پارت یازده

زمان ارسال : ۱۱۱۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه





خوشبختانه، این بار مزاحم نشد و با تک چرخی که کنارمان زد، کم کم دور شد.
فقط می خواست خودنمایی کند! 
نازنین طاقت نیاورد و  با عصبانیت گفت : انشالله به سر خیابون نرسی .
لبی گزیدم و گفتم : عه نازنین نفرین نکن.
به طرفم برگشت. تقریبا داشت در کوچه فریاد می زد. <

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • زینب

    ۱۵ ساله 20

    من رفتم رمان شومینه رو تو سه روز خوندم خدایی خفن بود💞💖😍👌😘 نویسنده جونم خواهش میکنم تند تند پارت بزار چون من خیلی از رمان هاتون خوشم اومده

    ۳ سال پیش
  • انا

    ۱۹ ساله 110

    نویسنده جان عکس شخصیت ها هم بزار لطفا

    ۳ سال پیش
  • ---

    93

    جسارتا انگار دارم رمانای 10 سال پیشو میخونم....ولی خب فقط 10 پارت گذشته....امیدوارم از اون رمانا باشه که طی اتفاقات زیاد شخصیت اصلی از این رو به اون رو میشه.

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.