زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد و دوازده
زمان ارسال : ۲۸۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
میتونم از آئینه خودم رو ببینم؛ گرچه سطحش و بخار آب محو کرده.
به چشمام خیره شدم. منطقی نیست ولی هربار که چشمامو از آئینه میبینم به این فکر میکنم که چطور یه جفت حدقه و مردمک میتونن به این اندازه آدم و مظلوم نشون بدن؟
خسته معمولترین اسمیه که میشه رو حالت چشمام گذاشت.
بینی نوکتیزم گاهی اوقات موفق میشد یه چهره سرسخت ازم بسازه. توی دوربینا!
لبهای باریکی داشتم. و در
آمینا
10مرسی😇🥰 این یارو کیه ؟؟