پارت دوم

زمان ارسال : ۱۹ ساعت پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

چند نفر دست هایم را گرفته بودند و عده ای که مثل من لباس سفید تنشان بود، چیزی توی حلقم ریختند. من آن ها را تار میدیدم. اینها با آن نگهبانان قبلی فرق داشتند. شبیه آدم های زمینی بودند.

***

روحی که در راه از تنم جدا شده بود، با همان سختی، د ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.