آخرین خبرها :
فعلا خبر جدیدی نیست.
آستاتیرا عزتیان
-
تاریخ تولد
-
سال شروع به کار
-
تحصیلات
-
زمینه فعالیت
لیست آثار نویسنده
-
فانتوم
-
شراب و خون
-
باتلاق
-
تکههایم برنمیگردند
لیست شبکه های اجتماعی
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
بیوگرافیآستاتیرا عزتیان
نویسندگی رو از سن هفده سالگی در انجمن کافه نویسندگان شروع کردم و به دلیل اینکه به حرفهی بازیگری خیلی علاقهمند بودم همیشه رویای این رو که نقشها و کاراکترهای توی ذهنم رو خودم خلق کنم داشتم پس، نوشتن رو شروع کردم و رویای بازیگری کلا از سرم پرید و نویسندگی به حرفه اصلی من تبدیل شد.
ژانرهای عاشقانه، اجتماعی و رئال رو خیلی میپسندم و سعی میکنم در تمامی آثارم از این ژانرها استفاده کنم پس میشه گفت یه نویسنده اجتماعی نویس هستم.
رشته دانشگاهی من مددکادی اجتماعی گرایش کار با خانواده هست که نشون دهنده علاقه من به اتفاقات و مشکلاتی که در دل اجتماع رخ میده هست و سعی میکنم این واقعیتها رو در قالب داستان به بقیه نشون بدم.
در آخر اینکه، از ارتباط برقرار کردن با مخاطبهام خیلی لذت میبرم و نقد و نظراتشون برام اهمیت زیادی داره پس اگه دوست داشتید خوشحال میشم باهاتون آشنا بشم و از نظرات ارزشمند شما جهت بهبود کیفیت آثارم استفاده کنم.
تکه هایم برنمی گردند... (بخش آنلاین)
سهیلا گمان میکرد با وجود تمام کم و کاستیها زندگی خوبی دارد اما این خوش خیالی تنها تا زمانی دوام داشت که متوجه رفتارهای مشکوک همسرش نشده بود! خیانت همسرش با دوست صمیمی خودش شاید آخرین چیزی بود که احتمال آن را میداد اما... . (این رمان بر اساس زندگی واقعی میباشد.)
باتلاق (بخش آنلاین)
یغما برگشته، پس از ده سال حالا با ظاهر و شمایلی لوند و اغوا کننده، برگشته تا مردی متاهل را جذب خود کند تا هم بدهیهایش را پرداخت کند و هم خرده حسابهای گذشته را با او صاف کند...
شراب و خون (بخش آنلاین)
بلور دختری ساده و بلند پرواز که در کنار مادرش و پسر عمهش زندگی میکنه، یک شب پسرعمه بلور از نبود مادر بلور سواستفاده میکنه و کاری میکنه که بلور مجبور میشه شبونه خونه رو ترک کنه و از پسری که بارها روبهروی مدرسه بلور ظاهر شده بود کمک بخواد و این آغاز ماجرایی به رنگ خون و طعم شرابه...
فانتوم (بخش آنلاین)
سرمه به همراه چندتا از دوستهای صمیمیش تصمیم میگیرن برای خوش گذرونی و استراحت به ویلای یکی از آشناها برن و چند روزی اونجا بمونن و تفریح کنن اما همون شب اول برای صاحب ویلا اتفاقی میافته که همه خوشیها بهشون زهر میشه و دردسرهای زیادی برای سرمه به وجود میاد...