پارت بیست

زمان ارسال : ۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

یکی از قشنگ ترین رخت هامو تنم کردم،دامن گل گلی قرمز و جلیقه سفید،بدجور تو تنم خود نمای میکرد،
حالا که داشتم برای دیدن پدر و مادرم میرفتم باید خیلی خوب میرفتم،نباید حتی زره ای غم توی چشمام ببینن و غصشون بشه...
نگاهی به خودم از داخل آیینه انداختم و آروم دستم روروی شکمم که یه کوچولو برآمده شده بود کشیدم،
همیشه عادتم بود که چند دقیقه از وقتم رو با نطفه ی داخل شکمم بگذرونم براش حرف

607
66,980 تعداد بازدید
301 تعداد نظر
21 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید