پارت ششم

زمان ارسال : ۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

دو روز از اون روزی که برای زن اراب زاده به شکل ناگهانی انتخاب شده بودم گذشته بود،و حالا خونه ی پدرم بودم،

خونه ای که برای همیشه باید فراموشش میکردم،چه خودش رو چه آدم های این خونه رو..

بین همه ی خدمت کارا زمزمه بالا گرفته بود همه از من م ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.