سلنا دختری شاد و شیطونه که برای پزشکی وارد یه روستا میشه که ارباب خشنی داره. دختر داستان ما برای مقابله با ارباب با یه شرط وارد عمارت میشه؛ توی عمارت با آدمای مرموزی رو به رو میشه و از چیزایی سر در میاره که به گذشته ی خانوادش مربوطه و......

ژانر : عاشقانه، اربابی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۴۰ دقیقه

مطالعه آنلاین ارباب صدایم کن
نویسنده: منا و زینب صادقی

ژانر: #عاشقانه #اربابی #ارباب_رعیتی

خلاصه رمان ارباب صدایم کن :

سلنا دختری شاد و شیطونه که برای پزشکی وارد یه روستا میشه که ارباب خشنی داره. دختر داستان ما برای مقابله با ارباب با یه شرط وارد عمارت میشه؛ توی عمارت با آدمای مرموزی رو به رو میشه و از چیزایی سر در میاره که به گذشته ی خانوادش مربوطه و......

«به نام او»

با قدمای تند راه میرفتم وبه غرغرای نفیسه که پشت سرم بود گوش نمی دادم.

نفیسه: آی بمیری سلنا آخه اینجا هم جا بود که منو آوردی از کت وکول افتادم.

- غرنزن نفیسه دیگه کم موندیم به بهداری برسیم.

نفیسه:آخه دختر ،آبت کم بود

نونت کم بودچرا آخه داوطلب شدی با این خر بیای

اینجا

- وای نفیسه بس کن .

- باشه لال مونی میگرم.

جلوی بهداری ایستادم نفیسه نگاهی به دور واطرافش انداخت وگفت: چقدر اینجا

خلوته؟؟

- آره خیلی خلوته.

وارد بهداری شدیم مردی۴۵-۴۶ساله درحال تمیز

کردن بهداری بود

با دیدن ما دست از کار کشید وگفت:

کاری دارید دخترم.

خودمو جمع و جور کردم وگفتم:

من سلنا هستم وبه نفیسه اشاره کردم

اینم دوستم نفیسه، ما پزشک

هستیم.

رای گیری شد وبچه ها همه به یه روستا رفتن ،ماهم افتادیم اینجا.

حالا هم درخدمتیم.

نفیسه با دستش ضربه ای به پهلوم زد وگفت:

لفظ قلمت از پهنا تو حلقم.

دستمو روی پهلوم گذاشتم وچشم غره ی توپی به نفیسه

رفتم.

مرد به طرف میز رفت وگفت:

منم جای پدرتون ، از من به شما نصیحت اینجا نمونید.

هرکی اومده اینجا به یه هفته نکشیده از اینجا فرار کرده.

منو ونفیسه نگاهی بهم کردیم وبا تعجب گفتیم:

آخه برای چی....

مرد آهی کشید وگفت: امان از دست ارباب.....همه ی مردم ازش ناراضین.

منو ونفیسه:آخه چرا؟؟

- اگه دلیلشو از مردم بپرسی اونا بهتر جوابتونو میدن.

- خوب این مملکت که بی در و پیکر نیست، ازش شکایت کنین.

نفیسه سرشو تکون داد وگفت: آره این بهترین راهه.

لبخندی رو لبش نشست وگفت:

شما هنوز ارباب رو ندیدید ٬ هیچ کس جر‌ئت مخالفت باهاش رو نداره.

اونقدر نفوذ داره که جلوی همه وایسته.

به نفیسه نگاهی کردم و رو به مرد گفتم: درهر صورت ما اومدیم اینجا کار کنیم.

ترسی از هیچ کسیم نداریم.

مگه نه نفیسه .

نفیسه: آره.

دستمو بردم بالا وگفتم: پس بزن قدش که بریم به سوی مبارزه با ارباب.

مرد سری تکون داد وگفت:

بیایین بشینید که خیلی راه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومدید حتما خسته اید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه: آی گفتید ،من پام شکست تا خودمو رسوندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینجا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خو دیونه ای دیگه آخه کی با کفش ده سانتی تو روستا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راه میره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من کف دستمو بو نکرده بودم که اینجا چاله میدونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گذاشته تو جیبش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به اصطلاحش خندیدم که حرصی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرض به چی می خندی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به هیچی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردبه طرف سماور گوشه ی بهداری رفت وهمین طور که چای میریخت گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما جایی برای موندن دارید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو ونفیسه همزمان: نههه....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس امشبو باید اینجا بمونید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا ببینیم خدا چی میخواد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه به طرف اتاقای بهداری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی هم به عنوان بهداری وسایل درمانی نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد : هرچه وسایل هم مونده بود برای پزشک قبلی بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس خوب شد همراهمون وسایل آوردیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه : من برم ببینم چه وسایلی کم داره ،باید برم شهر تهیه کنم برگردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- این کار کنی ممنونت میشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو از جات تکون نخوریا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- حالا یه بار خواستی کارکنی.. برو منم میام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنار مرد روی صندلی نشستم و به چهرش نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی چهرش مهربونیتی داشت که ناخواسته آدم رو به طرفش سوق میداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهم کرد وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دخترم چیزی میخوای بگی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متوجه شدم خیلی وقته بهش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زل زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو پایین انداختم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میشه یکم در مورد ارباب روستا برام بگین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چی میخوای ازش بشنوی دخترم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون دادم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

می خوام بدونم چی کار کرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که اینقدر مردم ازش میترسن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد نفسی کشید وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدا رحمت کنه بهادر خان رو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا زمانی که زنده بود این روستا آبادانی وشادیشو داشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی بعد از مرگ بهادر خان باید روستا اداره میشد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر بزرگ بهادر خان به علت مریضی کنار کشید و اداره ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روستا به دست پسر کوچک بهادر خان افتاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوایل اوضاع خوب بود ولی رفته رفته ارباب باطن خودشو رو کرد .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مالیات ها سنگین بود ومردم از دادنش عاجز.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهالی روستا مجبور بودن نصف محصول کشاورزی رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به ارباب بدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردم از این موضوع به تنگ اومده بودن ولی راهی نداشتن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون گله وشکایت کارساز نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- ولی به نظر من کاری نشد نداره،ظلم که همیشه پایدار نیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد نگاهی به من کرد وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شاید حق با تو باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جاش بلند شد که گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما هنوز اسمتونو بهم نگفتید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستی به سرش کشیدوگفت :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مگه حواس برا آدم میمونه...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اسم من مش علیه ولی اهالی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدام میکنن مشتی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پس منم مشتی صداتون میکنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای نفیسه بلند شد :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سلنا کجا موندی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اومدم...... اومدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روبه مشتی گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برم که الان میاد پوستمو میکنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی گفت: امون از دست شما جوونا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ازپنجره به چراغ خونه ها که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی دل شب زیبایی خاصی به روستا داده بودن نگاه میکردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سکوتی توی روستا پایدار بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ومن این سکوت رو دوست داشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگامو از بیرون گرفتم وبه چهره ی معصوم نفیسه که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو خواب بود دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنارش دراز کشیدم ،باید زودتر میخوابیدم ،فردا روز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرکاری در پیش داشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکرم به طرف حرف های مشتی رفت خیلی دوست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشتم این ارباب رو از نزدیک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببینم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمامو بستم وخودمو به دست خواب سپردم بی خبر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اینکه سرنوشت چه چیزی رو برام رقم زده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

***************

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باصدای دادی که از بیرون شنیدم سراسیمه از خواب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیدارشدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به وضع و اوضاع ظاهریم به طرف در رفتم و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازش کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سه تا مرد قوی هیکل داشتن با صدای بلند با مشتی حرف میزدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به طرفشون رفتم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی اتفاقی افتاده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی به طرفم برگشت وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه دخترم چیزی نیست تو برو تو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

می خواستم به طرف اتاق برگردم که یکی از مردا روبهم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توپزشک جدید روستا هستی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم طرفش وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باشم یا نباشم فرقی به حال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جناب عالی میکنه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تو باید همراه ما بیای.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمامو تو هم کشیدم ،حرف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زور تو کتم نمی رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اگه نیام چیکار میخوای بکنی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اینطوریه ،باشه ....به زور میبریمت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دوتا مرد کناری اشاره کرد که به طرفم اومدند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی جلوشون ایستادو گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایستین..... من باهاش حرف میزنم که همراتون بیاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اما مشتی......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشتی پرید میون حرفم وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما واگر نداره دخترم..... باید همراشون بری.... این دستور اربابه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب گفتم: ارباب!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی ارباب چیکار میتونست با من داشته باشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در هر صورت باید همراشون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میرفتم رو به مشتی گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میشه وقتی نفیسه بلند شد بهش چیزی نگید،زود برمیگردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه.... چیزی بهش نمی گم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همراه اون سه مرد از بهداری بیرون زدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشت سرشون حرکت میکردم از بهداری تا امارت ارباب راهی نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی زود به امارت رسیدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد محوطه ی امارت شدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ابتدا تا جلوی پله ها سنگ فرش شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دور و اطراف امارت گل وگیاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاشته بودن که فضای زیبایی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایجاد کرده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به محض داخل شدنمون به امارت متوجه خدمه ی در حال کار شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بایدم این امارت این همه خدم وحشم داشته باشه وگرنه امارت ارباب نمی شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داخل امارت خیلی قشنگ تر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

محیط بیرونش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیوارها پر از قاب های زینتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بودن که مطمئنا قدمت طولانی داشتن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

محو تماشای قاب ها بودم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای مرد روبه روم به خودم اومدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- برو داخل.......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متوجه ی در باز شده ی سالن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شدم وبه طرف داخل سالن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قدم برداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سالن تاریک بود ونور کمی فضا رو روشن نگه داشته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میزی مستطیل شکل وسط سالن به چشم میخورد که دور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واطرافش صندلی چیده شده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای فردی به عقب برگشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- منتظرت بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متوجه ی مردی شدم که روی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مبل نشسته بود وبه من نگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکرد به خاطر تاریکی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهر‌ه‌اش مشخص نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب گفتم: منتظر من؟!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به سوالم گفت: بگیر بشین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تحکمی که تو صداش بود باعث شد روی یکی از صندلی ها بشینم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- دوست ندارم مقدمه چینی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنم پس زود میرم سر اصل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطلب.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برای این خواستم بیای اینجا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون میخوام درمان برادرم رو به عهده بگیری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چند برابر پولی که قرار بود از کار تو بهداری رو بگیری رو هم بهت میدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو بهش گفتم: اگه منو به خاطر این آوردین اینجا زحمت بیهوده کشیدین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون حاضر به انجام این کار نیستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در ضمن‌فکر نکنم ارباب زاده تا حالا بدون دکتر بوده باشه؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-منم فکر نکنم این موضوع به شما ربطی داشته باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من یه پزشکم و وظیفم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درمان مردمه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوست ندارم کارمو محدود به یه نفر کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جام بلند شدم و به طرف در رفتم که با صداش تو جام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایستادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- باشه ولی اگه جوازتون باطل شد ،گلایه ای از کسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نداشته باشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستامو مشت کردم ، خونسردیش دیونم میکرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نباید کوتاه میومدم ،من که میگفتم میشه در برابر ظلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایستاد .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نباید اجازه میدم راحت کارشو عملی کنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- هرکاری که دوست دارید انجام بدین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به طرف در رفتم وبازش کردم که با یکی از اون مردا که همراشون اومده بودم روبه رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواست جلومو بگیره که ارباب با دست اشاره کرد که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنار بکشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از امارت بیرون زدم وبه سمت بهداری رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوی بهداری متوجه ی نفیسه شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن من بلند شد وبه طرفم اومد وعصبانی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معلوم هست کدوم گوری هستی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستشو کشیدم و گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بریم داخل بهت میگم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به محض داخل شدنمون منو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به طرف صندلی کشید وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بگو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چی رو بگم؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تا حالا کجا بودی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- وای نفیسه گیر نده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تا نگی نمیزارم از اینجا تکون بخوری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرصی گفتم: امارت ارباب بودم.... خیالت راحت شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب گفت: اونجا چی کار میکردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچی آقا احضارم کرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برم بشم پزشک برادر گرامیش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه : خو تو چی گفتی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- گفتم زحمت بیهوده کشیده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دهن باز نگام کرد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو دیوونه ای دختر... چرا اینکارو کردی؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- انتظار نداشتی که قبول کنم.... ما برای چیز دیگه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینجاییم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- میدونم ولی اینطوری کارمون راحت تر بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من این راحتی رو که با ظلم به دست اومده نمی خوام.....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواهش میکنم دیگه درموردش حرف نزن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون داد وگفت: باشه هر طور راحتی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دور واطرافم نگاه کردم وگفتم: راستی مشتی کو؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه: به من که گفت میره شهر کار مهمی داره ،شاید تا شب برگرده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون دادم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه ما که فعلا کاری نداری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چطوره تغییری تو دکوراسیون اینجا بدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- موافقم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- پس پاشو که وقت کاره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جامون بلند شدیم و شروع کردیم، اونقدر غرق کار بودیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که متوجه ی گذر زمان نشدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خسته خودمو روی تخت انداختم وچشامو بستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمی دونم کی وچطور خوابم برد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با احساس خفگی که بهم دست داد بلند شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دور واطرافم نگاه کردم که متوجه ی دودی توی اتاق شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به طرف در رفتم و دستگیره رو گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوزشی که تو دستم ایجاد شد باعث شد عقب بکشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستگیره داغ بود. از پنجره به بیرون نگاه کردم که متوجه ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتیشی شدم که دور تا دور بهداری رو فرا گرفته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمی دونستم چیکار کنم ،به طرف پنجره رفتم و با دستام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به شیشه زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند داد زدم: کسی اونجا نیست...... یکی کمکم کنه....نفیسههههه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کم کم دود کل اتاق رو فرا گرفت ،به زور نفس میکشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با مشتای بی رمقم به پنجره میزدم ولی فایده نداشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشام داشت بسته میشد ولی من سر سختانه میخواستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازشون نگه دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جام بلند شدم و به طرف در رفتم ،دستم به دستگیره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نرسیده بود که چشام سیاهی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت ودیگه چیزی نفهمیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*****************

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نوازش دستی روی صورتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشامو باز کردم که متوجه ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن چشای باز من گفت: بالاخره بلند شدی خانم خوشخواب ......تو که منو نصف عمر کردی دختر.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی توجه به حرفش به دور واطرافم نگاه کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اینجا کجاست نفیسه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خونه ی مشتیه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیر لب زمزمه کردم : مشتی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشامو بستم که تموم اتفاقی که افتاده بود عین فیلم از جلوی چشمم گذشتن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفیسه دستمو گرفت و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی خوابیدی دلم نیومد بیدارت کنم ،خیر سرم رفتم یکم خرت و پرت بخرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی به بهداری برگشتم با ساختمون سوخته روبرو شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردم وزنده شدم تا فهمیدم طوریت نشده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اهالی شنیدم که اینجایی جلدی خودمو رسوندم اینجا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندیدم وگفتم: دکتر مملکت که این باشه وای به حال بقیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو نمی خوای اینطور حرف زدنو کنار بزاری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نوچ... نمیشه آجی گل.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راستی پانسمان دستتو دیدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودم کردم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبخندی زدم وگفتم: دیوونه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جاش بلند شد وگفت :من میرم برات غذا بیارم مطمئنا گشنه ای.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو تکون دادم که گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر کنم زبونتو تو بهداری جا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گذاشتی باید برم بیارمش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرصی گفتم: نفیسههه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندید وگفت: حرص نخور گلم پوستت چروک میشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از در بیرون زد و نذاشت جوابشو بدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکرم مشغول این بود که چرا بهداری آتیش گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی میتونست کار ارباب باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون دادم نه نمیتونست کار اون باشه نباید زود قضاوت میکردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تنها راه حل این بود که به دیدنش برم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوی عمارت ایستادم. برای بار دوم قدم به این عمارت میذاشتم ولی این بار فرق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از گذشتن از محوطه جلوی پله ها ایستادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برخلاف دفعه پیش عمارت خلوت بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از پله ها بالا رفتم،جلوی در دوتا نگهبان بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوشون ایستادم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من می خوام اربابتونو ببینم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکیشون نیم نگاهی بهم کرد وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو کی هستی که میخوای ارباب رو ببینی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من پزشک روستام ،میخوام ایشون رو ببینم ،باهاشون کار مهمی دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد گفت: نمیتونی ببینیشون.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرصی گفتم: به چه دلیل... نکنه برای دیدنشون باید مجوز همرام میاوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نه خیر فقط خیلی کوچکی باید بری با بزرگترت بیای.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینو گفت وبلند با دوستش زد زیر خنده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه آمپر چسبوندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پامو بالا آوردم ومحکم زدم به ساق پاش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخی گفت و روی زمین نشست تا اون یکی بخواد به خودش بیاد یکی به شکمش زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معلوم بودکه انتظارشو نداشتن وگرنه زورم بهشون نمیرسید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکیشون بلند شد وبه طرفم اومد، فاتحمو خوندم اما صدای دادی هر. سه تامونو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخ کوب کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اینجا چه خبره؟؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب به پسری که با اخم به ما نگاه میکرد زل زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگهبانا فورا خودشونو جمع وجور کردن ویکیشون گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارباب زاده این خانم میخواد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برادرتونو ببینه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس این برادر ارباب بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بهش کردم تنها عضو صورتش که ادم رو مجذوبش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکرد چشاش بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به من کرد وبا همون اخماش گفت: این کارو میتونستید بودن قیل وقال هم انجام بدید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو بالا آوردم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من به این آقایون گفتم ولی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر کنم اینا زبون آدمی زاد حالشون نیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکیشون حرصی قدمی جلو گذاشت که پسره گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایستا سر جات کیان.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو کرد سمتم وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه میخوای برادرمو ببینی همرام بیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عین یه بچه ی حرف گوش کن همراش حرکت کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تقه ای به در زد و داخل شد ،

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشت سرش وارد اتاق شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنار میزی نشسته بود و در حال نوشتن چیزی بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون اینکه سرشو بالا بیاره گفت: کاری داشتی تارکان.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برادر ارباب که حالا فهمیده بودم اسمش تارکانه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این خانم باهات کار داره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرشو بالا آورد وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ممنون تو میتونی بری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون داد وبیرون رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون اینکه نگاهی بهم کنه گفت:میشنوم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفسی کشیدم وگفتم: فکر کنم که شنیدید بهداری آتیش گرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خب این چه ربطی به من داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تنها کسی که نمیخواست من اونجا باشم شما بودید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زد وگفت:میخوای بگی کار من بوده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- این یه حدسه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- بر فرض مثال من این کارو کردم..... تو میخوای چیکار کنی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- با یه استعلام به ژاندارمری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گیر میفتین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- امتحانش ضرری نداره.... فقط باید به فکر سند ومدرک هم باشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون بدون مدرک حرف یه فرد تازه وارد به روستا به کرسی نمیشینه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرفش راست بود نمیتونستم کاری از پیش ببرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی میشد این سند ومدرک رو به دست بیارم تنها راهشم این بود که پیشنهادی که داده بود رو قبول کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو بالا آوردم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اونجایی که بهداری آتیش گرفته من فعلا محلی برای کار ندارم میخوام درمان برادرتون رو به عهده بگیرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- از کجا اینقدر مطمئنی من این اجازه رو بهت میدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-از اونجایی که از اول هم میخواستید اینکارو کنید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-با یه شرط این اجازه روبهت میدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چه شرطی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- الان بهبودی برادرم دست تویه اگه تونستی کارتو درست انجام بدی آزادی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ومیتونی بری ولی اگه نتونستی.....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نتونستم چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حرفی که زد سر جام میخکوب شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- تا آخر عمرت باید بردم باشی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگار تو تصمیمش دچار تردید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شده بود ولی بعد کمی مکث گفت: باشه قبول.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این دختر تمام معادلاتمو بهم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میزد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جسارت و جرئت این دختر از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جسارت اهالی این روستا بیشتر بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون کاری کرد که هیچکدوم از افراد روستا نکردن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روبهش گفتم: اگه میخوای اینجا کارکنی باید یه سری قوانین رو رعایت کنی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو این عمارت آدمای زیادی رفت وآمد می کنن پس فضولی و بی احترامی جایی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در ضمن همه ی افراد اینجا با دستور من کاری انجام میدن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت وآمد اقوام اینجا ممنوعه........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرید میون حرفم وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر کنم اینطوری اینجا با پادگان نظامی فرقی نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمامو تو هم کردم وگفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این قوانین اینجاست و کسی حق زیر پا گذاشتنشو نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیر لب زمزمه کرد: یه دفعه بگو برو بمیر اینطوری سنگین تره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- اینم یه راهشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گیج گفت: چی؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- هیچی ..... فقط باید چیزایی رو کم داری رو بگی تا از شهر تهیه بشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون داد و بلند شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- من دیگه باید برم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری به نشونه ی باشه تکون دادم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.