دخترى که تاوان خیانت خواهرش را پس مى دهد و از خانواده اش طرد مى شود و به خیابان پناه مى آورد که در این حین اتفاقاتى رخ مى دهد و برالین...

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ ساعت و ۱۲ دقیقه

مطالعه آنلاین من خیابانی نیستم
نویسنده: مارال ع.ز

ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

خلاصه :

دخترى كه تاوان خيانت خواهرش را پس مى دهد و از خانواده اش طرد مى شود و به خيابان پناه مى آورد كه در اين حين اتفاقاتى رخ مى دهد و برالين...

مقدمه

چرا دهـانتـــ را به دشـنام آلوده مى كنى؟

در خيابان ها پـرســه مى زنم.

آرى!

در اين تيـره شـبــــ ها در اين سـكــوتـــ پر از فرياد

به جـستـجوى ذره اى آرامش گـام برمى دارم.

نگران من نباش نيامدم تا خود را به تـباهـى بكـشـانـم.

نمى گـذارم فحشا و فساد و گناه روح لطيفم را خدشه دار كند.

به كـدامين گـناه نكرده اى متهم ام؟

به كـدامين گـناه قصه ها برپـشـتـــ سـرم مى چـيـنـى

در حـالـى كـه تـو هيـچ از من نـمـى دانـى.

خـدايـم گويـى مرا به دســتـان فـراموشـى سـپرده.

خـدايـم گويى مى خواهد مرا در سـخـتـى ها ذوبـــ كـند.

خـدايـم نـشـانـى بـه مـنـــــ بـده كـه بـگـويـى من هـسـتم و مـنـــــ بـگـويـم

خـــيـابـانـى نـيـســتـم.

برالين

با ديدنشون فقط سمت خونه دويدم و افكارى كه دست از سرم بر نمى داشتن.

دوباره تحقير.

دوباره اسارت.

دوباره بى آبرويى.

دوباره درد.

دوباره التماس براى اندكى آرامش.

نه اينارو نمى خواستم.

تا كى بايد از دست آيلين بكشم؟

چرا فقط من بايد بار اشتباهات و گناهاى اونو به دوش بكشم.

در خونه رو باز كردم و وارد شدم و بى توجه به اطراف تا خواستم وارد خونه شم صداى قدمى از پشت سرم شنيده شد و بوى ادكلن مردونش همراه سيگار.

-سلام برالين؛از ديدنم خوشحال نشدى؟!

زبونم يارى نمى كرد و از ترس حتى نمى تونستم برگردم و سر جام خشكم زده بود.

صداى قدم هاش نزديكـ تر و نزديكـ تر شد و بوى عطر مخلوط با سيگارش به شدت احساس.

طره اى از موهامو كه جلوى صورتم افتاده بود پشت گوشم انداخت و به آرومى زمزمه كرد:

-از ديدنم خوشحال نشدى؟!

رعشه به تنم افتاد ولى نبايد به روم مياوردم بايد قوى باشم نبايد ضعف نشون بدم.

دستش روى گونم افتاد كه با دستم دستشو پس زدم و با عصبانيت گفتم:

-به من دست نزن كثافت حروم زاده.

-باز كه گنده تر از دهنت حرف زدى.

-هم تو هم خواهر آشغالم بريد به دركـ مى فهمى؟دركـ.

دست از سرم برداريد.

-من حالاحالاها باهات كار دارم.

تو كه نمى خواى اون خانم پير دوست داشتنى مهربون، تنها كسى كه به حرفت گوش داد و بهت ترحم كرد و اونجا تو حال نشسته چيزيش بشه؟خيلى خودخواهى هستش نه؟

-چى از جونم مى خواى؟

-جونتو.

عصبى ترم نكن و راه بيافت.

-برو سراغ خواهرم.

-من تو رو مى خوام نه اون يكى قلتو.

-من با تو جايى نميام.

-مياى؟!

داد زد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بچه ها خانوم كوچولومون نمياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

يكـ دقيقه بعد صداى ارزون خانوم شفيعى اومد و هل شدم و گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه آرسام ميام اذيتش نكن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه هانى دير گفتى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-توروخدا تنها كسى هستش كه دارم و دوستم داره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم غره اى بهم رفت ولى من تمام التماسمو تو چشمام ريختم كه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تمومش كنيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

"گذشته"

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برالين :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

طنین قدم های تند و پشت سر هم در کوچه می پیچید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سرعت قدم برمی داشتم و دست هایم را که از سرما لمس شده بودند زیر بغلم گرفتم تا گرم شم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در حالی که با ترس به راهم ادامه می دادم دوباره همه چیز در ذهنم زنده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

افکاری که ناگهان به ذهنم هجوم آوردند و من را از راه رفتن باز داشتند .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشه ای در کوچه تاریک ایستادم و دستهایم را سپر صورت سردم کردم و اشک هایم را روانه ى صورتم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حالا باید چیکارکنم خدایا...چیکار کنم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای قدم هایی راشنیدم که آرام نزدیک می شدند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با آن چشمان اشکبار مردى را دیدم که از آنجا می گذشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهمان در یک لحظه گره خورد و از ترس رویم را برگرداندم و خلاف جهت راهش به رفتن ادامه دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سنگینی نگاه او را حس کردم یک لحظه ایستاد و به سمتم نگاه کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تنی لرزان و قدم هایی تند دور شدم و به سرعت کوچه را طی کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا باید کجا می رفتم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب را چطور باید می گذروندم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا کجا رو داشتم که برم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در کوچه دیگری پیچیدم و داشتم با خودم کلنجار می رفتم که حس کردم کسی پشت سرم حرکت می کند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خانوم خوشگله؟...رات رو گم کردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرعت قدم هایم را بیشتر کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگار که نیرویی در وجودم حس می کردم که هرلحظه مرا برای دویدن آماده تر می کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کسی که پشتم بود هم تند تر می آمد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وایسا دختر جون وایسا کمکت کنم؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در یک آن دستی را دور کمرم حس کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جیغ بلندی کشیدم و مرد را به سمتی هل دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تمام توان شروع به دویدن کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای قدم هاى سنگینش ترس وجودم را بیشتر و بیشتر می کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا باید چیکار می کردم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وایسا خوشگله جایی نمی تونی بری!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تندتر دویدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هوای سرد در ریه هایم رخنه می کرد و به گلویم چنگ می زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دردی در پهلوهایم پیچید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در کوچه ی دیگری پیچیدم تا شاید آن مرد او را گمم کند ولی به انتها که رسیدم تازه فهمیدم توچه تله ای افتادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم و مرده کهنه پوش با آن صورت کثیف و موذیش بهم نزدیک شد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کجا می خواستی بری خانوم کوچولو؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگران نباش؛قول می دم زیاد کاریت نداشته باشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فریاد نا امیدانه ای در گلویم شکل گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو رو خدا...تو رو خدا بذار...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد به سمتم یورش برد و به دیوار چسباندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست سنگینش را روی لب هایم فشرد و فریادم در گلو خفه شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لمس دست زمختش را روی تنم حس کردم و گریان چشمهایم را بهم فشردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یعنی به همین سرعت داشتم آبرویم را از دست می دادم؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شدت سرما و ترسی که در تنم بود نای تقلا کردن را هم نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در یک لحظه همه چیز برایم تمام شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط چشمهایم را روی هم فشردم و تسلیم مردانگی و هوس های آن مرد غریبه شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی ناگهانی تکان شدیدی حس کردم که باعث شد دست مرد از روی صورتم سر بخورد و جسم هیکل مرد روی زمین بی افتاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لرزان و در حالی که در شوک بودم دوباره چشمهای همان پسر جوان را ملاقات کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حالتون خوبه؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چشمهایی نگران سرتا پایم را چک کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو رو خدا بذار برم؛خواهش می کنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_این موقعه شب تو کوچه چیکار می کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خطرناکه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هیچ جایی رو ندارم برم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی ناگهانی این حرف را زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم را پایین گرفتم و در آن سکوت خودم را در کنج دیوار کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قلبم در سینه محکم می تپید و یک لحظه به چشم های سیاه پسر که در تاریکی می درخشیدند خیره شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اگه می خوای من...می برمت یه جای امن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر ارام جلو امد و بازویم را گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نا خوداگاه خودم را عقب کشیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بذار برم خواهش میکنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من یه دختر بیچارم که هیچ جایی برای رفتن نداره و از مشکلاتش به کوچه ها پناه آورده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به جونه عزیز ترین کست بذار برم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسر به هق هق هایم خیره شده بود ولی آرام آرام به سمتم آمد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بیا با من بریم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قول می دم کاریت نداشته باشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره در چشم هایش دقیق شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حس ارامشی سرتاسرم را گرفت که حس کردم در این چند سال هرگز تجربه نکرده بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمتش رفتم و او بدون گفتن کلمه ای دیگر من را راهنمایی کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با پسر هم قدم شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حسى در درونم فرياد مى زد فرار كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمى شه به كسى اعتماد كرد اما چرا چشماش بهم آرامش مى داد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرامشى كه اين روزا در تمنايش بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سكوت بر فضا حكمرانى مى كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سكوت رو درهم شكست و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-راستش...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تعقيبم مى كرديد؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اممم واقعيتش فكرم خيلى درگيرتون بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اون روزى كه ديدمتون...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پريدم وسط حرفش و گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببينيد...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رخ به رخش ايستادم و به آسمان شبش خيره شدم و ادامه دادم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ما به درد هم نمى خوريم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من،من كلى مشكل دارم و دنبال دردسر تازه اى نيستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ممنون كه نگران من هستيد ولى بهم اعتماد كنيد من زوج مناسبى براى شما نيستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمى خوام ديگه ضربه بخورم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اما من نمى خوام بهتون ضربه بزنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هيچ كس از اول قصد ضربه زدن به كسى رو نداره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اينو گفتم و راه رفتن رو پيش گرفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اولين بارم بود كه با كسى چنين برخوردى داشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون هيچ فرصتى ردش كردم شايد هم كار درست همين بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باماشينش از كنارم رد شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم چنان سر در گم به راه رفتنم ادامه مى دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غم تمام وجودمو در بر داشت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از بدى و ستم زمانه به خيابونا پناه آوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونقدر درد داشتم كه هيچ دردى باهاش برابرى نمى كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دردى عميق اونقدر عميق كه گويى شمشيرى برنده را مستقيم بر تنت فرو كنن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مادرى كه مادرانه هاش رو فراموش كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پدرى كه پدرانه هاش رو شكست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواهرى كه از اسم و قيافه ى من به نفع خودش بهره برد و بد نامى اش رو به اسم من تموم شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بى هدف وسط خيابون راه مى رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غرق گذشته هام شدم كه صداى بوق ماشين و خراشيده شدن لاستيكـ هاش رو زمين گوشمو آزار داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم و به ماشين نگاه كردم و كه درش باز شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باديدن چشمام قلبم از درد فشرده شد و بغض بدى به گلوم چنگ انداخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سمتم قدم برداشت كه رفتم عقب.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اين مرد متنفر بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردى كه روزى عاشق ترين عاشق دنيا براش بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردى كه حالا باعث شده نتونم سرمو از شرم بلند كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردى كه زندگى ام رو به تباهى كشوند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هيچ كس بهم فرصت جبران نداد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نذاشتن بى گناهى ام رو ثابت كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداش ناخنى روى اعصابم كشيد و منو از دنياى خيالم بيرون كشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برالين؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-من نزديكـ نشو مهيار.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خيلى پستى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خيلى كثيفى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خوشحالى بدبختى ام رو مى بينى؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو با اون خواهر كثافتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چطور تونستى؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آيلين گولم زد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودشو جاى تو معرفى كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برالين باور كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خفه شو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آخه جايى ندارى برى!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخرشم ور دل خودمى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو عاشق منى برالين.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جيغ زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-من ازت متنفرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شروع كردم به دويدن كه دنبالم دويد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برالين صبر كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برالين.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سرعت دنبالم مى دويد و مى دويدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از كوچه ها پس كوچه ها مى رفتم به اميد اينكه گمم كنه اما ول كن نبود و در پى من مى دويد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به خيابون رسيدم و بدون توجه و دقت پريدم وسط خيابون و قصد كردم عرضشو رد كنم كه با صداى بوق ماشين و تابش بيش از حد نورش از حركت ايستادم و با ترس به ماشين خيره شدم و چشم هايم رابستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم هايم را به آرومى گشودم وماشينى كه دو سانتى مترى من ايستاده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در ماشين باز شد و مردى به ظاهر خشن از ماشين پياده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خانوم حواست كجاست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عصبى داد زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به من چه آقا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما نور بالا زدى!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در عقب ماشين باز شد و فيلتر سيگارى به زمين افتاد و كفش مردونه چرم مشكى رنگى كه از تميزى برق مى زد روى سيگار قرار گرفت خاموشش كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شخصى از ماشين پياده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بسيار جذاب و خواستنى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه سرد و مغرورانه اى بهم انداخت ولى چشم ازم برنداشت و خيلى پرتحكم طنين انداخت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مشكل اين خانوم چيه فرزين؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هيچى قربان يهو پريدن وسط خيابون طلبكارم هستن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شنيدن صدايى باعث شد نگاهمو از مرد بگيرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برالين...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست و پامو گم كردم و برگشتم به راهم ادامه بدم ومى خواستم از اون محوطه دور شم كه حرف طرف تيرى بود كه قلبم رو نشانه رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پس فرارى هستى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دارى از دست صاحبت در مى رى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خشم سمتش برگشتم و پوزخند زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اين فضولى ها به شما نيومده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما سرت تو كار خودت باشه و هروقت ازتون نظر خواستن ابلاغ كنيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلافاصله بعد از گفتن اين حرف شروع به دويدن كردم و منتظر جواب اون فرد نموندم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هيچ وقت فكر نمى كردم اونشب،شب تغيير دهنده ى سرنوشتم بشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون طرز برخورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد دارم تاوان دل شكسته ى آدرين رو پس مى دم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شايد بايد بدون هيچ حرفى اون محل رو تركـ مى دم و جواب حرف آرسام رو نمى دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و چه كسى مى دونه چه داستانى پشت اين صفحه هاى پر از مجهولاته؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن چشمهای پر از التماسم پوزخندی زد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مواظب باش با من درنیوفتی کوچولو حالا یالا راه بیوفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باورم نمیشه باید با این ادم عوضی که هیچ شناختی نسبت بهش نداشتم می رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چه قدر یهو همه ی زندگیم بهم ریخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون دادم و قدمی برداشتم که بازومو چسبید و با صدای بمی کنار گوشم غرید:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای به حالت بخوای منو دور بزنی که اونوقت من می دونم و توی بی خانمان.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بغض سری تکون دادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-افرین همینطور حرف گوش کن باش تا کمتر اسیب ببینی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-می تونم با خانوم شفیعی خداحافظی کنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری از روی تمسخر تکون داد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اره چرا که نه برو بای پیرزن زپرتى خداحافظی کن .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با عجز سرمو پایین انداختم و با قدم های لرزون سمت سالن رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دیدن دوتا مرد هیکلی ترسی افتاد توی جونم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خانوم شفیعی با دیدنم با ترس گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چی شده دخترم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینا کی هستن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلوی پاش زانو زدم و دستهای چروکیده و مهربونش رو توی دستم گرفتم و بوسه ای روی دستش زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیزی نیست خانوم شفیعی دارم کم کم زحمت رو کم می کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چی می گی دخترم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کجا می ری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یه جاییکه خودمم نمی دونم کجاست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ببخشید که این مدت اذیتتون کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خانوم شفیعی هرکاری کرد تا راضیم کنه بمونم ولی نتونست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من از خدام بود اما با موندنم جون این زن بی گناه هم توی خطر می انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی دید نمی تونه راضیم کنه با چشم های پر از اشک پیشونی ام را بوسید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو که نموندی مادر برو خدا پشت وپناهت باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست تپل سفیدشو بوسیدم و از سالن بیرون اومدم با پشت دستم اشک هامو پاک کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یالا بیارینش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خودم میام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو قدمی سمتم برداشت و سیلی محکمی زد تو صورتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اینو زدم تا یادت باشه دیگه رو حرف من حرف نزنی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو رو گونه ام گذاشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک طرف صورتم از دست سنگینش می سوخت و حس حقارت تمام وجودم رو گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بیارینش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از بازوم گرفتن و پرتم کردن عقب ماشین با اشاره اش دهن و چشم هامو بستن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدم تارشدو همه جا توی تاریکی فرو رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو سپردم به سرنوشتی که می دونستم هیچ چیزه خوبی برام در نظر نگرفته.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه ی این اتفاقا تقصیر آیلین هست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چقدر درد داره آدم از خواهر دوقلوی خودش ضربه بخوره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بافشاری که به بازوم آوردن آخی گفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم هامو باز کردن واز ماشین پیاده شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بادیدن عمارت بزرگ و مجلل روبه روم دهنم از شکوهش باز موند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تکون بخور.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهمو از عمارت گرفتم و باهاشون هم قدم شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از سنگ فرش حیاط گذشتیم وسه پله ی منتهی به عمارت رو پشت سر گذاشتیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرد در رو باز کردوگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بفرمایین آقا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از ورود مرد خشن این روزهام وارد سالن زیبای عمارت شدیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنی با لباس های فورم که قد متوسطی داشت تند اومدطرفمون تعظیمی کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببرش بالا و آمادش کن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چشم آقا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همراه من بیا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همراه زن به سمت پله هایی که منتهی به طبقه ی بالا می شد رفتیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفت سمت اتاق ته راه رو درش و باز کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اینجا اتاقته اول یه دوش بگیر تا من برگردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سری تکون دادم ودر حموم رو باز کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد حمام شدم و لباس هام رو دونه دونه در آوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آب و باز کردم و رفتم زیر دوش آب.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از چند دقيقه چند ضربه به در زده شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بیا بیرون دخترجان.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوف کلافه ای کشیدم و آب رو بستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حوله اى به تن كردم واز حمام بیرون اومدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بیا بشین رو صندلی کلی کار داریم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بی حرف رفتم رو صندلی نشستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سشوار و روشن کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شروع به خشک کردن موهام کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تندی و فرزی زیاد موهامو خشک کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستی به صورتم کشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-لباس هات رو تخته بپوش بیا پایین آقا مشروب می خواد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اتاق بیرون رفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی به لباس کوتاه روی تخت انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

می دونستم نپوشم دوباره کتک می خورم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباس ها رو پوشیدم و با قدم های آرام از پله ها پایین رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرسام روی مبل بزرگی نشسته بود و پاشو روی پاش انداخته بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نفرت نگاهی بهش انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با دو انگشتش اشاره کرد تا برم طرفش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اکراه رفتم سمتش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهى به سر تا پام انداخت پوزخندی زد و گفت :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بد مالی نیستی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برام مشروب بریز.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لیوان کمر باریک روی میز رو برداشتم و از بطری تا نصفه مشروب ریختم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گرفتم سمتش که مچ دستمو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهی بش انداختم که گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برام برقص.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ابروهام از تعجب بالا پرید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جاش بلند شد و جام توی دستش رو یه سره بالا برد و یک نفس خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جام روو محکم پرت کرد که با صدای بدی شکست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با ترس دستمو روی قلبم گذاشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومد سمتم و موهای بلندمو گرفت و محکم دور دستش پیچوند.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-دوباره دلت کتک می خواد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفسی کنار لاله گوشم کشید و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمی خواد برقصی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه کار دیگه باید انحام بدی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رو روی سرم گذاشتم تا درد سرم کمتر بشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگار فهمید و محکم تر کشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اخی درد داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درد کشیدن لذت داره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر کردی میتونی منو دور بزنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+من چکار به شما دارم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نداری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو و اون خواهر عوضیت فکر کردین خیلی زرنگین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کاری می کنم که کار هر شبت گریه و التماس باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا گمشو یه جام دیگه بیار و برام مشروب بریز.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت بوفه گوشه ی سالن و یک جامه کمر باریک دیگه برداشتم و پر از مشروب کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه رو یه جا سر کشید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هی می خورد و جام بعدی رو پر می کردم براش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انقدر خورد که مست مست شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه هوس آلودى به سر تا پام انداخت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از طرز نگاهش ترسيدم و سرم رو به زير انداختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيگار برگى روشن كرد و كام سنگينى ازش گرفت و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالا وقتش رسيده كه هنرت رو بهم نشون بدى؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سى دى پلير پشت سرم اشاره كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمى خوام؛از اين كارا خوشم نمياد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اذيتم مى كنى؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چه هيزم ترى بهت فروختم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

كام عميق ترى به سيگارش زده و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-براى تو و خواهرت خيلى دارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از روى مبل بلند شد و باقى مونده ى سيگارش رو گرفت سمتم و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بكش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدايى كه لرز توش بيداد مى كرد گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمى خوام؛تورو خدا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو اونى مى شى كه من مى خوام حالا هم اين سيگار كوفتى رو بگير و بكش والا پشت اون رون سفيد گوشتى تحريكـ كننده خوشگلت خاموشش مى كنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زود باش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم رفت سمت سيگار و مى لرزيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيگارو ازش گرفتم و تا پكى بهش زدم؛به سرفه افتادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صداى توى گوشم پيچيد كه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-دوباره امتحان كن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره به سرفه افتادم كه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو اينكاره نيستى ولى خواهرت چرا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بده به من سيگارو.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيگارو كه بهش دادم دستشو دور كمرم حلقه كرد و منو به خودش فشرد و صورتشو نزديكـ و نزديكـ تر آورد و لباش دو سانتى مترى لب هام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم هام رو بستم كه جاى داغى لب هااش،داغى و سوزشى پشت رون پام حس كردم و از درد فرياد زدم و به خودم مى پيچيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به گردنش چنگ انداختم كه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گربه ى وحشى بيشتر تحريكـم مى كنى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سيگارو برداشت وانداختش تو سطل زباله ادامه داد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خيلى از خواهرت خوردم اما از تو نمى خورم كارى مى كنم عين اون بشى از فردا سيگار مى كشى؛ساقى من مى شى و بايد برى جنس ها رو بفروشى؛شب تا صبح با من...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش رو روى گونه ى عارى از اشكم كشيد و ادامه داد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برالين به چيت مى نـــازى؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سكوت كردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سكوتى تلخ از جنس درد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ادامه داد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به بازنده بودنت؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو چيزى براى از دست دادن ندارى جز يك چيز...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم مال خودمه براى جبران قسمتى بسيار كوچيكى از ضررى كه از خواهرت خوردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با شكـ و ترديد بهش نگاه كردم كه دستش رو تو موهام فرو برد و منو كشون كشون دنبال خودش كشيد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سمت بـزرگـترين اتاق عمارت و پرتم كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دست خواهرم ناراحت بود و عصبى اما چرا من بايد تاوانش رو بدم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دكمه هاى لباسشو باز كرد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شب خوبى مى شه برام چون تو برام مى سازيش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشكـ هام مى ريخت كه ادامه داد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-كسى به گريه ها و فرياد هاى دختركـ بى خانمان توجه نمى كنه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قهقهه اى زد و لباس هاش رو بيرون كشيد كه گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تورو خدا من مثل خواهرم نيستم مى دونى من....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازوهام رو توى دست هاى زورمندس فشار داد و منو به زور برهنه كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط جيغ مى زدم و اشكـ مى ريختم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشكـ مى ريختم براى بسيار ساده بودنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تمام توانم رو از دست داده بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بى گناه در آتيشى مى سوختم كه شايسته ى من نبود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرتم كرد روى تخت و به التماس افتادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به التماس افتادم كه واقعاً بى آبرو نشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

براى حفظ نجابتم و دخترانه هام در مقابل كوه سخت انتقام التماس مى كردم اما نشنيد و بدبختم كرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دخترانه هام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حس خيسى خون جيغى از درد زدم و ملافه اى كه رنگ قرمز گرفت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

" گـذشـته "

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهيار:برالين وايسا لعنتى.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقط مى دويدم و توى فرعى پيچيدم؛گوشه اى ايستادم و پشت ديوار خونه اى ايسـتادم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دقيق نگاه كردم؛مهيار راه مستقيم رو ادامه داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نفسى از سر راحتى كشيدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب، اولين شبى بود كه بايد تو خيابون سپرى مى كردم و با يه دختر خيابونى هيچ فرقى نداشتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از طرز نگاه مردم متنفر بودم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دهان هايى كه به دشـنام مى آلود و تفكرى باطل.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم و رفتم به خودم اومدم ديدم تو پاركم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روى نيمكت نشستم و به اين فكر كردم كه امروز چى شد؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چرا اينطورى شد؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متوجه شدم كسى كنارم نشست؛سرم رو چرخوندم و نگاهى سرسرى بهش انداختم كه گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب دختر خانم جنس مى خواى؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خمارى؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه خانم محترم من معتاد نيستم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب حالا نصف شبى ارزون بهت مى دم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد زدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مبینا

    00

    واقعا افتضاح بود همین

    ۲ ماه پیش
  • مهتاب

    00

    فک کنم نویسنده فیلم هندی اکشن زیاددیده اخرش اون پیرزن اول داستان کی بود چیشد اصن دختره کدومشون بود حیف چشمام واقعا

    ۲ ماه پیش
  • Dina

    00

    این چی بود؟ نویسنده توهم زده بود؟ برالین چرا باید قبول کنه که تا آخر عمرش بدبخت بمونه؟ حالم بهم خورد از آرسام اگه هنوز آیلین و دوست داشت پس چه انتقامی داشت از خواهرش بگیره

    ۳ ماه پیش
  • کوثر

    00

    من تابحال همچین رمان چرتی نخوندم خیلی بد بود

    ۴ ماه پیش
  • S

    00

    واقعا رمان سمی بود .ولی عاقبت علیرضا و سیاوش چی شد

    ۶ ماه پیش
  • چرت ترین ومزخرف ترین

    ۲۵ ساله 00

    چرت ترین ومزخرف ترین رمانی که خوندم توروخدا بلد نیستین کی مجبورتون می کنه رمان بنویسین

    ۶ ماه پیش
  • ماریا

    ۲۰ ساله 60

    خیلی افتضاح بود فکر کنم نویسنده صنعتی وسنتی رو باهم میزده بعد شروع میکرده به نوشتن

    ۱ سال پیش
  • سارینا

    ۱۸ ساله 00

    حق گفتی 👍🏻 چرت بود چی بود این وقت تلف کردنیه

    ۷ ماه پیش
  • ساناز

    ۲۶ ساله 00

    بی سر و ته به تمام عیار. نویسنده فقط یه سری صحنه های***رو سر هم کرده بود. واقعا مسخره بود و مسخره تر تموم شد.

    ۷ ماه پیش
  • Amir

    ۱۶ ساله 00

    موضوع جالبی داشت اما یکم نامفهوم بود و عجیب... انتضار پایان جذاب تری داشته باشع

    ۹ ماه پیش
  • مهدیه

    00

    مسخره تر از این رمان جایی ندیدم

    ۹ ماه پیش
  • ساران

    00

    چرت بود از رمانایی ک همش سر یه نفر بلا میاد متنفرم یعنی چی از اول تا آخرش برالین زجر کشید تهش ایلین و ارسام خوب جلوه رفتن اصن نخونین وقت تلف کردنه

    ۹ ماه پیش
  • سارا

    ۲۰ ساله 00

    سم فوق العاده سم بود دوستان توصیه میکنم به هیچ عنوان وقتتون رو هدر ندید

    ۱۰ ماه پیش
  • ثریا

    ۳۰ ساله 10

    خیلی بی مزه بیمفهوم عجیب وغریب .بدون سروته خلاصه خوشم نیومد

    ۱۰ ماه پیش
  • فاطمه

    ۲۳ ساله 10

    چرت ترین رمانی که خوندم واقعا افتضااااااح گند چررررررررت یخورده قلمتو قوی کن

    ۱۰ ماه پیش
  • مریم

    10

    مزخرف بود وقت نزارید

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.