آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت نود و پنجم
زمان ارسال : ۱۶۷ روز پیش
بردیا با ناباوری به پدرش نگریست.گویا جریان خون در شریانهای اصلی بدنش متوقف شدهبود.یک طرف برادر گمشدهاش بود و طرف دیگر دختری که عاشقانه دوستش داشت!آن عکس قدیمی سبب شد تا فکرش سخت درگیر اطلاعات بایگانی بود!شواهدی که از ناپدید شدن دلارا گواه میداد! ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منم اولش یه همچین تصویر مشابهای ازش داشتم ولی بعد که وارد داستان شد،معادلات منم عوض کرد😂❤️
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی
00هر دم از این باغ بری می رسد😏
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
می رسد خبری😂
۵ ماه پیشسحر
00سلام نیلو جون رمانت خیلی خوبع گلم ❤️لطفا از امیرسام و بهار بیشتر پارت بزار مرصی🌸🥰
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام ممنونم عزیزم❤️❤️ حتما
۵ ماه پیشهانیه
00من مغزم کشش نداره صبر پیشه میکنم😶😂
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
کار درست همینه❤️😂
۵ ماه پیشرومینا
۱۵ ساله 00شلام میخواستم بگم که رمانتون خیلی خفنه من واقعا ازش خوشم اومده و امیدوارم به همین روال هم پیش بره.. باتشکر🙂😂 راستی بنظرم رمان رو طوری بکن که برسام عاشق دلارا بشه و با بردیا رقیب عشقی بشن😂
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام ممنونم رومینا جان❤️❤️ اون وقت بردیا خودش برسام رو میفرسته همونجایی که تاحالا بوده😂😂
۵ ماه پیشفرهود
00در مورد معما ها نمیخوام حرفی بزنم به اندازه کافی فسفر سوزوندم..ولی نویسنده به پاس اون همه کامنت که گذاشتم میشه برای پارت بعد که برسام میاد آهنگ من در نمی زنم با لگد میام تو رو بزاری🥲🌹
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
متاسفانه باید بگم ورود برسام یکم جنبه احساسی داره😂نمیتونم با اون آهنگ تطابقش بدم اما اگه پارت مرتبط داشتیم روش میذارم❤️و اینکه مرسی که همیشه تو نظرات فعالی😍
۶ ماه پیشماهور
00خیلی رمانت خفن و محشره واقعا خسته نباشی و یکی از بهترین رمان هایی هستش که تا الان خوندم امیدوارم همیشه موفق باشی ❤️❤️❤️و یه چیزی اینکه من فکر میکنم برسام همون شخصی باشه که با رز در ارتباطه😉
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی ماهور جان🧡🧡خوشحال شدم که به نگاهت خوش نشسته😍در مورد برسام هم دیگه چیزی نمونده تا معلوم بشه😁
۶ ماه پیشنفیسه
00عالیه
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم💜💜
۶ ماه پیشنری
40خسته نباشی نیلو جانم عالییییی بود❤️❤️❤️❤️خب من واقعا گیج شدم و نمی دونم چی باید بگم 😁😁مثل همیشه عالیییی بود پر قدرت ادامه بدهههه🧡🧡🧡🧡
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیز دلم❤️❤️ باور کن من در تلاشم راز ها رو لو بدم نمیدونم چرا هرپارت پیچیده تر میشه😂
۶ ماه پیشثریا
00بله کاملا درسته 😂😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😁💜
۶ ماه پیشنری
00😂😂😂😂
۶ ماه پیشنری
00اوه مای گااااد پس قراره شاهد حضور بمبیه برسام باشیم نمی دونم چرا ولی حس میکنم قراره برسام یکی از شخصیت های مورد علاقم بشه 😁😁مرسی نیلوفر جونم و اینکه لطفا پارت های هدیه رو از ما نگیرررر😭😭😁😂 🧡
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منم فکر میکنم که خوشت بیاد😉💜 دیگه در مورد پارتهدیه هم که سکوت اختیار میکنم😔😔
۶ ماه پیشسایه
00عالی بود مثل همیشهههه،چرا حس میکنم آهیر همون مهراب پسر عموی رز؟ پس رز و دلارا فامیل ان؟دختر عمو یا خواهر؟خواهر فک نکنم البته گیج شدمممممم رسما
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم دختر پرانرژی❤️❤️اگر بهخاطر بیاری مهراب برای یه شخصی کار میکرد اگر حدس رز درست باشه رئیس مهراب آهیر هست.رابطه دلارا و رز هم با اومدن برسام معلوم میشه❤️
۶ ماه پیشسایه
00آهااا پس مهراب و آهیر یکی نیستن و دلارا و رز هم قطعا ی ارتباط نز دیکی باهم دارن برسامم به احتمال زیاد همونیه که با رز در ارتباطه امیدوارم ضایع نشم واین حدسم درست باشه😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
امیدوار باش😉💜
۶ ماه پیشآرامش
00عالی
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم💜💜
۶ ماه پیشسیتا
30شاید آهیر ریس مهراب باشه
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله مهراب برای آهیر کارمیکنه👏🏻❤️
۶ ماه پیشثریا
00نکنه مهراب برسامه🤔🤔 اگه باشه که چشمون روشن گیر یک قاتل روانی افتادیم😞
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نه عزیزم مهراب برسام نیست
۶ ماه پیشثریا
00بی صبرانه منتظرم تا آقا برسام رو بشناسم بعد از 95 پارت🧐🧐 کجایی تو؟ داری چیکار میکنی بچه؟ میترسم این برسام هم خلافکار از آب در بیاد😡
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
طبیعتا برسام پلیس از آب در نمیاد😂
۶ ماه پیشثریا
00نیلوفر جونم؟ چرا اعتصاب کردی قربونت برم 🥲💔 من دق میکنم ایجوری که 😭😭 خواهش میکنم لطفاً 😞
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خدانکنه عزیزم❤️❤️ فعلا در مرحلهی پیش از اعتصاب هستم😂
۶ ماه پیش
Roghayyeh
00تصورم از آهیر یه مرد هیکلی کچل با یه جای زخم رو صورتشه