پارت صد و دوازده

زمان ارسال : ۲۲۷ روز پیش

می‌تونم از آئینه خودم رو ببینم؛ گرچه سطحش و بخار آب محو کرده.

به چشمام خیره شدم. منطقی نیست ولی هربار که چشمامو از آئینه می‌بینم به این فکر می‌کنم که چطور یه جفت حدقه و مردمک می‌تونن به این اندازه آدم و مظلوم نشون بدن؟

خسته معمول‌ترین ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید