پارت دوم

زمان ارسال : ۱۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

ملیسا دیگر حرفی نزده و بی خداحافظی وارد خانه می‌شود. مانند همیشه صدایش را بلند کرده و داد می‌زند: «آهای اهل محل... داشیا و آجیای کار کن و زحمت کش، کجایین؟»

پیرزنی وارد حیاط شده و با اخم روبه ملیسا می‌غرد: «دوباره تو اومدی زلزله؟»

ملیس ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.