داستان درباره یه دختر ساده خجالتی و البته شاد و سرزندس که تمام عمر 20 سالش آرزو داشته که یه خونواده پولدار داشته باشه و با یه اتفاق خیلی ساده روز تولدش تصادف می‌کنه و وقتی بیدار میشه می‌بینه جای یکی از بچه پولدارای کلاسشونه! اما بر اورده شدن این آرزو به قیمت دست کشیدن از گذشتش و خونوادشو عشقشو و حتی خودش میشه و پا به زندگی می‌ذاره که هیچ پیش زمینه‌ای ازش نداره اما بعدش….



هوده لحظاتی پیش

«‌دستانی که در آتش می‌رقصید حکایت از پشیمانی‌ای داشت که چاره‌ای برایش نبود و چشمانِ محکوم به تماشا، حکایت تلخش را از بَّر شد!» زندگی مشترک بهنود که در شرف سه نفره شدن بود رو به فروپاشی رفته و تلاش‌هایش‌ بی‌ثمر شده‌بود؛ اما مشکلات از جایی آغاز شد که بهنود در شغل وکالتش با پرونده‌ای رو به رو شد و همه‌ی زندگی‌اش روی دور باطل افتاد. پرونده‌ای که هرچه بیشتر حقیقتش آشکار می‌شد فهمیدنش را برای بهنود سخت‌تر می‌کرد؛ اما کاغذهای سوخته‌‌ی لا به لای پرونده، حقیقت فراموش شده‌ای را هجی می‌کرد که انگار از یاد رفته‌بود. شخصی بعد از سال‌ها از راه رسید، حقیقت را از بین خاکسترهای به جا مانده فهمید و حالا می‌خواست دردی که با گوشت و استخوانش حس می‌کرد را تا مغز استخوان مقصرها برسد!

راه های دانلود اپلیکیشن

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.