دار مى خوام باهات حرف بزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين داخل کوچه وايساد خيلى خلوت بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:ارتين چته هان.چرا اينجورى ميکنى.چرا انقدر عوض شدى شايد ديروز يه اتفاقى افتاد ولى فراموشش ميکنىم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباشو رو لبام گزاشت و منووادار به سکوت کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم هلش دلدم عقب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم از خجالت اب ميشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم و تا حد ممکن انداخته بودم پايين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:حرفات تموم شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخجالت مىکشيدم اروم سرمو تکون دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا: ارتين اخرين بارت باش که اين کار رو ميکنى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين شيطون نگام کرد و گفت:قول نميدم ميدونى چرا؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسوالى نگاش کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:چون ديوونم کردى،خيلي ميخوات دنياى من.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهنگ کرده بودم اين الان چى گفت؟؟؟؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا گيجى داشتم نگاش میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خنده لپمو کشيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:چى شده خانومم؟؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو پس زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا: بشين ببينم رو دادم بهت پرو شدى خجالتم نمیکشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم ذوق مرگ ميشدم ولى نمى خواستم بهش رو بدم پرو بود پرو تر ميشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:برو ديگه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:چشششم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين جلو در خونه نگه داشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين: دنيا شب ميام اتاقت کارت دارم منتظرم باش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخيلي عادى انگار که هيچ اتفاقى نيوفتاده رفتم داخل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان و خاله يه جورى نگاه مي کردن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهميت ندادم و رفتم اتاقم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشب شد رفتم اتاقم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکرمم گرفته بود مى خواستم ارتين رو اذيت کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه لباس خواب سفيد کوتاه پوشيدم.ارايش کردم و يه رژ قرمز جيغ زدم.موهامم باز دورم ريختم و از عطر مورد علاقم هم زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنتظر ارتين بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتقه اى به در خورد يه دست به موهام کشيدم و رفتم درو باز کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين سرش پايين بود تا منو ديد خشکش زد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد تو و درو بست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه نگاه بهش کردم يه تيشرت سفيد پوشيده بود با يه شلوارگرمکن طوسى
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموهاش خيس بود انگار حموم رفته بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه تيکه از موهاش رو پيشونيش ريخته بود و شبيه بچه تخسا شده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين شيطون داشت نگام ميکرد اومد جلو رفتم عقب.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه غلتى کردم من.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقدر اومد جلو من رفتم عقب که افتادم رو تخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم خم شد و لپمو ب*و*سيد سرشو گرفت بالا و نگام کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو عسلى چشاش غرق شده بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم تو گوشم گفت: دوست دارم زندگى من.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:من از اول عاشقت بودم قبل اينکه از ايران برم.به تو يه حسى داشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتى اومدم تو رو ديدم هنگ کرده بودم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبزرگتر شده بودى و البته زيباتر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:حالا اينا به کنار خانوم خونم ميشى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيچى نگفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين:سکوت علامت رضاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفت طرف در من برم بخوابم تو هم بخواب خانومم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا کلى فکراى جورواجور خوابم برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:دنيا جان،دخترم پاشو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم چشامو باز کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:بله.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:پاشو دخترم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا؛چرا؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:پاشو ميفهمى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:چشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان رفت پايين و پشت سرش درو نبست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا داد گفتم: چرا درو نبستى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حرص رفتم درو بستم. بعد رفتم لباسمو عوض کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيه پيراهن مردونه سفيد با شلوار و جليقه ست مشکى پوشيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irريمل و يه سايه ى طوسى با رژصورتى زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو ايينه به خودم نگاه کردم چه جيگرى شده بودم يه ب*و*س به خودم فرستادم و رفتم پايين
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشت ميز نشستم و صبخانمو خوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم روى کاناپه نشستم و تلويزيون رو روشن کردم زدم pmc.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهنگ همنفس از alishmas پخش مى شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم که عاشق اين اهنگ شروع کردم ر*ق*صيدن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم براى خودم قر ميدادم ،يه چرخ زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتنم همانا ارتين و ديدن همانا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرتين با يه لبخند به ستون تکيه داده بود و داشت منو نگاه ميکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم اومدم و دست از ر*ق*صيدن برداشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستم برم اتاقم که زنگو زدن رفتم درو باز کردم. دانيال بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستش يه پلاستيک بود فضوليم گل کرد پلاستيکو از دساش کشيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم رو کاناپه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپلاستيک رو برعکس کردم ،همه رو ريختم رو ميز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:اخ جوووووووووووووووووون لواشک.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتين پقى زد زير خنده ىه چپ چپ نگاش کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندش بيشتر شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا لحن بچگونه گفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:دانى مايه منه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدانيال:اره ماله توئه بخور فقط مراقب باش نترکى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم لپشو ب*و*سيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنيا:باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروع کردم به خوردن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین و دانیال با حسرت داشتن نگام میکردن اصلا اهمیت ندادم و همشو خوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز ترشی لواشکا تشنم شد و بلند شدم تا برم اب بخورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو دلم درد گرفت دستم و گذاشتم رو شکمو و خم شدم و رو زانوهام نشستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم ناله میکردم که دست کسی روی بازوم حس کردم فکر کردم دانیاله اما صدای ارتین رو کنار گوشم احساس کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین:چی شد دنیا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیتونستم حرف بزنم فقط سرمو تکون دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین:من که چیزی نفهمیدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینطوری اشکام میریختن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو به زور آوردم بالا و زیر لب گفتم :ااااااااااای دلم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین با عصبانیت گفت:چرا انقدر لواشک خوردی پاشو ببرمت دکتر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم گریه میکردم زیر بازومو گرفت و بلندم کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستم قدم بردارم که یهو دلم تیر کشید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین منو رو کاناپه نشوند و رفت بالا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند دقیقه بعد با مانتو و شالم برگشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمانتو رو تنم کرد و شالمم انداخت رو سرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآروم بازومو گرفت بلندم کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا هر بدبختی بود به ماشین رسیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا کمک ارتین توی ماشین نشستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین هم ماشین رو روشن کرد و به راه افتاد ،همینطوری داشتم گریه میکردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین:آروم باش الان می رسیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند دقیقه بعد جلوی درمانگاه نگه داشت و کمکم کرد و رفتیم تو نشستیم رو صندلی تا نوبتمون بشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم از دل درد میمردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوبت ما رسید .با ارتین بلند شدیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین یه تقه به در زد و بعد از بفرمائید دکتر به داخل رفتیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر:خب دخترم مشکلت چیه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین شروع کرد به گفتن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر:از دست شما جوونا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر بعد از توصیه هاش گذاشت که ما بریم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن رو صندلی نشستم و ارتین رفت تا داروهامو بگیره،چند دقیقه بعد برگشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم داشتم رفتم سرمم رو زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین کنارم رو صندلی نشسته بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارتین:بهتری ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir