قرار قلب های ما به قلم نصیبه رمضانی
پارت چهل :
بدون اینکه حرف اضافه ایی بزنم فقط نوشتم:
"ممنون...نیاز باشه خودم جواب پرویزی رو میدم. امیدوارم بهتون ثابت شده باشه که من اون ادم دلخواه شما و دوستانتون نیستم."
دوباره که صفحه را بستم در تلاش بودم فکرم را درگیر نکنم و به روال عادی برگردم. اما احساس بدی گرفته بودم که برای یک جلب توجه، این همه بلا و اتفاق برایم پیش آمده بود. بدترین قسمت این ماجرا آنجا بود که برای ادامه دار نشدن این بحرا
مطالعهی این پارت حدودا ۲۱ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🙂🙂🙂🥰
۵ روز پیشسهیل
۲۸ ساله 10خانم رمضانی عزیز الان نه 😁 وقت به پایان رسوندن پارت نبود دق میکنیما
۱ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🙈🙈🙈🙈
۵ روز پیشاکرم بانو
00صداقشنگ چی واسش اورده ایا؟
۱ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🙂🙂🙂
۵ روز پیشم.ر
00خیلی خوبه 😍😍
۱ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🤗🤗🤗
۵ روز پیشنورا
00واقعاً اینجا جاش نبود که پارت تموم شه 😭🥴🤤
۱ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰
۵ روز پیشستاره
00چرااینجاتموم شد😭😭😭من عاشق ساره م به صداوسیماقشنگِ فول امکانات هم نمیدمش گفته باشم
۱ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🙈🙈🙈🙈
۵ روز پیش
Eliz
00واقعااا هم که عجببب. خیلی جای حساسی تموم شد