خاطرات عزیز به قلم معصومه اسدی
پارت چهارم
زمان ارسال : دیروز
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
نگاه مهربانش نمیگذاشت بترسم. به هر کلمه ای که میگفت اطمینان داشتم و هر چه میگفت را با قلبم میپذیرفتم، به جز یک چیز.
_ اگه بعد از پیدا کردنم، منو نخواست و منو برگردوندی اینجا، میشه فراموشش نکنم؟
_ چرا میخوای به یاد بیاریش؟ بعد از این که ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما