پارت پانزده

زمان ارسال : ۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

انقدر درنگ کردم تا اینکه کلافه بازدمشو بیرون فرستاد و خودش اقدام کرد و دستم رو گرفت.
اولش یکم خجالت کشیدم.
لپام گل انداخت.
و تا حدودی بدنم لرزید.
ولی این واکنش ها، ماندگاری کمتر از چند ثانیه داشت و باز دوباره خودم شدم.
محکم و جدی شونه به شونش قدم برداشتم و به سمت ورودی رفتیم.
به ورودی که رسیدیم، مردی با موهای جو گندمی که حدس می زدم پدر داماد باشه، بهمون خوش آمد گفت.

111
13,410 تعداد بازدید
36 تعداد نظر
16 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید