قفس چکاوک به قلم زهرا خزائی
پارت سی و یکم :
دستانش را باز میکند صدایی از خودش ذر اورد
ارباب مشکوک نگاهم کرد
اگر بگویم جایم را خیس نکردم دروغ گفتم
اب دهانم را قورت میدهم و سوفیا دست برنمیدارد و دوباره صدایم میکند
_ما.. ما.. جو.. جو
_سمیه
از صدایش میپرم و او سوفیارا فقط دست سمیه میدهد که غذا بدهد
روبه رویم نشستند و برای سوفیا سوپی که پخته بودند را جلو میکشد و قاشق را نزدیک میکند
ولی با مشتش قاشق را پرت م
مطالعهی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۷۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مرضیه
00عالیه فقط کوتاه بودن پارتها و زمان طولانی هر بار گذاری مارو اذیت می کنه
۲ ماه پیشسارا
00لطفا یکم طولانی تر پارت بزارید خیییلی کوتاه میزارید
۲ ماه پیشF
10خیلی عالیه فقط دیر به دیر قسمت بعدی رو می گذارید و پارت ها هم کوتاه هستند لطفاً زود قسمت های بعدی رو قرار دهید .
۲ ماه پیشندا
10عالی ولی چرا به نظرماتوجه نمیشه انقدرکوتاه اونم دیرین دیر آدم اذیت میشه تاقسمت بعد
۲ ماه پیش
هانیه
۲۰ ساله 00انقدر دیر پارت گذاری میشه ادم ذوقش کور میشه برای ادامه خوندش