پارت سوم

زمان ارسال : دیروز

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

حالا مقابل خدا و او نشسته بودم. در ساحلی بودیم کاملا خالی از هر مخلوق دیگری. شن های روشن و آفتاب تابیده ای داشت که گرمایش تا عمق جانم رسوخ میکرد. آب دریا بی تابانه خود را تا ساحل میکشاند اما در یک وجبی ما متوقف میشد. آفتاب در بهترین زاویه ی خود بود. ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.