پارت ده

زمان ارسال : ۲ روز پیش

مات نگاهم میکرد

دیگر جای تعلل ندیدم و به عمارت پا گذاشتم

میدانستم بد تا کرده بودم

ولی همین درد را تا یکسال کشیدم

وقتی نامه ی زنم را دیدم، دیدم بچه ی یکماهه ام انقدر تنها مانده که از گریه سرخ شده و کنار بالشتش یک نامه جا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید