هارمونیکا به قلم مرجان فریدی
پارت چهارم :
با وحشت به زنی زل زده بودم که موهای گندمیاش پریشان اطرافش رها شده و پیراهن سیاهی به تن داشت.
از آن دسته پیراهنها که آستینهای بلند و ضخیمی دارند و دکمههای درشتشان چشم را اذیت میکند.
نگاهش چنان سرد و خموش بود که انگار به یک دیوار سفی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Sadaf
00👍🏻