پارت دوم

زمان ارسال : ۲ روز پیش

لبخند ترسناکی روی لبش شکل گرفت

چشم دزدیدم!

دست های سردم را مشت کردم.

نگاه گذرایش از بالا و پایینم می امد و میرفت

انگار یک عروسک زنده جلویش ایستاده بود



_بِکن لباساتو!



با حر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید