رمان من خیابانی نیستم به قلم مارال ع.ز
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه :
دخترى كه تاوان خيانت خواهرش را پس مى دهد و از خانواده اش طرد مى شود و به خيابان پناه مى آورد كه در اين حين اتفاقاتى رخ مى دهد و برالين...
مقدمه
چرا دهـانتـــ را به دشـنام آلوده مى كنى؟
در خيابان ها پـرســه مى زنم.
آرى!
در اين تيـره شـبــــ ها در اين سـكــوتـــ پر از فرياد
به جـستـجوى ذره اى آرامش گـام برمى دارم.
نگران من نباش نيامدم تا خود را به تـباهـى بكـشـانـم.
نمى گـذارم فحشا و فساد و گناه روح لطيفم را خدشه دار كند.
به كـدامين گـناه نكرده اى متهم ام؟
به كـدامين گـناه قصه ها برپـشـتـــ سـرم مى چـيـنـى
در حـالـى كـه تـو هيـچ از من نـمـى دانـى.
خـدايـم گويـى مرا به دســتـان فـراموشـى سـپرده.
خـدايـم گويى مى خواهد مرا در سـخـتـى ها ذوبـــ كـند.
خـدايـم نـشـانـى بـه مـنـــــ بـده كـه بـگـويـى من هـسـتم و مـنـــــ بـگـويـم
خـــيـابـانـى نـيـســتـم.
برالين
با ديدنشون فقط سمت خونه دويدم و افكارى كه دست از سرم بر نمى داشتن.
دوباره تحقير.
دوباره اسارت.
دوباره بى آبرويى.
دوباره درد.
دوباره التماس براى اندكى آرامش.
نه اينارو نمى خواستم.
تا كى بايد از دست آيلين بكشم؟
چرا فقط من بايد بار اشتباهات و گناهاى اونو به دوش بكشم.
در خونه رو باز كردم و وارد شدم و بى توجه به اطراف تا خواستم وارد خونه شم صداى قدمى از پشت سرم شنيده شد و بوى ادكلن مردونش همراه سيگار.
-سلام برالين؛از ديدنم خوشحال نشدى؟!
زبونم يارى نمى كرد و از ترس حتى نمى تونستم برگردم و سر جام خشكم زده بود.
صداى قدم هاش نزديكـ تر و نزديكـ تر شد و بوى عطر مخلوط با سيگارش به شدت احساس.
طره اى از موهامو كه جلوى صورتم افتاده بود پشت گوشم انداخت و به آرومى زمزمه كرد:
-از ديدنم خوشحال نشدى؟!
رعشه به تنم افتاد ولى نبايد به روم مياوردم بايد قوى باشم نبايد ضعف نشون بدم.
دستش روى گونم افتاد كه با دستم دستشو پس زدم و با عصبانيت گفتم:
-به من دست نزن كثافت حروم زاده.
-باز كه گنده تر از دهنت حرف زدى.
-هم تو هم خواهر آشغالم بريد به دركـ مى فهمى؟دركـ.
دست از سرم برداريد.
-من حالاحالاها باهات كار دارم.
تو كه نمى خواى اون خانم پير دوست داشتنى مهربون، تنها كسى كه به حرفت گوش داد و بهت ترحم كرد و اونجا تو حال نشسته چيزيش بشه؟خيلى خودخواهى هستش نه؟
-چى از جونم مى خواى؟
-جونتو.
عصبى ترم نكن و راه بيافت.
-برو سراغ خواهرم.
-من تو رو مى خوام نه اون يكى قلتو.
-من با تو جايى نميام.
-مياى؟!
داد زد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بچه ها خانوم كوچولومون نمياد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irيكـ دقيقه بعد صداى ارزون خانوم شفيعى اومد و هل شدم و گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-باشه آرسام ميام اذيتش نكن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نه هانى دير گفتى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-توروخدا تنها كسى هستش كه دارم و دوستم داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم غره اى بهم رفت ولى من تمام التماسمو تو چشمام ريختم كه گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تمومش كنيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"گذشته"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرالين :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطنین قدم های تند و پشت سر هم در کوچه می پیچید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سرعت قدم برمی داشتم و دست هایم را که از سرما لمس شده بودند زیر بغلم گرفتم تا گرم شم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حالی که با ترس به راهم ادامه می دادم دوباره همه چیز در ذهنم زنده شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافکاری که ناگهان به ذهنم هجوم آوردند و من را از راه رفتن باز داشتند .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه ای در کوچه تاریک ایستادم و دستهایم را سپر صورت سردم کردم و اشک هایم را روانه ى صورتم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_حالا باید چیکارکنم خدایا...چیکار کنم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای قدم هایی راشنیدم که آرام نزدیک می شدند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا آن چشمان اشکبار مردى را دیدم که از آنجا می گذشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهمان در یک لحظه گره خورد و از ترس رویم را برگرداندم و خلاف جهت راهش به رفتن ادامه دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسنگینی نگاه او را حس کردم یک لحظه ایستاد و به سمتم نگاه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تنی لرزان و قدم هایی تند دور شدم و به سرعت کوچه را طی کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا باید کجا می رفتم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامشب را چطور باید می گذروندم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا کجا رو داشتم که برم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر کوچه دیگری پیچیدم و داشتم با خودم کلنجار می رفتم که حس کردم کسی پشت سرم حرکت می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خانوم خوشگله؟...رات رو گم کردی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرعت قدم هایم را بیشتر کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگار که نیرویی در وجودم حس می کردم که هرلحظه مرا برای دویدن آماده تر می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسی که پشتم بود هم تند تر می آمد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_وایسا دختر جون وایسا کمکت کنم؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر یک آن دستی را دور کمرم حس کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجیغ بلندی کشیدم و مرد را به سمتی هل دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تمام توان شروع به دویدن کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای قدم هاى سنگینش ترس وجودم را بیشتر و بیشتر می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا باید چیکار می کردم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_وایسا خوشگله جایی نمی تونی بری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتندتر دویدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوای سرد در ریه هایم رخنه می کرد و به گلویم چنگ می زد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدردی در پهلوهایم پیچید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر کوچه ی دیگری پیچیدم تا شاید آن مرد او را گمم کند ولی به انتها که رسیدم تازه فهمیدم توچه تله ای افتادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم و مرده کهنه پوش با آن صورت کثیف و موذیش بهم نزدیک شد و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-کجا می خواستی بری خانوم کوچولو؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگران نباش؛قول می دم زیاد کاریت نداشته باشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفریاد نا امیدانه ای در گلویم شکل گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_تو رو خدا...تو رو خدا بذار...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرد به سمتم یورش برد و به دیوار چسباندم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست سنگینش را روی لب هایم فشرد و فریادم در گلو خفه شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلمس دست زمختش را روی تنم حس کردم و گریان چشمهایم را بهم فشردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی به همین سرعت داشتم آبرویم را از دست می دادم؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز شدت سرما و ترسی که در تنم بود نای تقلا کردن را هم نداشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر یک لحظه همه چیز برایم تمام شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط چشمهایم را روی هم فشردم و تسلیم مردانگی و هوس های آن مرد غریبه شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی ناگهانی تکان شدیدی حس کردم که باعث شد دست مرد از روی صورتم سر بخورد و جسم هیکل مرد روی زمین بی افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلرزان و در حالی که در شوک بودم دوباره چشمهای همان پسر جوان را ملاقات کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_حالتون خوبه؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا چشمهایی نگران سرتا پایم را چک کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_تو رو خدا بذار برم؛خواهش می کنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_این موقعه شب تو کوچه چیکار می کنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخطرناکه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هیچ جایی رو ندارم برم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی ناگهانی این حرف را زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم را پایین گرفتم و در آن سکوت خودم را در کنج دیوار کشیدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلبم در سینه محکم می تپید و یک لحظه به چشم های سیاه پسر که در تاریکی می درخشیدند خیره شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اگه می خوای من...می برمت یه جای امن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسر ارام جلو امد و بازویم را گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنا خوداگاه خودم را عقب کشیدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بذار برم خواهش میکنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن یه دختر بیچارم که هیچ جایی برای رفتن نداره و از مشکلاتش به کوچه ها پناه آورده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه جونه عزیز ترین کست بذار برم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسر به هق هق هایم خیره شده بود ولی آرام آرام به سمتم آمد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بیا با من بریم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقول می دم کاریت نداشته باشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره در چشم هایش دقیق شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس ارامشی سرتاسرم را گرفت که حس کردم در این چند سال هرگز تجربه نکرده بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمتش رفتم و او بدون گفتن کلمه ای دیگر من را راهنمایی کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا پسر هم قدم شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحسى در درونم فرياد مى زد فرار كن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمى شه به كسى اعتماد كرد اما چرا چشماش بهم آرامش مى داد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرامشى كه اين روزا در تمنايش بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسكوت بر فضا حكمرانى مى كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسكوت رو درهم شكست و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-راستش...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تعقيبم مى كرديد؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اممم واقعيتش فكرم خيلى درگيرتون بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اون روزى كه ديدمتون...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپريدم وسط حرفش و گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ببينيد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرخ به رخش ايستادم و به آسمان شبش خيره شدم و ادامه دادم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ما به درد هم نمى خوريم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن،من كلى مشكل دارم و دنبال دردسر تازه اى نيستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irممنون كه نگران من هستيد ولى بهم اعتماد كنيد من زوج مناسبى براى شما نيستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمى خوام ديگه ضربه بخورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اما من نمى خوام بهتون ضربه بزنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-هيچ كس از اول قصد ضربه زدن به كسى رو نداره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاينو گفتم و راه رفتن رو پيش گرفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاولين بارم بود كه با كسى چنين برخوردى داشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدون هيچ فرصتى ردش كردم شايد هم كار درست همين بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباماشينش از كنارم رد شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهم چنان سر در گم به راه رفتنم ادامه مى دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغم تمام وجودمو در بر داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بدى و ستم زمانه به خيابونا پناه آوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونقدر درد داشتم كه هيچ دردى باهاش برابرى نمى كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدردى عميق اونقدر عميق كه گويى شمشيرى برنده را مستقيم بر تنت فرو كنن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمادرى كه مادرانه هاش رو فراموش كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپدرى كه پدرانه هاش رو شكست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواهرى كه از اسم و قيافه ى من به نفع خودش بهره برد و بد نامى اش رو به اسم من تموم شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبى هدف وسط خيابون راه مى رفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغرق گذشته هام شدم كه صداى بوق ماشين و خراشيده شدن لاستيكـ هاش رو زمين گوشمو آزار داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم و به ماشين نگاه كردم و كه درش باز شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباديدن چشمام قلبم از درد فشرده شد و بغض بدى به گلوم چنگ انداخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسمتم قدم برداشت كه رفتم عقب.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اين مرد متنفر بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردى كه روزى عاشق ترين عاشق دنيا براش بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردى كه حالا باعث شده نتونم سرمو از شرم بلند كنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمردى كه زندگى ام رو به تباهى كشوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيچ كس بهم فرصت جبران نداد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنذاشتن بى گناهى ام رو ثابت كنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصداش ناخنى روى اعصابم كشيد و منو از دنياى خيالم بيرون كشيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-برالين؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجيغ زدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-من نزديكـ نشو مهيار.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخيلى پستى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخيلى كثيفى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوشحالى بدبختى ام رو مى بينى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو با اون خواهر كثافتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچطور تونستى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-آيلين گولم زد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودشو جاى تو معرفى كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرالين باور كن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخفه شو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-آخه جايى ندارى برى!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآخرشم ور دل خودمى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو عاشق منى برالين.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجيغ زدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-من ازت متنفرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروع كردم به دويدن كه دنبالم دويد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-برالين صبر كن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرالين.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا سرعت دنبالم مى دويد و مى دويدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز كوچه ها پس كوچه ها مى رفتم به اميد اينكه گمم كنه اما ول كن نبود و در پى من مى دويد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خيابون رسيدم و بدون توجه و دقت پريدم وسط خيابون و قصد كردم عرضشو رد كنم كه با صداى بوق ماشين و تابش بيش از حد نورش از حركت ايستادم و با ترس به ماشين خيره شدم و چشم هايم رابستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم هايم را به آرومى گشودم وماشينى كه دو سانتى مترى من ايستاده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر ماشين باز شد و مردى به ظاهر خشن از ماشين پياده شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خانوم حواست كجاست؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعصبى داد زدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-به من چه آقا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشما نور بالا زدى!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر عقب ماشين باز شد و فيلتر سيگارى به زمين افتاد و كفش مردونه چرم مشكى رنگى كه از تميزى برق مى زد روى سيگار قرار گرفت خاموشش كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشخصى از ماشين پياده شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبسيار جذاب و خواستنى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاه سرد و مغرورانه اى بهم انداخت ولى چشم ازم برنداشت و خيلى پرتحكم طنين انداخت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مشكل اين خانوم چيه فرزين؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-هيچى قربان يهو پريدن وسط خيابون طلبكارم هستن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشنيدن صدايى باعث شد نگاهمو از مرد بگيرم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-برالين...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست و پامو گم كردم و برگشتم به راهم ادامه بدم ومى خواستم از اون محوطه دور شم كه حرف طرف تيرى بود كه قلبم رو نشانه رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-پس فرارى هستى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدارى از دست صاحبت در مى رى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خشم سمتش برگشتم و پوزخند زدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اين فضولى ها به شما نيومده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشما سرت تو كار خودت باشه و هروقت ازتون نظر خواستن ابلاغ كنيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلافاصله بعد از گفتن اين حرف شروع به دويدن كردم و منتظر جواب اون فرد نموندم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهيچ وقت فكر نمى كردم اونشب،شب تغيير دهنده ى سرنوشتم بشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون طرز برخورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشايد دارم تاوان دل شكسته ى آدرين رو پس مى دم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشايد بايد بدون هيچ حرفى اون محل رو تركـ مى دم و جواب حرف آرسام رو نمى دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو چه كسى مى دونه چه داستانى پشت اين صفحه هاى پر از مجهولاته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحال
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن چشمهای پر از التماسم پوزخندی زد و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مواظب باش با من درنیوفتی کوچولو حالا یالا راه بیوفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباورم نمیشه باید با این ادم عوضی که هیچ شناختی نسبت بهش نداشتم می رفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه قدر یهو همه ی زندگیم بهم ریخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون دادم و قدمی برداشتم که بازومو چسبید و با صدای بمی کنار گوشم غرید:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-وای به حالت بخوای منو دور بزنی که اونوقت من می دونم و توی بی خانمان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا بغض سری تکون دادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-افرین همینطور حرف گوش کن باش تا کمتر اسیب ببینی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-می تونم با خانوم شفیعی خداحافظی کنم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری از روی تمسخر تکون داد و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اره چرا که نه برو بای پیرزن زپرتى خداحافظی کن .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا عجز سرمو پایین انداختم و با قدم های لرزون سمت سالن رفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن دوتا مرد هیکلی ترسی افتاد توی جونم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم شفیعی با دیدنم با ترس گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چی شده دخترم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینا کی هستن؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوی پاش زانو زدم و دستهای چروکیده و مهربونش رو توی دستم گرفتم و بوسه ای روی دستش زدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چیزی نیست خانوم شفیعی دارم کم کم زحمت رو کم می کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چی می گی دخترم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکجا می ری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-یه جاییکه خودمم نمی دونم کجاست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخشید که این مدت اذیتتون کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم شفیعی هرکاری کرد تا راضیم کنه بمونم ولی نتونست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن از خدام بود اما با موندنم جون این زن بی گناه هم توی خطر می انداختم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی دید نمی تونه راضیم کنه با چشم های پر از اشک پیشونی ام را بوسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تو که نموندی مادر برو خدا پشت وپناهت باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست تپل سفیدشو بوسیدم و از سالن بیرون اومدم با پشت دستم اشک هامو پاک کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-یالا بیارینش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خودم میام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو قدمی سمتم برداشت و سیلی محکمی زد تو صورتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اینو زدم تا یادت باشه دیگه رو حرف من حرف نزنی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستم رو رو گونه ام گذاشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک طرف صورتم از دست سنگینش می سوخت و حس حقارت تمام وجودم رو گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بیارینش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بازوم گرفتن و پرتم کردن عقب ماشین با اشاره اش دهن و چشم هامو بستن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم تارشدو همه جا توی تاریکی فرو رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودمو سپردم به سرنوشتی که می دونستم هیچ چیزه خوبی برام در نظر نگرفته.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه ی این اتفاقا تقصیر آیلین هست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر درد داره آدم از خواهر دوقلوی خودش ضربه بخوره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبافشاری که به بازوم آوردن آخی گفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم هامو باز کردن واز ماشین پیاده شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبادیدن عمارت بزرگ و مجلل روبه روم دهنم از شکوهش باز موند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تکون بخور.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهمو از عمارت گرفتم و باهاشون هم قدم شدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز سنگ فرش حیاط گذشتیم وسه پله ی منتهی به عمارت رو پشت سر گذاشتیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرد در رو باز کردوگفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بفرمایین آقا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از ورود مرد خشن این روزهام وارد سالن زیبای عمارت شدیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنی با لباس های فورم که قد متوسطی داشت تند اومدطرفمون تعظیمی کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ببرش بالا و آمادش کن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چشم آقا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمراه من بیا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمراه زن به سمت پله هایی که منتهی به طبقه ی بالا می شد رفتیم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفت سمت اتاق ته راه رو درش و باز کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اینجا اتاقته اول یه دوش بگیر تا من برگردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون دادم ودر حموم رو باز کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد حمام شدم و لباس هام رو دونه دونه در آوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآب و باز کردم و رفتم زیر دوش آب.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از چند دقيقه چند ضربه به در زده شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بیا بیرون دخترجان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوف کلافه ای کشیدم و آب رو بستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحوله اى به تن كردم واز حمام بیرون اومدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بیا بشین رو صندلی کلی کار داریم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی حرف رفتم رو صندلی نشستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسشوار و روشن کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروع به خشک کردن موهام کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تندی و فرزی زیاد موهامو خشک کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستی به صورتم کشید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-لباس هات رو تخته بپوش بیا پایین آقا مشروب می خواد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاق بیرون رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهی به لباس کوتاه روی تخت انداختم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی دونستم نپوشم دوباره کتک می خورم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباس ها رو پوشیدم و با قدم های آرام از پله ها پایین رفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرسام روی مبل بزرگی نشسته بود و پاشو روی پاش انداخته بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا نفرت نگاهی بهش انداختم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دو انگشتش اشاره کرد تا برم طرفش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اکراه رفتم سمتش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهى به سر تا پام انداخت پوزخندی زد و گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بد مالی نیستی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرام مشروب بریز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلیوان کمر باریک روی میز رو برداشتم و از بطری تا نصفه مشروب ریختم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرفتم سمتش که مچ دستمو گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهی بش انداختم که گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-برام برقص.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irابروهام از تعجب بالا پرید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز جاش بلند شد و جام توی دستش رو یه سره بالا برد و یک نفس خورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجام روو محکم پرت کرد که با صدای بدی شکست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا ترس دستمو روی قلبم گذاشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد سمتم و موهای بلندمو گرفت و محکم دور دستش پیچوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-دوباره دلت کتک می خواد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفسی کنار لاله گوشم کشید و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمی خواد برقصی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه کار دیگه باید انحام بدی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستم رو روی سرم گذاشتم تا درد سرم کمتر بشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگار فهمید و محکم تر کشید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اخی درد داره؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرد کشیدن لذت داره!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کردی میتونی منو دور بزنی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+من چکار به شما دارم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نداری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو و اون خواهر عوضیت فکر کردین خیلی زرنگین؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاری می کنم که کار هر شبت گریه و التماس باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا گمشو یه جام دیگه بیار و برام مشروب بریز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم سمت بوفه گوشه ی سالن و یک جامه کمر باریک دیگه برداشتم و پر از مشروب کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه رو یه جا سر کشید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهی می خورد و جام بعدی رو پر می کردم براش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقدر خورد که مست مست شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاه هوس آلودى به سر تا پام انداخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز طرز نگاهش ترسيدم و سرم رو به زير انداختم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسيگار برگى روشن كرد و كام سنگينى ازش گرفت و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-حالا وقتش رسيده كه هنرت رو بهم نشون بدى؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سى دى پلير پشت سرم اشاره كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمى خوام؛از اين كارا خوشم نمياد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اذيتم مى كنى؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه هيزم ترى بهت فروختم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irكام عميق ترى به سيگارش زده و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-براى تو و خواهرت خيلى دارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز روى مبل بلند شد و باقى مونده ى سيگارش رو گرفت سمتم و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بكش؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدايى كه لرز توش بيداد مى كرد گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمى خوام؛تورو خدا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تو اونى مى شى كه من مى خوام حالا هم اين سيگار كوفتى رو بگير و بكش والا پشت اون رون سفيد گوشتى تحريكـ كننده خوشگلت خاموشش مى كنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزود باش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستم رفت سمت سيگار و مى لرزيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسيگارو ازش گرفتم و تا پكى بهش زدم؛به سرفه افتادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصداى توى گوشم پيچيد كه گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-دوباره امتحان كن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره به سرفه افتادم كه گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تو اينكاره نيستى ولى خواهرت چرا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبده به من سيگارو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسيگارو كه بهش دادم دستشو دور كمرم حلقه كرد و منو به خودش فشرد و صورتشو نزديكـ و نزديكـ تر آورد و لباش دو سانتى مترى لب هام.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم هام رو بستم كه جاى داغى لب هااش،داغى و سوزشى پشت رون پام حس كردم و از درد فرياد زدم و به خودم مى پيچيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه گردنش چنگ انداختم كه گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-گربه ى وحشى بيشتر تحريكـم مى كنى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسيگارو برداشت وانداختش تو سطل زباله ادامه داد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خيلى از خواهرت خوردم اما از تو نمى خورم كارى مى كنم عين اون بشى از فردا سيگار مى كشى؛ساقى من مى شى و بايد برى جنس ها رو بفروشى؛شب تا صبح با من...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستش رو روى گونه ى عارى از اشكم كشيد و ادامه داد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-برالين به چيت مى نـــازى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسكوت كردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسكوتى تلخ از جنس درد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irادامه داد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-به بازنده بودنت؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو چيزى براى از دست دادن ندارى جز يك چيز...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم مال خودمه براى جبران قسمتى بسيار كوچيكى از ضررى كه از خواهرت خوردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا شكـ و ترديد بهش نگاه كردم كه دستش رو تو موهام فرو برد و منو كشون كشون دنبال خودش كشيد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسمت بـزرگـترين اتاق عمارت و پرتم كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز دست خواهرم ناراحت بود و عصبى اما چرا من بايد تاوانش رو بدم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدكمه هاى لباسشو باز كرد و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-شب خوبى مى شه برام چون تو برام مى سازيش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشكـ هام مى ريخت كه ادامه داد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-كسى به گريه ها و فرياد هاى دختركـ بى خانمان توجه نمى كنه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقهقهه اى زد و لباس هاش رو بيرون كشيد كه گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-تورو خدا من مثل خواهرم نيستم مى دونى من....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازوهام رو توى دست هاى زورمندس فشار داد و منو به زور برهنه كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط جيغ مى زدم و اشكـ مى ريختم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشكـ مى ريختم براى بسيار ساده بودنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتمام توانم رو از دست داده بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبى گناه در آتيشى مى سوختم كه شايسته ى من نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرتم كرد روى تخت و به التماس افتادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه التماس افتادم كه واقعاً بى آبرو نشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبراى حفظ نجابتم و دخترانه هام در مقابل كوه سخت انتقام التماس مى كردم اما نشنيد و بدبختم كرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدخترانه هام...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حس خيسى خون جيغى از درد زدم و ملافه اى كه رنگ قرمز گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" گـذشـته "
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهيار:برالين وايسا لعنتى.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط مى دويدم و توى فرعى پيچيدم؛گوشه اى ايستادم و پشت ديوار خونه اى ايسـتادم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدقيق نگاه كردم؛مهيار راه مستقيم رو ادامه داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفسى از سر راحتى كشيدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامشب، اولين شبى بود كه بايد تو خيابون سپرى مى كردم و با يه دختر خيابونى هيچ فرقى نداشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز طرز نگاه مردم متنفر بودم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدهان هايى كه به دشـنام مى آلود و تفكرى باطل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم و رفتم به خودم اومدم ديدم تو پاركم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروى نيمكت نشستم و به اين فكر كردم كه امروز چى شد؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اينطورى شد؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمتوجه شدم كسى كنارم نشست؛سرم رو چرخوندم و نگاهى سرسرى بهش انداختم كه گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب دختر خانم جنس مى خواى؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخمارى؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نه خانم محترم من معتاد نيستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب حالا نصف شبى ارزون بهت مى دم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداد زدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهتاب
00فک کنم نویسنده فیلم هندی اکشن زیاددیده اخرش اون پیرزن اول داستان کی بود چیشد اصن دختره کدومشون بود حیف چشمام واقعا
۲ ماه پیشDina
00این چی بود؟ نویسنده توهم زده بود؟ برالین چرا باید قبول کنه که تا آخر عمرش بدبخت بمونه؟ حالم بهم خورد از آرسام اگه هنوز آیلین و دوست داشت پس چه انتقامی داشت از خواهرش بگیره
۳ ماه پیشکوثر
00من تابحال همچین رمان چرتی نخوندم خیلی بد بود
۴ ماه پیشS
00واقعا رمان سمی بود .ولی عاقبت علیرضا و سیاوش چی شد
۶ ماه پیشچرت ترین ومزخرف ترین
۲۵ ساله 00چرت ترین ومزخرف ترین رمانی که خوندم توروخدا بلد نیستین کی مجبورتون می کنه رمان بنویسین
۶ ماه پیشماریا
۲۰ ساله 60خیلی افتضاح بود فکر کنم نویسنده صنعتی وسنتی رو باهم میزده بعد شروع میکرده به نوشتن
۱ سال پیشسارینا
۱۸ ساله 00حق گفتی 👍🏻 چرت بود چی بود این وقت تلف کردنیه
۷ ماه پیشساناز
۲۶ ساله 00بی سر و ته به تمام عیار. نویسنده فقط یه سری صحنه های***رو سر هم کرده بود. واقعا مسخره بود و مسخره تر تموم شد.
۷ ماه پیشAmir
۱۶ ساله 00موضوع جالبی داشت اما یکم نامفهوم بود و عجیب... انتضار پایان جذاب تری داشته باشع
۹ ماه پیشمهدیه
00مسخره تر از این رمان جایی ندیدم
۹ ماه پیشساران
00چرت بود از رمانایی ک همش سر یه نفر بلا میاد متنفرم یعنی چی از اول تا آخرش برالین زجر کشید تهش ایلین و ارسام خوب جلوه رفتن اصن نخونین وقت تلف کردنه
۹ ماه پیشسارا
۲۰ ساله 00سم فوق العاده سم بود دوستان توصیه میکنم به هیچ عنوان وقتتون رو هدر ندید
۱۰ ماه پیشثریا
۳۰ ساله 10خیلی بی مزه بیمفهوم عجیب وغریب .بدون سروته خلاصه خوشم نیومد
۱۰ ماه پیشفاطمه
۲۳ ساله 10چرت ترین رمانی که خوندم واقعا افتضااااااح گند چررررررررت یخورده قلمتو قوی کن
۱۰ ماه پیشمریم
10مزخرف بود وقت نزارید
۱۲ ماه پیش
مبینا
00واقعا افتضاح بود همین