آخرین خبرها :
فعلا خبر جدیدی نیست.
ساناز لرکی
-
تاریخ تولد
-
سال شروع به کار
-
تحصیلات
-
زمینه فعالیت
لیست آثار نویسنده
-
راز شبانه
-
فیلمنامه مادر(سینمای بهار)
-
فیلمنامه شب(سینما فیروزه)
-
فیلمنامه تنهایی لیلا( فروغ سینمای جوان)
-
فیلمنامه شراب روحانی(فروغ سینمای جوان)
-
فیلمنامه از حور(برگزیده جشنواره مالک)
-
رمان رخساره در نقاب
-
رمان پرسه در سراب
-
رمان خیال گلستان
-
رمان این دور من بازی میکنم
-
رمان دو جلدی پارادوکس عاشقانه
-
رمان سه جلدی سمفونی
-
رمان ماحی
-
رمان ایهام
-
رمان تیمارستان شماره ۱
-
رمان کابوس
-
رمان مهآلود
-
رمان شهرناز
-
نمایشنامه هیوا وعشق ناتمام
-
نمایشنامه کابوس کشدار برای افراد گناهکار(بهترین نمایشنامه ی دانشگاهی)
-
نمایشنامه امید
-
نمایشنامه سه روز روی مین
-
نمایشنامه باغ پرتقال
-
نمایشنامه مه زده
-
نمایشنامه جنون کشدار(اجرا۱۴۰۱)
لیست شبکه های اجتماعی
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
بیوگرافیساناز لرکی
فیلمنامه مادر(سینمای بهار)، فیلمنامه شب(سینما فیروزه)، فیلمنامه تنهایی لیلا( فروغ سینمای جوان)، فیلمنامه شراب روحانی(فروغ سینمای جوان).
فیلمنامه از حور(برگزیده جشنواره مالک
رمانهای چاپی و دارای قرارداد چاپ: رخساره در نقاب، پرسه در سراب، خیال گلستان، این دور من بازی میکنم، کتاب دو جلدی پارادوکس عاشقانه، کتاب سه جلدی سمفونی، ماحی، ایهام، تیمارستان شماره ۱، کابوس، مهآلود، شهرناز
نویسنده نمایشنامه:هیوا وعشق ناتمام. کابوس کشدار برای افراد گناهکار( بهترین نمایشنامه ی دانشگاهی)، امید، سه روز روی مین، باغ پرتقال، مه زده. جنون کشدار(اجرا۱۴۰۱)
رمان آنلاین: راز شبانه(دنیای رمان)
کارگردانی تئاتر: امید(تندیس بهترین کارگردانی) جنون کشدار برای افراد گناهکار ، سه روز روی مین.
بیش از ده سال تدریس نویسندگی
لالایی پاندورا (بخش آنلاین)
هزاران سال پیش، خدای زئوس به زنی به نام پاندورا جعبهای هدیه داد، جعبهای که پاندورا اجازه باز کردن آن را نداشت، جعبهای برای سنجیدن کنجکاوی و مجازات بود… و سرانجام پاندورا آن جعبهی شوم را گشود، نفرین،درد، و مرگ از درون جعبه خارج شد و دنیا را در برگرفت… پاندورا با وحشت در جعبه را بست و هرگز نفهمید آخرین چیزی که در جعبه ماند؛ امید بود! و حالا من… پاندورایی دیگرم... خدای زئوسِ من، مردیست با چشمانی سبز و جعبه اسرار من، مردیست به شومی کلاغ! این قصه من و دخترانیست… که در جعبهای را گشودیم…که نباید! جعبه ای که صدای لالایی اش همه را به تسخیر میکشاند. جعبهای که… اسرار درونش، پایان کابوسوارش را رقم میزند! پس یادت باشد که اگر در پستوی ذهنت صدای لالایی شنیدی… هرگز نخواب! تو تا آخر این قصه…محکومی به بیداری!
خیال گلستان (بخش آنلاین)
دهسال قبل عروسی از مراسم ازدواج گریخت. من شبیه یک انگشتر بدل به جای اصل شدم من عروس مراسمی شدم که در اصل متعلق به من نبود. من یک مادر و یک همسر هستم... تمام نقش زندگی من دقیقا همین است. من مادر فررندی هستم که همنام عشق سابق اوست همسر مردی که جز احترام چیزی به من نمیدهد. من ده سال است که یک مادر و یک همسر هستم. داستان من از اینجا شروع میشود. از جایی که آن زن برمیگردد و ویرانی جهانم را احاطه میکند. من باید نقش جدیدم را یاد بگیرم و برایش بجنگم. من یک زن هستم
راز شبانه (بخش آنلاین)
شبانه دختریست که عاشق عکاسیست اما برادرش شدیدا با این قضیه مخالف است. بدون اطلاع خانواده برای یک مصاحبه میرود و در مسیر برگشت تصادف میکند. در آمبولانس متوجه میشود هیچ چیز تصادفی نیست و سرنشینان ماشین و حتی مرد مرموزی که به ظاهر عابر بوده و سوار ماشین شده هم همگی بخشی از یک نقشه هستند. پازلی که باید حل شود...