جهنم احساس به قلم ملیکا کاظمی
پارت چهارم :
علی روبهروی خانهی جمشید میایستد. ملیسا و پرستو زود تر از محمود و علی از ماشین پایین پریده و به سمت دیوار میروند. پرستو پیش از اینکه ملیسا چیزی بگوید دستش را قلاب کرده و با سر به ملیسا اشاره میکند. ملیسا نیز بی چون و چرا، با کمک پرستو از دیوار با ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
کمیل
00خیلی جالب است